امام حسين(ع):اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.
خوش آمدید - امروز : شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

فرهنگ و هنر

خبرهای جدید از دلیل مرگ عسل بدیعی

خبرگزاری فارس:  مرگ نابهنگام «عسل بدیعی» هنرمند سینما و تلویزیون با شایعات بسیاری از جمله مسمومیت دارویی همراه بود، اما دلیل واقعی فوت این هنرمند چه بود؟

 


روز ۱۲ فروردین ماه بود که خبر درگذشت «عسل بدیعی» به دلیل مسمومیت دارویی در بیمارستان لقمان منتشر شد.

بلافاصله پس از انتشار این خبر، برخی سایت‌ها شروع به شایعه‌پراکنی راجع به دلیل فوت این هنرمند کردند و تلاش کردند تا مرگ «عسل بدیعی» را به گونه دیگری جلوه دهند.

در این میان «سید عزت‌الله ضرغامی» رئیس سازمان صداوسیما ضمن انتشار پیام تسلیت به خانواده مرحوم بدیعی، «سید تقی سهرابی» مدیر کل روابط عمومی سازمان صداوسیما را نیز مامور کرد که در کنار خانواده ایشان پیگیر مسائل مربوط به وی باشند.

سید تقی سهرابی که در همه موارد در ارتباط و همراه خانواده بدیعی بوده است، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس گفت: تمام شواهد و قرائن موجود نشان می‌دهد که مطالب منتشر شده در خصوص شایعات درباره مرگ مرحوم عسل بدیعی کذب محض است.

مدیر کل روابط عمومی رسانه ملی با اشاره به توجه ویژه رئیس  سازمان صداوسیما به هنرمندان و دستور مکرر برای پیگیری مسائل و مشکلات آنها افزود: مرحوم بدیعی که در سال‌های فعالیت هنری خود با ایفای نقش‌های ارزش‌مدار در سریال‌های ماندگار و فیلم‌های تلویزیونی حضور موثری داشت، جایگاه ویژه‌ای مانند همه هنرمندان در رسانه ملی دارد. بنا بر این طبیعی است که وضعیت ایشان برای ما مهم باشد به نحوی که شخص رئیس سازمان برای وی پیام تسلیت دادند و صدور همین پیام در این سطح نشان روشنی از کذب بودن اخباری است که خلاف واقعیت در مورد این هنرمند در روزهای اخیر منتشر شد.

وی ادامه داد: پس از اینکه خبر بستری شدن خانم بدیعی در بیمارستان لقمان به ما داده شد، به این بیمارستان مراجعه و پیگیر موضوع شدیم که در همان بدو امر پزشکان معالج موضوع خودکشی را منتفی دانستند.

سهرابی تصریح کرد: پس از بررسی‌های کامل پزشکی مشخص شد که نخاع وی از پشت گردن دچار ضایعه شده و همین موضوع منجر به مرگ مغزی وی شده است.

وی ادامه داد: به گفته خانواده وی مرحوم بدیعی حتی سابقه قبلی بیماری قلبی هم نداشته است و روز حادثه نیز به خانواده‌اش اعلام می‌کند که حالش خوب نیست و دچار سردرد شدید و تهوع است. پس از اینکه بیماری ایشان ادامه پیدا می‌کند، از طرف خانواده به بیمارستان منتقل می‌شود که در بیمارستان اول ظاهرا تشخیص مسمومیت داده می‌شود و اعلام می‌کنند که خانم بدیعی باید به این بیمارستان منتقل شود.

سهرابی اظهارداشت: این انتقال و اعلام تشخیص‌های چندگانه که در مراحل اولیه درمان هم طبیعی است موجب بروز این شایعات شد.

وی گفت: همان‌طور که همه حاضران در مراسم تشییع دیدند، خانم بدیعی روز اول فروردین نیز متنی کاملا امیدوارانه و حاوی برنامه‌ریزی برای سال جدید نوشته بود و انتصاب چنین مواردی به وی قطعا چیزی جز آزردگی روح وی را در پی نخواهد داشت.

حامد بهداد به این دلیل زن ایرانی نمی گیرد! +عکس

حامد بهداد به این دلیل زن ایرانی نمی گیرد! +عکس www.campfa.ir

حامد بهداد ، بازیگر سینمای ایران اخیرا در مصاحبه ای با یکی از نشریات فارسی زبان خارج از کشور در پاسخ به اینکه چرا زن ایرانی نمی گیرد گفت: زن های ایرانی خیلی خشن هستند، تازه وقتی کتکشان می زنی شکایت می کنند و در مورد حقوق زنان حرف می زنند، به جای اینکه مثل زنان مالزی بعد کتک خوردن دستشان را به روی سینه شان جفت کنند و تعظیم کنند و بگویند ارباب عفو بفرمایید، تهدید می کنند که مهریه ام را به اجرا می گذارم و پدرت را در می آورم! با آن مادر حسودت! بعد هم بچه را با خودشان می برند و تو را می اندازند زندان – خنده!!!


 

حامد بهداد به این دلیل زن ایرانی نمی گیرد! +عکس

زنان ایرانی همیشه از تبعیض و خشونت برخی مردان فارغ از شغل و نسبت و گرایش های فکریشان ضربه های جبران ناپذیری خورده اند و شوخی شوخی هایی که روزی رنگ جدی به خود گرفته اند و مشخص نیست این گونه توهین ها حتی با عنوان مزاح چه زمانی پایان می پذیرد. تکذیب و یا عذرخواهی رسمی این هنرپیشه، کمترین کاریست که می توان تصور کرد…

 

منبع : زنان

پریناز ایزدیار درمورد جراحی زیبایی و مدل بودنش می گوید!

پریناز ایزدیار درمورد جراحی زیبایی و مدل بودنش می گوید! www.campfa.ir
دخترک مصمم، جسور و البته خوش‌چهره سریال زمانه این روزها بیش از پیش در نظر مردم به چهره‌ای شناخته‌شده تبدیل شده است. با این بازیگر جوان که با استناد به شواهد و قرائن می‌تواند…

 

 

دخترک مصمم، جسور و البته خوش‌چهره سریال زمانه این روزها بیش از پیش در نظر مردم به چهره‌ای شناخته‌شده تبدیل شده است. با این بازیگر جوان که با استناد به شواهد و قرائن می‌تواند آینده پرباری در این عرصه پیش‌رو داشته باشد هم‌کلام شدیم تا او قصه‌اش را برایمان بگوید. داستانی که در مرحلهای از زندگی‌اش کلید خورد تا امروز بازیگر شناخته شده ای باشد. پریناز ایزدیار برخلاف همه دخترخانم‌های همسن و سالش که شاید هرگز درباره علاقه قلبی‌شان برای ازدواج لب به سخن نمی گشایند، بی‌رودربایستی می‌گوید که دوست دارد ازدواج کند تا ما هم پی به نگاه متفاوت او در ابراز عقایدش ببریم. تمایلی که بین خانم های هم‌صنف وی کمتر به چشم می‌آید اما پریناز ایزدیار صادقانه درباره آن صحبت می‌‌کند. البته که این صداقت کلام را می‌توانید در گفته‌های او دریابید و چه چیزی بهتر از خواندن گپ و گفتی صادقانه که این روزها کمیاب شده است.

می‌خواستند پزشک شوم
اصالت من برمی‌گردد به شمال ایران (بابل). دوران بچگی‌ام در ساری گذشته و چند سالی در بابل و بعد تهران. تمام دوران دبستانم را در ساری گذراندم، دوره راهنمایی را در تهران درس خواندم و دبیرستان را در بابل اما برای پیش‌دانشگاهی دوباره به تهران آمدیم. در دبیرستان رشته تجربی می‌‌خواندم اما بعد از چندوقت تغییر رشته دادم و برای پیش‌دانشگاهی رشته هنر را انتخاب و در کنکور هنر شرکت کردم. خانواده من مهم‌ترین معیاری که بیشتر از هر چیزی همیشه برایشان مهم بوده تحصیلات است. من تنها کسی هستم که در کل خانواده‌ام در رشته هنر تحصیل کرده‌ام؛ چه در خانواده پدری و چه در خانواده مادری. بیشتر افراد خانواده‌‌ام پزشک هستند. دوست داشتند که من هم یا پزشک شوم یا مثل پدرم وکیل اما خب علاقه من به هنر باعث شد به این سمت کشیده شوم. در دانشگاه هم رشته گرافیک را دنبال کردم.

همیشه دستم در جیب خودم بوده
من در خانواده‌ای بزرگ شده‌ام که همیشه آن چیزی را که دلم می‌خواهد به دست می‌آورم. می‌توان گفت سطح مالی ما متوسط رو به خوب بود، یعنی هیچ‌وقت نیاز مالی را حس نکردم اما از وقتی که شروع به کار کردم خودم حسابم را از خانواده جدا و سعی کردم دستم در جیب خودم باشد. نمی‌گویم از پدر و مادرم کمک نمی‌گیرم اما تلاشم این است که خودم کارهایم را پیش ببرم. از دوران بچگی به بازیگری علاقه داشتم. یادم می‌آید در دوران مدرسه هر نمایش و تئاتری که برگزار می‌شد من همیشه اولین نفر ‌بودم که برای بازی حاضر می‌شدم. اما اصولا آدم وقتی در شرایطی بزرگ می‌شود که می‌بیند همه افراد خانواده پزشک هستند حتی خواهر و برادرهایش هم در رشته پزشکی تحصیل کرده‌اند، فکر می‌کند خودش هم حتما باید در این رشته تحصیل کند به همین دلیل من هم تصمیم گرفتم پزشک شوم و در دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کردم اما بعد از مدتی متوجه شدم به شدت به هنر علاقه دارم به‌خصوص به رشته نقاشی. برای خانواده‌ام پذیرفتن ادامه تحصیل من در رشته هنر خیلی سخت بود اما کم‌کم به علاقه من احترام گذاشتند و با من کنار آمدند.

بازیگرانی که صورتشان را جراحی کرده‌اند همه شبیه هم هستند
بازیگرانی که جراحی زیبایی انجام دادند همه شبیه هم هستند. به نظر من طبیعی بودن صورت خیلی مهم است و علاقه‌ای به جراحی‌های زیبایی ندارم. شاید اگر سنم بالا برود این کار را انجام دهم اما الان فکر می‌کنم به اعضای صورتم برای کار کردن نیاز دارم و فکر می‌کنم بازیگرهایی که بوتاکس می‌زنند میمیک صورتشان را به هم می‌ریزند و همه شبیه همدیگر می‌شوند بنابراین برای از دست ندادن نقش‌ها هم که شده جراحی زیبایی انجام نمی‌دهم.

مدل بودن من شایعه است
قبل از اینکه بازیگری را شروع کنم همان موقع که دانشجو بودم در یکسری از شوهای اسلامی شرکت کردم و به عنوان مدل پوشش‌های اسلامی، مانتو و روسری‌هایی که به صورت کاملا مجاز برگزار می‌شد، انتخاب شدم. حتی یادم می‌آید وزیر ارشاد هم از این مراسم بازدید کردند. بحث مدل بودن من هم این شوهای اسلامی بود. در کل ما در ایران چیزی به اسم مدلینگ نداریم اینکه می‌گویند پریناز ایزدیار مدل بوده است شایعه است.

۸ ماه است ورزش نکرده‌ام
قبل از اینکه بازیگر شوم ورزش را دوست داشتم. قبل از شروع فیلمبرداری سریال زمانه مرتب به باشگاه می‌رفتم اما خب، پروژه زمانه ۸ماه است که ادامه دارد و من وقت سرخاراندن هم ندارم اما مواقعی که وقت پیدا می‌کنم حتی در خانه با یکی، دو وسیله ورزشی‌ای که دارم تمرین می‌کنم. رژیم غذایی ویژه و خاصی ندارم فقط سعی می‌کنم شب‌ها برنج نخورم یا خوردنی‌های مضر را حذف کنم.

بارها فقر را تجربه کردم
من از وقتی که حساب و کتابم را از خانواده‌ام جدا کردم و سعی کردم روی پای خودم بایستم بارها و بارها مزه فقر را چشیده‌ام چون می‌خواستم مستقل باشم و از خانواده طلب پول نکنم، در صورتی که اگر درخواست می‌کردم حتما حمایتم می‌کردند اما با بی‌پولی کنار آمدم. لحظاتی را داشتم که حتی به یک رقم خیلی کم احتیاج داشتم اما همه این روزها گذراست. من فکر می‌کنم بسیاری از کسانی که در این حرفه مشغول به کار هستند حتما شرایط نداری را تجربه کرده‌اند و بهنظرم این شرایط آدم را می‌سازد.

ولخرجی می‌کنم، پول کم می‌‌آورم
اولین دستمزد من سال ۸۴، ۵۰۰ هزار تومان بود. یادم می‌آید خیلی سریع همه درآمدم را خرج کردم. در کل آدم ولخرجی هستم چون خیلی زود هیجان‌زده می‌شوم، بعد که پول کم می‌آورم با خودم می‌گویم ای کاش ولخرج نبودم. تا یکی، دو سال پیش همه پولم را بابت لباس خریدن صرف می‌کردم و وقتی پول بابت کارهای واجب‌ترم باقی نمی‌ماند لباس‌ها را جلوی چشمم می‌گذاشتم و می‌گفتم حالا با شماها چه کنم (می‌خندد).

بعید می‌دانم عاشق شوم
بعید می‌دانم در زندگی خودم در حدی که در سریال زمانه نشان داده می‌شود عاشق شوم اما فکر می‌کنم شاید اگر در چنین شرایطی قرار بگیرم مثل ارغوان سریال فقط بتوانم اشک بریزم. به نظرم دخترهای امروزی فقط ادعای این را دارند که گریه نمی‌کنند و آدم‌های خیلی محکمی هستند. مطمئن باشید هرکسی تا این حد عاشق باشد و زندگی‌اش را برای یک نفر گذاشته باشد، رفتن طرف مقابلش به جز دلتنگی باعث به هم ریختن کل زندگی شخصی‌اش می‌‌شود و قطعا همین عکس‌العمل ارغوان را خواهد داشت؛ اشک می‌ریزد و حتی بیمار هم می‌شود. من خودم فکر می‌کنم اگر در زندگی شخصی‌ام واقعا عاشق شوم همان واکنشی را نشان می‌دهم که ارغوان داشت.

نسبت به عشق گارد دارم
من به شدت آدم عاطفی‌ای هستم ولی در زمینه عشق و عاشقی یک گارد عجیب دارم که دست خودم نیست. به طور ناخودآگاه نسبت به مسائل احساسی عقب‌نشینی می‌کنم. چون می‌دانم آنقدر احساسی هستم که اگر وارد ماجراهای احساسی شوم شاید زندگی‌ام به زندگی ارغوان تبدیل شود.

عشق یعنی دیوانگی
به نظر من عشق واقعی نیست. من اعتقاد دارم دوست داشتن وجود دارد اما عشق همان لیلی و مجنون است. عشق یعنی جنون، یعنی دیوانگی. البته تجربه کردن آن اشکالی ندارد اما نمی‌توان با عشق زندگی ساخت. عشق زیاد می‌تواند زندگی را به هم بریزد.

دوست دارم ازدواج کنم و بچه‌دار شوم
من ازدواج کردن را دوست دارم. به خصوص که عاشق بچه هستم و عاشق تجربه کردن احساس مادری. اما فکر می‌کنم ازدواج یک پختگی لازم دارد که من هنوز به آن نرسیده‌ام. این پختگی دوطرفه است. هم زن و هم مرد باید به جایی رسیده باشند که مسئولیت یک زندگی را دونفری به دوش بکشند. به نظرم این اشتباه است که فکر کنی همه چیز به عهده مرد است. از آن مهم‌تر توانایی تربیت بچه است. با شرایط امروز دنیا تحویل دادن یک بچه خوب و سالمی که خود بچه هم از به دنیا آمدنش راضی باشد و این قضیه قدیمی که بچه‌ها به پدر، مادرهایشان می‌گویند چرا ما را به دنیا آورده‌ای تکرار نشود یک لیاقت می‌خواهد که آدم‌ها باید به آن برسند. من فکر می‌کنم که در مورد هنرمندان اگر ازدواج‌گریزی وجود دارد به خاطر مشغله کاری زیاد آنهاست. من آنقدر کارم فشرده است که فرصت دیدن خانواده‌ام را هم نمی‌توانم پیدا کنم. حالا فرض کنید اگر ازدواج کرده بودم و بچه داشتم چطور باید با شرایط کنار می‌آمدم. من فکر می‌کنم این موضوع باعث دور شدن اهالی سینما از ازدواج شده است. فکر می‌کنم اگر به جایی برسی که بخواهی تشکیل خانواده بدهی باید کارت را گزیده‌تر انتخاب کنی که بتوانی وقت بیشتری برای همسر و فرزندانت بگذاری.

منبع: مجله زندگی ایده آل

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir

محسن تَنابَنده (زاده ۱۳۵۴) فیلم نامه نویس و بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون است.

او در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۶ برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم استشهادی برای خدا شد.تنابنده در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نفش اول مرد را برای بازی در فیلم های سنگ اول و هفت دقیقه تا پائیز به دست آورد.

 

 

فیلم شناسی

پایتخت ۲

شب یلدا ( بخشی از پایتخت ۲)

محمد (ص)

پایتخت

چاردیواری

ندار ها

سنگ اول

سن پترزبورگ ۱

هفت دقیقه تا پاییز

مأمور بدرقه

یامک از دیار باقی

استشهادی برای خدا

زمانی برای دوست داشتن

هندوانه ی شب یلدا

اگه می تونی منو بگیر

آفساید

چند کیلو خرما برای مراسم تدفین

چند می گیری گریه کنی؟

دانه های ریز برف

کنار رودخانه

تصاویر محسن تنابنده

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir

 

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir

 

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir


 

گفت وگو با بابک جهانبخش، خواننده و آهنگساز

گفت وگو با بابک جهانبخش، خواننده و آهنگساز - www.campfa.ir

بابک جهانبخش، خواننده جوانی است که امسال دومین آلبوم موسیقی اش را با عنوان «من و بارون» منتشر کرد و در مدت زمان کوتاهی توانست موفقیت های زیادی کسب کند. اگر به کنسرت های این خواننده جوان رفته باشید، حتما دیده اید که اغلب دوستداران او جوانان هستند و علت این علاقه شان را هم این می دانند که جهانبخش، خواننده و آهنگساز با احساسی است. مثل خودشان جوان است و اجرا و آثارش از جنسی است که آن را دوست دارند. بعد از این گفت گو من هم با آنها هم عقیده شدم.


 

جهانبخش خواننده با احساسی است که به قول خودش با بهار به دنیا آمده است و روز اول فروردین روز تولد اوهم هست. با او درباره موسیقی، فعالیت هایش در این عرصه و بهارو حال و هوای نوروز خارج از ایران حرف زدیم.

 

هر چیزی نقطه شروعی دارد. از زندگی گرفته که با تولد شروع می شود تا موسیقی و کار و…. برای شما موسیقی از کجا شروع شد؟

 

از کودکی ام و با تشویق های پدرم شروع شد. آن زمان ما در یکی از شهرهای آلمان زندگی می کردیم. پنج ساله بودم که با تشویق های پدرم به کلاس پیانو رفتم. بعدتر هم سراغ گیتار رفتم و دوره های آهنگسازی و تنظیم موسیقی را هم گذراندم. تا مقطعی هم به مدرسه موسیقی رفتم، اما به ایران بازگشتیم و تحصیلم در این مدرسه نیمه کاره ماند. بعد از آمدن به ایران هم علاقه ام به موسیقی روز به روز بیشتر شد و آن را جدی تر دنبال کردم.

 

چرا علاقه تان بیشتر شد؟

 

چون با موسیقی شرقی و ایران از نزدیک آشنا و متوجه شدم که حس خوب و شیرینی به آن دارم.

 

کمی درباره این حس شیرین توضیح دهید و بگویید موسیقی ایرانی چه حسی را در شما زنده کرد که از آن به عنوان حس شیرین یاد می کنید؟

 

موسیقی شرقی خاصیت عجیبی دارد؛ خاصیتی که هر شنونده به آن اعتراف می کند و می گوید که برایش متفاوت است. این حس خاص بودن را هم بیشتر شنوندگان موسیقی ایرانی، نسبت به آن دارند و می گویند غم و حزنی در خود دارد که نوع نگاه انسان را به دنیای اطرافش گسترده تر می کند و او را به فکر فرو می برد.

 

همین حزن و اندوه برایتان جذاب بود؟

 

می خواهم بگویم موسیقی شرقی به مخاطب خود وسعت دید می دهد و او را از داشتن نگاه محدود به جهان باز می دارد. ایجاد همین نگاه، اتفاق بزرگی است و هر چیزی توان ایجاد آن را ندارد. من هم دلم می خواست در موسیقی رفتار و نگاهی داشته باشم که متفاوت بوده و همراه با حزن، امید و شادی هم در خود داشته باشد. این بود که به دستگاه های موسیقی ایرانی علاقه مند شدم، چون می دیدم به افکارم نزدیک است و می تواند مرا در بیان آنچه دوست دارم بگویم، همراهی کند.

 

شما خواننده موسیقی پاپ هستید. این علاقه و نگاه شما به موسیقی ایرانی برایم جالب است. این علاقه، تاثیری هم روی کارهای شما داشته است؟

 

درست است که موسیقی پاپ کار می کنم، اما این پاپ تلفیقی است و صرفا پاپ نیست، چون در ساخت آثارم از دستگاه های شرقی هم کمک می گیرم.

 

پس در آهنگسازی شما به کار می آید؟

 

بله، دقیقا فرم این دستگاه ها در ذهنم است و از آنها استفاده می کنم.

 

شما تجربه تنظیم آهنگسازی، نوازندگی و خوانندگی را دارید. بابک جهانبخش را آهنگساز، نوازنده یا خواننده می دانید؟

 

من در ابتدای کارم، آهنگساز بودم و بعد وارد عرصه خوانندگی شدم؛ اما مسلما همیشه نقش فرد به عنوان خواننده بیشتر به چشم می آید و پررنگ است؛ بنابراین فکر می کنم مردم مرا بیشتر به عنوان خواننده می شناسند و قبول دارند.

 

خودتان، بابک جهانبخش را کدام یک از این موارد می دانید؟

 

خودم فکر می کنم یک آهنگساز ـ خواننده هستم.

 

تحصیلاتتان هم در زمینه موسیقی بوده یا خیر؟

 

نه.

 

پس موسیقی علاقه تان بوده است؟

 

بله، علاقه همیشگی ام بوده و هست؛ اما درباره تحصیلاتم در زمینه موسیقی باید بگویم تمام دوره های لازم را به صورت آکادمیک گذرانده ام و زمانی که به ایران آمدم هم این دوره ها را ادامه دادم و تکمیل کردم.

 

استقبال از آلبومتان چطور بود؟ راضی بودید یا نه؟

 

به لطف خدا خیلی خوب بود. حتی بیشتر از حد تصورم بود و امیدوارم بعد از این هم بتوانم کارهای بهتری انجام دهم.

 

کارهای بعدی شما هم شبیه آلبوم «من و بارون» خواهد بود؟

 

شباهت هایی خواهد داشت، اما سعی می کنم خودم را تکرار نکنم، چون این موضوع برایم از همه چیز مهم تر است. اگر در قواعد هستی نگاه کنیم هیچ چیز تکراری وجود ندارد. حتی همین فصل بهار که هر سال از راه می رسد، همیشه تازه و جذاب است.

 

خوب که خودتان رفتید سر اصل مطلب. چون می خواستم راهی پیدا کنم و بحث را به موضوع بهار و عید نوروز بکشانم. اولین خاطره ای که از عید نوروز دارید چیست؟

 

اصلا همین که گفته می شود عید نوروز، با خود خاطرات خوبی دارد، خاطراتی که یکی یکی به ذهنمان می آید و شروع می کند به مرور شدن؛ اما جدا از این که عید و سال تحویل همیشه شیرین هستند، من در این ایام مدام منتظر کادوهای تولد هم هستم.

 

چرا؟

 

چون من و بهار با هم به دنیا آمده ایم. روز اول فروردین تولد من هم هست برای همین همیشه برایم جذابیت ویژه ای دارد، چون هدایای زیادی از دوستان و خانواده می گیرم.

 

تا وقتی بزرگ نشده ایم، بیشتر به خاطر نو شدن سال ذوق زده می شویم. بزرگ که می شویم، دنیایمان هم تغییر می کند. نمی خواهم بدبین باشم، اما عید جذابیت های بیشتری در دوران کودکی دارد. وقتی که بزرگ می شویم از آن کاسته می شود و درگیر روزمرگی هایمان می شویم.

 

شاید مرور زمان موجب می شود احساس کنیم نو شدن سال اتفاقی است که هر سال می افتد و کم کم برایمان تکراری می شود.

 

قطعا اتفاق بزرگی است. همین که درخت، گل و پرنده ها حال و هوای تازه ای به خود می گیرند، بسیار زیباست. دگرگونی ها از طبیعت شروع می شود و به خانه های ما هم می رسد. وقتی حتی خانه تکانی هم می کنیم، حیف است که خودمان هم احساس شادی نکنیم. چند سالی می شود که این ایام تا حدی کمرنگ شده و دیگر مثل گذشته شور و هیجانی ندارد. شاید یکی از دلایلش همین باشد که ما هر سال کنار هفت سین هستیم و در ایران زندگی می کنیم. آدم هر چیزی را که خیلی تجربه کند، برایش تکراری یا عادی تر می شود. آن وقت یادش می رود که گاهی تکرارها هم خیلی زیبا هستند.

 

نکند روزی موسیقی هم برای شما تکراری شود!

 

نه مطمئنم این طور نمی شود. چون مدام با موسیقی هستم و به آن فکر می کنم. برای همین هر بار با زاویه متفاوتی به آن می نگرم و برایم تازه و نو می ماند. از سوی دیگر طرفداران و حامیان خوبی دارم که با نظرها و بیان احساساتشان به مسیرم شکل می دهند و به حس تازگی موسیقی در وجودم کمک می کنند. ولی خب نمی توان این را هم انکار کرد که آدمیزاد به شرایط عادت می کند. اما کاش دقت کنیم که این عادت کردن ها به دوست داشتن ها و دوست داشتنی هایمان لطمه نزند. کاش بتوانیم نگاهمان را مدام به همه چیز تازه کنیم و هر بار دنیا را از زاویه تازه ای نگاه کنیم. این همان پیامی است که فصل ها هم با آمدن و رفتنشان می خواهند به ما برسانند. بهار هم یکی از همین پیام آوران است.

 

پس راز فصل ها را هم کشف کرده اید؟

 

(با خنده) اگر رازش همین است که گفتم بله کشفش کرده ام.

 

برای همین است که فضای کارهایتان هم مثل خودتان شاد است.

 

اتفاقا من کار غمگین هم زیاد دارم.

 

درست می گویید اما بهار هم گاهی آسمان ابری دارد که هر چند حزن انگیز است اما باز هم بهاری است.

 

این لطف شماست. اما همیشه سعی کردم در کنار غم و حزنی که در کارهایم هست به نقطه مثبت روشن و امید هم فکر کنم، چون احساس می کنم در هر غمی امید هم وجود دارد. برای همین نباید با چشمان بسته تنها به سمت غم ها حرکت کرد.

 

و شما سعی می کنید در آثارتان همین کار را انجام دهید؟

 

بله! باید یادمان باشد که همیشه بهار بعد از زمستان از راه می رسد.

 

برگردیم سر موضوع نوروز و خاطرات بهاری شما. شما سال ها در ایران زندگی نمی کردید. از ایام نوروز و سال تحویل آنجا چه خاطره ای دارید؟

 

آنجا هم شور و حال خودش را داشت. یادم هست که مادربزرگ هایم برایمان عیدی می فرستادند و هنوز هم از این بسته های عیدی خاطرات خوشی دارم.

 

هفت سین هم داشتید؟

 

بله ایرانیان خارج از کشور نوروز را مفصل جشن می گرفتند و سفره های هفت سین مفصلی هم می انداختند. فکر کنم ایرانی ها هر جای دنیا هم که باشند، سفره هفت سین می اندازند و یادی از عید نوروز می کنند.

 

هفت سین های ایران را بیشتر دوست دارید یا خارج از کشور را؟

 

هر کدام حس و حال خاص خودش را داشت. نمی شود گفت شبیه هم بودند ولی شاید آنجا احساس دلتنگی و دوری از وطن به همه چیز حال و هوای تازه ای می داد. به یاد دارم که پدر و مادرم مدام آرزو می کردند کاش در کنار اقوام بودند. بعد هم برای پر کردن جای خالی اقوام با دوستانمان در رفت و آمدهای نوروزی بودیم. امیدوارم حال و هوای آن روزها دوباره برگردد. این روزها تنهایی باب شده است. تا چند سال پیش خیلی ها به فکر هم بودند اما حالا انگار همدیگر را فراموش کرده اند.

 

این اتفاق تا حدی طبیعی است. چون درگیری های ذهنی بیشتر شده و همه ما زندگی شلوغ تری داریم.

 

بله اما اینها نباید موجب دوری ما از هم بشود. امیدوارم ذهن هایمان دیجیتالی نشود. حالا احوالپرسی و حالت چطور است هم اس ام اسی شده، گاهی نیم ساعت با یک نفر اس ام اس بازی می کنیم اما تماس نمی گیریم یا او را نمی بینیم. کاش بیشتر به فکر هم باشیم.

 

خودتان هم یکی از افراد پرمشغله هستید. سال نو پای سفره هفت سین می نشینید یا نه؟

 

همیشه برایم مهم ترین چیزهای دنیا، خانواده و همسرم هستند. این که در خانه ام باشم و با همسرم کنار سفره هفت سین نشسته باشم، بعد هم دعای سال تحویل بخوانم… واقعا چه چیزی از اینها زیباتر است؟ با همه گرفتاری هایم هر طور باشد خودم را به خانه و کنار سفره هفت سین می رسانم. اگر هم مجبور باشم سفر بروم، همسرم را می برم، چون باید با خانواده کنار سفره هفت سین نشست.

 

پیشاپیش تولد شما را تبریک می گوییم و آرزو می کنم همیشه بهاری باشید.

 

من هم برای شما و همه مردم آرزوی سلامت و موفقیت دارم. به بزرگ ترها می گویم که خدا سایه تان را بر سرمان نگه دارد و به جوانان هم می گویم عزمشان را جزم کنند و یک سال دیگر تلاش کنند تا به خواسته هایشان برسند. به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. امیدوارم همیشه خنده بر لب داشته باشند و از تکرار جمله دوستت دارم غافل نشوند.

بازیگر خانم، مجری ویژه برنامه تحویل سال ۹۲

بهنوش بختیاری در ویژه برنامه تحویل سال شبکه سه سیما مقابل «علی ضیا» خواهد نشست.

بهنوش بختیاری به احتمال زیاد اجرای ویژه برنامه تحویل سال شبکه سه سیما را در کنار علی ضیا برعهده خواهد داشت.
به گفته قنبری، تهیه‌کننده ویژه برنامه تحویل سال شبکه سه، حضور بهنوش بختیاری در ویژه برنامه تحویل سال هنوز قطعی نشده است.

13630231461

برنامه تحویل سال ۹۲ نسبت به سال گذشته متفاوت‌تر خواهد بود و عوامل این برنامه بیشتر بازیگران مجموعه‌های تلویزیونی این شبکه را به برنامه دعوت خواهند کرد.

شبکه سه سیما قصد دارد امسال از حضور مجریانی همچون سید محمدرضا حسینیان و سید علی ضیاء برای ویژه برنامه تحویل سال‌ استفاده کند که در صورت حضور بهنوش بختیاری در کنار ضیاء و حسینیان، در واقع شبکه سه امسال با حضور سه مجری ویژه برنامه نوروزی‌اش را به روی آنتن می‌برد.
شبکه سه سیما اجرای اصلی ویژه برنامه تحویل سال را به سیدعلی ضیا سپرده است. ضیا طی یک‌سال گذشته اجرای برنامه‌های «ماه عسل» و «ویتامین ۳» شبکه سه سیما را بر عهده داشته و ظاهرا قرار است با دعوت از چهره‌های عرصه ورزش و هنر از ساعت ۸ تا ۱۶ بینندگان تلویزیون را غافلگیر کند.
سال گذشته فرزاد حسنی اجرای ویزه برنامه سال تحویل شبکه سه سیما را برعهده داشت و امسال نیز خبرهایی مبنی بر حضورش در رسانه ملی و اجرای ویژه برنامه سال تحویل بود که منتفی شد.
منبع: بینگفا

هدیه احمدی نژاد به خواننده مشهور پاپ ، محسن یگانه (+عکس)

هدیه احمدی نژاد به خواننده مشهور پاپ ، محسن یگانه (+عکس) www.campfa.ir

سومین همایش وحدت و انسجام ملی جوانان ایران اسلامی که سه شنبه شب با حضور محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران در کنار آبهای خلیج فارس در مجتمع بندری شهید رجایی بندرعباس برگزار شد با حاشیه های جالبی همراه بود که در ادامه می خوانید

هدیه احمدی نژاد به خواننده مشهور پاپ ، محسن یگانه (+عکس) www.campfa.ir

هدیه احمدی نژاد به خواننده مشهور پاپ ، محسن یگانه (+عکس) www.campfa.ir

این همایش در حالی از ساعت ۱۹:۴۵ آغاز شد که مهمانان و شرکت کنندگان در این همایش از ساعت ۱۶:۳۰ به محل برگزاری همایش آمده بودند.

سه هزار نفر از جوانان نخبه ایرانی از استانهای مختلف کشور برای شرکت در این همایش به استان هرمزگان سفر کرده بودند که عده ای از این جوانان با لباس های محلی و بومی خود در محل همایش حاضر بودند، همچنین نمایشگاهی از دستاوردهای این جوانان و اقوام مختلف ایرانی در کنار محل همایش برپا شده بود.

پیش از آغاز همایش بسیاری از جوانان نخبه فرصت را غنیمت شمردند و در اسکله ای که همایش بر روی آن برگزار می شد عکس یادگاری می گرفتند و عده ای دیگر از شرکت کنندگان در اجلاس از فرصت بدست آمده برای نوشتن نامه و بیان دغدغه ها و مشکلات به رئیس جمهور استفاده کردند.

پخش آهنگ های پاپ با مضمون وطن تا پیش از اذان مغرب ادامه داشت و پس از اقامه نماز نیز پخش این آهنگ ها از سر گرفته شد.

پیش از آغاز برنامه تعدادی از شناورهای کوچک در اطراف محل برگزاری همایش در مجتمع بندری شهید رجایی در حین رژه دریایی با زدن بوق فضای اجلاس را متفاوت تر کرده بودند.

از جمله دیگر نکات جالب این برنامه استقبال عده ای از شرکت کنندگان از خسرو معتضد پژوهشگر تاریخ بود و در حالی که وی با داشتن چفیه ای بر گردن در محل برگزاری همایش حاضر شده بود، عده ای از جوانان با وی عکس یادگاری می انداختند.

اطراف محل برگزاری اجلاس وحدت و انسجام ملی به وسیله کانتینر جهت تامین امنیت بسته شده بود، محل اجرای برنامه ها و سخنرانی نیز بر روی شناوری بزرگ در کنار اسکله طراحی شده بود.

از سوی کمیته اطلاع رسانی اجلاس در اطراف محل برگزاری بنرهای نصب شده بود که در یکی از جالب ترین آنها متن نمرده ایم که خون دل بخوری آقا خودنمایی می کرد.

احمدی نژاد پیش از حضور در محل برگزاری اجلاس از نمایشگاه وحدت میان اقوام ایرانی که در حاشیه اجلاس برپا شده بود، دیدن کرد که در این لحظه نواختن گروه محلی از استان لرستان با نواختن آهنگ بومی و رقص محلی برای لحظاتی رئیس جمهور را مجبور به تماشای برنامه خود کردند.

تا خبرنگاران و حاضرین در نمایشگاه دقایقی از این لحظه فیلم و عکس بگیرند.

مراسم با قرائت قرآن توسط کریم منصوری قاری برجسته کشوری آغاز شد و رئیس جمهور نیز به همراه غلامحسین الهام سخنگوی دولت، علی نیکزاد وزیر راه و شهرسازی و حسن و حسین صیدخانی مشاوران جوان خود در محل برگزاری همایش حاضر شد.

 

در این همایش گروههای مختلف هنری برنامه هایی از جمله اجرای سرود، آهنگ و شاهنامه خوانی را اجرا کردند اما یکی از جالب ترین بخش های همایش اجرای زنده محسن یگانه خواننده مطرح پاپ کشور بود.

محسن یگانه که در ابتدای حضور خود از حضار خواست تا به افتخار رئیس جمهور کف بزنند در ادامه سه آهنگ را همراه با گروه خود اجرا کرد و در ادامه با درخواست حاضران و موافقت رئیس جمهور وی آهنگی دیگر را اجرا کرد که در این زمان مجری برنامه رئیس جمهور را فردی با نشاط و با روحیه جوان پسند معرفی کرده و از وی تشکر کرد.

محسن یگانه در پایان اجرای خود، تندیس یادبودی را از رئیس جمهور دریافت کرد.

در بخش پایانی این همایش که تا نیمه های شب به طول انجامید از افرادی همچون بهداد سلیمی قهرمان وزنه برداری المپیک و حمید سوریان قهرمان المپیک در رشته کشتی فرهنگی، عزیز محمدی معلم نمونه عشایر کشور و تعدادی از خانواده های شهدا تقدیر شد و تعدادی از جوانان نیز تندیس صلح و دوستی را به رئیس جمهور تقدیم کردند.

همچنین در هنگام آغاز سخنرانی رئیس جمهور نیز عده ای از جوانان که پیراهن هایی با عکس مقام معظم رهبری و رئیس جمهور را به تن داشتند و بر پشت پیراهن آنها کلمه مازندران نوشته شده بود با شعار احمدی دلاور، پیرو خط رهبر از احمدی نژاد استقبال کردند و این عده نیز در پایان سخنان احمدی نژاد شعار احمدی دلاور، خدمتگزار ملت را سردادند.

سه هزار جوان شرکت کننده در این همایش در ادامه برنامه ها از جزایر قشم، کیش و ابوموسی بازدید خواهند کرد.

 

 

هدیه احمدی نژاد به خواننده مشهور پاپ ، محسن یگانه (+عکس) www.campfa.ir

 

گفتگوی جدید با حسین مهری بازیگر سریال زمانه

 

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

 

تماشا: حسین مهری این شب ها با بازی در نقش «سینا» در سریال «زمانه» توجه های بسیاری را به خودش جلب کرده اما شیرینی این موفقیت با شیرینی نامزدی و روزهای فراموش نشدنی آن در زندگی خصوصی این بازیگر جوان همراه شده.

 

مهری که آدم درون گرایی است و چندان تمایل ندارد از زندگی خصوصی اش صحبت کند در گفت و گوی صمیمانه ای با تماشا از این اتفاق فرخنده و خوب صحبت کرد.

ما هم برای او همسرش آرزوی موفقیت می کنیم و به شما توصیه می کنیم اگر بیشتر می خواهید از او و نقشش در «زمانه» بدانید با این گفت و گو همراه شوید:

به نظر می رسد بیشتر علاقه تان به سریال است تا فیلم. سال گذشته هم سریال موفق «تا ثریا» و امسال هم که «زمانه» را داشتید.

– نسبت به پیشنهادهایی که داشتم این کارها را قبول کردم. اگر نه تئاتر، سینما و تلویزیونبرای من فرقی نمی کند. من دنبال تجربه های خوب هستم و مدیوم برایم اولویت و ملاک انتخاب نیست.

 

برنامه تان برای آینده کاری تان چیست؟

– باشکوه ترین کاخ ها و عمارت هایی که ما الان در دنیا می بینیم زیربنای به شدت قوی دارند و این خیلی مهم است. می توان آجرها را همینطوری روی هم چید و بالا رفت اما تا چند متر می تواند ادامه پیدا کند؟! برج های عظیم و کاخ های باشکوه در وسعت زیاد صدها متر ارتفاع دارند و همیشه هم ماندگار هستند. بازیگر هم باید ریشه های خودش را قوی کند. من هم عجله ای ندارم و هر وقت احساس کنم جایی اتفاق خوبی امکان دارد برایم بیفتد و دست خودم باشم سعی می کنم آن اتفاق بیفتد و عجله ای برای اینکه بخواهم ره صد ساله را یک شبه بروم ندارم.

 

ملاک هایتان برای انتخاب چیست؟

– من سه تا فاکتور اصلی دارم که به شدت برایم مهم است؛ کارگردان، فیلمنامه نویس و نقش. ایده اولم این است که نقش، نقشی باشد که بتوانم خودم در آن تلاش کنم، کارگردان، کارگردانی باشد که بتوان به او اعتماد کرد و فیلمنامه هم فیلمنامه قرص و جانداری باشد. یک وقت هایی هم شد با کارگردان هایی کار کردم که نمی شده به آنها تکیه کرد ولی به هر حال شرایط طوری بود که چاره ای نداشتم. چیدمان کاری ما شرایط خاصی دارد. ما شرایط استاندارد و با ثبات کاری نداریم و همه چیز خیلی متزلزل است.

مگر چند تا کار خوب در سال ساخته می شود؟ من خدا را شکر می کنم که در ۲، ۳ سال گذشته در ۵ تا از بهترین سریال های این دوره تلویزیون کار کردم. من «زیر هشت»، «نابرده رنج»، «تا ثریا»، «پایتخت» و «زمانه» را در این سال ها داشتم. بنابراین تازه من در این شرایط جزو آدم های خوش شانسی بودم که کارهای قابل قبولی با کارگردان هایی انجام دادم که به دانش و مهارتم اضافه کردند.

 

در فاصله بین «تا ثریا» و «زمانه» کار دیگری هم انجام دادید؟

– قبل از «زمانه» یک سریال به نام «بال های خیس» با آقای رنجبر کار کردم که نقش اصلی هم بودم. البته دوست داشتم قبل از این کار پخش شود ولی متاسفانه پخش آن به بعد از «زمانه» افتاده. سطح کلی کار «بال های خیس» در مرتبه «زمانه» نیست و دوست نداشتم بعد از «زمانه» که یک کار خوب است و یک خاطره خوب هم دارد، کاری از من پخش شود که از آن بهتر نیست. البته ظاهرا در مونتاژ این مجموعه هم دارند کارهایی می کنند که با نتیجه بهتری روبرو شویم.

 

اولین تجربه همکاریتان با کارگردان سرشناسی مثل حسن فتحی چطور شکل گرفت؟

– آقای خادم زاده، دستیار ایشان، از قبل با من دوستی داشتند و لطف کردند من را به آقای فتحی معرفی کردند و ایشان هم با من تماس گرفتند که بروم و در مورد کار صحبت کنیم. من هم خدمت شان رسیدم. فیلمنامه هنوز آماده نبود من صحبت کوتاهی با آقای فتحی داشتم و از ایشان پرسیدم آیا فکر می کنید این نقش، نقشی می شود که من بتوانم خودم را با آن نشان دهم و آقای فتحی هم گفتند حتما اینطور خواهد شد.

این اعتماد متقابلی که بین ما وجود داشت مهمترین فاکتور همکاری مان بود. به من گفتند تو باید نقش یک پسر معتاد موزیسین را بازی کنی، همین خود همین معتاد موزیسین کلی بار مثبت برای من به عنوان بازیگر داشت که بتوانم توانایی های خودم را نشان دهم. حالا نوع پرداخت آن در فیلمنامه و نوع دید کارگردان و نوع اجرای بازیگر می تواند نقشی را شاخص کند یا نکند. خب من هم مثل همه، کارهای آقای فتحی را دیده بودم و خیلی دوست داشتم و می دانستم که می توانم کاملا به او اعتماد کنم.

نقش معتاد برای هر بازیگری همیشه هم امکانی است که توانایی های خودش را نشان دهد و نقش متفاوت چالشی است و هم خطر به دام کلیشه و تکرار افتادن دارد. شما چه کردید که در این دام نیفتادید و توانستید شخصیتی جدید خلق کنید؟

– نه تنها نقش ها بلکه همه قصه ها و ایده ها در ادبیات دنیا تکراری است و استفاده شده و فقط هر بار آنها از یک زاویه دید جدید تعریف می شوند. در مورد نقش ها هم همین است. هر آدمی شغلی دارد؛ یک نفر نانوا است، یک نفر در آژانس هواپیمایی کار می کند و هزاران شغل دیگر. همینطور هر کسی یکسری عادت ها دارد که اعتیاد یکی از آن عادت های مخرب و ناسالم برای فرد و اجتماع است. بارها هم از قدیم این نقش ها بازی شده. نقش معتاد را از بهروز وثوقی در «گوزن ها» تا تقی «آینه عبرت» بازی کرده اند.

حتی معتاد موزیسین هم بارها داشته ایم مثل علی سنتوری فیلم «سنتوری». زمانی که الگویی در یک چارت کلی خلق می شود مثلا «گوزن ها»ی آقای وثوقی طبیعتا بعضی بازیگرها برای اجرای نقش معتاد از آن الگوبرداری می کنند که طبیعتا مثل هر کار کپی در بهترین حالت باز هم کپی است و اصل نیست اما «سینا»ی داستان ما شخصیت مستقل خودش را دارد.

همانطور که شما اگر مثلا صد هزارتا معتاد را از همه جای دنیا کنار هم جمع کنید می بینید که شاید عادت های شبیه هم داشته باشند اما هر کدام، شخصیت و ویژگی های مستقل خودشان را دارند. من سعی کردم سینا را هر چه واقعی تر و طبیعی تر بازی کنم چون اینجور نقش ها این ایراد را دارد که اگر بازیگر یک ذره حواسش نباشد وسوسه می شود بخواهد بازیش را به رخ بکشد و آن وقت هی می خواهد اضافه بازی کند و حرکت و رفتارهای گل درشتی می کند که به چشم بیننده بیاید اما همین مسئله بیننده را آزار می دهد و هر چقدر این اضافت بازی کمتر باشد، بازی بازیگر حتی بیشتر دیده می شود و به دل بیننده می نشیند چون هم بیننده با هوش است و هم دوربین صادق.

در مورد فیلمنامه با آقای فتحی صحبت می کردید؟

– من قبل از اینکه سر کار بیایم درباره کارگردان و سبک کارش تحقیق می کنم. قبلاز این کار هم با دوستانی که با آقای فتحی سابقه همکاری داشتند تماس گرفتم؛ دوستانی مانند امیر جعفری و سهیل بیرقی، من را راهنمایی های خوبی کردند و همه آنها به من گفتند حسن آقای فتحی به شدت پیشنهاد و نظر را دوست دارد و استقبال می کند، یک وقت فکر نکنی باید ساکت باشی و نظرت را نگویی. سر صحنه هم خیلی صحبت و بحث می کردیم و در همین صحبت ها و بحث ها و نظرها و پیشنهادهاست که یک شخصیت می جوشد و بیرون می زند و می شود سینا.

 

شما برای کیفیت کارتان چه می کنید؟

– سعی می کنم به روز باشم و اتفاقات، اطلاعات و دانش کارم را دنبال می کنم. این به روز بودن از راه های متفاوت و البته مرسومی شکل می گیرد. راه هایی مثل کتاب خواندن، نشریات را مطالعه کردن و فیلم دیدن که مخصوصا برای این آخری خیلی زمان می گذارم فیلم دیدن و رمان خواندن تاثیر فوق العاده محسوسی روی کیفیت کار می گذارند. وقتی شما رمان می خوانید، کاراکترها و ماجراهایشان را در ذهن تان تصویرسازی می کنید. همینطور مشاهده آدم ها و رفتار و واکنش های آنها می تواند خیلی کمک کند و تئاتر که متاسفانه من مدتی است از آن دور شده ام و خیلی دوست دارم یک کار خوب تئاتر انجام دهم.

مهمترین دغدغه شما این روزها چیست؟

– همیشه بخش عمده ای از ذهن من مشغول زندگی خصوصی ام است و اینطور ونیست که همیشه صادرصد ذهنم درگیر کار و بازی باشد. هر کسی به هر حال دل مشغولی ها و چیزهای دوست داشتنی غیر از کار در زندگی اش دارد که آنها شاید مهمترین دغدغه هایش هستند. طبیعتا برای من که تازه نامزد کرده ام این اتفاق دوست داشتنی بخش مهم و اصلی فکر و زندگی این روزهای من است. فکر کردن به کسی که دوستش داری و دوستت دارد حس خوبی است و خدا را بابت این روزهای خوب شکر می کنم

سینای دوست داشتنی

برای رسیدن به این نقش چه کردید؟

– روال من این نیست که بروم تحقیق کنم و مثلا یک آدمی را پیدا کنم و عین او را اجرا کنم. بازیگر باید چیزهایی که از دیده هایش برداشت می کند را مونتاژ کند. من شاید نگاه یک معتاد را از یک جا برداشته باشم، عصبی بودن یک جوان را از یک جای دیگر برداشته باشم و همه اینها در کنار برداشتی که خودم از فیلمنامه داشتم قرار می گیرد و فراهنمایی و تلاش آقای فتحی هم خیلی به من کمک کرد. من تلاش زیادی کردم که سینا هر چند که دارد کارهای غلطی می کند و مسیر اشتباهی را آمده است اما دوست داشتنی باشد. من احساس می کنم مردم هم با اینکه می دانند سینا کم خطا کرده اما از او بدشان نمی آید و او را دوست دارند.

گفتگوی جدید با حسین مهری | www.campfa.ir

شاه داماد

در بین بازیگران با چه کسانی بیشتر رفاقت دارید و معاشرت می کنید؟

– البته خیلی آدم پر رفت و آمدی نیستم اما دوستان خوب در بین همکارانم زیاد دارم؛ دوستانی مانند امیر جعفری و کامبیز دیرباز و خیلی دوستان پشت دوربین که احتمالا کمتر می شناسیدشان اما عموما آدم اهل تنهایی هستم و ترجیح می دهم بیشتر وقت آزادم را به کتاب خواندن و فیلم دیدن بگذرانم یا اوقاتم را صرف همسرم کنم و با او باشم.

چند وقت است ازدواج کردید؟

– من به تازگی ازدواج کرده ام، تقریبا ۳ ماه است. البته نامزد کرده ایم و هنوز عروسی نگرفته ایم.

همسرتان هم کار سینمایی می کنند؟

– نه، اصلا در این حرفه نیستند.

شما چند سالتان است؟

– ۲۸ سال.

شما به جز کار بازیگری شغل دیگری هم دارید؟

– به هیچ وجه. تنها کار من بازیگری است و فقط از این راه زندگی می کنم.

انتخاب بهاره کیان افشار به جای آنجلینا جولی !

1280 انتخاب بهاره کیان افشار به جای آنجلینا جولی-www.campfa.ir

 

سرانجام و پس از کش و قوس ها و حواشی فراوان، پروژه‌ی جنجالی “لاله”، بر اساس زندگی دختر اتومبیلران ایرانی، تا چند روز دیگر کلید می خورد. به گزارش کافه سینما در هیاهوی اخبار جشنواره فجر، سازندگان فیلم لاله مراحل پیش تولید فیلم را جدی تر کرده و تصمیم گرفتند فیلم را در دهه فجر کلید بزنند. در این میان انتخاب بازیگر نقش لاله زمان زیادی از گروه گرفت. نقشی که آنجلینا جولی و جسیکا آلبا در ابتدا کاندیدای ایفای آن بودند سرانجام به یک بازیگر جوان ایرانی رسید. بر اساس اخبار رسیده ،سازندگان فیلم لاله بهاره کیان افشار را برای بازی در نقش لاله انتخاب کرده اند. بازیگری که این روزها سریال کلاه پهلوی با بازی او در حالی پخش است و دو فیلم گناهکاران و هیچ کجا هیچ کس به عنوان اولین فیلم های سینمایی اش در جشنواره سی و یکم فیلم فجر نمایش داده می شوند. اسدالله نیک نژاد از ابتدا تاکید داشت که بازیگران فیلمش باید به زبان انگلیسی مسلط باشند و به نظر می رسد کیان افشار توانسته نظر این کارگردان را برای بازی در این نقش جلب کند. مذاکره با بازیگران دیگر برای حضور در این فیلم همچنان ادامه دارد و نیکی کریمی و همایون ارشادی از گزینه های جدی بازی در نقش های دیگر فیلم لاله هستند.
بدین ترتیب اگر مانند دفعات پیشین اتفاق غیر قابل پیش بینی ای نیفتد، فیلمبرداری پروژه‌ی لاله، تا چند روز دیگر آغاز خواهد شد.

2139 انتخاب بهاره کیان افشار به جای آنجلینا جولی-www.campfa.ir

388 انتخاب بهاره کیان افشار به جای آنجلینا جولی-www.campfa.ir