روابط موفق
وقتی دو نفر با هم ازدواج می کنند در واقع گستره ی وسیعی از ارتباطات اجتماعی را تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این روابط بین زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنایان و بخشی هم به ارتباطات خانواده های زن و شوهر برمی گردد که پس از شروع زندگی مشترک خود به خود به هم گره خورده اند. در این میان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهمیت ویژه ای دارد. طبیعی است که عضو جدید در هر خانواده باید پذیرفته شود. اما گاه پیش می آید که به دلایل مختلف، خانواده ها وجوه مشترک کمی با یکدیگر دارند.
عروس و داماد
این جاست که پذیرش عروس یا داماد جدید با دشواری رو به رو می شود و ممکن است سرمنشاء اختلاف های جدی و درگیری های خانوادگی شود. از این رو طبیعی است که انتخاب صحیح همسر و توجه به طبقه اجتماعی و مشترکات بین خانواده در کاهش اختلافات احتمالی نقش اساسی دارد.
آنچه در این راستا بیشتر تنش ایجاد میکند این است که اصولا والدین و اعضای خانواده در تمامی طبقات اجتماعی جامعه به طور ناخودآگاه به دخترانشان میآموزند که وقتی به خانه بخت رفتند مواظب خواهر شوهر و مادرشوهر خود باشند و از آنها کم نیاورند. به این ترتیب آنها را با یک سپر دفاعی به خانه بخت میفرستند. گویی او مجبور است در مقابل خانواده همسر همواره جبهه گیری کند. در حالی که هرگز به پسرشان که قرار است ازدواج کند چنین توصیه هایی نمی کنند. به عبارت دیگر از آن جا که توجه به مردان در خانواده های ایرانی بیش از زنان است کمتر دامادی با خانواده همسرش دچار مشکل می شود، اما رابطه عروس و مادرشوهر اغلب با کوچک ترین سوءتفاهمی دستخوش تغییر شده و اختلافات بالا می گیرد. از طرف دیگر نداشتن مهارت های برقراری ارتباط، کم سن و سال بودن و نداشتن مهارت حل مسئله باعث می شود کوچک ترین مشکل زوج جوان در ابتدای زندگی با کشیده شدن به خانواده های طرفین به یک معضل بزرگ تبدیل شود.
بنابراین بهتر است عروس و داماد جوان برای پرهیز از به وجود آمدن تنش بین خود و خانواده ها به برخی نکات توجه کنند.
احترام رکن اصلی: احترام گذاشتن به خانواده همسر یکی از نکات بسیار مهم و کلیدی است. رابطه ای که در آن احترام حاکم باشد هرگز به تنش و دعوا و درگیری متمایل نمی شود. طرفین باید سعی کنند از رفتارهایی که حساسیت فرد مقابل را برمی انگیزد، خودداری کنند. عروس خانم و آقا داماد باید سعی کنند با ذکاوت و تیزبینی خود این موارد را بدون این که از زبان همسر بشنوند شناسایی و با رعایت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگیری نمایند.
دست پر به منزل پدر و مادر همسرتان بروید: گرفتن دو شاخه گل یا یک بسته شکلات هزینه چندانی در بر ندارد، اما با این کار شما بطور غیرمستقیم به آنها میگویید که دوستشان دارید و برایشان ارزش قائلید. حتی میتوانید از شیرینیها یا مرباهایی که خودتان درست کردهاید برای آنها ببرید. این کار تأثیر زیادی در جلب محبت طرفین نسبت به یکدیگر دارد.
احترام به همسرتان در هنگام حضور والدینش: در حضور پدر و مادر همسرتان سعی کنید با احترام بیشتری با یکدیگر رفتار کنید. همسرتان را با پیشوند «آقا» یا «خانم» صدا بزنید. پدر و مادرها وقتی خیالشان راحت شود که احترام فرزندشان پا برجاست تا حد زیادی از مقاومتشان در برابر رفتارهای شخصی که به تازگی وارد خانواده شان شده کمتر خواهد شد و سریعتر با او صمیمت پیدا می کنند.
هر کسی خودش پاسخ خانواده خودش را بدهد: هر فرزندی محبوب پدر و مادر خویش است و والدین با خوشی فرزندشان شاد میشوند و از ناراحتیهایش غمگین. تجربه ثابت کرده که والدین با خواستههای فرزندانشان خیلی سریعتر کنار میآیند تا اینکه شخص دیگری غیر از فرزندشان خواستهای مطرح کند. به عنوان مثال اگر پدر و مادرشوهرتان از سفر ناگهانیای که میخواهید آخر هفته بروید انتقاد میکنند، بگذارید همسرتان پاسخگوی آنها باشد. اگر همسرتان در یک جمله به آنها بگوید : «به علت خستگی از کارم به یک سفر کوتاه در آخر هفته احتیاج دارم.» بی شک آنها هم موافقت خود را اعلام خواهند کرد و چه بسا مشوق شما برای این سفر باشند.
اما ممکن است هرچقدر شما که عروس خانواده هستید برای رفتن به این سفر دلیل بیاورید؛ آنها نپذیرند و گمان کنند «طفلک پسرشان همین دو روز آخر هفته را فرصت داشته برای استراحت که آن هم از سوی شما غصب شده است.»
برای رفت و آمدتان به منزل والدین همسر برنامهریزی داشته باشید: بعد از ازدواج بهترین گزینه در تعاملات همسران با والدین، برنامهریزی است. با هماهنگی به منزل آنها بروید و به قول معروف از لنگر انداختن در منزل والدین خودداری کنید. به عنوان مثال برنامه بگذارید که هفتهای دو بار یا یک بار به دیدن آنها بروید نه اینکه هر روز یا یک روز در میان در بازههای طولانی ظهر تا شب آنجا باشید.
اختلاف نظرهای همسرانهمان را به والدین نگوییم: در زندگی زیر یک سقف ممکن است روزهایی باشد که با همسرمان دچار اختلاف سلیقه بشویم. نیازی نیست به محض بروز چنین مشکلی، آن را را با پدر و مادر در میان بگذارید. آنچه که بین زن و شوهر رخ میدهد، گذراست و آنها با پشت سر گذاشتن این مرحله از مشکل بوجود آمده عبور میکنند، اما والدین همسر هیچگاه این تناقضها برایشان حل نخواهد شد و همیشه در گوشه ذهنشان اینطور نقش خواهد بست که فرزند ما زندگی خوبی ندارد.
مشورت با والدین همسر: اگر قصد انجام کاری را دارید که بعدها به اطلاع خانواده همسر خواهد رسید و از طرفی نیاز به مشورت هم دارد، سعی کنید با والدین همسرتان هم مشورت کنید؛ حتی اگر به پیشنهاد آنها عمل نمیکنید. مشورت خواستن یعنی اهمیت دادن به آنها. شاید هم روزی راه حل خیلی خوبی به شما پیشنهاد کنند.
احساس خانواده همسرمان را نسبت به او بپذیریم: طبیعی است که والدین همسر ما و مخصوصاً مادرهمسرمان نسبت به او احساس عاطفی داشته باشند، لذا بایستی به این مسئله احترام بگذاریم و حتی مشوق او برای استحکام ارتباط با خانوادهاش باشیم. این روحیه به مرور زمان باعث افزایش محبت بستگان همسرتان نسبت به شما میشود.
به همسرمان در رفتار با والدینش آزادی عمل بدهیم: علاوه بر تعهدی که زوجین در برابر یکدیگر دارند، با رفتن به زیر یک سقف نیز باید بپذیرند که هر کدامشان در برابر خانواده و پدر و مادرش هم تعهدی دارد. پس اگر همسر شما نسبت به شما برخوردی شایسته دارد، اجازه بدهید آزادانه آنچه را دوست دارد برای والدیناش انجام بدهد. در واقع هرچقدر به همسرمان آزادی عمل بیشتری بدهیم، خودمان هم آزادی عمل بیشتری خواهیم داشت. از تنگنظری و خودخواهیهایی که دامنگیر خود شما هم میشود بپرهیزید.
رعایت انصاف و عدالت در برخورد با والدین خود و والدین همسر: اگر شما باید هر روز با مادرتان تلفنی صحبت کنید و حالش را بپرسید، چه اشکالی دارد که هر روز به مادر همسرتان هم تلفن بزنید و مختصر و مفید حالش را بپرسید؟ یا اینکه همسرتان را هم تشویق کنید که هر روز به مادرش تلفن بزند و از طرف شما هم جویای حالشان باشد.
سعی کنید در زندگیتان اگر نسبت به مادر خودتان متعهد هستید لااقل نیمی از آن تعهد را در قبال مادر همسرتان هم لازمالاجرا بدانید. مطمئن باشید که با اجرای انصاف و عدالت در برخوردتان نه تنها روابط شما با خانواده همسر تیره نخواهد شد، بلکه آنها متوجه این مهربانی شما شده و واکنشهای مثبتشان را در آینده خواهید دید.
مقایسه نکنید: لطفاً پدر و مادر همسرتان را با پدر و مادر خودتان مقایسه نکنید و پیش روی آنها از پدر و مادر خودتان تعریف نکنید. گرچه به طور معمول و البته متأسفانه از پدر و مادر همسر به خوبی یاد نمیشود، ولی آنها بیشتر اوقات انسانهای خوبی هستند. به هر حال همین پدر و مادر همسرتان هستند که همسر شما را بزرگ کردهاند و به جایی رساندهاند که شما تصمیم گرفتهاید تا آخر عمر در کنارش زندگی کنید و تکیه گاه شما شده است. آنها دیگر خانواده شما هستند و باید آنها را همانطور که هستند بپذیرید. همه چیز روال طبیعی خودش را دارد؛ فقط کافی است که شما عینک بدبینی و روحیه سختگیری تان در زندگی را کنار بگذارید.
در فرهنگ ایرانی دو تعریف برای دوران نامزدی وجود دارد. برخی از خانواده ها دوران بین بله برون و عقدکنان را دوران نامزدی می نامند. اما اغلب خانواده های ایرانی دوران بین عقدکنان و عروسی را به این نام می خوانند. حد و حدود روابط جنسی از نگاه شرع، قانون و جامعه، در هریک از این موقعیت ها متفاوت است
نامزدی بدون جاری شدن صیغه عقد دائم
همانطور که می دانید بعد از طی مراحل خواستگاری و برگزاری مراسم بله برون که دختر و پسر اصطلاحا شیرینی خورده ی هم محسوب می شوند، انگشتر نشان از طرف خانواده داماد به دختر داده می شود تا نشان کرده ی پسر شود. در برخی از خانواده های مدرن و امروزی (نه همه ی خانواده ها) دوران نامزدی از همان موقع شروع می شود. این خانواده ها فاصله ی بین بله بران و عقد کنان را طولانی تر می کنند تا دختر و پسر باز هم بیشتر و راحت تر معاشرت کنند و با خلق و خوی یکدیگر بیشتر ازگذشته آشنا شوند و چنانچه هنوز مایل به ازدواج باهم بودند، به خانواده ها اطلاع دهند که مقدمات عقد را فراهم کنند.
در این نوع “نامزدی” که هنوز صیغه عقد بین طرفین جاری نشده است، هر نوع تماس جنسی ممنوع و ناپسند است و از نظر شرعی نیز حرام است و گناه محسوب می شود.
ممکن است جهت رعایت مسایل شرعی یک صیغه محرمیت بین آنها جاری شود تا معاشرت آنها و احیانا تماس هایی مثل دست دادن و نگاه کردن و … اشکال شرعی نداشته باشد. در این صورت نیز هر نوع رابطه جنسی بین آنها حتی لمس کردن بدن یکدیگر به قصد لذت جنسی ناپسند و غیر مجاز است و دوطرف می بایست جدا” از اینگونه تماس ها خود داری کنند چراکه ممکن است در صورت به هم خوردن رابطه و منتفی شدن ازدواج، دوطرف لطمه های روحی و روانی جبران ناپذیری بخورند.
نامزدی به معنای جاری شدن صیغه عقد دائم
در بین اکثر ایرانیان منظور از دوران نامزدی همین است. یعنی زمانی که صیغه عقد دائم بین دختر و پسر جاری شده است و آنها شرعا و قانونا زن و شوهر شده اند اما بنا به هر دلیلی هنوز زندگی مشترک خود را زیر یک سقف آغاز نکرده اند. در فرهنگ ایرانی در این دوران زوج جوان در یک وضعیت خاکستری و بلاتکلیفی جنسی به سر می برند. منظورم این است که از نظر شرع و قانون زن و شوهر هستند اما از نظر عرف جامعه هنوز کاملا زن و شوهر نیستند. یعنی خانواده ها آزادی هایی که یک زن و شوهر در روابط جنسی خود دارند را برای آنها جایز نمی دانند. سوال بیشتر زوج های جوان این است که در این دوران، کیفیت و حد و حدود روابط زناشویی آنها چگونه باید باشد؟
قبل از هرچیز باید گفت که از نظر شرع مقدس اسلام وقتی صیغه عقد دائم بین پسر و دختر جاری شده است، آنها اجازه دارند روابط زناشویی کاملا آزادانه ای داشته باشند. یعنی می توانند با یکدیگر همبستر شوند و غریزه جنسی یکدیگر را کاملا ارضا کنند. بنابر روایات فراوان، آمیزش زن و شوهر عبادت محسوب می شود و توصیه فراوانی بر این امر شده است. خوب این از حکم شرعی و نظر دین مبین اسلام در این خصوص. اما برخی از خانواده ها وحتی برخی از مشاوران به زوج جوان و خصوصا به دختر توصیه می کنند که از برقراری رابطه کامل جنسی در دوران عقد خود داری کنند و رابطه کامل زناشویی را به پس از عروسی موکول کنند.
دلایل زیادی نیز برای به تعویق انداختن هرگونه ” روابط جدی جنسی ” تا بعد از عروسی را ذکر می کنند از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد: وجود ریسک در تداوم ازدواج، بی قراری و انحراف فکری زیاد به دلیل بیدار شدن میل شدید شهوانی، دلبسته شدن دو طرف و عدم توانایی در شناخت کامل یکدیگر، احتمال باردار شدن ناخواسته دختر، از بین رفتن انگیزه و اشتیاق در دوطرف و خصوصا پسر برای تشکیل زندگی مشترک چرا که معتقدند مردان بعد از اینکه میل جنسی خود را ارضا کردند، برای برگزاری عروسی بی انگیزه می شوند.
البته همانطور که گفته شد، دارندگان این دیدگاه، داشتن هر نوع رابطه را به طور کلی منع نمی کنند بلکه توصیه می کنند زوج جوان به شیوه هایی غیر از رابطه کامل زناشویی یکدیگر را ارضا کنند. شیوه هایی مثل : لمس کردن، بازی های عاشقانه، لمس قسمت های حساس بدن، بوسیدن و معاشقه و … که البته ارضا شدن از این راهها برای زن و شوهر از نظر شرعی نیز هیچ اشکالی ندارد.
باید گفت علت اصلی این نوع توصیه ها “ترس” است. تجربه های تلخی مثل برهم خوردن روابط و شکست خوردن ازدواج، طلاق های فراوان در دوران عقد و در پی آن ضربه های شدید روحی که به هردوطرف و خصوصا به دختر وارد می شود باعث شده است که خانواده ها و مشاوران نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری نشان دهند که البته کاملا قابل درک است.
اما آیا واقعا بهترین راهکار همین است؟ آیا می بایست در دوران عقد از یکی از حلال ترین لذت ها چشم پوشی کرد و این میل و عطش جنسی را محدود کرد؟ آیا همین محدود کردن روابط جنسی باعث ایجاد برخی کج خلقی ها، اختلافات در دوران نامزدی و گاه انحرافات نخواهد شد؟ فراموش نکنیم که ازدواج بهترین راه برای ارضای امیال سرکش جنسی است و چنانچه حتی بعد از ازدواج نیز به بهانه های مختلف فرد امکان بهره بردن جنسی از همسر خودش را نداشته باشد، خود باعث سرخوردگی، افسردگی و خدای نکرده انحراف خواهد شد.
روابط جنسی در دوران نامزدی، چگونه؟
بسیاری از خانواده ها و همچنین برخی از مشاوران، زوج های جوان را از برقراری روابط کامل جنسی در دوران عقد، منع می کنند. ترس و نگرانی آنها از مسایلی مثل: احتمال به هم خوردن ازدواج، امکان باردار شدن ناخواسته عروس، کمتر شدن اشتیاق دوطرف و خصوصا پسر برای برگزاری هرچه سریع تر عروسی و… است.
اما از طرف دیگر محدود کردن غریزه جنسی و خودداری از برقراری رابطه کامل زناشویی می تواند عواقب زیادی نیز داشته باشد. سرپوش گذاشتن بر میل سرکش شهوت آنهم زمانی که دوطرف احساس می کنند این حق قانونی و شرعی آنهاست که از یکدیگر بهره ببرند، می تواند باعث برخی اختلافات و کج خلقی ها در زمان قبل از عروسی شود. از طرفی زمینه ایجاد انحراف را نیز فراهم نماید.
تصمیم با شماست، اما درست تصمیم بگیرید!
برقراری رابطه جنسی بین شما و نامزدتان در دوران عقد یک تصمیم کاملا شخصی است و به حریم خصوصی شما مربوط می شود. از نظر شرعی و قانونی روابط جنسی بین پسر و دختری که صیغه عقد بین آنها جاری شده است هیچ اشکالی ندارد. روابط زناشویی بین زن و شوهر بسیار مورد تاکید و سفارش اسلام قرار گرفته است و در بسیاری روایات از آن بعنوان شکلی از عبادت یاد شده است. بنابراین تنها کسی که می تواند در خصوص رابطه جنسی شما و نامزدتان در دوران عقد، تصمیم گیری کند خود شما هستید. اما گرفتن این تصمیم کار ساده ای نیست و نباید از کنار آن به سادگی عبور کنید.
در اینجا ۵ نکته که به شما کمک می کند تا تصمیم درست را بگیرید، ذکر می کنیم:
۱ – آیا همه ریسک ها را می دانید؟
بارداری ناخواسته در دوران نامزدی یکی از ریسک هایی است که باید از آن آگاه باشید و درباره آن فکر کنید. احتمال به هم خوردن ازدواج شما به هر دلیلی نیز یکی دیگر از ریسک هایی است که باید به آن فکر کنید. باید بدانید که اختلافات در دوران نامزدی بسیار متداول هستند، اما کم نیستند شمار کسانی که در همان ابتدای راه زندگی و در دوران عقد، از یکدیگر جدا شده اند. بنابراین قبل از برقراری روابط کامل جنسی با نامزدتان، به این موضوعات خوب فکر کنید.
۲ – آیا اطمینان دارید که باهم می مانید؟
البته آخر و عاقبت هیچ ازدواجی از قبل معلوم نیست. به سختی می توان اطمینان داشت که شما تا آخر عمر با هم زندگی خواهید کرد یا خیر. زندگی مشترک از همان ابتدا با فراز و نشیب های زیادی مواجه است. اما اگر قصد دارید با نامزدتان همبستر شوید، بهتر است یک شناخت و اطمینان نسبی بین شما وجود داشته باشد. هرچقدر این شناخت و اطمینان بیشتر باشد، ریسک مواجه شدن با اتفاقات احتمالی مثل طلاق و جدایی در دوران عقد کمتر خواهد شد. فراموش نکنید که در صورت به هم خوردن ازدواج شما، چنانچه رابطه زناشویی به طور کامل بین شما برقرار شده باشد، هردوی شما آسیب خواهید دید. شاید در نگاه اول به نظر برسد در چنین موقعیتی فقط دختر آسیب می بیند، اما مسئولیت های قانونی پسر نیز در صورت برداشته شدن بکارت نامزدش، بیشتر خواهد شد. پس اگر هنوز مطمئن نیستید که ازدواج شما دوام خواهد داشت یا خیر، بهتر است همبستر شدن با نامزد خود را به تاخیر بیندازید.
هرگز به خاطر نامزدتان کاری را که آمادگی آن را ندارید انجام ندهید. اینکه “او می خواهد” و یا دوست صمیمی شما نیز در دوران نامزدی اش با همسر خود همبستر شده است و یا دلایلی از این قبیل هرگز دلیل کافی برای این که با نامزد خود همبستر شوید، نیست
۳ – احتمال بارداری ناخواسته را جدی بگیرید
آیا می دانید که هیچ یک از راههای پیشگیری از بارداری ۱۰۰% تضمین شده نیستند؟ بعنوان مثال استفاده از کاندوم، می تواند احتمال بارداری تا حدود ۸۵% کاهش دهد و هنوز ۱۵% احتمال حاملگی وجود دارد. بنابراین اگر آمادگی بچه دار شدن در دوران عقد را ندارید، بهتر است روابط کامل زناشویی را تا بعد از عروسی به تعویق بیندازید.
۴ – موقعیت مکانی و زمانی خود را بسنجید
بهتر است بدانید که اولین رابطه کامل جنسی با نامزدتان، لزوما یک تجربه رمانتیک و لذت بخش نخواهد بود! در اغلب مواقع این رابطه با درد و خونریزی شدید همراه است. بنابراین مطمئن شوید که در مکان و زمانی اقدام به این کار می کنید که امکان مقابله با هرنوع اتفاق ناخوشایندی را دارید. بعنوان مثال دسترسی به جعبه کمک های اولیه، دسترسی به درمانگاه و… از نکاتی است باید به آن توجه کنید.
۵ – هرگز ” فقط به خاطر نامزدتان ” اقدام به این کار نکنید
پس از در نظر گرفتن تمام موارد فوق، شما باید زمانی اقدام به برقراری رابطه جنسی کنید که خودتان نیز به آن تمایل کامل داشته باشید. هرگز به خاطر نامزدتان کاری را که آمادگی آن را ندارید انجام ندهید. اینکه “او می خواهد” و یا دوست صمیمی شما نیز در دوران نامزدی اش با همسر خود همبستر شده است و یا دلایلی از این قبیل هرگز دلیل کافی برای این که با نامزد خود همبستر شوید، نیست.
سایت موسسه فرهنگی تبیان > بخش خانواده ایرانی
میزان مرگ و میر در زوج های بدون فرزند، ۲ تا ۴ برابر بالاتر است .
بر خلاف باور عمومی در بین والدین که داشتن فرزند عمر را کوتاه می کند، تحقیقات نشان می دهند که عکس این دیدگاه به ویژه برای زنان صادق است. به این معنی که داشتن فرزند خطر مرگ زودرس را کاهش می دهد.
این مطالعه که بر روی تعداد زیادی از زوج های بی فرزند و تحت درمان ناباروری در بین سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۸ انجام شد، نشان داد که شیوع بیماری های روانی در میان زوج هایی که فرزند خوانده دارند کمتر است.
همچنین مشخص شد که میزان مرگ زودرس ناشی از بیماری های مختلف، سرطان و تصادفات در میان زنان بدون فرزند، ۴ برابر زنانی است که فرزند دارند و این آمار در میان زنانی که فرزند خوانده دارند، ۵۰ درصد کمتر است. این نسبت در مورد مردان بدون فرزند و فرزند خوانده نسبت به سایر مردان، ۲ برابر گزارش شد.
این نسبت ها در مورد بیماری های روانی در میان زوج های فرزند دار و بدون فرزند نیز صدق می کند، با این تفاوت که شیوع بیماری های روانی در والدینی که فرزند خوانده داشتند در حدود یک دوم سایر زوج ها بود.
به طور کلی این مطالعه نشان داد که داشتن فرزند یا فرزند خوانده خطر مرگ زودرس واحتمال ابتلا به بیماری های روانی را در والدین کاهش می دهد.
ختلاف زن و شوهری در هر زندگیای اتفاق میافتد. حتی در زندگی زوجهایی که خوشبختند و عقدشان در آسمانها بسته شده است . آنچه بسیار حائز اهمیت است و به عبارتی تفاوت همسران در دعوا می باشد سبک دعوا است. روان شناسان معتقدند: هر کدام از همسران سبک خاصی برای دعوا دارند! بعضی از این سبکها میتوانند بسیار مخرب باشند، اما با این وجود، بسیار استفاده میشوند! “
سبک دعواهای همسران عبارتند از:
انتقاد : انتقاد یعنی حمله مستقیم به شخصیت همسر. انتقاد با کلمه «تو» آغاز میشود، «تو باید تا حالا لباسهای من رو میشستی. تو که میدونستی من امروز جلسه دارم. تو بسیار بیملاحظه هستی» در انتقاد، ما طرف مقابلمان را کاملاً متهم و در مورد شخصیتش قضاوت میکنیم.
شاید بهتر باشد که به جای انتقاد، از همسرمان شکایت کنیم. شکایت یعنی اینکه به جای زیر سوال بردن شخصیت او، به یک رفتار خاص اعتراض کنیم، ضمن اینکه شکایت با کلمه «من» آغاز میشود. «من دوست داشتم که امروز تو لباسهام رو میشستی تا توی جلسه مرتبتر به نظر بیام».
البته بعضی وقتها چند تا شکایت پشت سر هم، دقیقاً همان قدر منفی است که انتقاد کردن؛ یعنی اینکه یک طرف قضیه آغاز میکند به شکایت کردن از تمام رفتارهایی که از اول ازدواج تا حالا از آنها ناراحت است.
آخرین فرق شکایت و انتقاد هم این است که انتقاد بسیار مبهم است؛ یعنی معلوم نیست شما دقیقاً چه چیزی از طرف مقابل میخواهید: «تو اصلاً به فکر من نیستی». شکایت صراحت بیشتری دارد و دقیقاً معلوم است که چه حوزهای از رفتار طرف مقابل را در بر میگیرد: «از اینکه امروز توی مهمانی جلوی چشم دیگران، بحث آشپزی بد مرا پیش کشیدی ناراحتم».
سرزنش : سرزنش بسیار به انتقاد نزدیک است. اما در بعضی موارد سرزنش ما واقعاً آغاز میکنیم به بیاحترامی و خردکردن شخصیت طرف مقابل. جملاتی که در این رابطه استفاده میشوند، دقیقاً قلب طرف مقابل را نشانه میروند و او را آزرده میکنند.
غیر از بیاحترامی، کارهای دیگری هم برای سرزنش کردن طرف مقابل میشود انجام داد! مسخره کردن و استفاده از زبان بدن مثل پوزخند زدن یا برگرداندن نگاه، دو مورد از معمولترین این کارهای ناپسند می باشند.
بعضی از شوخیهای خصمانه هم دقیقاً کار سرزنش را انجام میدهند و به همان اندازه منفی می باشند. بعضی از زنها و شوهرها فکر میکنند که چون با هم ازدواج کرده و صمیمی می باشند، میتوانند با هر لحنی با همسرشان صحبت کنند، اما در واقع نیاز به احترام، یکی از نیازهای روانشناختی همه انسانها در همه موقعیتهاست و ربطی به زن و شوهر بودن ندارد.
جبههگیری : بالاخره وقتی که از یک طرف انتقاد میشود یا کسی را سرزنش کنند، او هم ساکت نمیماند. در معمولترین حالت او هم جبههگیری میکند و سرزنش را با سرزنش جواب میدهد. جبههگیری واقعاً میتواند یک زندگی زناشویی را فلج کند. مشاجره که بالا میگیرد، واقعاً دیگر کسی روی منطق حرف نمیزند و فقط خرد کردن طرف مقابل اهمیت دارد.
شانهخالی کردن از زیر بار مسئولیت، بهانهآوردن برای توجیه رفتار، مخالفت با تمام حدسهای همسر و تکرار حرفهای قبل انواع و اقسام جبههگیری می باشند.
سکوت : مردها معمولاً از این روش برای خاتمه دعوا استفاده میکنند. اما زنها فکر میکنند که سکوت به معنای خصومت و بی توجهی است. سکوت معمولاً دعوا را بدتر میکند، چون بحث منطقی با کسی که اصلاً «در خانه نیست» غیرممکن است! زوجهای جوان و مخصوصاً مردها باید بیاموزند که سکوت راه حل خوبی برای رفع مشکلات نیست و باید با مذاکره همه چیز را حل کرد.
سخت گیری نکنید و تعصب خشک نداشته باشید، مشکلات را جدی نگیرید و به طور کل با مسایل سخت گیرانه برخورد نکنید، نا امیدانه با همسرتان صحبت نکنید و به او نگویید که “نمی توانی” یا “نمی شود!”
– با یکدیگر واضح و صریح صحبت کنید، ناراحتی های خود را صریح و گویا به همسرتان بگویید، هرآن چه شمارا ناراحت و عصبانی کرده است را در کمال آرامش و متانت برایش بیان کنید، خواسته ها و توقعات خود را دقیق و جز به جز برایش شرح دهید. در مقابل به گونه ای انعطاف پذیر باشید و انتقادپذیرانه برخورد کنید تا او هم بتواند به راحتی مشکلات و خواسته هایش را بیان کند. درشناخت یکدیگر کوشا باشید و به همدیگر در این زمینه کمک کنید.
– به صورت طنز با یکدیگر صحبت کنید، شوخ طبع باشید و از جملات و کلمات طنز حداکثر استفاده را بکنید. مواظب باشید که شوخی ها و جملاتتان تحقیرکننده و توهین آمیز نباشد!
– بر سر اختلاف هایتان توافق کنید، سعی کنید با صحبت و گفتگوی منطقی و عاقلانه، بر سر هر موضوعی که با هم اختلاف دارید به نقطه مشترکی برسید که هر دو احساس رضایت کنید. با کمی انعطاف و ازخود گذشتگی دوطرفه می گردد بر سر اختلافات عمیق به توافق رسید. سپس از آن زمان به بعد به شیوه توافقی رفتار کنید.
– وقت بیشتری را با هم بگذرانید، بعضی از زوج های جوان آن قدر از یکدیگر فاصله گرفته اند که دیگر علاقه ای نسبت به هم احساس نمی کنند، تنها به تفریح و میهمانی می روند و در خانه کم تر با یکدیگر صحبت می کنند. یک زوج ایده آل باید همه جا و هرلحظه از حال یکدیگر با خبر باشند و از حداکثر زمان برای با هم بودن استفاده کنند و بیشتر به گفتگو بپردازند، شوخی کنند، آشپزی کنند با هم مطالعه کنند یا به هر کار مشترکی که هر دوعلاقه دارند مشغول شوند. مهم این است که در کنار یکدیگر لحظات خوشی داشته باشند زیرا در کنار هم بودن علاقه ایجاد می کند، محبت را بیشتر می کند و زن و مرد می توانند بیشتر با یکدیگر تعامل داشته باشند. البته باید یادآور شد که ارتباط ها باید بر مبنای محبت ورزی، فداکاری و ابراز علاقه باشد نه دعوا و جرو بحث.
– با یکدیگر با احترام و ادب رفتار کنید، فحش و ناسزا ندهید و از گفتن کلمات ناشایست بپرهیزید. با عصبانیت و تندخویی بایکدیگر رفتار نکنید و سعی کنید رفتارتان محبت آمیز و سخنانتان همراه با مهربانی و خوش رویی باشد.
– از جملات “دوستت دارم”، “تو بهترین فرد زندگی من هستی” و جملات مشابه به موقع و هنگام انتظار استفاده کنید.
– اشتباه های خود را بپذیرید و به موقع از همسرتان عذرخواهی کنید.
– هرگاه از همسرتان انتقاد می کنید از کارهای خوب او تعریف کنید، اما به گونه ای این کار را بکنید که برایش مشتبه نشود قصد فریبش را دارید!
– با خانواده همسرتان رفتار خوب و متعادلی در پیش بگیرید، یادتان نرود که خانواده همسر شما خانواده دوم خود شما می باشند.
– پشت سر همسرتان و خانواده او نزد دیگران بدگویی نکنید، بهتر است اگر مشکلی دارید با خود آن ها در میان بگذارید.
– همسرتان را به شیوه های مختلف غافلگیر کنید، برای مثال، قبل از آمدن او به خانه، مقدمات یک جشن با شکوه (دونفره یا همراه با فرزندان) را فراهم کنید و غذا و موزیک یا فیلم مورد علاقه همسرتان را تهیه کنید و سپس به او تماس بگیرید و بگویید که کمی کسالت دارید و در خانه استراحت می کنید، هنگامی که وی وارد خانه شد با روی خوش به پیشوازش بروید و به گونه ای جذاب و متنوع از او استقبال کنید سپس جشن با شکوهتان را آغاز نمایید.
– رفتارهایی که همسرتان را آزار می دهد ترک کنید یا به گونه ای انجام دهید که احساسات او کم تر تحریک شود.
– سخت گیری نکنید و تعصب خشک نداشته باشید، مشکلات را جدی نگیرید و به طور کل با مسایل سخت گیرانه برخورد نکنید، نا امیدانه با همسرتان صحبت نکنید و به او نگویید که “نمی توانی” یا “نمی شود!”
– در مشکلات یکدیگر شریک باشید، مشکل همسر شما، مشکل شما هم هست حتی اگر مربوط به خانواده وی باشد بازهم شما موظفید تا از هر کمکی دریغ نکنید. نسبت به موفقیت و شکست های همسرتان حساسیت و واکنش صحیح نشان دهید و در مواقع ناراحتی وضعیت او را درک کنید و دلجویی نمایید.
– از همسرتان توقع بیش از حد نداشته باشید، مخصوصا از نظر اقتصادی همسرتان را در تنگنا قرار ندهید. حد و مرز خواسته هایتان را متناسب با روحیه او مشخص کنید تا ناخودآگاه به وی آزار نرسانید!
– برای انجام کارها از او رخست بجویید، همسر شما شریک زندگی شماست و شایسته است هنگام اتخاذ تصمیماتی که زندگی او را تحت تاثیر قرار می دهد با وی مشورت کنید و نظرش را جلب کنید.
– نگذارید نقش شما در زندگی همسرتان و نقش همسرتان در زندگی شما کم رنگ شود، همواره در زندگی مشترک تاثیرگذار باشید و نقش همسری خود را ایفا کنیدو نگذارید همسرتان احساس کند که در زندگی شما نقش و مسئولیتی ندارد.
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
یکی از نیازهای اساسی زندگی بشر برقراری ارتباط با دیگران و تعامل با آنان است.
این مقوله چندی است که اذهان خانواده ها و مسئولان را به خود مشغول کرده است. دربارهٔ این پدیده نقطه نظرات و دیدگاه های متفاوت و گاه متضادی دیده می گردد و تاکنون دیدگاه و نظر یکسان و قانونمندی که بتوان آن را در قالب های اجتماعی پیاده کرد و به کار بست ارائه نشده است. البته در جامعه ما که در آن تفکرات سنتی و مذهبی حکم فرماست محدودیت روابط دختر و پسر و نگرش اشخاص مختلف به این پدیده متفاوت است. از سویی بعضی اشخاص که دیدگاه سنتی دارند هنوز هم به محدودیت در روابط دختر و پسر در تمامی جنبه ها معتقدند و اشخاصی که بیشتر تفکرات غربی دارند و به تشابه حقوق زن و مرد معتقدند، بر این باورند که این روابط باید به شکل باز و به دور از هرگونه تکلف و محدودیتی باشد.
اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که در روابط دختر و پسر با دیده اعتدالی نگاه کرد به گونه ای که نه آزادی مطلق و ارتباط بی قید و شرط دختر و پسر را الگوی جامعه قرار داد و نه محدودیت و منع هرگونه روابط دختر و پسر؛ بلکه باید به قوانین و سنت های حاکم بر جامعه به گونه ای عمل کرد که تا حد امکان از محدوده سنت و شرع پا را فراتر نگذاشت و در عین حال دختران و پسران در محیطی امن و سالم و با حفظ چارچوب سنت و شرع در اجتماع حضور پیدا کنند. بنابراین با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی، بومی و مذهبی حاکم بر جامعه باید چارچوب و تعریف واحدی از روابط دختر و پسر در جامعه در نظر گرفت تا از این طریق از بسیاری آسیب های ناگوار اجتماعی و تلخی های پیش آمده پس از آن همچون ازدواج های ناموفق، فرار دختران، شکست های روحی و عاطفی، خودکشی، افسردگی و بسیاری مشکل از این دست جلوگیری کرد.
دین اسلام برای تعالی و رشد انسان ها و سالم سازی جامعه توجه ویژه ای به روابط زن و مرد در اجتماع و حفظ حریم محرم و نامحرم دارد. حفظ حریم محرم و نامحرم از دستورات دین اسلام است و حفظ این حریم در سلامت جامعه نقش و تأثیر بسزایی دارد. حفظ عفت عمومی چه از جانب مرد و چه از جانب زن می تواند یکی از دلایل پایداری یک جامعه و حفظ سلامت اخلاقی اشخاص باشد.
با توجه به حضور زنان در اجتماع، محیط های تحصیلی و کاری در کنار مردان کنترل غریزه جنسی و نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف شدت بیشتری پیدا می کند. برقراری ارتباط با جنس مخالف که شاید از یک سلام و احوال پرسی ساده و بدون قصد و نیت سویی آغاز شود ممکن است در آینده تبدیل به روابط غیراخلاقی و گناه آلود شود
تغییر ساختارهای اجتماعی و حرکت به سمت مدرنیته شدن تأثیرات عمیق و گسترده ای بر روابط انسان ها و بخصوص زن و مرد ایجاد کرده است که بیشترین قشری که از این روابط تأثیر می گیرد و یا تأثیر می پذیرد جوانان یک جامعه است. با توجه به تغییرات ایجاد شده در ساختارهای اجتماعی امروز برقراری ارتباط و اختلاط دختر و پسر در محیط های اجتماعی امری اجتناب ناپذیر است اما به منظور جلوگیری از بسیاری آسیب ها و معضلات اجتماعی که در این مقوله می گنجد می توان تدابیری اندیشید تا این آسیب ها و مشکلات را به حداقل ممکن رساند.
گاهی برقراری ارتباط با جنس مخالف از چارچوب ها و هنجارهای اجتماعی خارج می گردد و به سوی بی عفتی و گناه کشیده می شود. یکی از مقولاتی که انسان از نوجوانی به شدت با آن درگیر می گردد، تسلط و غلبه نیروی جنسی بر وجود اوست. این نیرو اگر به شکل صحیح و حساب شده کنترل و در اختیار انسان قرار نگیرد منشأ بسیاری از مفاسد و مشکلات در خود فرد و جامعه خواهد شد. با توجه به حضور زنان در اجتماع، محیط های تحصیلی و کاری در کنار مردان کنترل غریزه جنسی و نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف شدت بیشتری پیدا می کند. برقراری ارتباط با جنس مخالف که شاید از یک سلام و احوال پرسی ساده و بدون قصد و نیت سویی آغاز شود ممکن است در آینده تبدیل به روابط غیراخلاقی و گناه آلود شود.
بسیاری از کسانی که درگیر روابط عمیق و خارج از اصول جامعه شده اند در ابتدا با این قصد و نیت وارد این نوع ارتباط می شوند که برقراری ارتباط نمی تواند تأثیری در احساسات و عواطف آن ها داشته باشد و یا اگر از لحاظ احساسی درگیر شوند، وارد مسائل و موارد جنسی نخواهند شد. اما واقعیت آن است که در غالب موارد این نوع ارتباطات به ارتباط جنسی کشیده می شود و اشخاص و بخصوص دختران بعد از برقراری ارتباط اظهار پشیمانی می کنند و خواهان جبران مافات می شوند که در این صورت جبران قبل و فراموش کردن خاطرات به سختی امکان پذیر خواهد بود.
از جمله آسیب هایی که دختران در برقراری روابط با جنس مخالف می بینند شامل افت تحصیلی، ایجاد تنش و استرس، ابتلا به افسردگی و بیماری های روحی، سرزنش های خانوادگی و دوستان، احساس گناه و…. است که حتی اگر در مقطعی از زندگی، فرد تصمیم به جبران قبل کند در زندگی آینده خود دچار مشکل خواهد شد. پسران نیز با برقراری ارتباط با دختران قبل از ازدواج دچار مشکلاتی می شوند که از جمله آن ها می توان به بدبینی نسبت به همسر، عدم احساس مسئولیت در برابر همسر و احساس نگرانی اشاره کرد.
با توجه به تغییرات ایجاد شده در ساختارهای اجتماعی امروز برقراری ارتباط و اختلاط دختر و پسر در محیط های اجتماعی امری اجتناب ناپذیر است اما به منظور جلوگیری از بسیاری آسیب ها و معضلات اجتماعی که در این مقوله می گنجد می توان تدابیری اندیشید تا این آسیب ها و مشکلات را به حداقل ممکن رساند
جوانانی که به نوعی با برقراری ارتباط با جنس مخالف خود را در محیط های اجتماعی ارضا می کنند، به سختی تن به ازدواج می دهند و یا اگر تشکیل خانواده هم بدهند دائم روابط قبلی خود را با زندگی فعلی مقایسه می کنند. علاوه بر آن احساس گناه و عدم پذیرش مسئولیت نیز می تواند عامل دیگری برای بروز مشکلات در زندگی زناشویی آنان شود. حتی اگر روابط دوستانه منجر به ازدواج شود به سبب عدم شناخت کافی از یکدیگر و آشکار شدن عیوب اشخاص پس از ازدواج، زن و مرد در زندگی زناشویی خود دچار مشکلاتی می شوند و اینجاست که تصمیم به طلاق و جدایی می گیرند.
بنا بر آنچه گفته شد دختران و پسران باید از طریق خانواده ها و متولیان این امر به گونه ای آگاه شوند که برقراری ارتباط با جنس مخالف چه آسیب های روحی و روانی بر زندگی فردی و اجتماعی آنان خواهد داشت. در این صورت با حفظ حریم محرم و نامحرم و حرکت در چارچوب ها و هنجارهای اجتماعی، حیا و عفت را حفظ می کنند و با ازدواج سالم و آگاهانه نیازهای جنسی و عاطفی خود را برطرف می نمایند.
سایت ممتاز|خبر ممتاز
انتظارات بی مورد و غیر منطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی هستند. هر انتظاری که در حیطه رابطه زناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بیجا و نامعقول است. تنها نتیجه این نوع توقعات خشم، عصبانیت و ناامیدی است.
در ازدواج، درخواستها و توقعها مشخص هستند. هیچ کس به کسی که دوستش دارد، نمیگوید « اگر من با تو ازدواج کنم خودم را بدبخت میکنم. با این حال بیا با من ازدواج کن ». حداقل انتظاری که در رابطه مشترک زناشویی انتظار دارید احساس خوشبختی و خوشحالی است. شما انتظار دارید احساس امنیت، قدردانی عشق را تجربه کنید دروغی نشنوید و آرامش داشته باشید. ازدواج پر است از انتظارات معقول و مناسب. این انتظارات برای همه تعریف شده اند و کسی آنها را انکار نمیکند.
منابع انتظارات ما
خواستههای ما، آنچه آن را مطابق میلمان میدانیم، دوستش داریم و میخواهیم به دستش بیاوریم منابع انتظاراتمان هستند. اگر به چیزی عادت کرده باشیم و یا به شیوهای خاص و متفاوت تربیت شده باشیم اما همگی به یکسان رشد کردهایم. یعنی طبیعی و مشابه هم هستیم و انتظارات معمول همه ما شبیه هم است.
آیا شما هیچیک از این انتظارات و باورهای غیرواقعی را درباره زندگی زناشویی خودتان دارید؟ آیا این انتظارات در زندگیتان برآورده میشود؟
اگر این انتظارات برآورده نمیشود، به این دلیل است که این انتظارت و باورها به طور کلی غلط هستند. تنها شما نیستید که چنین انتظارات نامعقولی دارید بسیاری از زن و شوهرها با این مسایل روبرو هستند. اگر این باورها و انتظارات را تغییر ندهید، شانس داشتن یک زندگی زناشویی سالم را از دست میدهید، با این انتظارات شما نمیتوانید مشکلات را حل کنید.
بیشتر آدمها ایدهها و افکار خاص و غیر واقعی درباره عشق و ازدواج دارند و زمانی که نتوانند این افکار را با آنچه در واقعیت میگذرد، تطبیق بدهند دچار مشکل و اختلاف میشوند. بیایید افکار واقعی را جایگزین این تــــــوقعات غیر واقعی بکنید و نتیجهاش را ببینید.
انتظاراتی که اشتباه هستند
عشق یعنی مجبور نباشید از همسـرتان عذر خواهی کنید
آیا واقعا اینطور فکر میکنید؟ آیا هیچکس این برداشت را تایید میکند؟ بسیاری از ما بدون قصد قبلی حرف میزنیم و عمل میکنیم وحتی متوجه تاثیرات منفی و میزان آسیبی که به دیگری میزنیم، نیستیم.
حتی آدمهای خیلی خوب هم میتوانند بد عمل کنند. رفتارها و اظهارات ما ممکن است باعث کجفهمی دیگران شود. عذرخواهی و طلب بخشایش برای بهبود و سلامت یک رابطه لازم است. عشق یعنی اشتباهاتتان را بفهمید، مسئولیت پذیر باشید، عذر خواهی کنید و دیگران را ببخشید.
شما مجبور نیستید برای رابطهتان تلاش کنید
کسانی که سالهای طولانی است که ازدواج کرده اند، به شما خواهند گفت که رابطه نیاز به تلاش دارد. بهبود رابطه زناشویی تان را جز اولویتهایتان قرار دهید. رفتار و افکار عاشقانه، برنامهریزی، آرامش و درک تفاوتها، تلاشهای شما برای رسیدن یک رابطه زناشویی سالم است. حفظ رابطه راحت نیست. عشق اساس کار است.
خوشحالی شخصی مهمتر از بودن در یک رابطه بدون عشق است
وقتی که در یک رابطه موفق هستید، «من» را از دست نمیدهید اما «ما» بیشترین کاربرد را دارد.
شما میتوانید هر دوی اینها باشید فقط کافی است تلاش کنید راه حل مشکلات را در ازدواج با درک عمیق مشکلات و ریشههای آن پیدا کنید. همه مشکلات شما به ازدواج ربط ندارد و با ازدواج حل نمیشود. اگر اینطور است هرگز نباید تصمیم به جدایی بگیرید.
پیدا کردن راههایی برای بیشتر دوست داشتن همسرتان و پرورش آن باعث خوشحالی خود شما میشود.
بحث کردن رابطه را خراب میکند.هیچ وقت نباید با همسرتان بحث کنید
ممکن است زن و شوهری به شما بگویند که ما هرگز با هم مخالفتی نداریم، اما برای همه اینگونه نیست. اشتباه است که فکر کنید شما و همسرتان در هیچ موضوعی با هم اختلاف ندارید. رابطه جنسی، مسایل مالی، فرزندان و بستگان شما بالاخره باعث برخی از اختلاف نظرها میشود.
اگر تلاش نکنید تا اختلافات را حل کنید، تنهایی و جدایی نتیجه طبیعی این رابطه خواهد بود. بحث کردن، سازش کردن و جستجو برای پیدا کردن راه حل اختلافات بهترین روش برای زن و شوهرهایی است که تلاش میکنند به هم نزدیک باشند.
همه مشکلات زناشویی را میتوان حل کرد
بیشتر جر و بحثهای زناشویی درباره موضوعات ثابت رابطه است. همه مشکلات حل نمیشوند. اگــــر یاد بگیرید درباره تفاوت هایتان با احترام حرف بزنید خوشحال خواهید بود.
زن و شوهرهایی که در مورد مسایل مالی با هم اختلاف دارند جر و بحث هایشان در مورد پرداخت قبض، قسط، خرج کردن و پس انداز است. آنهایی که در مورد شیوههای تربیتی کودک با هم اختلاف دارند در مورد هر موضوع کوچکی تربیتی درگیر هستند. تفاوتها غیرقابل پیش بینی نیستند. زن و شوهر باید یاد بگیرند با حرف زدن درباره آنها از تفاوتها عبور کنند.
زن و شوهر یک روح در دو بدن هستند و باید مثل هم به رابطه و زندگی نگاه کنند
زن و شوهر با دو شیوه متفاوت تربیت شده اند. . والدین هر کدام از شما شیوه تربیتی متفاوتی داشته اند، شرایط اقتصادی متفاوت، تعداد فرزندان، سلامت رابطه پدر و مادر و تفاوت فرهنگ و تحصیلات زمینههای پرورشی متفاوتی ایجاد میکند و این تفاوتها در دیدگاه شخصی شما در مورد مشکلات، موضوعات، ایدهها و موقعیتها تاثیر میگذارد.
شما شبیه هم نیستید تفاوتهای شما هدیه است. یکی از رازهای زندگی شما کشف و شناخت همسرتان است. یادتان باشد که داشتن توقع و انتظارات زیاد خوب است اما آنها باید واقعگرایانه و عملی باشد.
خطر توقعات رنگارنگ
در بعضی از موارد توقعات متفاوت به خاطر تربیتهای متفاوت است. فرض کنید شما در یک اصول خاص رفتاری تربیت شده باشید مثلا مادرتان همیشه خانه را مرتب میکرد، همه چیز در خانه شما سر جای خودش بود و همه اعضای خانواده از این روش پیروی میکردند اما همسرتان فردی است که با بهم ریختگی و آشفتگی بزرگ شده است. او هر روز که به خانه میآید کفشهایش را بیتوجه جلوی در رها میگذارد، لباسهایش را تلنبار میکند کتابها و وسایل کارش را روی میز میریزد و کار هر روز شما مرتب کردن آشفتگیهای خانه است. مسلم است که بعد از مدتی خسته میشوید، غر میزنید، عصبانی میشوید و توهین میکند. مشکل اینجاست که انتظارات و توقعات شما با هم متفاوت است.
اگه یکی از شما ده و دیگری یک باشد مشکل چند برابر میشود. یکی از شما در این رابطه همیشه عصبانی است و دیگری مدام زیر فشار است. فردی که همیشه به او برای مرتب بودن گیر میدهید بعد از مدتی ممکن است واکنشی مشابه شما داشته باشد. چون او اصلا به این فکر نمیکند که نامرتب بودن مساله بزرگی باشد و از عصبانیت شما متعجب میشود.
مشکلات وقتی شروع میشود که شما توقعات متفاوتی با همسرتان داشته باشید چه کنید؟
وقتی یکی از شما در جایگاه ۸ و دیگری در جایگاه ۳ است.
۱ – کسی که در جایگاه ۸ ایستاده است میتواند کمی توقعاتش را پایین بیاورد
اگر چه همیشه این کار ممکن نیست اما این کوتاه آمدن به همسرتان این انگیزه را میدهد تا او هم چند قدم جایگاهش را بالاتر بیاورد. مثلا هر دوی شما توقعات خودتان را به پنج برسانید.
۲ ـ اگر چه همسرتان میتواند برای رسیدن به جایگاه هشت تلاش کند اما این کار فشار زیادی به او وارد خواهد کرد و او مضطرب، پریشان و نا آرام خواهد شد. او باید به جای این کار به همان جایگاه ۵ برسد و شما را راضی نگه دارد.
۳ – اگر نمیتوانید این مساله را حل کنید، غر نزنید
اگر همسرتان از جایگاه سه بالاتر نمیرود، تلاشهای شما باعث بدتر شدن اوضاع میشود. یاد بگیرید در همین موقعیت با هم زندگی کنید.
۴ – هر تلاش برای تغییر و پیشرفت در این مسیر را تحسین کنید
اگر همسرتان همه تلاشش را میکند تا به جایگاه پنج برسد اما شما مدام غر بزنید، او از تلاش کردن دست بر میدارد. یادتان باشد این کار همسرتان را خسته میکند و وقتی بیتوجهی شما را میبیند به راحتی از ادامه دادن دست میکشد.
۵ – سازش کنید
موفقیت یک رابطه زناشویی در تلاش برای رسیدن به توافق است. یک حد وسط را پیدا کنید و هر دو برای رسیدن به آن تلاش کنید. شاید این حد وسط برای هر دو شما ایده آل نباشد اما برای کسی که تلاش میکند تا به خواستههای همسرش نزدیک شود خوب است.
۶ – در مورد انتظارات متفاوتتان با هم حرف بزنید
دلایلتان را بیاورید. اگر همسرتان دلایل شما را بداند ممکن است برای تغییر تلاش بیشتری بکند. یاد بگیرید که چگونه احساسات و افکارتان را بیان کنید.
۷ – از مشاور کمک بگیرید
دوست و آشنا نمیتوانند به شما کمک کنند. از کسی کمک بخواهید که رابطه شما را از دور رصـــــد میکند. راه حلهای مشاور را به کار ببندید.
۸ – مطمئن شوید انتظارات شما غیر واقعی نیست
نباید همسرتان را به برآوردن خواستههایی وادار کنید که او اصلا آنها را نمیپذیرد. ایدهآلگرایی را کنار بگذارید.
” گرداوری شده در مجله خبری آریانت
دوستی دختر و پسر یعنی « ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط محبت، صمیمیت، عشق و علاقه قلبی ویژه وجود دارد. »
در کل، می توان گفت که دوستی دختر و پسر آن رابطهای است که صمیمانه و گرم و عمدتاً پنهانی باشد و از طریق دیدارهای مخفیانه، ارتباط تلفنی و.. . ایجاد شود. در واقع وقتی احساس کردید در رابطه شما با جنس مخالف، چیزی وجود دارد که دوست دارید آن را از اطرافیان پنهان کنید، چه حس تان به طرف مقابل باشد، چه دیدارهایتان و چه جملاتی که بین شما رد و بدل می شود، بدانید که وارد یک رابطه دوستی شده اید.
اما دنیای امروز شرایطی را بوجود آورده که ممکن است شما در معرض خطر قرار بگیرید .گاهی پیشنهاد های فریبنده ای به شما بشود که بر طبق غریزه دوست دارید ، به آن جواب مثبت بدهید اما بهتراست با خودتان رو راست بوده و ببنید در انتها به دنبال چه هستید.
اصولا دوستی و رابطه با جنس مخالف به این دلایل ایجاد می شود :
_ کشش طبیعی
_ فراهم بودن زمینه دوستی
_ آزادی برای برقراری ارتباط
_ استقلال طلبی
_ شرایط روانی ،اضطراب، احساس تنهایی .
_ فشار گروه همسالان
اما اغلب برای اینکه خودشان را آرام کنند ، یک دلیل محکمه پسند عنوان می کنند و آن هم قصد ازدواج است.
یکی از بھانه ھای ارتباط بین پسران و دختران جوان، وعده ازدواج از طرف پسر است که معمولا با این وعده ھا، پسران با دختران ارتباط برقرار می کنند. دختر و پسر با طرح مسئله ازدواج با یکدیگر رفاقت کرده و سعی می کنند نیازھای عاطفی ھمدیگر را برآورده کنند. حقیقت امر این است که این وعده ھا در حد خیال باقی مانده و جامه عمل نمی پوشند.
وجود فکر ازدواج در بین دختران و پسران تنھا نوعی ساز و کار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رھایی از اضطراب است. اضطرابی که در اثر عمل خلاف قواعد و ھنجارھای خانواده و جامعه به وجود می آید. بھترین روش ایجاد ارتباط، عمل در پرتو اصول دینی است؛ که خانواده پسر از خانواده دختر خواستگاری کند و تحت نظارت والدین تحقیقات ادامه یابند و از خصوصیات ھمدیگر مطلع شوند.
نظر اسلام چیست؟
رابطه دوستى بین دختر و پسر
این نوع رابطه از نظر اسلام حرام است و قرآن دوستى بین دختر و پسر و این گونه روابط را نهى کرده است، زیرا عفت عمومى جامعه با این نوع روابط آسیب جدى می بیند و پایه هاى ازدواج و خانواده سست می شود و صدها مفسده اخلاقى براى دختر، پسر و جامعه به وجود می آید.
با توجه به شرایط خاص دوران جوانى و طولانى بودن دوران تجرد برخی از افراد و خطرات جدى تمایلات آشکار و پنهان غرایز نفسانى، لازم است پسران و دختران، روابط خود را از نظر کمّى و کیفى تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ کنند.
بنابراین، توصیه ما این است که به نکات زیر توجه کرده و حتماً به آنها عمل کنید :
۱ – اگر ضرورتى نیست، از ایجاد رابطه با نامحرم پرهیز شود و دختران در مقابل افراد نامحرم به جای رفتارى صمیمانه، رفتارى متکبرانه داشته باشند. در احکام شرعى آمده است که در غیر ضرورت، مکروه است که مرد با زن هم صحبت شود، مخصوصاً زن و مرد جوان. علت این است که چه بسا همین هم صحبت شدن ها غرایز جنسى افراد را تحریک و یک الفت و محبت شهوانى بین مرد و زن ایجاد کند و نقطه آغازى براى غوطه ورشدن در انحراف و فساد شود. به هر حال، انسان باید دقیقاً درون خود را بکاود و باطنش را عمیقاً مطالعه کند تا بفهمد که صحبت کردن با افراد نامحرم، چه ضرورتى براى او دارد.
۲ – در صورت ناچارى و ضرورت روابط با نامحرم، تا آنجا که به شکستن حریم احکام الهى منجر نشود، اشکالى ندارد. بنابراین، گفت وگو و نگاه هاى متعارف و بدون قصد لذت اشکالى ندارد.
اما لازم است که ارتباط در کلاس ها، به گونه اى باشد که کمترین اختلاط پدید آید و در معاشرت و گفت وگو، هنجارهاى شرعى زیر رعایت شود :
_ از گفت وگوهاى تحریک کننده پرهیز شود
_ از نگاه هاى آلوده و شهوانى خوددارى شود
_ حجاب شرعى رعایت شود
_ قصد تلذذدر کار نباشد
_ دو نفر نامحرم در محیط بسته تنها نباشند.
منبع : تبیان
یک کارشناس اجتماعی گفت:ممکن این اتفاق برای بسیاری از زنان بیافتد که احساس کنند شوهرشان از آنها دوری می کنند.
یک کارشناس اجتماعی گفت:ممکن این اتفاق برای بسیاری از زنان بیافتد که احساس کنند شوهرشان از آنها دوری می کنند اما بهتر است برای کمک به بهبود مشکلات ارتباطی و یا حل آنها با تمام عوامل احتمالی ایجاد کننده این مشکلات رو به رو شوید.علوی در ادامه افزود: زمانی که دو طرف در حال مشاجره و نزاع با هم می باشند ممکن است یکی از زوجین تصمیم بگیرد که اجتناب کند و یا به طور کامل چشم پوشی کند براساس نوع مشکلاتی که هرفرد به تنهایی با آن مواجه است و شرایطی که او در حال حاضر با آن دست پنجه نرم می کند می تواند دلایل اجتناب یا اختلاف گریزی باشد.این کارشناس اجتماعی تصریح کرد: در هر رابطه ای بهترین کار ممکن تعامل و گفتگو با یکدیگر است تا شادی ها بادوام شوند و احترام و اعتماد طرفین نسبت به هم پایدار باقی بماند. اما از آنجایی که مردان در مقایسه با زنان کمتر اهل صحبت و گفتگو پیرامون مشکلات می باشند، احتمالا با چند بار شکست درتعاملات زناشویی، دچار حالت اختلاف گریزی شده و از تعامل سازنده برای رفع مشکلات خود داری می کنند.علوی در ادامه افزود: بعضی از مردها نیز هنگام اختلافات، فورا بحث را عوض می کنند گروهی از مردان نیز برای آنکه به اختلاف نپردازند، هشیارانه یا ناهشیارانه فقط در مورد کار، صورت حسابها و یا مشکلات فرزندان حرف می زنند این روابط ظاهرا مشکلی ندارد ولی هر چقدر زن و شوهر از بحث کردن در مورد اختلافات بیشتر طفره بروند، بیشتر از طرد شدن می ترسند.این کارشناس اجتماعی خاطرنشان کرد: اگر شما در حال تجربه کردن دردسرها یا مشکلات کاری تان هستید یا اینکه بیش از حد درگیر مشکلات فرزندان شده اید یا اینکه بنابه ضرورت با مسایل و مشکلات والدین و خواهر و برادر خود زیاد دست به گریبان شده اید، احتمالا توجه تان از همسرتان برگشته و لذا او احساس تنهایی و فراموشی شدن می کند و احتمالا یک دلیل دوری گزینی شوهرتان از شما همین است.علوی در خاتمه افزود: بحث آزاد، برای زندگی زناشویی حیاتی است. این که دو انسان با سوابق متفاوت، جنسیت متفاوت و جهان بینی متفاوت با هم اختلاف نظر پیدا کنند عادی است و اگر بخواهیم این سختی ها را تحمل نکنیم باید قید صمیمیت را که جوهر زناشویی است بزنیم. پس بهتر است خودمان را آماده کنار آمدن با آن کنیم نه اینکه ازتعامل سازنده در زندگی زناشویی اجتناب نکنیم
سایت ممتاز|خبر ممتاز
ازدواج ، یکی از موضوعهای اساسی زندگی هر فرد است و در این میان، اشخاصی که با تدبیری مناسب به این سنت الهی عمل میکنند ، شاهد پیامدهای بسیار مثبتی در زندگی خواهند بود و آرامشی عمیق در زندگیشان جاری میگردد.
اما متأسفانه باید بگوییم که براساس آمار و ارقام رسمی کشورمان در سال۱۳۸۶ ، حدود صدهزار مورد طلاق در جامعهی ما اتفاق افتاده که هر شنوندهای را بیدرنگ به تأمل در اینخصوص ، وامیدارد. آیا این اشخاص، قبل از ازدواج فکر میکردند روزی با دنیایی از اندوه ، میبایست از هم جدا شوند؟با بررسی بسیار ساده و گذرا در زندگی بسیاری از زوجهای جوان که بهظاهر روزی عاشق یکدیگر بودند و اینک از هم نفرت دارند ، درمییابیم که آنان مفهوم عشق را اشتباه در ذهن و کالبد وجودشان ، تعبیر کرده و براساس این اشتباه ، تصویر رنگی و زیبایی از طرف مقابل در ذهنشان ترسیم و زندگی مشترک خود را بدون هیچ پشتوانهی منطقی و عقلی آغاز نمودهاند.در این مقاله سعی میشود بعضی از مشکلهای عشقهای زودگذر و سطحی بیان شود تا دستکم اشخاصی که گرفتار چنین عشقهایی شدهاند ، با بررسی این نکتهها ، نگاه عمیقتر و عاقلانهتری به موضوع ازدواج داشته باشند:
چهرههای تکراری:
یکی از جذابیتهایی که در عشقهای زودگذر وجود دارد ، چهره و ظاهر فرد مقابل است. آنان شیفتهی زیبایی ظاهرهم میشوند و با گفتن کلمههای عاطفی و عاشقانه ، تظاهر به علاقهمندی به خصلتهای ارزشی یکدیگر میکنند اما بعد از گذشت مدتی از ازدواج ، با فروکش کردن هیجانهای کاذب از داخل ، به سراغ ارزشهای فرد مقابل میروند چراکه در این زمان ، چهرهی او دیگر عادی و شاید هم تکراری شده است و اکنون ویژگیهای داخلی و معنوی همسر برایشان مهم و جدی گشته و در صورتیکه با نظام ارزشیِ مورد قبول آنان سازگار نباشد ، آغاز به بهانهگیری و پرخاشگری میکنند و زندگی را تبدیل به جهنمی سوزان و پراضطراب مینمایند.جوانان عزیز تبیانی، یادتان باشد که: «چهره و ظاهرِ مورد پسند ، در ازدواج مهم است اما شرط کافی برای یک زندگیِ خوب نیست.»
سوءظنهای مکرر:
از آسیبهای بسیار جدی عشقهای زودگذری که منجر به ازدواج میشود ، سوءظنهای مکرر در زندگی زناشویی میباشد. اشخاصی که بهراحتی با یک لبخند و یا با یک گفتوگوی ساده در یک میهمانی و بدون هیچ پشتوانهی منطقی ، دل به هم میسپارند ، پس از زمانی اندک بعد از ازدواج ، دچار تردید میشوند که چنین فردیکه به این راحتی با من بنای دوستی و محبت را گذاشت ، ممکن است با فرد دیگری هم چنین بوده باشد و یا در آیندهای نزدیک ، چنین رابطهای را با دیگری داشته باشد. بنابراین ، مدام دچار تردید و بدبینی نسبت به همسر شده و همیشه به دیدهی یک متهم به او مینگرد و همین سوءظنهای مکرر ، زندگی را آشفته و دچار بحران میکند. هر چهقدر یک خانم در ارتباطها و محاوراتش با مردان غریبه ، راحتتر باشد ، به همان میزان ، ارزش و قیمتش نزد آنان پایینتر میآید و فقط زیباییهای ظاهری آن زن برای آنان جلب توجه میکند و جوهر وجودی و ارزشی آن زن ، مورد بیمهری قرارمیگیرد.دختر خانمهای عزیز یادتان باشد که: «مردان خوب و مهربان، دنبال تشکیل خانواده با دخترانی می باشند که بهراحتی در دسترس نباشند.»
عدم پشتوانهی خانواده:
یکی از معضلهای بیشتر زوجهایی که با عشقهای خیابانی ، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ، عدم حمایت خانوادههایشان میباشد. پدر و مادر که سالها فرزندان را در چتر حمایتی خود قراردادهاند و آرزوی یک زندگی خوب را برای فرزندانشان داشتهاند ، ناگهان با انتخابی از طرف فرزندشان مواجه میشوند که شاید به هیچوجه تناسبی با خانوادهی آنان نداشته باشد. بنابراین ، تنها با اصرار و پافشاری فرزندشان ، تن به رضایت به این ازدواج میدهند و گاهی هم هیچوقت چنین ازدواجی را حتی بهظاهر ، تأیید نمیکنند.چنین زوجهایی که مورد حمایت مادی و معنوی خانواده قرارنمیگیرند ، بهطور معمول ، بعد از زمان کوتاهی از زندگی مشترک ، دچار طوفانهای شدیدی در عرصهی زندگی میشوند و چون تکیهگاه محکمی ندارند ، گاهی بادبانهای کشتی زندگیشان در این بحرانها میشکند و بازسازی این بادبان شکسته ، شاید بسیار سخت و گاهی هم غیرممکن باشد.جوانان عزیز، یادتان باشد که: «خانواده ،مهمترین پشتوانهی یک زوج جوان در عرصهی زندگی خواهد بود. سعی کنید همواره از حمایت آنان در تصمیمها برخوردار باشید.»
کاهش احساسهای عاشقانه:
زوجهایی که با عشقی کاذب و بدون منطق ، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ، به سبب طغیان بیاساس احساسهایشان در ابراز علاقه در ابتدای آشنایی ، پس از ازدواج ، بهطور طبیعی این معاشقه و فوران احساسها، رو به تنزل میرود و این در حالیست که انتظارها و توقعهای قبل همچنان باقیست و در این شرایط ، طرفین احساسهای خود را با قبل از ازدواج مقایسه کرده و دچار تناقض میشوند و چنین برداشت میکنند که طرف مقابل ، تمام آنچه را که در قبل بیان داشته ، دروغ گفته است. در زندگی منطقی، این نکته قابل توجه است که زوجین هر روز نسبت به یکدیگر عاشقتر میشوند و حرارت احساسها و عواطفشان نسبت به هم بیشتر و عاشقانهتر میشود ، در صورتیکه در زندگی غیرمنطقی ، زندگی روزبهروز غیرقابل تحملتر میشود و زن و شوهر از یکدیگر دورتر میشوند.
بهراحتی دل داده و به راحتی دل از دست میدهند:
ازدواجهای بیمنطقی که بر پایهی تدبیر بنا نشده و زوجین بهراحتی به یکدیگر دل میسپارند و مسیر مشترک یک زندگی را آغاز میکنند ، بعد از گذشت مدتی ، دچار بحرانهای شدید عاطفی ، روحی و خانوادگی میشوند. آنان تازه به سراغ ارزشها میروند و متوجه میشوند اصول مهمی در زندگی هست که میبایست در طرف مقابل وجود داشته باشد و اکنون همسرشان فاقد آنهاست. اینگونه اشخاص بهطور معمول بدون هیچ منطقی ، ساز جدایی را سر میدهند و بهراحتی دم از طلاق میزنند. آنان که در فاصلهای نه چندان دور، بهراحتی دل به محبوبشان دادند ، اینک نیز به همان راحتی از او میگذرند و عشق خویش را در جایی دیگر جستوجو و بهسادگی ، یک زندگی مشترک را نابود میکنند. بهطور حتم باید توجه داشته باشند که زندگی مشترک، یک شوخی نیست و طرفین میبایست با یک بررسی دقیق و مشاورههای مختلف ، این مسیر را آغاز نمایند و اشخاص قبل از اینکه گرفتار احساسهای عاطفی با کسی شوند، معیارها و ویژگیهای مورد نظرشان را در زندگی ، مشخص و بر آن اساس ، اقدام نمایند تا لحظههای زیبایی در زندگی برایشان رقم بخورد
سایت ممتاز|خبر ممتاز