بایگانی برچسب ها: باورهای غلط
تفاوت در دیدگاه مردان و زنان نسبت به برقراری رابطه با همسر، گاهی باعث بروز تعارضاتی میشود که میتوان با چند تکنیک ساده از ایجادشان جلوگیری کرد.
حتی مسائلی که زنان و مردان تمایل دارند درباره آنها صحبت کنند نیز با هم متفاوت است. به عنوان مثال مردان تمایل دارند درباره موضوعاتی صحبت کنند که زنان نسبت به آن اطلاعات کمتری دارند، و از این طریق به آنها اثبات کنند که بالاتر و برتر هستند. علت این مسئله هم به مسائل تربیتی برمیگردد و این نکته که مردان گمان میکنند، به دنیا آمدهاند تا قدرت و برتری خود را ثابت کنند. آنها حتی در ارتباط با همجنسان خود به سراغ بحثهایی میروند که دیگران نسبت به آن دانش کمتری دارند.
زنان اما در هنگام بحث و یا صحبت کردن، به دنبال نشان دادن برتری خود نیستند، آنها یا درد دل میکنند و یا مسائل مربوط به زندگی زناشوییشان را مطرح میکنند.
تفاوت دیگر زنان و مردان، در هنگام مقابله با مشکلات است. مردان در مقابل بروز مشکلات سریعاً به دنبال راهحل میروند. احساس ناجی بودن در مردان بسیار قوی است و حتی در فیلم و سریالها بسیار دیدهایم که تا مشکلی پیش میآید، مردی همچون یک ناجی افسانهای در صحنه ظاهر میشود! اما زنان تنها دوست دارند درباره مشکلشان صحبت کنند، اینکه چرا به وجود آمده، و چه احساسی نسبت به آن دارند.
پس اگر ما بدانیم این تفاوتها، ویژگیهایی هستند که در هر دو جنس وجود دارند، دیگر در برابر آنها جبههگیری نمیکنیم و این باعث میشود بتوانیم بهتر زندگی کنیم.
در ایجاد یک ارتباط درست و موثر، باورهایی دخیلاند که میتوانند به صورت یک عامل ممانعت کننده عمل کنند
_ یکی از این باورها این است که هر کدام از طرفین گمان کند حق با خودش است و دیگری را مقصر بداند. این باور نادرست باعث میشود رابطه محکم و صمیمانه نباشد، چون یکی از زوجین یه طور کامل حق را به خودش میدهد و خواستهها و نیازهای خود را در اولویت قرار میدهد.
_ یکی از این باورها این است که هر کدام از طرفین گمان کند حق با خودش است و دیگری را مقصر بداند. این باور نادرست باعث میشود رابطه محکم و صمیمانه نباشد، چون یکی از زوجین یه طور کامل حق را به خودش میدهد و خواستهها و نیازهای خود را در اولویت قرار میدهد.
_ باور نادرست دیگر این است که بعد از مدتی که از زندگی مشترک بگذرد، طرفین این باور را در خود پرورش میدهد که همسرشان حالا دیگر با تمام خصوصیات و ویژگیهای آنها آشنایی دارد پس لازم نیست هرگاه احساس ناخوشایندی نسبت به او پیدا میکنند، آن را بیان کنند زیرا همسرشان باید در یک نگاه آن را تشخیص دهد. اما این درست نیست! همسران همیشه نمیتوانند ذهن هم را بخوانند. بیان احساسات در هر لحظه لازم است. چه در ابتدای زندگی و چه بعد از گذشت سالهای طولانی. به علاوه این باور غلط باعث کم شدن و کم رنگ شدن روابط میشود. همسران به جای حرف زدن توقع دارند، درک شوند و این به ارتباطشان آسیب میرساند.
پس علاوه بر شناخت، از بین بردن باورهای نادرست نیز به بهبودی روابط، کمک شایانی میکند و باعث میشود صمیمیت و توجه جای بیتوجهی و سکوت را بگیرد.
منبع : mojarradha.astanemehr.ir
هر کس برای ازدواج معیارهایی دارد که به اعتقاد خودش منطقی و اصولی است اما واقعیت این است که حتی منطقی ترین معیارهای ازدواج هم ممکن است با باورهای غلط و تمایلات اشتباهی ترکیب شوند که چشم شما را روی واقعیت ها ببندند. چطور؟
در انتخاب همسر مراقب این اشتباهات خطرناک باشید
۱ – فرض کنید شما با فردی مواجه شده اید که بخشی از خواسته ها و نیازهایتان را برآورده می کند. آدم جالبی است اما شخصیت او تفاوت های عمیقی با شخصیت شما دارد. با این حال تصمیم می گیرید دل به دریا بزنید و زندگی را با او شروع کنید به این امید که در طول زندگی بتوانید او را تغییر دهید یا شاید همین تفاوت ها تبدیل به جذابیت های زندگی شما شود. تصمیم می گیرید با او ازدواج کنید تا با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را که به دلیل محرومیت ها و مشکلات دوران کودکی اش به وجود آمده تغییر دهید. یا او را زیر پر و بال تان بگیرید و بهش اعتماد به نفس دهید و تشویقش کنید تا به راه درست بیاید. اینجاست که شما درگیر یک باور غلط شده اید : تغییر دادن همسر بعد از ازدواج و نادیده گرفتن مشکلات موجود به امید معجزه ای که در آینده رخ دهد و اوضاع را عوض کند!
۲ – اما باورهای غلط به همین جا ختم نمی شود. شما گاهی خواسته یا ناخواسته جذب افرادی می شوید که در جایگاه قدرت قرار دارند. یا به خاطر موقعیت شغلی شان برجسته اند، یا جذابیت ظاهری شان، محبوبیت شان در جمع و سایر ویژگی هایشان آنها را برجسته کرده است. این فرد کسی است که هر فرد دیگری دوست دارد با او ازدواج کند اما واقعیت این است که هر کسی باید با فردی که برای زندگی با او مناسب است، ازدواج کند! تناسب در ازدواج بر هر گرایش و تمایل دیگری ارجحیت دارد و کسی که هر مرد و زن دیگری در آرزوی ازدواج با او باشد، تنها با فردی در حد و اندازه های خودش خوشبخت خواهد بود.
۳ – اشتباه بعدی وقتی رخ می دهد که شما با کسی ازدواج می کنید که معتقدید خودش خوب است اما شرایط خوبی ندارد، خودش خوب است اما خانواده خوبی ندارد و... یعنی بین فرد مورد نظر با شرایط یا موقعیت واقعی او یک مرز قائل می شوید. در صورتی که هر کدام از ما همان چیزی هستیم که به نظر می رسیم. مردی که خوب است اما شغل ندارد، یا در حال حاضر اعتیاد دارد، همسر مناسبی نیست. زنی که خودش خوب است اما فعلا افسردگی دارد گزینه مناسبی برای ازدواج شما نخواهد بود. یادتان باشد ما ناجی نیستیم. شما ازدواج می کنید تا همراه و همدل و شریک زندگی داشته باشید نه این که کسی را از بدبختی نجات دهید. اعتیادش را درمان کنید، تنهایی اش را پایان دهید یا ضعف هایش را بپوشانید. اگر قرار است چنین نقشی برای فرد مقابل ایفا کنید، شما مددکار او هستید نه همسرش. و بعد از مدت کوتاهی از تلاش برای نجات خسته خواهید شد و زندگی تان را خسته کننده و عذاب آور خواهید دید.
۴ – باور غلط بعدی را کسانی دارند که معتقدند ازدواج تمام و کمال به قسمت بر می گردد و به همین دلیل دور مشورت و مطالعه و تحقیق را خط می کشند. آنها به جای تحقیق استخاره می کنند و به جای مشورت می گویند: یا نصیب و یا قسمت! و صرفا با توجه به کلیات پیش می روند تا در زندگی مشترک بالاخره راهشان را پیدا کنند. برای این افراد، ازدواج یعنی یک تقدیر از پیش تعیین شده نه یک انتخاب.
منبع : tebyan.net