تنها راه تغییر یافتن یک تصمیم واقعی است.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
خانه » 2012 » اکتبر (صفحه ی 6)

آرشیو ماهانه : اکتبر 2012

بازی جذاب و هیجان انگیز Rayman Jungle Run v1.1.8

Rayman Jungle Run

 بازی ریمن از جمله بازی هایی است که سال ها در پلتفرم ها و کنسول های مختلف بازی محبوب بوده است و حالا نسخه اندرویدی آن با نام Rayman Jungle Run آماده دانلود در اندروگت است. این بازی دارای گرافیک مناسب، قدرت های مختلف، مراحل جذاب و ساعت های گیم پلی سرگرم کننده است و همچنین می توانید والپیپرهایی را برای گوشی خود در طول بازی آنلاک کنید.

دانلود دیتا با حجم ۷۱٫۵ مگابایت

پس از نصب فایل apk پوشه com.pastagames.ro1mobile را در پوشه Sdcard/Android/obb کپی کنید.

بازی جالب ساخت فرودگاه Airport City v1.53

Airport City

شهر فرودگاه یا Airport City شما را در مقام مدیر یک فرودگاه بین المللی بسیار بزرگ قرار می دهد که می توانید آن را تا هرجایی که بخواهید گسترش دهید. در این بازی می توانید صداها پرواز بین المللی را راه اندازی کنید و پس از ساخت یک فرودگاه مدرن شهری برای پشتیبانی از آن ایجاد کنید. با گسترش فرودگاه مقصد های جدیدی به لیست اضافه می شود و هواپیماهای جدیدتری را می توانید خریداری کنید. این بازی جذاب بر روی تبلت ها و گوشی ها سازگار است و می تواند مدتها شما را سرگرم نگاه دارد.

بازی معمایی نامه هایی از ناکجا Letters from Nowhere 2 v1.1

Letters from Nowhere 2

اگر علاقمند به بازی های نسبتاً طولانی فکری، معمایی و ماجرایی دارید بازی نامه هایی از ناکجا۲ یا Letters from Nowhere 2 می تواند برایتان بسیار سرگرم کننده باشد. در این بازی شخصیت اصلی بازی “آدری” نامه هایی را از پست چی مرده پیدا کرده است که به اعتقاد او می تواند برای یافتن شوهر گمشده اش پاتریک برایش راه گشا باشد. در این بازی شما باید در بیش از ۵۰ لوکیشن مختلف لوازمی را پیدا کنید، معماهایی را حل کنید و پازل ها را کنار هم بچینید تا بتوانید از پس مراحل این بازی بربیایید.

 

 

دانلود دیتا با حجم ۲۱۵ مگابایت

مسیر نصب دیتا: Android/obb

توجه: ممکن است بازی در بار اول اجرا به مشکل بر بخورد؛ دوباره آن را اجرا کنید.

دانلود پرندگان خشمگین فضانورد با مراحل اضافه Angry Birds Space HD v1.3.0

آپدیت: نسخه ۱٫۳٫۰ با ۲۰ مرحله جدید و خوک جدید فضانورد جایگزین شد.

شکی نیست که شما بازی پرندگان خشمگین محبوب ترین بازی موبایلی تاریخ را می شناسید. همانطور که می دانید نسخه جدید سری بازی های Angry Birds در فضا صورت می گیرد و به همین دلیل Angry Birds Space نام دارد. امروز آخرین نسخه این بازی هیجان انگیز و فکری را که شامل مراحل اضافه و آنلاک شده Danger Zone است را برایتان آماده کرده ایم که با وضوح HD و تبلت ها نیز سازگار است. در نسخه فضایی پرندگان خشمگین پرنده جدید بنفش جایگزین پرنده زرد می تواند مسافت کوتاهی را با قدرت به سمت نقطه مشخص حرکت کند و پرنده جدید یخی می تواند سنگ ها و چوب ها را تبدیل به یخ کند تا کار برای پرندگان دیگر راحت تر شود.

 

دانلود نسخه Premium مخصوص گوشی ها با حجم ۲۷٫۲ مگابایت

دانلود نسخه HD مخصوص تبلت ها با حجم ۱۹٫۱ مگابایت

دانلود پرندگان خشمگین فضانورد با مراحل اضافه Angry Birds Space HD v1.3.0 2

بازی استراتژیک فوق العاده Total War Battles v1.0.2

Total War Battles

اگر از طرفداران بازی‌ها استراتژیک هستید و تاکنون یک بازی استراتژیک مناسب و با کیفیت را برای اندروید پیدا نکرده اید Total War Battler را نیز امتحان کنید. این بازی که از سوی سایت‌های معتبر زیادی جوایز بهترین بازی استراتژیک را دریافت کرده است از گرافیک مناسبی برخوردار بوده و قابلیت رقابت با دوستانتان را نیز داراست. در این بازی باید ارتش خود را بسازید و قلمروهای دشمنان را فتح کنید؛ سربازان خود را تقویت کنید و از تجربه به دست آمده به بهترین نحو استفاده کنید.

بازی هیجان انگیز زیرگرفتن زامبی ها GEARS & GUTS v1.0.0

GEARS & GUTS

این بار با یک بازی با کیفیت HD جدید از شرکت مشهور Glu Mobile آمده ایم. در بازی GEARS & GUTS که از گرافیک بسیار خوبی برخوردار است زامبی ها کنترل شهر را در دست گرفته اند. امید تمامی انسان های باقیمانده به شما و حرکات منحصر به فردتان است. در این بازی می توانید زامبی ها را زیر بگیرید، با استفاده از مواد منفجره گروه های بزرگی از آنها را نابود کنید و یا با شلیک به تک تک آنها از شرشان خلاص شوید. همچنین ماشین های مختلفی را می توانید در طول بازی انتخاب کنید و از اسلحه های مختلف بهره ببرید.

دختر عربستانی که ملکه زیبایی اخلاق شد+عکس

دختر عربستانی که ملکه زیبایی اخلاق شد+عکس

 

شیعیان عربستان سعودی چند سالی است که مانند بسیاری از کشورهای جهان میان دختران و زنان خود مسابقات ملکه زیبایی برگزار می کنند اما با این تفاوت که ملاک در مسابقات شیعیان عربستان زیبایی چهره و ظاهری نیست بلکه زیبایی اخلاقی و اخلاق نیکو است.

 

بر اساس مسابقاتی که امسال برگزار شد، خانم «مرام آل سیف» از منطقه “تاروت” موفق شد رتبه نخست را به خود اختصاص دهد و ملکه زیبایی اخلاق منطقه شرق عربستان سعودی شود.

مسابقات امسال در سالن “ملک عبدالله ملی” در استان “قطیف” برگزار شد و پس از خانم “آل سیف”، “فاطمه عبدالجلیل” از شهر أحساء رتبه دوم و “فاطمه سعید البیک” رتبه سوم را به خود اختصاص دادند.

گفتنی است علاوه بر تاج ملکه، مبلغ ۱۰ هزار ریال سعودی نیز جایزه نفر اول این مسابقات بوده است.

«مرام آل سیف» پس از کسب رتبه نخست، در گفتگویی درباره اهداف و چشم اندازهایی که در پیش رو دارد، گفت: تلاش می کنم که به دیگر اهداف و آرزوهایی که دارم دست یابم. بنده مایلم در زمینه آموزش کودکان استثنایی فعالیت کنم که امیدوارم به این آرزوی خودم دست یابم

جوک ها و اس ام اس های طنز جدید

 

راستی اگه ۲۰۱۲ دنیا تموم میشه پس چرا pes 2013 اومده ؟
::
::
یکی از سخت ترین بازه های زندگی :
اینه که تصادفاً با یه آشنا بشینی تو تاکسی!
هی منتظر می مونی ببینی که اون کرایه ی تورو هم حساب میکنه
یا خودت باید دست به جیب شی !
::
::
تبریک تولد دخترا: عزیزم به دنیا اومدنت مبارک…
-وای مرثی
تبریک تولد پسرا: نره خر روز نحس تولدت مبارک…
-باشه جنازه
::
::
دیگه کم کم هوا داره سرد میشه
ازدست دعوا با بابامون سر کولر راحت میشیم
اما باید خودمونو واسه مسابقات کم و زیاد کردن بخاری آماده کنیم !

::
::
العان از یه سوئدی بپرسی تورم یعنی چی؟
مثله گاو نگات میکنه. سطح
اطلاعاتتون رو دست کم نگیرین بابا !
::
::
اعتماد کردن به بعضیا تو این دنیا مثل فتح کردن قله اوِرِست با دمپایی ابری میمونه !
::
::
سقف آرزوهای ما
کف آرزوهای دیگری است
دنیا به طور ناجوانمردانه ای آپارتمان است !
::
::
داییم از سر کار اومده جورابشو در آورده بو کرده
میگه :نه خیلی بوش تند نیست،
فردا هم میپوشمشو هیچی دیگه گذاش تو کمدش!
اصلا پاکیزگی درحد دونگ هی!
::
::
این روزا غصه ها یکی یکی نمیان
آژانس میگیرن همگی باهم میان !
::
::
بلند باش
لاغر باش ،
کوتاه باش !
چاق باش…
کچل باش ؛
بی سواد باش !
پرفسور باش ،
اما تو رو خدا بی شعور نباش…
شعور داشته باش !
شعور محبت دیدن…
شعور محبت کردن…!
::
::
یه سری لذت‌ها هم مختص ایرانه
مثلا یه پول پاره‌پوره رو یجوری به یه راننده‌ای ، بقالی… بدی ازش خلاص شی.
آدم احساس پیروزی می‌کنه !
::
::
بدترین شکست عشقی عمرمو کلاس سوم دبستان خوردم
وقتی که فهمیدم جایزه هارو مامانم میخریده میداده به معلما!
::
::
خدا دو گوش داد یه زبون که یکی بگی دوتا بشنوی
البته برای مواقع ضروری ۲تا دست و ۲تا پا هم داده
که اگه طرف خفه نشد انقد بزنی تا جونش در بیاد …
والا !
::
::
امروز به مامانم گفتم ناهار چی داریم؟
گفت مروری بر رویدادهای هفته
::
::
تا حالا دقت کردین هرچی کنترل تلویزیون از دسترس دورتره
برنامه ی درحال پخش عذاب آور تره !
::
::
یکی از بهترین سرگرمی های ما در دوران کودکی
این بود که یه متر آهنی برداریم سعی کنیم بیشتر ببریمش بالا طوری که نشکنه !
به اندازه متراژی که بالا رفته رکورد ثبت میشد
لذتی داشت در حد PES 2013 !
::
::
از اینکه فرزندانم در آینده چه مامان باحالی دارند واقعا بهشون غبطه میخورم !
::
::
غم‌انگیزترین ماجرا همین قصه جدایى آدمیزاد از رختخوابه
بخصوص اگه مجبور باشى در یک صبح سرد و بى‌روح پاییزى خونه رو ترک کنى.
اشک آدمو در میاره لامصب
::
::
ماکه یه دلارم نداریم بخوایم غصه شو بخوریم
مشکل من تن ماهیه که از ١٨٠٠ شد ۴٠٠٠ تومن! تن ماهیم وارد میکنن مگه؟!
::
::
بچه که بودیم وقتی یه نفر میگفت “عزیزم”
سریع میگفتیم برات پشکل بریزم؟
بعدشم هار هار میخندیدیم غافل از اینکه رسما خودمون رو به بُز تشبیه کردیم!
یه همچین بچه های داغونی بودیم
::
::
شما یادتون نمیاد
آسیاب بشین میشینم ، آسیاب پاشو پامیشم
آسیاب بچرخ میچرخم ، آسیاب پاشو، پا نمیشم
جوون ننه جون، پا نمیشم
جونه قفل چمدون پامیشم…
آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن !
::
::
من واقعا نمی دونم این مخترع جانونی هدفش از اختراع این وسیله چی بوده ؟
اولین جایی که تو خونه ما نون کپک میزنه جانونیه !
::
::
اه اه تا حالا شده بری مهمونی
بعد موقع احوالپرسی و دست دادن ۲ نفر با هم
دستشون و بیارن جلو واسه روبوسی
یعنی پیدا کردن دو راهی های سخت زندگی بهتر اون لحظست
که باید دست مبارک و بدی یکیشون !
::
::
زنبوره اومده نزدیک داداشم که ۱۰ سالشه
برگشته میگه تورو خدا منو نیش نزن من محصولات شمارو خیلی دوست دارم
::
::
فکر کنم دارم بابا می شم
الان چند شبه بیدار می شم کولر رو خاموش می کنم!
::
::
قشنگیه لیــاقــــت اینه که
همه نمیتونن داشته باشن !
::
::
اومدم خودکشی کنم همینجوری رفتم وسط اتوبان
آقا ماشینا منو دریبل میزدن و رد میشدن
یکیشون برگشت گفت مرتیکه مگه قیمت دلار دستت نیست
لوازم یدکی گرون شده ؟
هیچی دیگه، دپرس شدم برگشتم
::
::
بعضی از ادما خیلی بیشعورن
به بیشعوری این جمله :
خیلی حوصلم سر رفته بود، دیگه به تو زنگ زدم !
::
::
پسرای عزیز خوب به دخترایی که میشناسیدشون نگاه کنید
و یه نشونه پاک نشدنی توشون پیدا کنید چند وقت دیگه لوازم آرایش گرون میشه دیگه
نمیشناسیدشوناااا از من گفتن بود.
::
::
دوستم اس ام اس داده واسه امتحان فردا خوندی؟
من: نه، کار داشتم نرسیدم. تو خوندی ؟
دوستم: نه دیگه، من هر وقت نمی خونم
بهت مسیج میدم که تو هم بگی نخوندم خیالم راحت شه icon smile جوک های خنده دار آبان ۹۱
::
::
هیچی به اندازه داشتن یک رفیق تنبل تر ازخودت
به ادمیزاد اعتماد به نفس نمیده !
::
::
یه خردادی هیچ وقت پشت سرشو نگاه نمیکنه
چون طاقت دیدن غش و ضعف خاطرخواهاشو نداره
که بعد از رد شدنش حالشون بحرانی میشه !
::
::
امروز یه نقشه گنج کشیدم دادم دست داداش کوچیکم که ۵ سالشه
اونم از صبح کل خونه رو سه بار گشته ولی چیزی پیدا نکرده…
بیچاره الان از خستگی بیهوش شده
لامصب کرم ریختن به هر سن وسالی حال میده :دی
::
::
لذتی که در کندن دوتا برگه سفید وسط دفتر درس بود در ۲۰ گرفتن هم نبود !
::
::
خلاصه ی شرایط و ضوابط گارانتی اجناس در ایران
به هر دلیلی اگر خراب بشود شامل گارانتی نمی شود !
::
::
فـــقط کـــافیـــه چــــیزی رو نــــخواید
قطـــعا بـــه اون مــــیرسـید
تجربه دارم که میگم هاااا
::
::
آدم ها هرگز نمیخواهند بفهمند
ارزش رفاقت خیلی بیشتر از رقابت است
::
::
لذتی که در عفو هست دو برابرش در انتقام هست !
::
::
آقا من چن سال پیش رمز موفقیتمو عوض کردم
الان هر کاری میکنم یادم نمیاد
۳ بارم اشتباه زدم بلوک شد
میشه زندگیمو بسوزونم یکی دیگه بگیرم !؟
::
::
پی پی پینوکیو پدر ژپتو، هِی، گُ گُ گُربه نره روباه مکار، هِی !
از جمله تفریحات سالم زمان ما
::
::
به سلامتی همه کسایی که یه روزی یه حلقه ای رو خریدن برای تعهد
ولی حلقه شون موند و آدمش نموند icon neutral جوک های خنده دار آبان ۹۱
::
::
این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورس با کی بود
قضیه اش چی بوده اصلا
بالاخره چی شد !؟

درآمد ماهیانه ماهی صفت چقدر است؟

خیابان سعادت‌آباد، دفتر شیک و تر و تمیز آقای طناز به اضافه یک چای بهار نارنج دبش و البته ضبط صوت همیشگی ما که با زدن دکمه قرمزش شما را هم در این گفت‌وگو شریک می‌کنیم.

آقای ماهی صفت خیلی‌ها شما را نخبه می‌دانند، یکسری شما را به‌عنوان شومن می‌شناسند و عده‌ای دیگر شاید ماشین پول شمار! خودتان از بین این عناوین کدام را انتخاب می‌کنید؟
اول از دنیای‌اقتصاد بابت موضوع خوبی که برای گفت‌وگو انتخاب کرده تشکر می‌کنم. اینکه می‌گویید از محبت‌شان است، اما کلا کار من طنزپردازی است. من مردم را می‌خندانم. در واقع بهتر است بگویم «مجری طنز» یا عنوان بین‌المللی‌اش «کمدین» هستم.
الان چند سال است در قالب، به قول خودتان، طنزپرداز فعالیت می‌کنید؟
الان چند سال است در قالب، به قول خودتان، طنزپرداز فعالیت می‌کنید؟
الان ۱۷ سال است (از سال ۱۳۷۵) این کار تبدیل به شغل من شده است. اما قبل از آن یا حتی از قبل از انقلاب اسلامی اخلاقم به گونه‌ای بود که همیشه باید در جشن‌ها و مراسم‌های دوستان و اقوام حاضر می‌بودم تا اینکه سال ۷۵ جرقه اولیه کارم زده شد و چون آن زمان تازه چند سال از جنگ تحمیلی گذشته بود و جامعه نیاز مبرمی به چنین اتفاقی داشت، خدا را شکر کار من هم گرفت.
یعنی آن زمان تنها کسی که در ایران جرات انجام چنین کاری را داشت حمید ماهی صفت بود؟
ببین همیشه گفته‌ام این اتفاق لطف خدا بود، اما جدا از این، یکی از دلایلی که باعث شد کار من مورد استقبال مخاطب قرار بگیرد، تلفیق هنر خنداندن با طرح مسائل اخلاقی و اعتقادی لابه‌لای برنامه‌هایم بود؛ همین مساله باعث شد طیف‌های مختلف توجه‌شان به کار من جلب شود؛ چه افرادی که اهل شادی و خنده‌اند و چه افرادی که جزو مسوولان به حساب می‌آیند. جالب اینکه این دسته آدم‌ها آنقدر از نحوه کار من خوششان می‌آمد که همه‌شان در عروسی بچه‌هایشان من را دعوت می‌کردند!
می‌گویند در قالب طنز خیلی از حرف‌های جدی زده می‌شود. حالا این مساله باعث شده طی سال‌های اخیر، بعضی از مسوولان و مقامات از شما دلگیر شوند؟
طبیعتا اوایل کارم یکسری مخالف داشتم که البته بعد از مدتی فهمیدم تصورشان از من این است که یک جورهایی زمینه لس‌آنجلسی دارم! البته خدا را شکر خیلی زود به اشتباه خودشان پی بردند، آن هم به واسطه ۳-۲ سفر خارجی‌ای که داشتم و مسائلی که آنجا به وجود آمد؛ به عنوان مثال یکی از برنامه‌هایم در وین اتریش را منافقان تحریم کردند یا سلطنت طلبان کانادا به همین ترتیب؛ دلیل‌شان هم برای این کار این بود که می‌گفتند اگر ماهی صفت قصد دارد مردم را بخنداند چرا از شهدا صحبت به میان می‌آورد؟ یا اصلا چرا حدیث می‌گوید و…؟ مسلما هر کاری ابتدایش مخالفانی دارد، به خصوص که آن کار از ایده جدیدی بهره مند باشد.
آنهایی که مخالف من بودند تنها بعد از ۳-۲ سال، به اصل من پی بردند و دست از عناد برداشتند. یکی دو بار هم تشنج‌هایی در برنامه‌هایم به وجود آمد؛ البته برنامه‌هایی که از طرف قانون نبود،. مثلا اینکه فردی قصد کاندیداتوری داشت و برای اینکه رای بیاورد علیه من حرف زد تا مردم فلان استان به او رای بدهند! البته قضیه خیلی زود لو رفت و دادستان وقت عمل آن فرد را یک تخلف سیاسی برشمرد اما من همچنان دارم مردم را می‌خندانم.
پس آنچنان هم فعالیت شما طی این سال‌ها بی‌حاشیه نبوده است!
بله، از سال ۷۵ تا ۸۰ مسائل مختلفی پیش آمد و حاشیه‌هایی را به وجود آورد، مثلا اوایل کارم در شهر مقدس مشهد تشنج زیادی ایجاد شد که امروز با برطرف شدن همه آن سوءتفاهم‌ها، بیشترین اجراهایم در همان شهر مشهد یا اطراف آن است! خیلی جالب است! خیلی از آنهایی که روزی مخالف من بودند (که البته اسم گروهشان را نمی‌برم) الان مشتری من شده‌اند؛ مثلا نکته‌ای که باعث حیرت خیلی‌ها شد، این بود که ما یک بنیاد اهدای کتاب نماز تشکیل دادیم و از سال ۸۰ تا امروز روزانه ۱۰۰۰ جلد کتاب آموزش نماز به صورت رایگان به دانش آموزان کشور هدیه می‌دهیم.
این اتفاق آنقدر ادامه پیدا کرد که نام من در سال ۲۰۱۱ در کتاب ترجمه گینس به عنوان بیشترین اهدا کننده کتاب در جهان ثبت شد. البته به دلیل مسائل سیاسی، نام هیچ کدام از ایرانی‌ها در کتاب گینس انگلیس ثبت نمی‌شود، علاوه بر من حتی رکورد آقایان رضازاده و علی دایی هم در کتاب گینس انگلیس ثبت نشده است، اما در ترجمه این کتاب در ایران، نام من با اهدای ۳ میلیون جلد کتاب ثبت شده است.
این رکورد به امید خدا در سال ۲۰۱۳ با اهدای ۵ میلیون جلد کتاب دوباره ثبت خواهد شد. با این اتفاق مردم خواهند دید آدمی که آنها را می‌خنداند، مبلغ مسائل دینی هم هست؛ کما اینکه یک بار در حرم امام رضا (ع) در حال خواندن نماز بودم که آقایی نزدیکم آمد و منتظر شد نمازم تمام شود و بعد از اینکه مطمئن شد من همان کمدین هستم، بغلم کرد و از من حلالیت طلبید و گفت «اصلا فکر نمی‌کردم حتی مسلمان باشید، چه برسد به اینکه نماز بخوانید!»
یعنی خودتان تا به حال دچار پیش‌داوری و قضاوت درباره آدم‌ها نشده‌اید؟
ببین راجع به خود من پیش داوری‌های زیادی اتفاق می‌افتد، کما اینکه چند روز پیش یکی از دوستانم به من گفت در اینترنت سر من دعوا شده است. گویا یک نفر درباره من حرفی زده و دوست من به او گفته «اصلا می‌دانی آقای ماهی صفت چه میزان جنس برای مردم زلزله زده آذربایجان فرستاده که اینگونه راجع به او حرف می‌زنی؟!» همین گفته باعث شده آن فرد از دوست من بابت حرفی که زده بود عذرخواهی کند.
برای همین است که می‌گویم خیلی دچار پیش داوری می‌شوم، اما خودم همیشه سعی می‌کنم درباره آدم‌ها نظری ندهم تا نکند خدای ناکرده درباره کسی دچار اشتباه شوم.
شما گفتید از قبل از انقلاب به انحاء مختلف در مراسم دوستانه یا خانوادگی حضور پیدا می‌کردید و باعث شادی آن جمع می‌شدید و این فعالیت تا امروز ادامه پیدا کرده و شکل جدی‌تر و حرفه‌ای تری به خودش گرفته است. دوست دارم سه دهه مختلف ۶۰، ۷۰ و ۸۰ را با هم مقایسه کنیم تا ببینیم سلیقه مخاطب طی این سه برهه زمانی تا چه حد دستخوش تغییر شده است؟
امروز به دلیل وسعت یافتن ارتباطات و دسترسی اکثر آدم‌ها به اینترنت و دیگر تکنولوژی‌های زندگی، کار من و امثال من برای خنداندن مردم خیلی سخت‌تر شده است؛ مثلا اگر امروز موضوعی پیش بیاید، حداقل ۱۰۰ میلیون پیامک میان مردم درباره همان مساله رد و بدل می‌شود! در این صورت یا من اصلا نباید درباره آن موضوع در محفلی حرف بزنم یا اگر تصمیم به این کار گرفتم، باید با استفاده از توانایی‌هایم در این کار آن را به گونه‌ای مطرح کنم که متفاوت‌تر از یک اس‌ام‌اس به نظر برسد.
اصولا آدم‌ها به گونه‌های مختلف می‌توانند از متولد شدن یک جوک باخبر شوند، از طریق رادیو می‌توان آن جوک را شنید، به وسیله تلویزیون یا سینما دید، به واسطه روزنامه یا پیامک خواند و…، اما اجرای من با همه اینها متفاوت است، چراکه باید به صورت زنده آن را بیان کنم و برای اینکه بازخورد ایده‌آلی بگیرم باید از میمیک صورت، لحن، لهجه و اینکه چه جوکی را کجا بگویم استفاده کنم. حتی اگر بخواهیم دقیق‌تر شویم، باید توجه کنم ابتدا چه جوکی را بگویم که برای مخاطب ذهنیت‌سازی کرده باشم و بعد سراغ جوک اصلی بروم.
حالا این روند گفتن جوک‌ها در هر برنامه تغییر می‌کند یا ثابت است؟
نه، ۵۰ درصدشان ثابت است و ۵۰ درصدشان به تناسب مخاطبی است که به آن گوش می‌دهد، مثلا توقع مخاطبی که برای حضور در یک جُنگ بلیت خریداری کرده است به مراتب بالاتر از آن فردی است که به واسطه جشن یا مراسم یک ارگان که برای کارکنانش ترتیب داده به صورت رایگان در آن محفل حضور پیدا کرده است؛ در این صورت آن فرد یا می‌خندد یا نه، چون اصلا بلیتی نخریده که بخواهد طلبکار باشد.
مگر می‌شود روبه روی حمید ماهی صفت نشست و نخندید؟ اصلا تا امروز چنین مساله‌ای اتفاق افتاده؟
برعکسش اتفاق افتاده! مثلا طرف آمده به من گفته در فامیلمان آدمی هست که امکان نداشت بخندد، اما در مراسم شما دیدیم قهقهه می‌زند! اصولا قشر پزشکان یا نظامیان کمتر می‌خندند، چراکه ثابت شده تحصیلکرده‌ها کمتر می‌خندند، برای همین هم هست که شادترین و با نشاط ترین برنامه‌های من تا امروز در جمع‌های کارگری رقم خورده است. اصولا این آدم‌ها خوش‌خنده‌ترند. معمولا آدم‌هایی که به مادیات نزدیک ترند، از شادیات دورترند!
شلوغ‌ترین ماه کاری حمید ماهی صفت کدامیک از ماه‌های سال است؟
اول ماه شعبان، بعد ماه رجب و بعد از آنها بهمن ماه. معمولا اغلب سعی می‌کنند جشن‌هایشان را در این ۳ ماه سال برگزار کنند.
مساله‌ای که وجود دارد این است که نمی‌توان منکر این موضوع شد که «حمید ماهی صفت» همیشه یک قدم جلوتر از سایر همکارانش در صنف کمدین‌ها بوده است. دلیل این اتفاق از نظر خود شما چیست؟
دلیلش این است که سال ۷۵ اولین کمدین ایران که پشت میکروفون رفت تا برنامه طنز اجرا کند من بودم. حتی آن زمان آنقدر این اتفاق نو بود که خیلی‌ها من را «مستربین ایران» می‌نامیدند.
خیلی وقت‌ها پیش می‌آمد که آدم‌ها در هر شهری برای خودشان یک «ماهی صفت» متصور شده بودند! مثلا می‌گفتند «ماهی صفت اصفهان!» یا مثلا در پادگانی آدم بامزه‌ای حضور داشت که سربازان به او می‌گفتند «ماهی صفت پادگان!» البته قبل از من شخصی به نام «سید کریم» معروف‌ترین کمدین ایران بوده است. ناگفته نماند بسیاری معتقدند من یک جورهایی سدشکنی کرده‌ام و به دلیل همین «اولین» بودن است که الان در این جایگاه قرار دارم.
تا به حال اتفاق افتاده مسوولان بخواهند از شما ایراد بگیرند و برای همیشه مانع انجام فعالیتتان شوند؟
چند سال پیش یکی از مسوولان قوه‌قضائیه به من گفت یک بار یکی از فیلم‌هایت را فریم به فریم آن هم ۳ بار دیدیم تا ببینیم می‌توانیم ایرادی از برنامه‌ات بگیریم یا نه که رفتیم به مقامات بالاتر گفتیم «نه، نمی‌شود به ماهی صفت ایرادی گرفت!»
یک بار هم از یکی از آیات اعظام دست‌نوشته‌ای گرفتم با این مضمون که «برنامه من هیچ مشکل شرعی‌ای ندارد!» البته همانطور که می‌دانید خنداندن در ایران از همه جای دنیا سخت‌تر است؛ چراکه همه جای دنیا یک چهارچوب قانونی وجود دارد، اما در ایران علاوه بر آن چهارچوب قانونی، یک چهارچوب شرعی نیز وجود دارد که ما هم موظف به رعایت آن هستیم. فرض کنید در مراسمی هزار یا دو هزار نفر آدم روبه روی من نشسته است؛ در این جمعیت از بچه، جوان و میانسال تا پیر و مرد و زن با اعتقادات مذهبی و سیاسی مختلف حضور دارد، بنابراین باید برنامه‌ام را به گونه‌ای اجرا کنم که به هیچ کدامشان برنخورد، واقعا بسیار کار سختی است.
بعضی وقت‌ها در برنامه‌هایم به سخنان بزرگان درباره شادی استناد می‌کنم یا نظر اسلام را بیان می‌کنم، بعد از آن اول بابت شوخی‌هایم از حاضران در مجلس عذرخواهی می‌کنم و بعد با کسب اجازه، کارم را شروع می‌کنم تا دیگر جای هیچ حرف و حدیث یا سوءتفاهمی برای آدم‌ها باقی نماند.
چند وقت پیش در برخی رسانه‌ها موضوعی مطرح شد درباره شوخی شما با یکی از سیاسیون و ابراز ناراحتی‌ای که بابت این اتفاق مطرح شده بود. از این نمی‌ترسید به خاطر همین شوخی‌ها، شوخی شوخی دچار دردسرشوید؟ اصلا این انتقادات به نحوه اجرا و شوخی‌هایتان به گوش خودتان هم می‌رسد و اگر بله، به کجا منتهی می‌شود؟
اجازه بدهید دو بحث را مطرح کنم؛ ابتدا اینکه اولین موضوعی که مطرح شد و خیلی هم جنجال آفرید، در رابطه با عملکرد همکاران من بود که مثلا درباره فلان فوتبالیست حرفی زده بودند، اما موضوعی که به خودم مربوط می‌شد، درباره اجرایم بود و کسانی که به تقلید صدای یکی از سیاسیون اعتراض کردند.
خدمت این دوستان باید بگویم قبل از اینکه بخواهم در محفلی صدای آقای فلانی را تقلید کنم، قبلا جلوی خودش این کار را انجام داده‌ام و بعد اجازه ورود آن شوخی در جامعه صادر شده است. آنها نمی‌دانند همان بنده خدایی که صدایش را تقلید می‌کنم، وقتی برنامه‌‌ام را دیده، سری به نشانه رضایت تکان داده و آمده گفته «موفق باشید و امیدوارم با قدرت به کارتان ادامه دهید.»
یا مثلا چند وقت پیش بلوتوثی از قسمتی از برنامه‌ام آماده کردم و به یکی از نهادها فرستادم تا نظرشان را درباره آن آیتم بدانم. دوستان هم گفتند اگر مشکلی وجود داشته باشد، تا چند ساعت دیگر خبرت خواهیم کرد، اما ترجیحا بهتر است حذفش کنی؛ اما چون هیچ تماس دیگری با من گرفته نشد، یعنی مخالفتی با آن برنامه وجود نداشته است.
در کل ممکن است شوخی من با آن فرد خاص خنده دار باشد، اما بی‌شک این اتفاق به نفع خودش تمام شده است نه به ضررش، چراکه نه توهینی صورت گرفته و نه قصدی وجود داشته، اتفاقا مهر تایید بر کارش بوده که برایش طنز ساخته‌ام.
بنابراین باید پیشنهادهای زیادی به دستتان برسد که افراد مختلف از شما خواسته باشند در برنامه‌تان با آنها شوخی کنید تا دیده شوند!
این قضیه در رده‌های پایین‌تر درست است، مثلا مدیر روابط عمومی فلان سازمان می‌گوید اشکالی ندارد اگر با من شوخی کنی.
اصولا اگر حمید ماهی صفت با آدمی شوخی کند، حتما آن آدم مهم است که این اتفاق افتاده یا دوست دارد مهم شود.
انگلیسی‌ها مثالی دارند با این مضمون که «از ما حرف باشد، حرفِ بد باشد!» مثلا زمانی که ادای یک خواننده لس‌آنجلسی را در آوردم، باعث خوشحالی اش شد و حتی از من تشکر هم کرد! در حقیقت ادای آدم‌های مهم را درمی‌آورند دیگر، پس من با هر کس شوخی می‌کنم، حتما آدم مهمی است.
دوست دارم بدانم نگاه آدم‌های جامعه به شومن‌هایی مثل شما و همکارانتان چگونه است؟
درباره همکاران نمی‌دانم، اما امکان ندارد پایم را از دفتر کار یا منزلم بیرون بگذارم و تا وقتی برمی‌گردم چندین تشکر و دعا از مردم نشنوم، یا وقتی به دفترم می‌آیم فکس‌های زیادی با مضمون تشکر آمده است.
ضمن اینکه روزانه تماس‌های زیادی با دفتر من گرفته می‌شود که مردم از من درخواست کتاب‌های نماز یا لوح‌های فشرده‌ام را می‌کنند و در همان بین بابت کارهایم تشکر می‌کنند. خیلی‌ها به من می‌گویند «آقا همین که باعث می‌شوی مردم بخندند دمت گرم.»
حتی یک بار آقایی با من تماس گرفت و گفت «امیدوارم تا عمر داری زنده باشی!» (خنده) یا مثلا چند وقت پیش برای ایرانیان دوبی برنامه داشتم، آقایی جلو آمد و گفت «آقا، شما همان آقایی هستی که» بعد از چند دقیقه فکر کردن اسمم یادش نیامد و گفت «پدرسگ اسمش هم یادم نمیاد!» (خنده) همان جا بابت این موضوع کلی خندیدم و همین اتفاق امروز در برنامه‌هایم تبدیل به یکی از بامزه ترین جوک‌هایم شده است.
اصولا به خاطر اینکه عاشق خنداندن مردم هستم، هیچ غروری ندارم و بابت هیچ اتفاقی ناراحت نمی‌شوم. آنقدر عاشق کارم هستم که روز فوت پدرم باید ۳ برنامه اجرا می‌کردم، با این وجود هیچ کدامشان را لغو نکردم. یک بار در لندن به محض اینکه پایم را روی پله سن گذاشتم، یک پیامک برایم آمد که «پسرعمویت فوت کرد!» آن لحظه پیش خودم گفتم این پیامک دروغ است یا اشتباهی به دست من رسیده است، بنابراین با تمام انرژی برنامه‌ام را اجرا کردم و وقتی از سن پایین آمدم، ناراحت شدم و به ایران تلفن زدم و با خانواده‌ام همدردی کردم. اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد که موضوعی بتواند جلوی خندیدن مردم را بگیرد، مگر اینکه شهادت یا عزای عمومی‌ای باشد که آن دیگر جزو اعتقادات و قوانین کشورمان به حساب می‌آید و برای همه محترم است.
اگر تصور کنیم که این اتفاق ممکن بود، آیا دوست داشتید با تمام این استعدادها و توانایی‌هایتان در کشوری متولد می‌شدید یا فعالیت می‌کردید که قوانین و چهارچوب‌های اینجا را نداشت و راحت‌تر می‌توانستید فعالیت‌تان را انجام دهید؟
به هیچ وجه. چون من ایران را خیلی دوست دارم. حتی زمانی به دادستان انقلاب آن زمان این موضوع را ثابت کردم. به او گفتم لس‌آنجلسی‌ها برای اجرای دو برنامه، ۵۰۰ هزار دلار پیشنهاد داده‌اند و ایشان گفت میل خودت است، اما من صلاح نمی‌دانم، من هم نرفتم.
احساس می‌کنم داخل کشورم خیلی بیشتر به درد می‌خورم. شاید برای تفریح دوست داشته باشم به خارج از ایران بروم اما نه خودم، نه همسرم و نه دختر و پسرم فکر اقامت، پناهندگی، زندگی و ماندن در خارج از کشور هم به سرمان نزده است، حتی اگر آن کشور دوست کشورمان باشد.
اگر فرزندان شما بخواهند در سازمان یا آموزشگاهی ثبت‌نام کنند و آن فرم ثبت‌نام گزینه‌ای به نام «شغل پدر» داشته باشد، آن را با چه اصطلاحی باید مطرح کنند؟
کمدین. اگر خودم هم قرار باشد جایی فرم پر کنم همین اصطلاح را به کار می‌برم.
درآمد شغل شما به چه صورت است؟
خدا را شکر، آنقدری هست که زندگی‌مان به خوبی می‌گذرد، ضمن اینکه هزینه سنگین چاپ کتاب‌های آموزش نمازمان را هم تامین می‌کند. البته یکی از حامیان بحث نماز شهرداری تهران است که در این راه کمک‌هایی به ما می‌کند. قبلا بنیاد تعاون ناجا کمک حال ما بودند و امسال نیز «همراه اول» پیش قدم شد و حتی اعلام کرد هرگونه پیامکی با محتوای نماز را به صورت رایگان به سراسر ایران ارسال می‌کند.
آیا طی ۱۷ سال حضور در این حرفه، تمام ایران توسط شما خندیده‌اند یا تصور می‌کنید هنوز هم کسی در ایران هست که با نام و هنر حمید ماهی‌صفت آشنا نشده باشد؟
بله، خیلی‌ها هستند که هنوز در هیچ برنامه‌ای من را ندیده‌اند، اما مطمئن باشید همان خیلی‌ها حتی شده یک بار سی دی‌هایم را دیده‌اند. حداقل وسیله سفر آدم‌ها اتوبوس است و مطمئنا همان خیلی‌ها هنگام سفر ویدیوهای برنامه‌هایم را دیده‌اند، اما شاید یک یا نهایتا دو درصد مردم ایران هم باشند که اصلا من را نمی‌شناسند، مثلا یک بار یکی از دوستانم را در آسایشگاه سالمندان کهریزک پیدا کردم و آنقدر از این اتفاق خوشحال شدم که همان جا برای آن پیرزن و پیرمردهایی که حضور داشتند برنامه اجرا کردم تا آن آدمی که مدت‌ها است در بستر بیماری قرار دارد هم من را ببیند و هم ارتباط برقرار کند.
سیستمی که در بسیاری از کشورها از جمله انگلیس وجود دارد بحث مالیاتشان است. مثلا اگر بازیگر، فوتبالیست یا هر چهره مشهوری که در این کشور فعالیت می‌کند و درآمدی دارد زمانی که مالیاتش مشخص شود، معلوم می‌شود میزان درآمدش چقدر بوده است. اما این سیستم در ایران وجود ندارد و هیچ کس متوجه میزان درآمد چهره‌های سرشناس نمی‌شود. آیا شما به عنوان یک شهروند ایرانی، مالیات می‌پردازید یا اصلا به این مساله اعتقادی ندارید؟
خوشبختانه در ایران چند دسته از آدم‌ها هستند که از پرداخت مالیات معافند یا درصد بسیار کمی می‌پردازند؛ یکی از این دسته‌ها هنرمندان هستند. به نظر من باید در میان هنرمندان، کمدین‌ها را حمایت زیادی کرد و نه تنها چیزی از ایشان نگرفت، بلکه ساپورتشان هم کرد.
یکی از فرمایشات مقام معظم رهبری این است که «شادی، روغن‌کاری چرخ‌های جامعه است.» خب اگر یکسری چرخ قرار باشد سریع‌تر حرکت کنند، به روغن‌کاری احتیاج دارند. آنهایی را که مردم را می‌خندانند باید تشویق و تقدیر کرد و به مشکلاتشان رسیدگی کرد. خدا را شکر من که از نظر مالی مشکلی ندارم، منظورم آن دسته هنرمندانی است که به واسطه بیماری در بیمارستان‌ها هستند و پولی برای پرداخت ندارند.
اهالی خانه و خانواده‌تان مشکلی با نحوه کار شما ندارند؟ مثلا اینکه چون شما مردم را می‌خندانید بابت این اتفاق ناراحت شوند؟
نه. خدا را شکر نه الان و نه در گذشته هیچ مشکلی نداشته‌اند؛ مثلا چند وقت پیش دخترم برای ثبت‌نام در یکی از آموزشگاه‌های تحصیلی معتبر به آنجا مراجعه کرده بود. زمانی که کارت ملی‌اش را تحویل مسوول ثبت‌نام آن مجموعه داده بود، آن فرد مسوول چند لحظه‌ای وارد اتاق مدیریت مجموعه شده بود و بعد از خروج، به دخترم گفته بود جامعه به پدر شما مدیون است و با اینکه مبلغ ثبت‌نام در آن موسسه ۴-۳ میلیون تومان بود، دخترم را به صورت رایگان ثبت‌نام کردند.
خب این اتفاق برای دخترم بسیار خوشحال‌کننده بود. یا مثلا همسرم زیاد سفره حضرت ابوالفضل (ع) می‌رود و هر جا می‌رود خانم‌های حاضر در مجلس می‌گویند ایشان باید بالای مجلس بنشیند، چون همسر آقای ماهی صفت است! خدا را شکر مردم خیلی به من محبت دارند که این محبت شامل اعضای خانواده‌ام هم شده است.