تفريح و سرگرمي
روز گذشته انتشار خبر قطع همکاری، نگار مرتضوی و مهشید ندیری با صدای آمریکا در سایتهای ضد انقلاب باعث شد تا دوباره شکست و باندبازی این شبکه مطرح شود.
با وجود هزینه میلیاردی دولت آمریکا در تاسیس و اداره شبکه صدای آمریکا VOA این رسانه اصلاً موفق نبوده و مخاطب چندانی بدست نیاورده و در آمارگیری مخاطبان سایتهای ضد انقلاب در پایینترین رتبهها قرار دارد افول این شبکه کنگره آمریکا را بر آن داشت تا با اعزام گروه تحقیق و نظارت علت شکست را بیابد این گروه تحقیقی نتیجه عملکرد خود را پس از یک سال ارائه کرد در این گزارش علل اصلی شکست این شبکه حسادت و باندبازی کارمندان آن و مدیریت بر شمرده شده است بر اساس این گزارش مدیریت صدای آمریکا بارها تغییر کرده و بسیاری از این شبکه اخراج شدند ولی تفاوتی در سقوط آزاد این شبکه ایجاد نشد.
شکست رسانه ای صدای آمریکا ناشی از باندبازی و فساد اخلاقی و مالی برنامه سازان و مجریان این شبکه است که بنا بر اخبار منتشره از کارمندان سابق این شبکه گفته میشود: اخراج جمشید چالنگی توسط واحد حفاظت صدای آمریکا٬ به دلیل شکایت ستاره درخشش از تعرض وی بوده است که علی رغم انکار چالنگی تصاویر دوربینهای مدار بسته حکایت دیگری داشته است.
چند ماه قبل نیز رودابه بختیار مشاور بخش فارسی صدای آمریکا و کاوه باسمنجی از اعضاء تحریریه این رسانه از کار برکنار شده بودند.
برخی از اخراجیهای این شبکه به همراه محمد نوری زاده با دریافت پول از شاهزاده مرتجع عربستانی شبکه ایران فردا را راه انداختند که چون گذشته موفقیتی بدست نیاورند.
فروردین: اگر شما کسی را تحت کنترل خود دارید سعی نکنید که او را متقاعد کنید، برای اینکه موفق نمیشوید. از طرف دیگر، این موضوع مسأله مهمی برای نگران شدن نیست. فقط بدون اینکه اضطراب داشته باشید در مورد توالی غیر قابل پیشبینی اتفاقات واکنش نشان بدهید. واکنش نشان دادن به موقع شما را قادر میسازد که یک موقعیت پیچیده را به موقعیتی تبدیل کنید که برای دیگران مفید است.
اردیبهشت: آرزوهای شما امروز با مانعی مواجه شده است که این مانع معمولاً در طول روز باعث میشود که شما از رویاهایتان غافل بمانید. اکنون شما باید زندگی واقعی و تخیلات را از هم تشخیص بدهید، که این موضوع تصمیمگیری را برای شما مشکل میسازد. چون که امروز همه چیز از آن چیزی که واقعاً هست بهتر به نظر میرسد، شما با مشکل مواجه خواهید شد. قبل از اینکه بخواهید حرکتی مهم را شروع کنید، برای فهمیدن و بررسی واقعیت لحظهای درنگ کنید.
خرداد: شخصی امروز ممکن است که قصد و نیات شما را اشتباه تعبیر کند، در حالیکه ثابت شده است که شما نمیتوانید با توجه به جلد یک کتاب در مورد آن قضاوت کنید. فعالیتهای شما با قلب شما متناقض هستند و هر کدام به راهی جدا میروند. اما دیگران را به خاطر اینکه از حرفهای شما دچار سوء تفاهم شدهاند سرزنش نکنید. امروز کمتر حرف زدن برایتان مؤثرتر است.
تیر: حتی اگر شما امروز تلاش کنید که با نگه داشتن مسائل احساسی پیش خود از آنها اجتناب کنید، شاید شغل شخص دیگری را به سمت خود جلب کنید. این یک سراشیبی لغزنده است و آگاه بودن از احساسهایتان میتواند از سر خوردن بیش از اندازه شما در آن جلوگیری کند. به یاد داشته باشید، که الان بسیار خوب است که از مرزهای محافظتان استفاده کنید تا امنیت عاطفیتان تأمین شود. بدون اینکه خودتان را فراموش کنید میتوانید دوست خوبی هم باشید.
مرداد: امروز شما قادر نخواهید بود که برای خودتان کاری انجام دهید، برای آنکه شما از اینکه به هرکسی که از شما درخواستی دارد جواب “مثبت” میدهید احساس خوشنودی میکنید. شما به راحتی میتوانید دوست پیدا کنید، برای اینکه این سخاوت طبیعی روح شما به شدت مسری است. فقط چشمتان را به روی واقعیت باز کنید، برای اینکه اطمینان بیش از حد بعدها در طول روز میتواند شما را ناامید کند.
شهریور: اگرچه ممکن است که شما چراغهای سبز را در پیش روی خود بینید، زیرکانه است که شما هنگامی که چراغهای زرد اخطار روشن شدند فعالیت خود را شروع کنید. اگر شما خیلی سریع به سمت جلو حرکت کنید، خواهید توانست به مقاصد نادرست پایان دهید. حتی اگر شما بخواهید با قبول کردن یک پروژه کارتان را شروع کنید و به هرجهت زمانتان را برای آن نیز بگذارید باز هم شما نمیتوانید معجزه کنید.
مهر: یک دوست یا شریک امروز خیلی نظرش را به شما تحمیل میکند. سلیقههای شما میتوانند کاملاً اصلاح شوند و وقتی دیگران خیلی پرخاشجو میشوند شما خوشتان نمیآید. شما بدون اینکه بخواهید دلخوری یا عصبانیتتان را نشان بدهید، تمایل دارید که این موضوع را راحت بپذیرید. اما برای رسیدن به سطح مهارتی بالاتر و بیشتر مورد توجه واقع شدن برای شما مفیدتر است که نیازهایتان را بیان کنید.
آبان: شما نمیتوانید از انجام دادن آنچه که قبلاً انجام شده کنارهگیری کنید. به یاد داشته باشید که وقتی شما میخواهید خودتان باشید شاید دیگران زیاد در مورد شما درست قضاوت نکنند. شاید شما امروز نتوانید از پیش روی نگرانیهای دورنیتان جلوگیری کنید، اما مجبور نیستید که به اضطرابهایتان اجازه بدهید که تعادل شما را بهم بریزند.
آذر: اکنون اتفاقات زیادی در زندگی شما افتاده که شما نمیتوانید با آنها کنار بیایید. افراد پیرامون شما حتی آنهایی که دوستتان هستند به نظر میرسد که نسبت به همیشه عصبیتر هستند و میتوانند شما را عصبانی کنند. سعی کنید که به ناراحتیهای گذشته تان نگاهی بیندازید، شما نسبت به موضوعات بسیار ناچیز حساسیت بیش از حد نشان میدادهاید. امروز وقتی که دودل هستید، به جای نگرانیهایتان فکرهای مثبتتان را بیان کنید. اگر هنوز هم تردید در شما باقی مانده است، فردا شخص مناسبی را پیدا کرده و ترسهایتان را با او در میان بگذارید.
دی: شما امروز احساس میکنید که از آسایش و راحتی همیشگیتان بیرون آمدهاید. شما وقتی که برای انجام دادن کاری آماده نیستید، واقعاً دوست ندارید که آن کار را انجام دهید، اما شهامت جواب منفی دادن را هم ندارید. خوشبختانه شما میتواند بدون از دست دادن موقعیتهایتان مسئولیتی جدید را نیز قبول کنید. شما قادر هستید خیلی بهتر آز آنچه فکر میکردید وظایفتان را انجام دهید.
بهمن: امروز عاشق شدن و دوست داشتن برای شما بسیار راحت است و شما میتوانید بیشتر از گذشته عاشق باشید. اما اجازه دادن به خودتان برای داشتن تخیلات عاشقانه لزوماً به این معنا نیست که باید آنها را آشکار کنید. رویاهای شما اکنون بیش از حد فعال هستند، پس دقت کنید که چیزها را اشتباه نگیرید و نابجا عمل نکنید. لازم نیست که آرزوهایتان را برای همه افراد دیگر آشکار کنید مگر اینکه آنها واقعاً بخواهند آنها را بدانند.
اسفند: صداهایی در مورد اینکه آیا راهنمایی ندای دورنیتان را قبول کنید یا اینکه خودتان تصمیم بگیرید در مغز شما پیچیده است، و امروز میتواند پیامهای پیچیدهای به شما ارسال دارد. با وجود این آشفتگیهای ذهنی دانستن اینکه واقعاً به چه چیزی اعتقاد دارید و چه کاری میخواهید انجام دهید دشوار شده است. شما باید قبول کنید که امروز نسبت به قبل حساستر شدهاید و امکان دارد که سیگنالهای دیگران را اشتباه بفهمید. اگرچه شما میخواهید شروع به کار کنید، اما عاقلانهتر این است که صبر کنید تا حساسیتهایتان کاهش پیدا کند.
یک پژوهشگر جوان سنگاپوری موفق شد دستگاهی طراحی کند که از این پس از طریق از طریق اینترنت هم میتوانبوسه رد و بدل کرد!
این پژوهشگر که “هومان سامانی” نام دارد و تخصص اصلی اش در زمینه کامپیوتر است نام اختراع خود را “پیام آور بوسه” گذاشته است.
بر اساس گزارشها این دستگاه کوچک به شکل یک خرگوش با ۲ چشم و ۲ گوش است که از ماده سلیکون مصنوعی ساخته شده است.
این گزارش افزوده است: برای اینکه این دستگاه عمل کند باید دو جفت از آن را خریداری کرد و به دو طرف داد و هنگام بوسه، طرف اول ، طرف دیگر آن را به خوبی حس خواهد کرد!
وی درباره اختراع خود میگوید: این دستگاه ابزاری مناسب برای خانوادهها یا همسرانی است که مجبور به مسافرتهای طولانی و دور هستند.
منبع : ایسنا
روزنامه تماشا نوشت: دوشنبه شب آرش برهانی، میثم بائو و سیاوش خیرابی میهمانان ویژه برنامه شبکه سه بودند. ویژه برنامه ای که محمدرضا حسینیان مجری آن بود. هواداران فوتبالی که برنامه را تماشا می کردند، در همان دقیقه اول پخش برنامه با اتفاق عجیبی روبرو شدند.
در ابتدای برنامه درحالی که حسینیان مجری برنامه در حال احوالپرسی با میهمانان بود، گویا میکروفن دیگر عوامل برنامه در پشت صحنه باز بود و صدای آنها به وضوح روی تصویر اصلی شنیده می شد. در این دیالوگ کوتاه که مشخص نیست چه کسی در آن صحبت می کند، جمله ای درباره آرش برهانی گفته شد که بییندگان تلویزیونی به وضوح آن را شنیدند. جمله ای زشت که حتی نمی توان آن را جایی نقل کرد و البته توهین بزرگی به آرش برهانی ستاره استقلالی هاست.
روز گذشته پس از انتشار گسترده فیلم ویدئویی این گاف بزرگ صدا و سیما مدیران شبکه سه سیما، هیچ واکنشی به ماجرا نداشته اند.
آرش برهانی چند هفته پیش در روزی که بازی استقلال – فولاد در لیگ برتر و پرسپولیس – سپاهان در فینال جام حذفی همزمان شده بود، به پخش بازی پرسپولیس از شبکه سه اعتراض کرده بود.
منبع : روزنامه تماشا
این دختر که اهل ایالت میسوری امریکاست در ماشین پلیس هنگامیکه نیروهای پلیس محلی در کمک به او سعی داشتند او را به بیمارستان برسانند دست به خودکشی زد.
استفانی هایک ۲۰ ساله در خیابان بی حال شده بود و پلیس با مشاهده وی سعی در کمک کردن به او داشت که این حادثه رخداد.
پلیس میگوید از این زن خواسته است تا روی صندلی جلو بنشیند چراکه صندلی عقب ماشین پلیس جای زندانیان و تبهکاران است و این زن که متهم نبوده است روی صندلی جلو کنار پلیس نشسته بود که ناگهان به سمت وی یورش برده اسلحه اش را از او گرفته و به سر خود شلیک کرده است.
در گزارشات آمده است که اطرافیان وی گفته اند او از بیماری روحی رنج میبرده است. اگرچه ماشین پلیس به دوربین مجهز است اما تا زمانیکه چراغهای گردان اضطراری روشن نباشد فیلمبرداری صورت نمیگیرد. پلیس حاضر در صحنه بعد از شلیک سریعا دوربین را به کار انداخته است اما همه صحنه ها مربوط به بعد از شلیک است.
ناگفته نماند خانواده این دختر از دست پلیس شکایت کرده اند اما گفته میشود این شکایت بی اساس خواهد بود.
این داستان باورنکردنی می توانست موضوع سناریو یک فیلم سینمایی باشد: یک زن باردار مرد، بچه اش متولد شد و او به زندگی بازگشت.
به گزارش ABC news ، اریکا نیگرلی ۳۲ ساله آموزگار ادبیات انگلیسی در میسوری سیتی ایالت تگزاس ۹ ماهه باردار بود که سر کلاس درس از حال رفت و به زمین افتاد.
قلب اریکا از کار افتاده بود. همکارانش با یک دستگاه شوک قلبی تلاش کردند تا رسیدن ماموران امداد او را به زندگی بازگردانند.
اریکا به بیمارستان انتقال یافت و پزشکان فورا با سزارین نوزاد دختر او را به دنیا آوردند. هنگم سزارین قلب اریکا هنوز نمی تپید و عمل به عنوان یک جراحی پس از مرگ تلقی شد.
پس از تولد بچه ، پزشکان در آخرین تلاش خود بار دیگر سعی کردند مادر را به زندگی بازگردانند. این کار پزشکان بیمارستان موفقیت آمیز بود و قلب اریکا دوباره به تپش افتاد!
پزشکان وی برای مدت پنج روز به طور مصنوعی به حالت کما در آوردند. اریکا از یک نارسایی قلبی که تشخیص داده نشده بود، رنج می برد.
این مادر خوش اقبال که به لطف مهارت و وظیفه شناسی پزشکان زندگی دوباره یافت، می گوید: حتی واژه قدرشناسی نمی تواند گویای زحماتی باشد که پزشکان و همکارانم برای من، بچه و شوهرم انجام دادند.
وی در مراسم تقدیری که هفته جاری در شورای شهرداری میسوری سیتی برای همکاران اریکا و پزشکان برگزار شد، می افزاید: هنگام وقوع این حادثه سر کلاس احساس ضعف شدید کرده و سرم را خم کردم و پس از آن دیگر چیزی به یادم نمی آید.
به گزارش ABC news ، نوزاد دختر که نامش را الاینا گذاشته اند اکنون سه ماهه بوده و حدود سه کیلو وزن دارد. نوزاد هنوز به اکسیژن نیاز داشته اما پزشکان اطمینان می دهند که الاینا به زودی سلامت کامل خود را خواهد یافت.
ناتان شوهر اریکا می گوید: ما بسیار خوشبخت هستیم. دختر کوچولوی فوق العاده ای داریم و همسرم نیز دوباره به زندگی بازگشته و سلامت کامل خود را بازیافته است.
اردیبهشت:
خرداد:
تیر:
شهریور:
مهر:
آبان:
آذر:
دی:
بهمن:
اسفند:
منبع: سیمرغ
مغز انسان واقعا بسیار پچیده است و به تناسب آن بیماریهای روانپزشکی و بدنی مرتبط با آن هم پیچیدهاند. داستان این پست را از سال ۱۷۸۸ میلادی شروع میکنیم…
دخترهایش امتناع کردند، اما روزهای متمادی بعد، او این درخواست را از دخترها و دوستانش داشت، او میخواست که با او مثل یک مرده برخورد شود، چرا که واقعا اعتقاد داشت که مرده است!
این درخواستها آنقدر ادامه پیدا کرد تا اینکه اطرافیان مجبور شدند، واقعا همین کار را بکنند و برایش سوگواری کنند. زمانی که او برمیخاست شروع به شکوه و شکایت از رنگ کفناش میکرد.
این مورد را یک فیلسوف سوئیسی مشهور به نام چارلز بونت توصیف کرد و در واقع نخستین گزارش مستند سندرمی است که به «سندرم کوتارد» مشهور است.
صد سال بعد، یک نورولوژیست فرانسوی به نام ژولز کوتارد، بیماری دیگری را ویزیت کرد که از او به نام مادمازل ایکس در یادداشتهایش نام برده است.
این بیمار باور داشت که نه مغزی دارد، نه سیستم اعصابی و البته معده و روده هم ندارد. با همه این کمبودها او اعتقاد داشت که وجودش جادوانی است و نامیرا است.
به خاطر همین اعتقاد، او نیازی نمیدید که غذا بخورد و خیلی زود به خاطر گرسنگی مفرط مرد. این گزارش مورد، در آن زمان خیلی تأثیرگذار شد و بعد از مدتی، به علایم و نشانههای اینچنینی در بیماران سندرم کوتارد اطلاق شد.
سندرم یا توهم کوتارد که به آن سندرم مرده متحرک یا Walking Corpse هم گفته میشود، یک سندرم روانی خیلی نادر است که در آن یک بیمار اعتقاد پیدا میکند که مرده است یا اینکه وجود ندارد یا پوسیده است و یا اینکه خون و اعضای داخلیاش را از دست داده است، بعضی از این بیماران هم فکر میکنند که نامیرا شدهاند.
همان طور که اشاره کردم، تعداد موارد این سندرم یا توهم آنقدر نادر است که ما این بیماری را بیشتر به صورت گزارشهای مورد پراکنده میشناسیم. از نظر پزشکی، این توهم در بیماران مبتلا به شیزوفرنی و افسردگی شدید دیده میشود.
درمان این بیماری، داروهای ضد افسردگی، ضد جنون و همچنین شوکدرمانی است. (در مورد شوک درمانی یا ECT این مقاله یک پزشک را بخوانید.)
به سبب نادر بودن، تحقیق روی آن هم دشوار است.
اگر در اینترنت جستجو کنید میتوانید گزارشهای مورد متعددی از سندرم کوتارد را بخوانید، اما در انتهای این پست مایلم به یک گزارش مورد اشاره کنم که دو پزشک ایرانی بیمارستان شهید بهشتی کرمان به آن اشاره کردهاند، نام این دو پزشک دکتر توفانی و دکتر ارگنژاد است.
بیماری که به این بیمارستان آورده شده بود، یک مرد ۳۲ ساله بود، او دو سال پیش مبتلا شده بود، اما بعد از گذشت این مدت، نزد پزشکان آورده شده بود.
علایم او با ناآرامی و حسهای عجیب مثل شوک الکتریکی شروع شده بود، کمی بعد او حس کرد که کل بدنش تغییر پیدا کرده است و سرانجام ادعا کرد که مرده است و دلیل مرگش، گناهانش بوده است.
او ادعا میکرد که بعد از مرگ گاهی آروارهاش به صورت خودکار تکان میخورد و تبدیل به یک سگ شده است.
همسر او هم حالت مشابهی پیدا کرده بود. این زوج سه دختر داشتند، مرد فکر میکرد که دخترانش تبدیل به گوسفند شدهاند، او شبها دور از خانواده میخوابید، با همسرش رابطه جنسی برقرار نمیکرد.
در عین حال او اعتقاد داشت که خدا از او محافظت میکند، حتی در زمان مرگ! و هیچ سمی قادر به آسیب به زدن به او نیست و علیرغم اینکه بارها با چای آلوده به سیانور که توسط دوستان و اقوامش به او داده شده، مسموم شده است، آسیبی ندیده است.
این مرد از آنجا که دو توهم تبدیل شدن به حیوان یا Lycanthropy و نیز توهم کوتارد را داشت، یکی از جالبترین موارد گزارش شده بود. برای شناخت این بیمار، ما نیاز به شناخت بهتری از فرهنگ و فولکلور ایرانی داریم، در فولکلور ایرانی، سگ در عین حال که مظهر وفاداری است، نجس هم محسوب میشود.
شرح حال گرفته شده از مرد، یکی از گناهان را که برانگیزنده اصلی مشکلش بود، مشخص کرد: ارتباط جنسی با یک گوسفند!!
اعتقاد متناقض به جاودانگی در بیماران دچار توهم کوتارد، در عین باور به زنده نبودن، هم در توهم کوتارد و هم در توهم تبدیل به حیوان وجود دارد.
به صورت خلاصه این بیمار به خاطر مشکلات روانپزشکی زمینهای و عملی که نمیتوانست مرتکب شدنش را هضم کند، به این وادی ذهنی کشیده شده بود که یک سگ است، سگی که ما در فرهنگ ایرانی، هم وفادار است و هم نجس، به صورت مشابه او خود را مردهای میپنداشت که در عین آلودگی به گناه، مورد لطف خدا هم است. پزشکان شش جلسه شوکدرمانی برای او تجویز کردند، دو هفته بعد بیشتر علایم عمده بیماری، محو شده بود.
در ۱۷ اردیبهشت سال جاری فردی با مراجعه به کلانتری ۱۲۷ نارمک به مأموران اعلام کرد که خواهرش به نام مریم ۲۵ ساله از منزل خارج و تاکنون مراجعتی نداشته است.
با دستور بازپرس اول دادسرای امور جنایی، پرونده جهت انجام تحقیقات تخصصی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره یازدهم پلیس آگاهی، برادر فقدانی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: خواهرم حسابدار یک شرکت خصوصی در خیابان آزادی است و طبق روال هر روز، در ساعت ۸:۰۰ صبح به قصد رفتن به شرکت از خانه خارج اما پس از آن مراجعتی به منزل نداشت؛ طی تماسی که با شرکت داشتیم، به ما اعلام کردند که مریم تا ساعت ۱۴:۰۰ در محل کارش حضور داشته و پس از آن به قصد گرفتن یک فقره چک از شرکت خارج و به خیابان ولی عصر رفته است.
برادر فقدانی در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: تماس با تلفن همراه خواهرم ادامه داشت تا اینکه در ساعت ۲۰:۰۰، فرد ناشناسی تلفن همراه خواهرم را پاسخ داد و عنوان داشت که این تلفن همراه را در مقابل در غربی استادیوم آزادی پیدا کرده است.
برادر فقدانی در ادامه به کارآگاهان گفت: خواهرم طی دو سال گذشته با یکی از همکارانش به نام مصطفی آشنا شده بود و حتی تا چندی قبل قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به دلیلی که ما از آن بی اطلاع هستیم، ناگهان مریم از ازدواج با این شخص منصرف شد و به همین دلیل، از حدود دو ماه گذشته این شخص اقدام به تهدید خواهرم میکرده است.
با توجه به ادعای اعضای خانواده فقدانی مبنی بر تهدید خواهرشان توسط مصطفی، کارآگاهان به تحقیق از محل شرکت و همکارانِ فقدانی پرداختند؛ در شرایطی که مصطفی منکر هرگونه ارتباط نزدیک خود با فقدانی در خصوص تصمیمشان برای ازدواج شده بود، کارآگاهان در تحقیقات از اعضای شرکت و دیگر اقدامات پلیسی اطمینان پیدا کردند که فقدانی و مصطفی تا حدود دو ماه پیش ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته اما به تدریج رابطه آنها با یکدیگر سرد و نهایتاً قطع شده است.
در ادامه تحقیقات و با توجه به تناقضات بدست آمده در اظهارات اولیه مصطفی، به دستور مقام قضایی در روز ۲۸ اردیبهشت سال جاری، وی در محل شرکت دستگیر و جهت انجام تحقیقات به اداره یازدهم منتقل شد.
همزمان با دستگیری مصطفی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مصطفی پیش از این نیز یک بار ازدواج کرده و در حدود دو سال پیش از همسر سابقش و با وجود داشتن پسری ۱۰ ساله متارکه کرده است.
در شرایطی که تمامی شواهد و دلایل بهدست آمده نشان از وقوع جنایت در پرونده داشت، کارآگاهان ضمن انجام هماهنگی قضایی و در بازرسی از محل سکونت مصطفی در شهر جدید پرند موفق به کشف تعدادی از وسایل شخصی متعلق به فقدانی شدند.
با توجه به دلایل بدست آمده، مصطفی سرانجام در روز ۶ خرداد لب به اعتراف گشود و در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: چند سال پیش بود که به واسطه اختلافات خانوادگی و با وجود داشتن فرزند، از همسرم متارکه کردم.
پس از آن و در داخل شرکت با مریم آشنا و به تدریج به یکدیگر علاقهمند شدیم و این در حالی بود که در تمام این مدت من کوچکترین اشارهای به ازدواج اول خود و داشتن فرزند نکرده و موضوع را از مریم و دیگر اعضای شرکت مخفی نگه داشته بودم.
متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: چندی پیش، همسر سابقم تصمیم به زندگی دوباره با من گرفت؛ من نیز به واسطه اصرار بستگان و خانوادهها و بیشتر از همه به خاطر فرزندم تصمیم گرفتم تا مجدداً با او ازواج کنم؛ زمانیکه مریم از موضوع اطلاع پیدا کرد، درگیری ما دو نفر آغاز شد و مریم تهدید کرد که موضوع درخواست ازدواج مرا به همسرم اطلاع خواهد داد و مانع از زندگی ما دو نفر خواهد شد.
متهم در خصوص روز جنایت نیز به کارآگاهان گفت: در روز ۱۷ اردیبهشت، مریم در حالیکه بسیار عصبانی بود سوار ماشین من شد و مجدداً تهدید کرد؛ با توجه به اینکه بسیار ترسیده و نگران بودم، نمیدانم چگونه شد که در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و با شال نخی مشکی رنگی که در داخل خودرو بود، مقتوله را خفه و نهایتاً جسدش را در فاز ۶ شهر جدید پرند و در داخل گودال لوله آب که حفر شده بود ، انداخته و خاک کردم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در ادامه اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم به ارتکاب جنایت، جسد مقتوله در شهر جدید پرند کشف و به دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی انتقال داده شد.
همچنین در ادامه رسیدگی به پرونده، پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و متهم نیز با قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
منبع : فارس