هر برادری که از منافع برادر خود مانند نفع خویش حمایت کرد به کار خود سامان داده است (کوروش کبیر)
خوش آمدید - امروز : جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

مطالب جالب و خواندني

خواندنی های طعنه دار و جالب

خواندنی های طعنه دار و جالب

دلگیر نشو از آدما، نیش زدن طبیعت شونه! سال هاست که به هوای بارانی می گویند: خراب.

 

اعصاب چیست؟ چیزیست که هیچ کس ندارد ولی توقع دارند که تو داشته باشی!

 

 

توقع چیست؟ چیزیست که همه دارند و تو نباید داشته باشی!!!

 

به کسانی که به شما حسودی می کنند احترام بگذارید! زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنان هستید.

 

همیشه ظرفیت ها رو بسنجین: شوخی ای نکنین که مجبور باشین یه «ای بابا! شوخی کردم» به آخرش اضافه کنین!

کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم دوران مدرسه یاد گرفتم اینه که وقتی در ترشی یا مربا باز نمی شه، بگیرمش زیر آب گرم!

 

آدمایی که ساکت سوار تاکسی میشن تا مقصد از پنجره بیرون رو نگاه می کنن، آخرشم، بدون هیچ حرفی، کرایه رو میدن و میرن آدمای خسته و دلتنگی هستن سر به سرشون نذارین…

 

همه ما دست خدا یه بلوتوثی داریم. بترس از اون روزی که خدا بلوتوث تو رو پخش کنه… (دیالوگ به یادماندنی صمد/ حمید لولایی)

 

تاحالا دقت کردین!؟ شانس یه بار در خونه آدمو می زنه. بدشانسی دستش رو از روی زنگ برنمیداره. بدبختی هم که کلا کلید داره…

 

بعضی ها شانس در خونه شون رو نمیزنه، لعنتی درست میزنه وسط پیشونی شون!

 

اگر ۴ تکه نان خوشمزه باشد و شما ۵ نفر باشید، کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید، «مادر» است.

 

ما ایرانی ها دروغ گفتن را از اول صبح با جمله «پاشو لنگ ظهر» آغاز می کنیم.

 

درس خوندن دو حالت داره:

۱- درسای سختو که نمیشه خوند
۲- درسای آسون که ارزش خوندن نداره

تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا دقیقا اون چیزی رو برمیدارن که کلی توی ذهنت واسش نقشه کشیده بودی.

مکعب زندگی برای زوج های جوان!! + عکس

بسیاری از زوج های جوان در تمام دنیا در ابتدای زندگی با مشکل مسکن روبرو هستند و این مشکلات باعث می شود تا ضربه های سختی به زندگی آن ها وارد شود.

به تازگی طراحان در پی مشکلات بسیاری که برای زوج های جوان وجود دارد به فکر راه حلی بوده اند و خانه های کوچک و ارزان را طراحی کرده اند.

 

این خانه ها شاید به نظر در ابتدا تنها خانه های مسافرتی باشند اما می توانند یک زوج را به راحتی در خود جای دهند و همچنین گنجایش پذیرایی از ۴ نفر را نیز دارد.

مکعب زندگی برای زوج های جوان!! + عکس www.campfa.ir

این خانه های کوچک ۳‍‍‍*3 هستند و نهایتا ۹ متر مکعب فضا را در اختیار شما قرار خواهند داد. همچنین امکانات این خانه ها کاملا عالی است که از آن ها می توان به یک تهت دو نفره، میز کار، دستشویی و غیره اشاره کرد.

“جاستین چونگ” طراح اصلی این پروژه می گوید استفاده از این خانه ها تا چند سال آینده بسیار متداول خواهد شد و قصد داریم تا آن ها را به تمام دنیا معرفی کنیم.

گزارشی خواندنی از مشاهده کشتی ارواح خبیث !!

یک شب، کسانی که در جاده ی ساحلی حوالی دماغه جان (Cape John)، نوا اسکاتیا (Nova Scotia)، رانندگی می کردند با مشاهده ی یک منظره ی عجیب در افق دریا شگفت زده شدند. به گفته ی یکی از شاهدان عینی: «یک کشتی بود که آن را نوری شعله مانند احاطه کرده بود. البته مطمئن نیستم که واقعاً شعله بود یا نه… ولی تمام کشتی درخشش شعله واری داشت و با سرعت حرکت می کرد.» این صحنه به مدت دو ساعت ادامه داشت و چندین نفر در مسیر خود بر روی جاده آن را دیده بودند.

 

آیا واقعاً یک کشتی مشتعل بر روی دریا در حرکت بود؟ خیر. آنچه که این افراد مشاهده کرده بودند یک کشتی ارواح بود. داستان های کشتی های ارواح بارها و بارها در صفحات تاریخ حضور داشته اند. اگرچه برخی از آن های افسانه های محلی اند، اما درباره برخی دیگر، حقایق مستندی وجود دارد.

کشتی سوزان تنگه ی نورثامبرلند (Northumberland Strait) اغلب در ساحل نوا اسکاتیا یا جزیره ی پرنس ادوارد در کانادا مشاهده شده است: یک کشتی با سه دکل که از هر سوی آن شعله های آتش بیرون می زند.

یک شاهد عینی دیگر این گونه روایت می کند که: «یک شب در ماه اکتبر، در راه بازگشت از خانه ی یکی از همسایگانم، داشتم به تنگه ی نورثامبرلند نگاه می کردم که یک کشتی آتش گرفته را دیدم. آن شب هوا کاملاً صاف بود و به همین دلیل می توانستم طرح کشتی را به خوبی تشخیص دهم. تقریباً بیست دقیقه به کشتی خیره شدم تا این که ناپدید شد. قبلاً درباره ی کشتی ارواح چیزهایی شنیده بودم و به محض دیدنش متوجه شدم که این یک کشتی ارواح است.»

در طی سال ها، چندین نفر کوشیده اند که به این کشتی برسند اما موفق نشده اند. استرلینگ رمزری (Sterling Ramsay) در کتاب خود «افسانه ی جزیره ی پرنس ادوارد» تلاش خود برای رسیدن به کشتی را به تفصیل توضیح داده است.

یک روز، عصرهنگام، اندکی مانده به گرگ و میش شب، یک کشتی در لنگرگاه مشاهده شد که به نظر می رسید دچار حادثه شده باشد. در میان دریا چیزی مثل یک کشتی بادبانی بزرگ با سه دکل دیده می شد تمام آن در میان شعله های آتش می سوخت. چند مرد سوار یک قایق کوچک شدند و با امید نجات خدمه، پاروزنان به سمت کشتی شعله ور رفتند. اما هنوز به کشتی نرسیده بودند که کشتی در میان مه گم شد و بعد به کلی از نظر ناپدید گشت.

شاید کشتی سوزان تنگه ی نورثامبرلند یک خطای چشم با ساز و کاری ناشناخته باشد. دیدن نقش های خیالی بر آب در این آب ها امر نامعمولی نیست، و معمولاً شرایط جوی در این منطقه به گونه ای است که ساحل نوا اسکاتیا را به طرزی غیرواقعی نزدیک به کرانه های جزیره ی پرنس ادوارد نشان می دهد. در مواقع دیگر، خط ساحلی از فاصله ی دور تقریباً غیرقابل تشخیص است.

هلندی سرگردانشاید بخش بزرگی از حکایات رایج درباره ی «هلندی سرگردان»، ریشه در توهمات دیداری داشته باشد. «هلندی سرگردان» به ناخدای کشتی اشاره دارد، نه به خود کشتی. بر اساس حکایات و افسانه ها، در میانه ی سده ی ۱۷ میلادی، یک کشتی هلندی می کوشید دماغه ی گود هوپ ((Cape of Good Hope در رأس آفریقا را دور بزند. دریا به شدت خطرناک بود و وجود توفان سهمگین هم اوضاع را بدتر کرده بود. ناخدا بر اثر اشتباه (یا عجله برای به پایان بردن سفر) کوشیده بود دماغه را در آن هوای نامساعد دور بزند. او علی رغم شرایط بد تصمیم به بازگشت نداشت و رو به آسمان قسم خورد که «حتی اگر تا ابد طول بکشد»، دماغه را دور خواهد زد. بر اساس یک روایت دیگر از این افسانه، ناخدا با شیطان در بازی تخته نرد شرط بسته بود که اگر بازی را ببرد، شیطان او را به آن سوی دماغه منتقل کند. ولی همان طور که پیداست، ناخدا می بازد و محکوم می گردد که تا دنیا دنیاست در آن آب ها تقلا کند.

صدها سال است که دریانوردان ادعا می کنند «هلندی سرگردان» را در آن بخش از دریا دیده اند. برخی بر این باورند که مشاهده این کشتی خبر از حادثه ای شوم می دهد. شاید محتمل ترین توضیح برای دیدن چنین چیزی، توهم دیداری باشد. ممکن است شرایط جوی خاص موجب شود که یک کشتی دوردست، نزدیک تر از فاصله حقیقی خود دیده شود، یا حتی در آسمان با وارونه پدیدار گردد. چنین منظره ای، در نبود یک توضیح علمی، ممکن است از سوی دریانوردان به عنوان کشتی ارواح تلقی گردد.

مری سلست (The Mary Celeste)

شاید «هلندی سرگردان» و کشتی سوزان تنگه ی نورثامبرلند ترکیبی از افسانه و خطای چشمی باشند، اما برخی کشتی های ارواح واقعیت داشته اند. مثلاً کشتی بادبانی مری سلست در سده ۱۹٫ این کشتی که حامل ۱۷۰۱ بشکه الکل بود، در ۷ نوامبر ۱۸۷۲ از نیویورک به مقصد جنوا در ایتالیا به راه افتاد. ناخدای کشتی، بنجامین اسپونر بریگز (Benjamin Spooner Briggs) به شایستگی و دریاسالاری شهره بود. همسر و دختر دو ساله ی وی نیز در کشتی حضور داشتند. آلبرت ریچاردسون (کمک ناخدا) و شش ملاح دیگر نیز جزو خدمه بودند.

در ۱۵ سپتامبر، یک کشتی دیگر به نام «دی گراتسیا» (Dei Gratia) در مسیر مری سلست، نیویورک را ترک کرد. ناخدای دی گراتسیا، مردی به نام مورهاوس (Morehouse )، با ناخدا بریگز آشنا بود و پیش از راه افتادن کشتی بریگز، با غذا خورده بود. وقتی مورهاوس در ۵ سپتامبر مشاهده کرد که مری سلست بی هدف در میان جزایر آزور و ساحل پرتغال پرسه می زند، نگران شد. او کوشید با علامت دادن با کشتی دوست خود ارتباط برقرار کند، اما پاسخی دریافت نکرد. سرانجام وی کشتی خود را به کشتی بریگز رساند و یک گروه تفتیش را به داخل آن فرستاد. گروه تفتیش متوجه شدند که خود کشتی و بیشتر بار آن سالم هستند، اما ناخدا و خانواده اش و خدمه ناپدید شده بودند.

بر اساس برخی روایات، هیچ چیز در کشتی به هم نریخته بود، میز برای شام چیده شده بود و فنجان های قهوه که از آن ها بخار بلند می شد، در کابین بر جای مانده بودند. به هر حال، بر اساس شهادت گروه تفتیش، اگرچه کشتی قابل حرکت بود، اما به دلیل تبعات شناور ماندن چند روزه در آب در آن هوای نامساعد دچار آسیب شده بود. دریچه های عرشه باز بودند و میان عرشه کشتی، آب ایستاده بود. اجاق آشپزخانه ی کشتی از جای خود تکان خورده بود. بعدها که بار کشتی خالی شد، معلوم گردید که نُه بشکه خالی است. به گفته یکی از خدمه های دی گراتسیا: «تمام کشتی را آب گرفته بود. برای خوابیدن روی تخت ناخدا باید خشکش می کردیم وگرنه قابل خوابیدن نبود»

خدمه ای که وارد کشتی شده بودند، آن را خشک کرده، در ۱۳ دسامبر آن را به خلیج جبل الطارق رساندند. در آنجا کمسیون تحقیق امور دریایی جلسه ای برای تعیین سرنوشت کشتی تشکیل داد. شواهد نشان می دهند که به اعتقاد گروه تحقیق، خدمه ی مری سلست با عجله بسیار آن را ترک کرده اند. دست کم یک قایق کوچک و نیز تمام ابزارهای جهت یاب برداشته شده بودند. اما گزارش سفر کشتی در کشتی باقی مانده بود و تاریخ آخرین مطلب نوشته شده در آن به ۲۵ نوامبر برمی گشت.

یافتن توضیحی برای آنچه که رخ داده بود، کار آسانی نبود. احتمال دزدی دریایی تقریباً منتفی بود، چون بار کشتی دست نخورده باقی مانده بود. ضمن این که هیچ نشانه ای از خشونت دیده نمی شد و در چنین سفری کوتاه با خدمه اندک، احتمال تمرد و شورش وجود نداشت. نظر دادگاه این بود که چیزی به شدت باعث وحشت خدمه شده است، در حدی که آنان ناچار برای نجات زندگی خود از قایق استفاده کرده اند، اما درباره ی منبع ترس آنان هیچ دیدگاهی ارائه نشده است. قایق کوچک به احتمال فراوان در آن هوای نامساعد غرق و مری سلست تنها به حال خود رها شده است.

در طی سالیان، گمانه زنی های زیادی درباره ی آنچه که برای مری سلست رخ داده بود، انجام گرفته است. روزنامه ها در آن زمان اشاراتی داشتند به این مسئله که شاید مورهاوس و بریگز برای کلاهبردی از صاحبان کشتی وانهاده شده این نقشه را کشیده اند، اما هیچ مدرکی برای اثبات ایده خود در اختیار نداشتند، و همچنین از آنجایی که بریگز خود یکی از صاحبان سلست بود، چنین موضوعی بسیار نامحتمل است. برخی حدس زدند که شاید تعدادی از خدمه به بار کشتی دستبرد زده، مست شده اند و به ناخدا و خانواده اش حمله کرده اند. چنین احتمالی نیز بعید است چرا که محموله الکل کشتی به هیچ عنوان خوردنی نبود. نظریه دیگر این بود که یک گرداب به کشتی برخورد کرده و خدمه و مسافران را از روی کشتی به دریا افکنده است. دیدگاه عجیب دیگری که توسط ناخدا دِیو ویلیامز (Dave Williams) مطرح شده بود، این بود که مری سلست قربانی «دریالرزه» (seaquake) شده است.

دریالرزه، زلزله ای است که زیر دریا رخ می دهد. این واقعه، بسته به نوع لرزه، حتی ممکن است تا شکست سطح کشتی نیز پیش برود. به عقیده ی ویلیام، مری سلست دچار دریالرزه ای شده است که موجب جا به جا شدن اجاق و از جا کنده شدن نه بشکه ی الکل، و ریختن محتوی آن ها به کف کشتی شده است. ناخدا و خدمه با مشاهده ی حرکت الکل به سمت آشپزخانه و محل اجاق گاز از بیم شعله ور شدن جرقه و انفجار شدید سریعاً به قایق نجات پناه برده اند و در حالی که با طنابی به کشتی متصل شده بودند، در پشت آن حرکت کرده اند تا زمانی که خطر انفجار رفع شود. اما به دلیل نامعلومی طناب پاره شده، یا این که بر اثر عجله از همان ابتدا خوب بسته نشده است و کشتی نجات کوچک از کشتی اصلی جدا افتاده است. مسافرت کشتی نجات هم در اثر بادهای شدید و هوای نامساعد، در دریا جان سپرده اند.

شاید وانهادگی اسرارآمیز مری سلست تنها پانویسی بی اهمیت در تاریخ دریانوردی باقی می ماند اگر آرتور کانون دیول، خالق «شرلوک هلمز» و نگارنده ی کتاب هایی همچون «دنیای گمشده» آن را جاودانه نمی کرد. کانون دویل داستان کوتاهی با نام Marie Celeste بر اساس این واقعه نوشته و نام کشتی را به این نام تغییر داده است. بسیاری از جزئیات منسوب به این حادثه در واقع از داستان خیالی کانن دویل و دو فیلمی که بر اساس این داستان ساخته شده اند، نشأت گرفته اند.

بایچینکو (The Baychinco)کشتی های باری و غیربادبانی هم ممکن است به کشتی ارواح تبدیل شوند. فیلیپ و نانسی سف، در کتاب خود «آذرخش منجمد» ، روایت کشتی باری بایچینکو را نقل می کنند که در دریای قطب شمال به یک کشتی ارواح بدل گشت. بایچینگو در جوار پوینت بارو، آلاسکا، در حال حرکت بود که با آغاز زمستان، در میان یخ های پیش رونده گیر افتاد. در چنین شرایطی، تنها کاری که خدمه می توانستند انجام دهند این بود که تا شکستن یخ منتظر بمانند و بعد به حرکت خود ادامه دهند. در این اثنا، توفان شدیدی درگرفت و ناخدا از ترس آن که حرکت یخ ها، بدنه ی کشتی را مانند پوست تخم مرغ خرد کند، به خدمه دستور داد که تا تمام شدن توفان به یخ های شناور پیرامون کشتی پناه ببرند.

وقتی سرانجام توفان فرونشست، خدمه با وحشت مشاهده کردند که خبری از کشتی نیست و هیچ نشانه ای از شکستن آن دیده نمی شد. نتیجه گیری ناخدا این بود که طناب بایچینکو پاره شده است و حالا باید بدون خدمه در میان یخ های شناور قطب شمال سرگردان باشد.

ناخدا درست می گفت. کشتی ارواح بایچینگو چندین بار مشاهده شد، اما علی رغم تلاش ها برای دستیابی به این کشتی و بار قیمتی اش، هیچ کشتی موفق به نزدیک شدن به آن نشده است. بایچینکو آخرین بار در ۱۹۶۴ دیده شد و باور عمومی بر این است که هنوز هم آب های سرد قطب شمال را درمی نوردد.

پیشگویی نوستراداموس درمورد ۱۱ سپتامبر

“آتش آتشفشانی از مرکز زمین.باعث لرزش در اطراف شهر جدید خواهد شد ،دو سنگ بزرگ جنگ را برای مدت طولانی برافروخته خواهد کرد

.سپس Arethusa باعث قرمزی رودخانه جدید خواهد شد . “در سال ۱۹۹۹، در ماه هفتم،وحشتی بزرگ از آسمان برای پادشاه خواهد آمد

برای بازگرداندن قدرت به زندگی شاه بزرگ مغولان ،

و پس از آن برای تسلط بر مریخ ، فرصت خوبی است. “

اشاره به “شهر جدید”، “مرکز زمین” (مرکز تجارت جهانی) و ” سنگ بزرگ ” (برجهای دوقلو) تا حدودی بر این باور است که این موضوع به حملات ۱۱ سپتامبر مربوط می شود.

Arethusa یکی دیگر از کلمات گنگ استفاده شده توسط نوسترداموس است. اعتقاد عده ای بر این است که این کلمه ارتباط بسیاری با “لادن” دارد . در آن صبح، هواپیماربایان عمدا دو هواپیما را به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک کوبیدند.

بسیاری از کارکنان و مدیران شرکتها و دیگرانی که مشغول به کار در ساختمان بودند کشته شدند. در عرض دو ساعت هر دو برج فرو ریخت و باعث از بین رفتن ساختمان های مجاور و ضرر و زیان بسیاری شد است.

آیا شما هم جرات این مرد را دارید؟!

مثل اینکه تصمیم خود را جدی جدی گرفته است و از دست راست خود خسته شده . دستی که ۱۰ سال پیش در یک حادثه رانندگی با موتور سیکلت از کار افتاد و به عنوان یک عضو اضافه محسوب می شد.

این اطلاعات راجع به آقای Milo می باشد که اصلیتی صربستانی دارد و هم اکنون مقیم اتریش است . وی که ۲۶ ساله است دست راست خود را از دست داده و به صورت داوطلبانه آمادگی خود را برای جایگزینی دست bionic) که توسط سیگنالهای عصبی مغز کنترل می شود ) به جای دست واقعی خود اعلام کرده است.

این دومین جراحی داوطلبانه برای قطع دست توسط پروفسور اسکار آزمن است در شهر وین اتریش است . قبلا دست راست میلو تحت عمل پیوند قرار گرفته اما به گفته میلو ، او ده سال است که با این دست سر کرده و مطمئن است که درست شدنی نیست ، پس تنها راه بهبود قطع آن و جایگزینی آن با یک دست مصنوعی هوشمند است.

شما در چنین شرایطی دست اصلی خود را داوطلبانه از دست می دهید؟!

جزیره شخصی دیویدکاپرفیلد / تصاویر

دیوید کاپرفیلد صاحب چهار جزیره در قسمتهای شمالی باهاما به ارزش ۵۰ میلیون دلار می‌باشد. البته او بیشتر اوقات فراغتش را در جزیره ماشا می‌گذراند و سه جزیره دیگر را برای روز مبادا نگه داشته! او این جزیره را هفته ای ۳۲۵,۰۰۰ دلار اجاره می‌کند و افراد مشهور دیگری مثل جان تراولتا و اپرا وینفری هم به جزیره اش می‌آیند. او آبهای جزیره را «سرچشمه جوانی» می‌نامد. می‌گویند این جزیره زیبایی نفس‌گیر فرازمینی دارد که هیچ مکانی در دنیا به زیبایی این نقطه نیست.

دیوید کاپر فیلد به عنوان تر دست بزرگ زمانه شناخته شده است و این موضوعی است که هم طرفداران و هم منتقدانش به ان اذعان دارند او با اجرای برنامه های مختلف در شبکه های تلویزیونی و جهانی و نیز کشور های مختلف نگاه دنیا را به شعبده بازی تغییر داده و تحسین بسیاری را بر انگیخته.

یکی از ویژگی های بارز او این است که شعبده بازی های قدیمی را به سبکی مدرن و جالب عرضه میکند و تمام کسانی که شاهد نمایش های او هستند دید بهتر و هیجان انگیز تری به شعبده بازی های او دارند آنچه در زیر اامده شرح مختصری از زندگی این جادوگر قرن به همراه بخشی از کار هایی است که تا کنون انجام داده .

دیوید کاپر فیلد در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۵۶ در شهر متاچن ایالت نیوجرسی آمریکا از پدر و مادری یهودی که از مهاجران روسیه بودند دیده به جهان گشود علاقه او به شعبده بازی از سن ۷ سالگی آغاز شد در آن زمان بود که پدر بزرگش تعدادی از ترفند های تر دستی با ورق را به وی آموخت دیوید میگوید :”پدر بزرگم استعداد نهفته من را بیدار کرد متاسفانه هیچ وقت نتوانست ببیند که من پیش چشم همگان چه کارهایی انجام میدهم اما در لحظه لحظه اجراهایم یاد و خاطره او برایم زنده است وی این مهارتش را به مدرسه نیز گسترش داد و دریافت که این قبیل کارها تا چه اندازه توجه مخاطبان زیادی به خصوص دختران را به خودش جذب میکند ”

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

گزارش تصویری از جزیره شخصی دیوید کاپرفیلد

تصویر: وحشتناک ترین خواستگاری

او با ایجاد یک صحنه وحشت آور از تصادف و مرگ خودش به دنبال جواب این سوال بود که آیا دختر مورد علاقه‌اش واقعا عاشقش است و حاضر است تا لحظه مرگ او را دوست بدارد.

 


شاید همه مرد‌ها دوست دارند بدانند آیا فرد مورد علاقه‌شان تا لحظه مرگ دوستشان دارد یا نه و یا اینکه در لحظه مرگ آن‌ها چه عکس العملی خواهد داشت، اما این آقا برای فهمیدن این مسئله کمی زیاده روی کرده است و باعث ترس عروس خانم شده است.
او با ایجاد یک صحنه وحشت آور از تصادف و مرگ خودش به دنبال جواب این سوال بود که آیا دختر مورد علاقه‌اش واقعا عاشقش است و حاضر است تا لحظه مرگ او را دوست بدارد.
«الکسی» ۳۰ ساله اهل روسیه است، او برای عملی کردن طرحش یک کارگردان و یک گریمور حرفه‌ای ویک مسئول جلوه‌های ویژه استخدام کرد تا سناریوی او را بسازند، «الکسی» طوری وانمود کرد تا دختر مورد علاقه‌اش احساس کند وی واقعا «در اثر تصادف مرده است. این نقشه باموفقیت اجرا شد اگرچه این دختر خانم که ایرانا نام دارد بعد از فهمیدن دروغی بودن این مسئله گفت دوست دارد خودش الکسی را بکشد.
ایرانا می‌گوید:» آن روز الکسی به من گفت کار مهمی با من دارد و جایی را برای قرار ملاقات در نظر گرفت. وقتی به آن محل رسیدم با صحنه‌ای وحشتناک از دود و تصادف و آمبولانس و حضور جمعیت روبرو شدم که مرا ترساند. وقتی جلو‌تر رفتم «الکسی» را دیدم که غرق در خون روی زمین افتاده است. قلبم به طرز وحشتناکی طپش پیدا کرده بود و اشک از چشمانم جاری شد اما درست وقتی بالاسر او رسیدم و تصور کردم واقعا مرده است او ایستاد و از من خواستگاری کرد، در آن لحظات هم خوشحال بودم و هم دوست داشتم او را واقعا بکشم چون مرا خیلی ترسانده بود.
آن‌ها هفته پیش ازدواج کرده‌اند «الکسی» هدفش را اینگونه شرح می‌دهد: می‌خواستم او بداند بدون من زندگی‌اش چقدر خالی خواهد بود و اینکه بعد از من چه احساسی خواهد داشت. نقشه‌ام عملی شد اما قول می‌دهم این آخرین بارم باشد.

چرا ساعت محصولات اپل برروی ساعت ۹:۴۲ دقیقه هستند؟

این استیو جابز و اپل، بسیار خوش شانس هستند، چون ملت هر کاری می کنند که تا گجت های ساخت این شرکت را مشهورتر کنند و هر بار جنجالی رسانه ای برای آن درست می کنند.

– راز ساعت نه و چهل و دو دقیقه آیفون کشف شد!: اشخاص زیادی کنجکاو بودند بدانند که چرا در همه تبلیغات رسمی آیفون، عکس آیفون در حالی که زمان ۹:۴۲ را نشان می دهد، دیده می شود! این مسئله باعث بی خوابی خیلی ها شده بود!

 

در تبلیغات آی پد، هم در همه عکس ها، زمان ۹:۴۱ دقیقه، دیده می شود.

آیا زمان ۹:۴۲ مفهومی برای استیو جابز دارد و در این زمان رخداد مهمی برای او پیش آمده است؟!


سرانجام یکی از توسعه دهندگان نرم افزاری اپل، این سؤال را از نایپ رئیس پیشین اپل، آقای «اسکات فرستلی پرسید.

پاسخ سؤال بسیار ساده بود:

در مراسم رونمایی محصولات، ترتیب دهندگان مراسم طوری برنامه ریزی می کنند که بعد از گذشت ۴۰ دقیقه از شروع مراسم، نوبت به معرفی محصول جدید یا نسخه جدید محصول قدیمی برسد. برای اینکه زمان نشان داده شده در عکس هایی که روی پرده می افتد با ساعت حضار، هماهنگی نسبی داشته باشد، زمان آیفون روی ۹:۴۲ دقیقه تنظیم می شود.

بنابراین رمز و راز چندانی در ساعت اسرارآمیز ۹:۴۲ وجود ندارد!

خواستگاری به یاری آی پد: شخصی به نام «زاک اینگوئز»، در ایمیلی که به وبلاگ تک کرانچ زده است، پرده از آخرین شیرین کاری ای برداشته که به یاری آی پد انجام داده است!

او در تعطیلات اخر هفته در یک بستنی فروشی قراری با دوست دخترش گذاشت، آی پدش را هم با خودش برد و بعد از نامزدش خواست است که هدفون آی پد را در گوشش قرار دهد. سپس اسلایدشویی از عکس هایی که با هم داشتند را با آی پد برایش پخش کرد، در اسلاید آخر او نوشته بود: «آیا با من ازدواج می کنی؟»!


طرف هم پاسخ مثبت داد و زاک اینگوئز بیش از پیش متقاعد شد که آی پد چیز جادویی است!

اتفاقاتی که فقط در چین می افتد! + عکس

 

چین از آن دست کشورهایی است که هر چه بخواهید در آن پیدا می شود، از نیروی کار ارزان قیمت گرفته تا ساختمان های مجلل! در یک کلام از شیر مرغ تا جان آدمیزاد می شود در چین یافت.

 

 اتفاقات این کشور هم مثل خودش نوع خاص و غیر معمول زیاد دارد. البته پاره ای از این اتفاقات برای ما ایرانی ها به شدت آشنا و حتی قابل لمس است!

گزارش پیش رو را بخوانید تا به صحت این ادعا پی ببرید:

پل های ۲۶ مایلی به سمت ناکجا آباد ساخته می شوند!

طولانی ترین پول جهان معلوم نیست به کجا می رود! شاید ناکجا آباد!

 

پل ها تنها چند ماه پس از ساخت خراب می شوند!

پلی که تازه چند ماه است ساخته شده، فرومی ریزد و تعداد زیاد زخمی می شوند. این یکی خیلی آشناست برای ما ایرانی ها!

 

ساختمان بلند به یک طرف سقوط می کند و گاهی کاملا سالم می ماند!

وقتی ایمنی فدای سرعت در کار شود، کشته شدن یک کارگر چیز عجیبی نیست. اما عجب در این است که ساختمان سالم به یک طرف سقوط کرده است!

 

ساختمان های اداری برای جلوگیری از خودکشی کارمندان محافظ های توری نصب می کنند!

نصب محافظ و استخدام روانشناسان حرفه ای و کاربلد، از جمله راه های پیش گیری مدیران برای خودکشی کارکنانشان است.

 

شهرهای بدون سکنه در جای جای کشور ساخته می شوند!

افزایش سرمایه گذاری در زیر ساخت ها نتیجه اش سر بر آوردن شهرهای بی سکنه معروف به شهر ارواح است!

 

تصادف های وحشتناک روی ریل های آهن تازه ساز و سریع السیر اتفاق می افتد

نتیجه تخطی از سرعت مطمئنه کشته شدن ده ها تن و زخمی شدن تعداد زیادی دیگر است، حال چه قطار سریع السیر در چین باشد، چه اتوبوس راهیان نور در ایران!

 

تمام فروشگاه های اپل تقلبی و جعلی هستند

چینی ها هم مثل ما میانه خوبی با جنس تقلبی دارند! نمونه اش هم فروشگاه های اپل در این کشور است که همگی تقلبی هستند!

 

بطری های شیر آلوده هستند

شیرهای آلوده اتهام و ضربه بزرگی بود که صنعت لبنیات در چین متحمل شد! چقدر آشناست این آلودگی در ایران!

 

رودخانه ها قرمز رنگ هستند!

آلودگی زیست محیطی آنقدر قدرت دارد که آب ابی رودخانه ها را قرمز می کند!

 

ثروتمندان بدلشان را به دادگاه می فرستند!

می گویند افراد ثروتمند بدلی برای خود استخدام می کنند که به جای آنها به دادگاه یا زندان برود!

برخورد با کلیک دزدهای جنسی

سرپرست معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتا گفت: اقدام سایت های خبری در استفاده از مسائل جنسی برای جذب کلیک مخاطبان مصداق هرزنامه بوده و متخلفان به زندان محکوم می شود.

سرهنگ علی نیک نفس در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اقدام برخی سایت های خبری در استفاده از کلمات نامرتبط و موضوعات جنسی برای جذب مخاطب مصداق کلیک دزدی و هرزنامه است که طبق قانون جرم است و باید با آنها برخورد کرد. در این مورد نیز با سایت های متخلف که اقدام به استفاده از این کلمات کنند برخورد می کنیم.
وی ادامه داد: برخی وب‌سایتها برای هدایت کلیک ها از موتورهای جستجوگر (کلیک دزدی) با هدف افزایش رتبه خود از کلمات کلیدی نامرتبط استفاده می‌کنند که این موضوع منجر به اتلاف وقت و تحمیل هزینه به کاربران شده است. این افراد که اقدام به درج کلمات غیر اخلاقی و ترویج فساد می کنند، مجرم هستند.
به گفته سرپرست معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتا، همچنین در همین رابطه هر فردی در بستر مبادلات الکترونیکی، با سوء استفاده یا استفاده غیر مجاز از ‘داده پیام’ برنامه‌ها و سیستم های رایانه‌ای و با وسایل ارتباط از راه دور دیگران را فریب دهد و موجب گمراهی سیستم‌های پردازش خودکار و نظایر آن شود و از این طریق وجوه، اموال یا امتیازات مالی بدست آورد، مجرم است و علاوه بر برگشت اموال به صاحبان آن، به حبس از یک تا سه سال و پرداخت جزای نقدی محکوم می‌شود.