بایگانی برچسب ها: گفتگو با نیوشا ضیغمی
سال گذشته برای نیوشا ضیغمی سالی پرکار با تجربه های جدید بود. او علاوه بر فیلم هایی که در آنها بازی کرد،
تجربه سرمایه گذاری و تهیه کنندگی را هم به همراه همسرش پشت سر گذاشت. علاوه بر این، در کنار فعالیت های حرفه ای اش در زمینه بازیگری، از هدفی که مدت هاست در ذهن دارد هم غافل نماند: راه اندازی کلینیک پوست و زیبایی که انواع خدمات و مشاوره های تخصصی در این مرکز به متقاضیان ارائه می شود. خود خانم بازیگر هم نظارت مستقیمی بر فعالیت های موسسه اش دارد. ضیغمی را هم در مراسم مختلف با پوشش های مختلفی دیده ایم. البته با کمی دقت در لباس هایی که این خانم بازیگر انتخاب می کند به این نتیجه می رسیم که او ظاهر رسمی را بر پوشش های اسپرت ترجیح می دهد. این بازیگر نیز درباره عطر مورد علاقه اش که اتفاقا از پرطرفدارها هم محسوب می شود، می گوید: «Versace CRYSTAL NOIR یکی از رایحه های مورد علاقه من است که ترجیح می دهم از آن استفاده کنم.
عکس جدید فیسبوک نیوشا ضیغمی
نیوشا ضیغمی در روسیه با مدل لباس متفاوت
بعد از موفقیت در روسیه
دریا و ماهی پرنده ; در فستیوال بوسان کره جنوبی
و همچنین فستیوال شارجه حضور خواهد داشت .
به کارگردان محترم و عوامل فیلمم تبریک مجدد میگم?
البته انتخاب و خرید عطر به عوامل مختلفی بستگی دارد، مثلا این که قرار است در چه مراسمی از عطر استفاده کنید، به نظر من اهمیت زیادی دارد اما خیلی ها در کنار عطرهایی که برای مراسم خاص دارند، عطری مطابق سلیقه شان دارند که از آن استفاده روزمره می کنند. عطری که گفتم و مورد علاقه من است، از عصاره های مختلفی تشکیل شده و برای همین بسیار خوش بو است. البته ممکن است سلیقه افراد به مرور زمان برای خرید عطر تغییر کند. من خودم هم عطرهای متنوع با رایحه های مختلف را خریداری می کنم ولی رایحه های نزدیک به هم آنها، سلیقه ام را به خوبی مشخص می کند.»
منبع: آخرین نیوز
نیوشا ضیغمی در سریال «راستش را بگو» با نقشی که به اعتقاد خودش خیلی از کاراکتر شخصی اش فاصله دارد، توجه مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کرده: نقشی که ممکن است با پیگیری سریال عصبی تان کرده و لوس و خودرأی بودنش توی ذوقتان بزند. البته خود ضیغمی اعتقاد دارد اگر این اتفاق افتاده یعنی او در بازی اش موفق عمل کرده است.
روزنامه تماشا با او به بهانه این سریال به گفت و گو نشسته. هر چند در این گفت و گو، حرف ها به وضعیت سینما، زندگی شخصی و احوال این روزهایش هم کشیده شد که در ادامه می خوانید:
شما پیش از بازی در سریال «راستش را بگو» در تلویزیون با سریال «در چشم باد» سابقه فعالیت داشتید، بازگشت به تلویزیون به دلیل بحران سینما بود یا دلایل دیگری داشت؟
– نمی گویم به خاطر شرایط سینما بود چون زمانی که آقای آهنج پیشنهاد بازی در این سریال را داد، من پیشنهاد سینمایی هم داشتم اما فیلمنامه ای که از این سریال خواندم اینقدر جذاب و غافلگیرکننده بود که من از تلویزیون انتظار ساخت چنین سریالی نداشتم.
همانطور که می بینید تلویزیون همیشه در حالتی تعیین شده حرکت می کند و با بودجه های میلیاردی سریال هایی ساخته می شود، مثل همین «کلاه پهلوی» که در حال پخش است و پاسخگوی انتظارات نیست.
من همیشه فکر می کنم اگر قرار است در تلویزیون حاضر باشیم و روبروی مخاطبان میلیونی این مدیوم قرار بگیریم، باید در کاری باشد که بازتاب های خاص داشته باشد نه با داستان های دختر و پسری و خانوادگی روتینی که همیشه دیده ایم و هیچ جذابیتی برایمان باقی نگذاشته است. به همین خاطر وقتی متن «راستش را بگو» را خواندم احساس کردم با یک متن انتقادی اجتماعی مواجه هستم که خیلی ترغیبم کرد به تلویزیون برگردم.
شخصیتی که شما در این سریال ایفاگر آن هستید یک دختر لوس است که مدام در حال جیغ زدن است. نترسیدید که به خاطر این نقش، مخاطب شخص شما را به جای کاراکتر پس بزند؟
– تا الان من نزدیک به ۳۰ فیلم و سریال بازی کرده ام و کارنامه بازیگری ام با شخصیت هایی که بازی کرده ام، بالا و پایین داشته اما شخصیت «خاطره آرامی» کمی متفاوت تر از بقیه بود، چون یک دختر خودپسند و مغرور است که فقط خودش را می بیند. اساسا فکر می کند همه چیز را می تواند به هر قیمتی به دست بیاورد که اتفاقا برعکس این روند پایان خیلی متفاوتی خواهد داشت.
حالا اگر مردم، من را در این سریال جیغ جیغو و لوس می بینند و اعصابشان خرد می شود، یعنی اینکه من کارم را درست انجام داده ام و به آن چیزی که مد نظر فیلمنامه نویس بوده، رسیده ام اما من خودم لوس و جیغ جیغو نیستم بلکه به خاطر نقشم اینگونه رفتار می کنم. خاطره آرامی، نیوشا ضیغمی نیست و مردم باید این دو نفر را از هم متفاوت بدانند.
خودتان چقدر این داستان را باور کرده اید؟ اینکه یک گروه یکباره دلشان بخواهد اهل فتوت بشوند. داستانی که به دلیل نداشتن همانندی در جامعه، به نظر شعاری و غیرقابل باور است.
– من نمی توانم اسمش را شعار بگذارم. قرار نیست تجربیات همه آدم ها شبیه به هم باشد و ما نمی توانیم هر چیزی را که خودمان تجربه نکرده ایم به اسم شعار پوشش بدهیم. من فکر می کنم همه آدم های این سریال نمونه اجتماعی دارند. درهمه جای دنیا مضمون سیاسی، ژانر نیست و یک تم است.
تم داستان ما هم سیاسی است و در تم های سیاسی همه چیز بر اساس مکالمه پیش می رود و آدم ها زیاد حرف می زنند. وقتی آدم ها زیاد حرف بزنند و حرف هایشان هم قلنبه سلمبه باشد، حالتی شعارگونه پیدا می کند. به نظرم اگر کسی بتواند از یک دیالوگ این کار تاثیر بگیرد، یعنی ما موفق شده ایم.
صادقانه اگر بخواهید بگویید، انتقادی به این کار ندارید؟
– قطعا به این کار هم نقدهایی وارد است و من از نقدهای خوب استفاده می کنم اما بعضی سایت ها را که می دیدم احساس کردم بعضی ها نقد نمی کنند بلکه به شکلی گویا غرض ورزی دارند. این را نمی توان پذیرفت اما همه ما نقدهای سالم را می پذیریم.
چرا در تمام طول سریال شما با یک دست لباس دیده می شوید؟
– من خودم به این موضوع انتقاد داشت. به این دلیل که این آدم مدعی است که پدر ثروتمندی دارد، پس باید نحوه لباس پوشیدنش مثلا با هانیه حقی (با بازی الناز بهمن زاده) فرق داشته باشد. این ایرادی بود که من خودم هم به طراح صحنه و لباس وارد می دانم. این موضوع را زمان فیلمبرداری عنوان کردم اما از آنجایی که ما بر اساس خط داستان پیش نمی رفتیم و قرار بود صحنه ها رج بخورد، پیشنهاد من را نپذیرفتند. در نهایت چون طراح صحنه و لباس انتخاب کارگردان بود و من برای شخص آقای آهنج به شدت احترام قائل هستم، این مورد را پذیرفتم.
در حال حاضر از شبکه های فارسی زبان سریال هایی پخش می شود که عملا کیفیتی ندارند اما مخاطبان اینها برابری می کند با پرمخاطب ترین سریال های سال های دور در تلویزیون خودمان. شما دلیل چنین اتفاقی را چه می دانید؟
– من فکر میکنم کم کاری مدیران و سیاستگذاری شان برای ساخت برنامه در تلویزیون در این مورد موثر است. ضربه ای که شبکه های فارسی زبان مثل فارسی وان و غیره به فرهنگ ما می زنند از حمله مغول و سوزاندن کتابخانه های مان هم سهمگین تر است. شاید آن زمان وسعت مخاطب و آدم های باسواد کمتر بود اما الان دیگر در هر جای کشور تلویزیون و ماهواره وجود دارد و تاثیر این سریال ها روی اخلاق و اصول خانوادگی ماست.
آنها دارند ضد اخلاقیات را جزو زندگی می کنند و قبح آنها را از بین می برند و این واقعیت تلخ این اتفاق است. من فکر می کنم در حال حاضر مسئولیت به شدت سنگینی روی دوش سیاستگذاران است و اگر به داد این موضوع نرسیم، روز به روز مخاطب را از دست می دهیم تا بروند و مخاطب ثابت برنامه های مزخرف آن طرف آبی شوند.
بازی نیوشا ضیغمی در فیلم ایران برگر
بازی نیوشا ضیغمی در فیلم ایران برگر
سریال کلاه پهلوی را دنبال می کنید؟
– من دو قسمت از این کار را دیدم و متاسفانه جذبش نشدم، چرا دروغ بگویم؟
برای این سریال که هم وقت وهم بودجه و انرژی گذاشته شده بود؟
– روزی که سریال «کلاه پهلوی» کلید خورد، من هنوز کلاس بازیگری می رفتم. نزدیک به ۱۱ سال از آن تاریخی که من کلاس می رفتم گذشته و من در این مدت چیزی حدود ۳۰ فیلم و سریال بازی کرده ام و حالا دارد این سریال پخش می شود.
من در آن زمان در کار «در چشم باد» هم حضور پیدا کردم که یک کار ملی و عظیم بود که من همیشه به آن افتخار می کنم چون خیلی خوش ساخت بود و برایش زحمت کشیده شد؛ حتی آن سریال هم پخش و پخش آن هم تمام شد اما واقعا نمی دانم که چرا برای این سریال این اتفاق افتاده و چرا نمی تواند مخاطب را جذب کند. این را نمی توانم ریشه یابی کنم.
آخرین فیلمی که روی پرده دیده اید؟
– (فکر می کند) باید اعتراف کنم که زیاد سینما نمی روم اما آخرین فیلم، فکر کنم «کلاه قرمزی» بود.
شما در فیلم «گشت ارشاد» بازی می کردید و دعواهای سینمایی از آن زمان بر سر این فیلم و «خصوصی» شروع شد تا رسیدیم به بحران فعلی، در این مورد هیچ وقت اظهار نظر نکرده اید.
– فکر می کنم که برخوردهای غلط و لحظه ای که بر اساس ناآگاهی است، ضربه زننده است. همانطوری که ضربه زده و می بینید. زمانی که برای فیلمی پروانه ساخت داده می شود، آن فیلم ساخته می شود و در جشنواره تشویق می شود و حالا پروانه نمایش می گیرد و روی پرده می رود و به یکباره روی پرده، آن اتفاقات برایش می افتد. در چنین شرایطی، دیگر ماجرا سیر طبیعی و قانونی اش را از دست می دهد و می رسد به همان برخوردهای ناآگاهانه و منفعلانه. حالا با بروز این اتفاق شما به انگیزه مردم، سینمادار، تهیه کننده، کارگردان و بازیگر توجه کنید. دیگر کدامشان انگیزه خواهند داشت؟ اختلافاتی که از طرف سازمان حوزه هنری اتفاق افتاد و سیری قانونینداشت چرا که ارشاد بالاترین مرجع فرهنگی است که وقتی صلاحیت نمایش و ساخت یک فیلم را تایید می کند، همه باید پیرو رأی او باشند و خلاف این اتفاق غیرقانونی است. همین می شود که فیلمی با سرمایه ۶۰۰ میلیونی ساخته می شود و فروشش ۳۰ میلیون است با ستاره هایی که زمانی ضامن فروش بودند.
شما به عنوان عضوی از این سینما برای موقعیت فعلی چه پیشنهادی دارید؟
– باید برای انگیزه بخشی به کارگردان و سرمایه گذار کارهایی کرد. باید یک جلسه هم اندیشی گذاشت که از دل آن نتیجه بیرون بیاید نه حرف. باید جلوی تعطیلی کامل سینما را گرفت.
امیدی هم به بهبود شرایط دارید؟
– انسان با امید زنده است و من نمی خواهم این امید را از خودم بگیرم و به جمع بازیگران زیادی بپیوندم که با سینما خداحافظی کرده اند، رفتند خانه شان نشستند و دیگر بازی نمی کنند. دیگر انگار طبیعی شده است. هر روز یکی خداحافظی کند ودیگری قهر کند. من دلم نمی خواهد این اتفاق برای من هم بیفتد اما واقعا از مسئولان می خواهم فکری به حال این شرایط بکنند.
هنوز در موسسه زیبایی تان مشغول به کار هستید؟
– من با یکی از پزشکانی که در آنجا کار میکرد، دچار اختلاف نظر شدم و حس کردم که غیراخلاقی برخورد می کنند و نگاهشان کاملا بیزینسی است. همین شد که از آن گروه جدا شدم و پیگیر این هستم که یک مرکز دیگر با یک گروه دیگر تاسیس کنیم.
شما از آن دست بازیگرانی هستید که اغلب مردم می دانند همسرتان چه کسی است و شغلش چیست، این باعث نشده که برایتان حاشیه پیش بیاید یا مردم به زندگی تان سرک بکشند؟
– نه، همیشه مردم به من لطف داشته اند. من دوست دارم که مردم بدانند یک بازیگر می تواند ازدواج کند و زندگی محکمی هم داشته باشد. به خاطر اینکه همیشه در بین عوام این ذهنیت وجود دارد که بازیگران، زندگی شخصی شان خیلی عجیب و غریب است و ترجیح می دهند اصلا ازدواج نکنند. من می خواستم بگویم واقعا اینطور نیست. یک بازیگر می تواند همه چیز را تجربه کند. هم یک زن خانه دار خوب باشد، هم مادر و همسر خوبی باشد. من دوست داشتم که با ازدواجم بگویم که زندگی شخصی پیچیده ای ندارم. متاسفانه آمار طلاق در جامعه سر به فلک کشیده و این یک اتفاق وحشتناک است و من به عنوان بازیگر اگر می توانستم اندازه یک قطره هم روی این موضوع تاثیر داشته باشم، فکر کنم کار خوبی کرده ام.
شما بازیگری هستید که از کلاس های بازیگری به سینما وارد شدید. اتفاقا آن زمان هم انتقادی به این شکل ورود بود که چرا بعضی بدون تحصیلات آکادمیک وارد می شوند اما حالا شرایط با آن زمان هم فرق کرده و راه های ورود آدم ها به این دنیا از شکل های غیرمرسوم آن است. نظرتان در مورد شیوه های جدید چیست؟
– هنر، بخش عمده اش غریزی است و بخشی هم آکادمیک. بازیگران زیادی هستند که کشف استعداد شده اند مثل مارلون براندو یا برگمان. اینها تحصیلات آکادمیک نداشتند اما اعتبار سینمای جهان هستند اما خب این را هم باید بپذیریم که در حال حاضر بازیگر کیلویی هم وجود دارد.
من خودم از کلاس بازیگری به سینما آمدم و هنوز هم هیچ ابایی ندارم که بروم سر کلاس بنشینم و باز هم چیز یاد بگیرم. در کل بدون علم و آگاهی، آدم ها را به خاطر چشم های زیبا، پارتی و پول وارد سینما کردن کار غلطی است اما نگران نباشید. من فکر می کنم الک سینما در طول زمان، کار خودش را می کند وشما دیگر خیلی هایی را که قبلا در این سینما دیده اید، نمی بینید.
منبع : باشگاه خبرنگاران
نیوشا ضیغمی ضمن دفاع از نوع پوشش خود در مجموعه «راستش را بگو» معتقد است سطح آثار سینمایی امروز خیلی خوب نیست و اگر وضع همینطور پیش برود دیگر در سینما بازی نمیکند.
در این گفتوگو بخوانید:
* ما بازیگریم، مدل نیستیم
* صفحه فیسبوک ندارم
* قرار نیست سینما حتما حرفی برای گفتن داشته باشد
* از اسمم سوء استفاده میکنند
* فیلم نسازیم بهتر است
* در «راستش را بگو» نوع پوششم را دوست دارم
* تجربه کردن نقشهای مختلف برایم جذاب است
* وضع به همین منوال باشد دیگر در سینما بازی نمیکنم
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، «نیوشا ضیغمی» از جمله بازیگرانی است که بیشتر در آثار سینمایی حضور دارد و سریال «راستش را بگو» پس از «در چشم باد» دومین سریال تلویزیونی است که این هنرمند در آن ایفای نقش کرده است.
ضیغمی در «راستش را بگو» نقش دختر دانشجویی به نام خاطره آرامی را ایفا میکند که از شبکه یک سیما روی آنتن میرود.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس با این بازیگر درباره حضورش در این سریال و شرایط سینمای فعلی است.
بیوگرافی نیوشا ضیغمی
جای خالی بعضی انسانها هیچگاه پر نمیشود و
یادشان تا همیشه فراموش نمیشود. استاد خسرو شکیبایی از آنها بود.
شب استاد خسرو شکیبایی که با تلاش
فراوان دو دوست هنرمند الهام قره خانی. مهرتاش مهدوی برگزار شد.
یاد استاد گرامی
* شما بعد از حدود ۸ الی ۹ سال که در مجموعه «در چشم باد» ایفای نقش کردید، دیگر در سریالهای تلویزیونی دیده نشدید، چطور شد که حضور در پروژه «راستش را بگو» را پذیرفتید؟
– من این کار را به واسطه رزومه کاری آقای آهنج پذیرفتم؛ برای اینکه احساس کردم نسبت به کارهای دیگری که در تلویزیون ساخته میشود و خیلی تاثیرگذار نیستند و حرفی برای گفتن ندارند، در کاری متفاوت و در یک فضای خوب کار میکنم.
* شما به عنوان یک چهره سینمایی شناخته میشوید، حضور در مدیوم تلویزیون برایتان تفاوتی با سینما ندارد؟
– به هر حال بازیگری یک مبحث گسترده است و بازیگری یعنی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما. من فکر میکنم انتخاب من بین پیشنهادهایی که آن زمان داشتم، بهترین انتخاب است و دوست دارم یک بار دیگر این مدیوم را تجربه کنم. چون اولین تجربهام بسیار ماندگار و خوب بود و خوشحالم که مجدد این تجربه را به واسطه یک فیلمنامهای که قابل دفاع است، داشتم. اساسا به خاطر اینکه مخاطب تلویزیون مخاطب گسترده و قابل احترامی است و شاید رسانه سینما و بازیگرانش متفاوت از سینما باشند و حتی در تمام دنیا حتی جشنوارههای سینما و تلویزیون از هم جدا هستند. من با یک کار تلویزیونی بازیگر تلویزیون نخواهم شد و یک کار ملاک نیست. همچنین بسیاری از بازیگران سینمایی ما تلویزیون را تجربه کردهاند و دوباره به سینما برگشتهاند و کارشان را ادامه دادهاند.
در سینما فیلم تولید نکنند بهتر است
* یعنی ترجیح میدهید در یک کار خوب تلویزیونی حضور داشته باشید تا در کارهای ضعیف سینمایی؟
– دقیقا. متاسفانه نسبت به سالهای گذشته سینما به نظرم دچار افت شده است. آمار فروش فیلمها را که روزانه میبینیم چقدر پایین آمده است، نمیدانم قرار است برای سینما چه اتفاقی بیافتد. من اگر قرار باشد سینما اینطور پیش برود، ترجیح میدهم تا زمانی که سینما به حالت عادی برنگشته به این وادی برنگردم و دیگر بازی نکنم. چون این میزان فروش یک سوم هزینه تولید فیلم هم نیست و این خیلی تلخ است، هم برای بازیگر، هم سرمایهگذار، هم تهیهکننده و سینمادار. من فکر میکنم تولید نکنند خیلی بهتر از این باشد که اکران شود و به چنین سرنوشتی دچار شود. برخی فیلمنامهها هم به نحوی هستند که مردم اصلا به سمتشان نمیروند. سینما جایی موفق است که مخاطب دارد.
* خود شما شرایط مطلوب سینما را در چه میبینید؟
– شرایطی است که فیلمنامههایی ساخته شود که بتواند آنقدر تاثیرگذار باشد که مخاطبش را با وجود این همه گزینههایی که وجود دارد به سینما بکشاند. فیلمهای هزار تومانی کنار خیابان، ماهواره، اینترنت و هزار مرجع دیگر برای مخاطب وجود دارد. در چنین شرایطی به اضافه اینکه برای یک خانواده، رفتن به سینما حدود ۵۰ هزار تومان تمام میشود، یک فیلم باید آن قدر جذابیت داشته باشد که خانواده را برای رفتن به سینما ترغیب کند. سینما سرگرمی است و قرار نیست حتما حرفی برای گفتن داشته باشد، اما در چنین شرایطی میتواند حداقل یک جذابیت بصری و یا یک فکر باشد. در تمام دنیا برای اینکه یک فیلم فروش داشته باشد، گروهی سالها تحقیق میکنند و دربارهاش فکر میکنند که موضوع فیلم را چطور مطرح کنند، چه کسی بازی کند، چطور بازی کند، چطور اکران کنند که بتوانند از همه دنیا مخاطب جذب کنند ولی ما چی؟ فیلمهایی ساخته میشوند که خنثی هستند، ساخته میشوند، اکران میشوند و بعد هم فراموش میشوند. فقط یک سرمایهای این وسط به باد رفته است. در چنین وضعیتی آدم بازی نکند خیلی بهتر است.
* برگردیم به سریال، سریال «راستش را بگو» حاوی داستانهای ریز و درشتی است که به طور موازی پیش میروند، احساس نکردید این داستانهای موازی مخاطب را سردرگم میکند؟
– مخاطب باید روی کاری که میبیند، کمی هم فکر کند. من کارهایی را که مخاطب را به فکر کردن وادار میکنند، دوست دارم. ما همه چیز را شسته و رفته تحویل بدهیم، خیلی اتفاق خوبی نیست. این کار پیچیدگی دارد و مخاطب را به فکر کردن وادار میکند.
* شما در این سریال نقش یک خانم چادری ظاهر شدهاید، برایتان نوع پوشش نقشی که ایفا میکنید مهم است یا خیر؟
– من یک بازیگر هستم و اتفاقا این نقش و این نوع پوشش را خیلی دوست داشتم. ما بازیگریم، مدل نیستیم. تجربه کردن همه نوع نقش برایم جذاب است. نقش خاطره آرامی هم برایم ویژگیهایی داشت که جذاب بود.
* در برخی محافل ذکر شد که شما چادرتان را در این سریال خوب نگه نمیدارید.
– به نظرم طرح چنین مواردی حاشیه است. من به سطح جامعه و علیالخصوص قشر دانشجو نگاه کردم. قرار نیست من یک مدلی که روی کاغذ میکشند را ایفا کنم. یک خانم با این نوع پوشش زندگی میکند، ممکن است یک لحظه آن را شُل بگیرد و یک لحظه دیگر سفت. حتی یک لحظه ممکن است باد بیاید. انسان در حرکت است و نقش باید واقعی باشد. من نمیتوانم جوری آن را بازی کنم که غیر واقعی است. این حرفها حاشیهای است. من تلاش کردم نقشم را طوری ایفا کنم که واقعی باشد. شما اگر به ادامه سریال نگاه کنید متوجه میشوید که چرا خاطره اینگونه است. آنچه شما میبینید ماهیت واقعی این فرد نیست و در حال تظاهر است، اما همین قضاوتهای غلط و زودهنگام و ایجاد حاشیه باعث میشود کار به خوبی دیده نشود.
همین قضاوتهای بیمورد و عجولانه به سینما هم ضربه میزند. اگر کمی با هم مهربانتر باشیم چنین فضاهایی پیش نمیآید.
صفحه فیسبوک ندارم
* از شما به عنوان هنرمندی فعال در شبکههای اجتماعی یاد میشود.
– به هیچ وجه اینطور نیست. من عضو هیچ صفحه اجتماعی نیستم. خیلیها این مطلب را به من میگویند ولی آن صفحهها هیچکدام متعلق به من نیست. متاسفانه ما هیچگونه قانونی هم برای پیگیری چنین مواردی در ایران نداریم. در تمام دنیا اگر فردی از نام و چهره فردی دیگر سوءاستفاده کند، قابل پیگیری است، اما چون چنین سایتهایی اساسا در کشور ما فیلتر است، امکان پیگیری قضایی و قانونی آن نیز برای ما وجود ندارد. من هم نمیدانم با چنین مشکلاتی چه کنم؟
از اسم من، همسرم، خواهرم و همه اعضای خانوادهام سوءاستفاده میکنند ولی دستمان هم به هیچ جایی نمیرسد.