برخي برده به دنيا مي آيند، ديگران برده مي شوند و باز عده اي به سوي برده داري جذب مي شوند.
خوش آمدید - امروز : شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

سبک زندگی

با بچه های بی ادب چه کنیم؟

http://www.campfa.ir/wp-content/uploads/2013/12/btowcRFBeT6CtSGD.jpg

 

او کوچک‌ترین عضو جمعی است که باقی اعضایش، وارد چهارمین دهه زندگی‌شان شده‌اند. فرزند آرام شما که هنوز سنش دو رقمی هم نشده، به محض ورود به چنین جمعی، آدمی دیگر می‌شود. تمام رفتارهایی که همیشه در مقابلش منع می‌کردید را از خود بروز می‌دهد و دوست دارد به تک‌تک مهمان‌ها و تمامی وسایل صاحب خانه، صدمه بزند.

 اما چرا فرزند همیشه مودب و آرام شما، در مهمانی به یک غول کوچولو تبدیل می‌شود و هرکار می‌کنید، نمی‌توانید مانعش شوید؟ علم روانشناسی می‌گوید، گاهی بچه‌ها، نیاز به جلب توجه دارند اما این نیاز را، همیشه با تقاضای مستقیم توجه از والدین طلب نمی‌کنند. نشان دادن رفتار‌های مخربی که واکنش دیگران را در پی دارد هم یکی از راه‌هایی است که بچه‌ها از طریق آن، نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را بیان می‌کنند.
خودتان مقصرید
اگر والدین در خانه رفتار‌های سختگیرانه‌ای داشته باشند و به کودک‌شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه‌های مخربی برای جلب توجه متوسل می‌شود. جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر می‌زنند که به خاطر سخت‌گیری‌های والدین‌شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، می‌خواهند همه محدودیت‌ها را از بین ببرند و رفتار والدین‌شان را تلافی کنند. معمولا والدین خیلی جدی، توجهی به نیاز فرزند‌شان به جلب توجه نشان نمی‌دهند و با محروم کردن آنها از توجه، باعث ایجاد واکنش‌هایی از طرف فرزند‌شان می‌شوند. بچه‌ها هم با دیدن بی‌توجهی دیگران نسبت به این نیاز، چنین رفتارهایی را بروز می‌دهند و عمدا کاری می‌کنند که همه نگاه‌ها به سمت آنها خیره شود.
مشخص کردن جایزه قبل از انجام یک کار، یعنی باج دادن و باج دادن گره‌ای از مشکلات رفتاری کودکان باز نمی‌کند. اما اگر والدین بعد از آنکه فرزندشان رفتار درست را نشان داد، بدون وعده قبلی به او پاداش بدهند، می‌توانند رفتارهای خوب را در او تقویت کنند. مطمئن باشید که او بعد از دریافت پاداش پیش‌بینی نشده به خاطر رفتار‌های خوبش، دیگر انگیزه‌ای برای نشان دادن رفتار‌های مخرب پیدا نخواهد کرد.
کار از کجا خراب شده؟
با این مشکل بچه‌ها هم مثل هر مشکل دیگری باید برخورد کرد. «پیدا کردن ریشه مشکل» اولین کاری است که والدین باید انجام دهند. اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می‌دهد. والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می‌کند؟ آیا او را به زور آورده‌اند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می‌شود؟ آیا رابطه خوبی با  اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش‌های عصبی، به دنبال تلافی است.
چند ساعت آزادی
شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می‌داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می‌کند و رفتار مخربی را نشان نمی‌دهد. اما زمانی که مهمان می‌آید یا او با خانواده‌اش به جمعی غریبه وارد می‌شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی‌کند، چرا که می‌داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی‌کنند. او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می‌توانم کاری بکنم، تلقی می‌کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است. معمولا این بچه‌ها یاد گرفته‌اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش‌های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از این‌که آدم‌ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می‌آیند و با او حرف می‌زنند، لذت می‌برد.
خانواده‌ها باید برای رشد و پرورش فرزندان‌شان به دو متخصص مراجعه کنند. یکی پزشک کودک و دیگری روانشناس کودک. خوشبختانه امروزه همه بچه‌ها، پزشک کودک خود را دارند و اگر والدین با انتخاب یک مشاور، از فرزند‌شان مراقبت کنند، با مشاوره و دریافت توصیه‌های ساده، دیگر نگران تقویت رفتارهای اشتباه در فرزند‌شان نخواهند بود
هم جدی، هم مهربان
بعد از ریشه‌یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره‌ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سخت‌گیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می‌آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می‌کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه‌ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می‌شوند، انگیزه‌شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می‌دهند.
دوست کوچولوی‌تان باشید
والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه‌هایی که از والدین خجالت می‌کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم‌های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می‌دهند. اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزند‌شان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه‌ها از مرجع قدرتشان حساب می‌برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می‌تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.
تنبیه ممنوع
بچه‌ها با دیدن توجه بزرگتر‌ها شرطی می‌شوند و رفتارشان را تکرار می‌کنند. پس اگر کودکی کار اشتباهی می‌کند، نباید بیشتر به آن توجه کرد، بلکه با کم‌توجهی باید به او ثابت کرد که این راه مناسبی برای جلب توجه نیست. تنبیه اولین گزینه‌ای است که این والدین ناکام برای تغییر رفتارهای فرزند‌شان به آن متوسل می‌شوند. اما این والدین نمی‌دانند که همین تنبیه جدی و برخورد سختگیرانه، یکی از دلایل تکرار این رفتارهای مخرب است و در واقع می‌تواند این رفتارها را در کودکان تقویت کند. ترس مضاعف به تقویت رفتار در بچه‌ها منجر می‌شود. اگر والدین او را تهدید کنند و بگویند که در صورت انجام این کار تنبیه می‌شوی، باید انتظار دیدن دوباره آن رفتار را داشته باشند.
نگذارید دیگران او را تربیت کنند
گاهی والدین تمام تلاش‌شان را برای نشان دادن واکنش درست به اشتباهات بچه‌ها انجام می‌دهند، اما ناآگاهی اطرافیان و دخالت‌های‌شان، کنترل شرایط را برای‌شان دشوار می‌کند. اما نباید فراموش کرد که کنترل رفتار‌های دیگران، به تسلط والدین بستگی دارد. آنها می‌توانند با حرف یا رفتار به دیگران بگویند که حق مداخله در نظام تربیتی آنها را ندارند و همراه با احترام، برای‌شان توضیح دهند که فرزندشان به چه دلیلی این رفتار را نشان می‌دهد و بهترین واکنش به کارهای او چیست.
اخطار قبلی ندهید
گاهی حساسیت والدین به این رفتارها دامن می‌زند. آنها به خاطر نگرانی‌های خودشان، قبل از آنکه اتفاقی بیفتد بچه را از بعضی از کارها منع می‌کنند و می‌گویند مبادا فلان کار را انجام دهی. اما کودکی که از این طریق به حساسیت والدینش پی برده، مخصوصا آن کار را می‌کند. کودک بر اساس رفتار پدر و مادرش، باید فرض را بر این بگیرد که امکان بروز رفتارهای مخرب در مهمانی وجود ندارد. اما اگر والدین از قبل به او اخطار دهند و بگویند حق انجام چنین رفتاری را نداری، ذهن کودک به محض ورود به جمع، به سمت آن رفتار می‌رود.
تنهایی را از او بگیرید
گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند. والدین باید بدانند که چرا فرزندشان سراغ چنین رفتاری می‌رود. شاید در جمع شلوغ بزرگتر‌ها، او به دنبال یک همبازی است. پس پدر یا مادر می‌توانند با فهمیدن این نیاز، با بچه بازی کنند. آنها نباید انتظار داشته باشند که در این شرایط فرزند‌شان مثل یک بزرگسال برخورد کند و در جمعی که هیچ سرگرمی‌ای برایش وجود ندارد، ساعت‌ها آرام و بی‌صدا بنشیند. شاید بهتر باشد والدین با نمایش یک فیلم کارتونی یا آوردن اسباب‌بازی‌هایی که کودک با آنها سرگرم می‌شود، فضای مهمانی را برای او هم دلپذیر کنند، تا دیگر فرزندشان برای جلب توجه آنها، به این رفتارهای جایگزین دست نزند.
منبع:سیمرغ

یکی از مهم ترین فواید رابطه جنسی

http://www.campfa.ir/wp-content/uploads/2013/12/btowduF5Pa5XbrqP.jpg

 

مطالعات پژوهشگران در اسکاتلند نشان می دهد که رابطه جنسی سالم به کاهش فشارخون و کنترل واکنش های اضطرابی کمک می کند.

برای انجام این تحقیق ۲۴ زن و ۲۲ مرد مورد بررسی قرار گرفتند. محققان آنها را در شرایط استرس زا مانند سخنرانی در جمع قرار دادند و دریافتند که فشارخون افراد تحت تاثیر استرس قرار می گیرد.

نتایج نشان داد تغییرات فشارخون و بروز واکنش های اضطرابی در افرادی که رابطه جنسی سالم و منظم دارند کمتر از کسانی است که رابطه جنسی نداشته و یا روابط جنسی نامناسب دارند.

همچنین در این مطالعه مشخص شد که مقاربت منظم و مکرر زوج ها با کاهش فشار خون دیاستولیک (عدد دوم در فشارخون) همراه است. بعلاوه نه تنها رابطه جنسی بلکه حتی در آغوش گرفتن همسر موجب کاهش فشارخون در زنان می شود.

در انتخاب همسر مراقب این اشتباهات خطرناک باشید

 در انتخاب همسر مراقب این اشتباهات خطرناک باشید www.campfa.ir

هر کس برای ازدواج معیارهایی دارد که به اعتقاد خودش منطقی و اصولی است اما واقعیت این است که حتی منطقی ترین معیارهای ازدواج هم ممکن است با باورهای غلط و تمایلات اشتباهی ترکیب شوند که چشم شما را روی واقعیت ها ببندند. چطور؟

 

 

 

در انتخاب همسر مراقب این اشتباهات خطرناک باشید
۱ – فرض کنید شما با فردی مواجه شده اید که بخشی از خواسته ها و نیازهایتان را برآورده می کند. آدم جالبی است اما شخصیت او تفاوت های عمیقی با شخصیت شما دارد. با این حال تصمیم می گیرید دل به دریا بزنید و زندگی را با او شروع کنید به این امید که در طول زندگی بتوانید او را تغییر دهید یا شاید همین تفاوت ها تبدیل به جذابیت های زندگی شما شود. تصمیم می گیرید با او ازدواج کنید تا با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را که به دلیل محرومیت ها و مشکلات دوران کودکی اش به وجود آمده تغییر دهید. یا او را زیر پر و بال تان بگیرید و بهش اعتماد به نفس دهید و تشویقش کنید تا به راه درست بیاید. اینجاست که شما درگیر یک باور غلط شده اید : تغییر دادن همسر بعد از ازدواج و نادیده گرفتن مشکلات موجود به امید معجزه ای که در آینده رخ دهد و اوضاع را عوض کند!
 
۲ – اما باورهای غلط به همین جا ختم نمی شود. شما گاهی خواسته یا ناخواسته جذب افرادی می شوید که در جایگاه قدرت قرار دارند. یا به خاطر موقعیت شغلی شان برجسته اند، یا جذابیت ظاهری شان، محبوبیت شان در جمع و سایر ویژگی هایشان آنها را برجسته کرده است. این فرد کسی است که هر فرد دیگری دوست دارد با او ازدواج کند اما واقعیت این است که هر کسی باید با فردی که برای زندگی با او مناسب است، ازدواج کند! تناسب در ازدواج بر هر گرایش و تمایل دیگری ارجحیت دارد و کسی که هر مرد و زن دیگری در آرزوی ازدواج با او باشد، تنها با فردی در حد و اندازه های خودش خوشبخت خواهد بود.
 
۳ – اشتباه بعدی وقتی رخ می دهد که شما با کسی ازدواج می کنید که معتقدید خودش خوب است اما شرایط خوبی ندارد، خودش خوب است اما خانواده خوبی ندارد و... یعنی بین فرد مورد نظر با شرایط یا موقعیت واقعی او یک مرز قائل می شوید. در صورتی که هر کدام از ما همان چیزی هستیم که به نظر می رسیم. مردی که خوب است اما شغل ندارد، یا در حال حاضر اعتیاد دارد، همسر مناسبی نیست. زنی که خودش خوب است اما فعلا افسردگی دارد گزینه مناسبی برای ازدواج شما نخواهد بود. یادتان باشد ما ناجی نیستیم. شما ازدواج می کنید تا همراه و همدل و شریک زندگی داشته باشید نه این که کسی را از بدبختی نجات دهید. اعتیادش را درمان کنید، تنهایی اش را پایان دهید یا ضعف هایش را بپوشانید. اگر قرار است چنین نقشی برای فرد مقابل ایفا کنید، شما مددکار او هستید نه همسرش. و بعد از مدت کوتاهی از تلاش برای نجات خسته خواهید شد و زندگی تان را خسته کننده و عذاب آور خواهید دید.
۴ – باور غلط  بعدی را کسانی دارند که معتقدند ازدواج تمام و کمال به قسمت بر می گردد و به همین دلیل دور مشورت و مطالعه و تحقیق را خط می کشند. آنها به جای تحقیق استخاره می کنند و به جای مشورت می گویند: یا نصیب و یا قسمت! و صرفا با توجه به کلیات پیش می روند تا در زندگی مشترک بالاخره راهشان را پیدا کنند. برای این افراد، ازدواج یعنی یک تقدیر از پیش تعیین شده نه یک انتخاب.
 


منبع : tebyan.net

۷ پیامک زنان که مردها را می ترساند !

۷ پیامک زنان که مردها را می ترساند !!! www.campfa.ir

همه ما دوست داریم پیامک بفرستیم. پیام ها عشق بی پایان و دلبستگی روزافزون ما را نسبت به فردی نشان می دهند. با این حال، چند پیام هست که با فرستادن آنها به مرد زندگی تان، بجای آنکه او را بیشتر جذب کنید، فرارش می دهید.در اینجا ۷ پیامکی که هیچ مردی دوست ندارد دریافت کند را برایتان آورده ایم:

 


پیامک ترسناک شماره ۱: “نمی تونم بهت فکر نکنم.”

اگر بعد از چند هفته از اولین ملاقاتتان و در موارد نادر این پیام را بفرستید، اشکالی ندارد، ولی اگر درست بعد از اولین ملاقات تان آن را بفرستید، بزرگترین اشتباه زندگی تان را مرتکب شده اید… به خصوص اگر مکرراً یا درست یک روز بعد این کار را بکنید. در شروع روابط رمانتیک، آقایان در مورد خانم ها، احتمال می دهند که طرفشان فکر “تور زدن” آنهاست، همانطور که خانم ها احتمال می دهند طرفشان یک “آشغال” باشد. پس اگر در فرستادن پیام از همان ابتدا اشتباه کنید، ممکن است او را فراری دهید. به نظر ما بهتر است بعد از اولین ملاقات، یک پیامک بیشتر نفرستید و مثلاً بگویید: “شب خوبی بود و خوش گذشت. امیدوارم باز هم از این شب ها داشته باشیم.” و بعد تا چند روز پیامکی نفرستید. با این رویه، طرفتان می فهمد که تأثیر خوبی بر روی شما گذاشته است، ولی در عین حال می داند که شما هم باید به زندگی تان برسید و او بدون آنکه تحت فشار قرار بگیرد، می تواند افکار خود را در مورد شما نظم بدهد و به نتیجه برسد.

 

پیامک ترسناک شماره ۲: “باید حرف بزنیم.”

این پیام را هر وقت بفرستید، تأثیر بسیار بدی دارد. کسی که این پیام را دریافت می کند حس می کند که قرار است مورد سرزنش قرار بگیرد، در حالیکه هنوز دقیقاً نمی داند قضیه چیست. درست است که وقتی خانم ها ناراحت هستند، می خواهند آقایان کارشان را ول کنند و مشکل آنها را حل کنند، ولی این پیام مانند تله و منبع عصبانیت و ناامیدی برای طرفتان است، بدون آنکه بداند جریان چیست. پس بجای آنکه این پیام را برای او بفرستید، با او تماس بگیرید و مسئله را مطرح کنید یا اگر گوشی را برنمی دارد، برایش پیام صوتی بگذارید. فرستادن این پیامک برای مرد زندگی تان فقط شکنجه کردن اوست و مشکلی را حل نمی کند.

 

پیامک ترسناک شماره ۳: “OK”

ما دوست داریم در طول روز برای او پیامک بفرستیم و در مورد هر اتفاقی که برایمان می افتد به او اطلاع دهیم. بنابراین اگر پیام هایمان تبدیل به یک کلمه شود، طرفمان می فهمد که مسئله ای پیش آمده و در حالت هشدار قرار می گیرد. یعنی وقتی پیامکی می فرستید که با نحوه پیامک زدن شما همخوانی ندارد یا نشان دهنده بی رغبتی شما به فرستادن پیام یا ناراحتی شما از اوست، باعث می شود که طرفتان در آن ور خط بیتاب و نگران شود.

 

پیامک ترسناک شماره ۴: “الان تو یه مغازه یه جفت کفش خوشگل دیدم.”

این پیامک از دو طریق برای مردتان مشکل ساز است. اول اینکه یه عنوان درخواست پول برای خریدن آن کفش ها تلقی می شود یا شاید فکر کند که رابطه شما از حالت دوستی در آمده است. پیامک های مادی وقتی با هم نیستید به منزله ترفندهایی برای بدست آوردن مردی است که برای شما خرید کند. آقایان دوست دارند خانم ها در مورد چیزی که می خواهند رک و راست باشند و بیشتر دوست دارند این جمله را بشنوند “میخوام اون کفش هارو برام بخری” نه اینکه با پیامک به آنها بگویید چه چیزهایی دوست دارید و چه چیزهایی دوست ندارید. به علاوه، اگر شما سرنخ هایی به او بدهید که نشان دهد او را برای پولش می خواهید، او قطعاً فرار می کند. این نوع پیامک ها باعث می شوند که او در مورد احساسات شما به خودش و آینده ای که برای هر دوی شما متصور است، گیج شود، زیرا گیر کردن در موقعیت “دوستی” بجای نامزدی برای او وحشتناک است.

 

پیامک ترسناک شماره ۵: “من حس می کنم دچار روزمرگی شده ایم.”

این پیامک برای رابطه ای که پر دست انداز است، وحشتناک است. همچنین نشانه هشداردهنده ای مبنی بر “من در مورد رابطه مان مجدداً فکر می کنم” است که اغلب آقایان دوست ندارند در مراحل اولیه آشنایی با کسی آن را بشنوند. اگر روز خوبی نداشته اید، باید پیامک تان بیانگر این باشد که روز خوبی نداشته اید و او می فهمد که باید کاری کند که اوضاع بهتر شود. هیچ کس دوست ندارد فکر کند روی لبه تیغ است و هر لحظه ممکن است زندگی شما دور انداخته شود!

 

پیامک ترسناک شماره ۶:هر چیزی که با این عبارت آغاز شود “مامانم میگه ما باید …”

اگر درگیر مشکلات مربوط به عشق، زندگی و/یا رابطه هستید، اینکه به او پیامک بزنید که مادرتان با انتخاب گام بعدی در زندگی شما، مسئله را حل کرده است، باید بگوییم او از این پیامک خوشش نمی آید.

مردها می خواهند بدانند که خودتان دو نفر هستید که با هم فراز و نشیب زندگی را طی می کنید. او می داند که والدین مشاورین خوبی می توانند باشند، ولی در این کار هم حد و مرزی وجود دارد که در مورد رابطه شما دونفر، والدین نباید از این مرزها عبور کنند. پس از همین حالا مرزها را مشخص کنید و به آنها پایبند بمانید.

 

پیامک ترسناک شماره ۷: “الان ….. (نامزد قبلی) را دیدم/با او حرف زدم”

همیشه گذشته در جایی که نباید خود را نشان دهد، ظاهر می شود و از آنجائیکه زندگی های امروزی آنلاین شده اند، ملاقات تصادفی با نامزد قبلی شاید بسیار محتمل باشد. اگر نامزد قبلی، شما را فراموش نکرده باشد، حتی باعث می شود که یک رابطه محکم از هر دو طرف دچار نوسان شود. باید به طرفتان اطمینان دهید که همه چیز را در مورد گذشته به او گفته اید و همه چیز حل شده است، و این مسئله تبدیل به سرطانی که شانس شما برای خوشبختی را خراب می کند، نشود. گذشته ها را فراموش کنید و تا حدی که برایتان مقدور است دیگر در مورد نامزد یا عشق قبلی تان حرفی نزنید.

ترفندهایی برای شناخت احساسات مردانه

ترفندهایی برای شناخت احساسات مردانه - www.campfa.ir

شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن‌تان می‌کند اما در دلش چیز دیگری می‌گذرد. باید بگوییم که در اغلب موارد این تصور اشتباه است.

 

تا وقتی که شما فکر می‌کنید صحبت کردن از احساسات برای یک مرد، یک مشکل بزرگ است، قطعا نمی‌توانید آن‌طور که باید به او نزدیک شوید و با نفوذ‌کردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنوید ، ممکن است شما هم مثل خیلی‌های دیگر فکر کنید مرد‌ها دوست ندارند احساسات‌شان را به اشتراک بگذارند.
اغلب ما گمان می‌کنیم که آن‌ها ذاتا همین‌طور هستند و با چنین شخصیتی به دنیا آمده‌اند و به همین دلیل هیچ کاری برای تغییر این جنبه از شخصیت‌شان نمی‌توانیم بکنیم اما کمی بیشتر به این موضوع فکر کنید.
شاید دلیل این‌که شما و همسرتان نمی‌توانید در مورد احساسات با هم حرف بزنید شخصیت او نباشد بلکه باور‌های نادرست شما چنین فاصله‌ای را میان‌تان ایجاد کرده است.
به این ۱۲ توصیه عمل کنید.
۱ – زن زندگی باشید تا حسش را به شما بگوید
یک راز بزرگ را برای‌تان فاش می کنیم. مرد‌ها نه دوست دارند خیلی‌خیلی رمانتیک و احساساتی باشند و نه این‌که احساسات‌شان را کاملا پنهان و سرکوب کنند. یک مرد برای این‌که از احساساتش حرف بزند، باید در مقابل همسرش احساس امنیت کند. او باید فکر کند، احساساتش برای شما ملموس و قابل‌پذیرش است و بدون این‌که در موردشان قضاوت کنید آن‌ها را می‌شنوید. در بسیاری مواقع مرد‌ها فکر می‌کنند، با همسرشان زبان مشترکی ندارند و حرف زدن از احساسات‌شان به قیمت یک سوء تفاهم بزرگ تمام می‌شود. به‌همین دلیل آن‌ها تا نشانه‌های درست نبودن این موضوع را در شما و زندگی‌شان نبینند، از آنچه درون‌شان می‌گذرد حرف نمی‌زنند.
۲ – پرونده‌سازی‌ نکنید
اگر همسرتان فکر کند که نشان دادن احساساتش می‌تواند شروع یک جنگ خانگی باشد، قطعا روی آن‌ها سرپوش خواهد گذاشت. یادتان نرود که مرد‌ها از قضاوت شدن متنفرند و از این‌که احساساتی که به زبان می‌آورند بعد‌ها به‌عنوان یک مدرک جرم علیه‌شان استفاده شود می‌ترسند. آن‌ها فکر می‌کنند، یک حرف ساده می‌تواند روز‌ها در ذهن شما پرورش پیدا کند و زندگی را از این‌که هست سخت‌تر کند. به همین دلیل ترجیح می‌دهند، ترس‌های‌شان از روزهای سخت زندگی، مشکلات مالی، مسائل کاری و حتی اختلافات‌شان با شما را برای یک فرد کاملا غریبه شرح دهند تا این‌که با گفتن‌شان برای شما فاصله میان‌تان را بیشتر کنند.
۳ – به او حس امنیت دهید
شما دوست دارید که در لحظه‌ای که سکوت کرده‌اید و در لاک خودتان فرو رفته‌اید، ‌همسرتان کنارتان بنشیند و در مورد حسی که در این لحظه دارید با شما حرف بزند. حتی دوست دارید بپرسد که چرا در روزهای گذشته آرام بوده‌اید و چه چیزی شما را آزار می‌دهد. این جرقه کافی است تا شما از تمامی احساساتی که در این ماه‌ها به شما هجوم آورده‌اند صحبت کنید و ذهن‌تان را آرام کنید اما در مورد مرد‌ها این‌طور نیست. آن‌ها مثل شما نمی‌توانند در اتوبوس، مترو و شهربازی و حتی مراکز خرید از حس‌شان حرف بزنند. آن‌ها یک مکان امن می‌خواهند و یک زمان مناسب.
مرد‌ها دوست ندارند که مدام در مورد حس‌شان پرس‌وجو کنید. فقط دوست دارند که شرایطی امن را فراهم کنید تا خودشان این واقعیت‌های درونی را بیرون بریزند.
۴ – احساسات‌تان را بدون مقصر دانستن او نشان دهید
شما اجازه دارید که احساسات‌تان را نشان دهید اما واکنش‌های خشمگینانه یا سرزنش را نه! حتی نباید برای به اشتراک گذاشتن حس درونی‌تان به او بگویید که باید یک‌تنه اوضاع را تغییر دهد و در غیر این صورت عواقب این کار رامی‌بینید. پس اگر حتی یک‌بار دیگر خواستید به او بگویید که چه بکند و چه نکند، حتما خودتان را متوقف کنید و جلوی بیان کردن چنین جملاتی را بگیرید.
۵ – برای این‌که از پس این مرحله بر‌بیایید باید احساسات خودتان را بشناسید
ترس، خشم، ناامنی و حتی خستگی می‌تواند باعث بروز واکنش‌های کنترل نشده‌ای شود اما اگر شما روی بدن و ذهن‌تان کنترل داشته باشید، می‌توانید بدون نشان دادن واکنش‌های هیجانی حس‌تان را بیان کنید یا اگر به جای این‌که بگویید از امشب باید زودتر به خانه برگردی، بگویید این روز‌ها کمی غمگینم و دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم. در این شرایط، این‌که شما حس‌تان را از راهی امن با او درمیان می‌گذارید به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد که او هم بدون ترس از قضاوت شدن یا سرزنش شدن با شما حرف بزند. می‌بینید؟ شما فقط احساسات‌تان را بدون این‌که او را مقصر بدانید یا بخواهید به‌خاطر ترس از واکنش‌های شما اوضاع را تغییر دهد، بیان کرده‌اید.
۶ – برخلاف زن‌ها که برای نشان‌دادن حس‌شان برنامه می‌ریزند یا نارضایتی‌شان را به زبان بی‌زبانی می‌گویند، مرد‌ها خیلی ساده آنچه در دل‌شان هست را نشان می‌دهند. در اغلب موارد دل و ذهن آن‌ها یکی است و اغلب مرد‌ها ‌دلیلی نمی‌بینند که با نشان دادن احساسات دروغین همسرشان را فریب دهند.
شاید شما فکر کنید که او تظاهر به دوست داشتن‌تان می‌کند اما در دلش چیز دیگری می‌گذرد. باید بگوییم که در اغلب موارد این تصور اشتباه است. اگر مرد شما می‌گوید که دوست‌تان دارد یا در رفتار‌هایش این را نشان می‌دهد، پس حتما دوست‌تان دارد.
۷ – رفتار‌هایش را در جمع ببینید
شیوه‌ای که او در میان جمع با شما برخورد می‌کند یکی از مهم‌ترین نشانه‌هاست. آیا در مقابل ادعاها یا برخورد‌های نادرست دیگران از شما حمایت می‌کند؟ یا این‌که وقتی دوست شکست خورده‌اش از زندگی تلخ و همسر ناسازگارش می‌گوید، او دلداری‌اش می‌دهد و می‌گوید که همه زنان اینطور نیستند و همسر خودش را مثال می‌زند؟ آیا بعد از هر مهمانی از شما قدردانی می‌کند و به خاطر این‌که در مقابل دیگران او را سربلند کرده‌اید از شما تشکر می‌کند؟ اگر این‌طور باشد باید بگوییم که او یک مرد عاشق است.
۸ – زیادی از احساسات‌تان حرف نزنید
شما فکر می‌کنید که اگر احساسات‌تان را با او قسمت کنید، او هم از احساساتش با شما صحبت خواهد کرد و به همین دلیل با وجود مقاومت‌های او هر روز و هر لحظه می‌خواهید حس‌تان را با او در میان بگذارید.
این درحالی است که مردها روند احساسی متفاوتی دارند و این راهی که در پیش گرفته به‌هیچ‌ وجه در مورد او کارگر نخواهد شد.
گفتن بی‌وقفه از احساسی که دارید می‌تواند نتیجه برعکسی داشته باشد چون که مرد شما وقتی این قدر زیاد و اغراق شده در معرض حس‌تان قرار می‌گیرد نه تنها تمایلی برای شنیدن آن نخواهد داشت و آن را جدی نخواهد گرفت بلکه خودش هم گارد بیشتری می‌گیرد و سعی می‌کند آنچه در او می‌گذرد را با شما در میان نگذارد.
۹ – رازدار باشید
در بعضی مواقع هم مرد‌ها به خاطر ترس از فاش شدن راز‌ها و حتی همین احساسات ساده‌شان برای دیگران، دوست ندارند در موردشان برای شما حرف بزنند. آن‌ها فکر می‌کنند که ابراز عشق، دعواهای بزرگ و کوچک و مشکلات و خوشی‌های زندگی‌شان در یک چشم به هم زدن به دیگران مخابره می‌شود و روی قضاوت‌شان تاثیر می‌گذارد.
به همین دلیل ترجیح می‌دهند به جای حرف‌زدن از احساسات مثبت و منفی‌شان، آن‌ها را در دل‌شان نگه دارند و با شما قسمت‌شان نکنند.
۱۰ – بگذارید مرموز بماند
در تمام این بخش‌ها سعی کردیم از راه‌هایی صحبت کنیم که با کمک‌شان می‌توانید مردتان را به حرف بیاورید و راهی را برای آشکار کردن احساساتش کشف کنید اما در این قسمت به شما می‌گوییم که بهتر است گاهی به این محدوده وارد نشوید. شاید تعجب کنید و بگویید به عنوان همسرش حق دارید همه چیز را در مورد زندگی‌اش بدانید و از این طریق می‌خواهید بارش را سبک‌تر کنید.
۱۱ – اگر به مرد‌تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی‌اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می‌کند،‌احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان‌کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان‌کاری‌هایش درآورده‌اید.

۱۲ – گاهی مرد‌ها با بیان نکردن احساسات یا مشکلاتشان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند. اگر بخواهیم این موضوع را ساده‌تر توضیح دهیم، باید بگوییم که مرد‌ها فکر می‌کنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یک‌تنه آن‌را حل کنند، مردانگی‌شان بیشتر می‌شود. آن‌ها دوست دارند گاهی ژان‌والژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بوده‌اند. به یکی از دوستان‌شان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمی‌دانند چرا از حسابشان پول کسر شده و حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مرد‌تان اعتماد دارید، همیشه به حیطه خصوصی‌اش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت می‌کند،‌احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهان‌کاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهان‌کاری‌هایش درآورده‌اید.


منبع : پرداد

ببوسیدش…(خانم ها حتما بخونند)

ببوسیدش...(خانم ها حتما بخونند) - www.campfa.ir

حتما ً قبـل خواب ببـوسیـدش

حتی اگه با هم دعـوای بـدی کرده باشیـد .. ببـوسیـدش

حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی ِکوفتـی خسته شـده .. ببـوسیـدش

حتی اگه برچسـب ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه .. ببـوسیـدش

حتی اگه بهتـون گیر بیخـود داده باشه .. ببـوسیـدش

… گفته باشه از لباسـی که شما عاشقشین متنفـره

نفهمیـده باشه شما موهـاتون رو مِش کردین .. ببـوسیـدش

حتی اگه بـوی عرق و خستگی میـده .. ببـوسیـدش

حتی اگه یـادش میـره جواب سلام ِ شما رو بـده .. ببـوسیـدش

حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده .. ببـوسیـدش

وقتی زیرپیـرهنی سفیـد حلقه ای پوشیـده و بـازوهای سفیـدش رو با اون پیـچ ِ ماهیچه ای مردونه انداخته وقتی صورتش ته ریش جذابی داره .. وقتی صداش خسته خوابه خمار ِ. ببـوسیـدش

حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه .. ببـوسیـدش

اگه گرسنه اس و با شما مثل آشپـز دربـارش حتی برخـورد می کنه .. ببـوسیـدش

حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه .. ببـوسیـدش

وقتی براتـون یه آهنگ ِ جدیـد میذاره و می گه اینـو برای تـو آوردم !

” وقتی تو چشـاش پـر خواستنه ..وقتی دست های ظریـف دختـرونه تـون میـون دستای زمخت و مردونه اش گم می شن .. ببـوسیـدش

حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید .. ببـوسیـدش

حتی اگه شما رو با مادرش مقایسه می کنه .. ببـوسیـدش

حتی اگه با حرص می خوایید از خونه بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون حلقه می کنه و وسـط ِ جیـغ های شما با خنـده می گه : ” عزیـزم ؛ کجا می خـوای بـری این وقته شب ؟ .. ببـوسیـدش

وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش ، پشت ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله

وقتی دست هاش پـر از خریـد خونه هست و در رو با پـاش می بنـده

وقتی با نگاهـی پـر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه.. ببـوسیـدش

حتی اگه تـوی ِشرکـت پیـاز خورده و تار موهاش بـو میدن .. ببـوسیـدش

حتی اگه با دوست هاش تلفنـی یک ساعـت حرف می زنه و شامتـون سـرد شده

حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده .. ببـوسیـدش

وقتی شمـا رو وسـط ِ آرایش کردن می بوسه .. وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه

وقتی تو دلتنگی هاتون داوطلبانه می بردتـون بیـرون و شما رو تو شهـر می گردونه .. ببـوسیـدش

حتماً قبـل خـواب ببـوسیـدش .. شایـد فـردایی نباشـه

شایـد شما فـردا نباشیـد !!!

مردان زودتر متوجه خیانت می شوند یا زنان؟!

مردان زودتر متوجه خیانت می شوند یا زنان؟! - www.campfa.ir

بر اساس یک پژوهش آمریکایی مردها بسیار زودتر از زن‌ها متوجه خیانت‌های شریک زندگی خود متوجه می‌شوند.

 

مجله آلمانی فوکوس ضمن انتشار این پژوهش توضیح داد که مردها در زمان کوتاهی خیانت‌های همسرشان را کشف کرده و این عامل باعث خسارت‌های روحی سنگینی در آنها می‌شود. بر عکس خانم‌ها عکس‌العمل کمتری در برابر خیانت‌های شوهر دارند.
گفتنی است که رویارویی با حالتی شبیه خیانت موجب مشکوک شدن مردها به کودکانشان می‌گردد و این حالت به طور همیشگی خواهد بود.

منبع: سیمرغ

چند درصد از اطرافیانمان به ما دروغ می گویند؟

چند درصد از اطرافیانمان به ما دروغ می گویند؟ - www.campfa.ir

ملکه فراهانی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: تضاد عارضه ای است که در ذهن انسان شکل می گیرد و به معنی عدم پذیرش امر حقیقی و فرار به سوی توهم و ایده آل های فکری است، پدیده دروغگویی زمانی اتفاق می افتد که بین من ایده آل و من حقیقی فرسنگ ها فاصله بیفتد به این صورت که شخص در یک لحظه دو موضوع را در ذهن خود مرور می کند که یکی مربوط به آرزوها و زندگی ایده آلش است و دیگری در مورد آنچه که واقعیت دارد که اغلب مورد اول بر دومی سایه افکنده و ذهن را تحت تأثیر قرار می دهد


این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در خصوص علل و انگیزه دروغ گفتن افراد گفت: علل و انگیزه دروغ گفتن افراد عوامل شخصیتی مانند رویاپردازی، اغراق گرایی و خود بزرگ بینی و عوامل اجتماعی مانند درخطر قرار گرفتن موقعیت، اعتبار و شغل و دیگر عامل محافظت از منافع که فرد برای حفظ منافع خود برای دروغ گفتن تلاش می کنند مانند محافظت از آسیب، درگیری، ناراحتی، نگرانی و حریم خصوصی و… است.

وی ادامه داد: همه روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که افراد دروغگو احساس حقارت و کمبود، عدم امنیت و اعتماد به نفس پائین دارند که برای جبران آنها دست به مکانیسم دفاعی مثل دروغ گفتن، می زنند.

در این گفتگو در زمینه پدیده دروغگویی، انواع آن و درمان این بیماری مصاحبه ای انجام شده که در ادامه با ما همراه باشید.

 

ریشه دروغگویی را چگونه بررسی می کنید؟

فراهانی تصریح کرد: به عنوان یک روانشناس برای پیشگیری از ریشه دروغ از دو تکنیک استفاده می کنیم یا در مقاطع مختلف زندگی به ریشه دروغگویی می پردازیم یا اینکه گاهی ما ریشه دروغگویی را در تربیت دوران کودکی فرد بررسی می کنیم.

 

آیا فرد دروغگو قابل درمان است؟

این متخصص روانشناس بالینی تشریح کرد: اگر دروغ گفتن به صورت بیماری و اختلال شخصیتی مثل سایکوز، اختلال ساختگی، افراد اهل تمارض درمانشان بسیار سخت است اما اگر دروغ گفتن فقط در مقطعی از زندگی رخ دهد که به علت کمبود اعتماد به نفس و احساس حقارت باشد و درمانشان به نسبت راحت تر است چراکه خود به درمان کمک می کند.

 

هیپنوتیزم درمانی ابزاری است که به فرآیند درمان کمک می کند

فراهانی در پاسخ به اینکه آیا با هیپنوتیزم درمانی نیز می شود به این نوع بیماران کمک کنند یا نه یا اینکه نقش مؤثری در درمان دروغگویی دارد یا نه گفت: هیپنوتیزم درمانی برخلاف تصور مردم، درمان نیست بلکه یکی ابزاری است که به فرآیند درمان کمک می کند.

وی ادامه داد: در هیپنوتیزم فرد چیزهایی را که در طول زندگی فراموش کرده می تواند به یاد آورد بنابراین اینکه فرد قابلیت هیپنوتیک را داشته باشد بسیار مهم است بنابراین نمی توان به تنهایی گفت: هیپنوتیزم باعث بهبود فرد دروغگو شود بلکه یک ابزار درمانی مقطعی است که در درمان بالینی کمک می کند و درمان با هپینوتیزم یک درمان خوش باورانه است.

 

شناسایی علل دروغگویی فرد قبل از آغاز درمان

فراهانی با بیان اینکه قبل از آغاز درمان اول باید علل دروغگویی را در فرد بررسی کنیم افزود: قبل از اینکه بخواهیم درمان را آغاز کنیم اول باید علل دروغگویی را در فرد بررسی کنیم به طور مثال اگر فرد مرض دروغگویی دارد یا بیمار دروغ پردازی است دارو درمانی برایش مناسب است اما اگر فقط در مقاطعی از زندگی دست به دروغ می زند درمانش متفاوت است و ممکن است فرد به دلیل ترس، احساس حقارت و… دست به دروغ بزند که ما سعی می کنیم این رفتارها را با روانکاوی و روان درمانی از بین ببریم.

 

افراد دروغگو همزمان به اختلال های روحی و روانی مبتلا هستند

متخصص روانشناسی بالینی اظهار کرد: افراد دروغگو همزمان به بیماری ها و اختلال های روحی و روانی مبتلا هستند.

وی ادامه داد: افرادی که اضطراب بالایی دارند خیلی مبالغه آمیز صحبت می کنند و در حال دروغ گفتن هستند و یا وسواسی ها واقعیت ها را تغییر می دهند و دست به دروغ می زنند افراد شکاک و بد بین نیز به صورت ناخودآگاه دروغ می گویند و آنچه را که به فرد نسبت می دهد غیر واقعی است.

 

فرد از دروغ گفتن خود ناراحت نیست و برایش لذت بخش است

این روانشناس بالینی گفت: به ندرت پیش آمده که کسی مراجعه کند و بگوید من دروغ می گویم و از این بابت ناراحتم و من را درمان کنید.

وی ادامه داد: در واقع ما در طول جریان مشاوره متوجه می شویم که فرد دروغگو است و او را درمان می کنیم و وقتی فرد می گوید که احساس حقارت دارد و توانایی گفتن ندارد متوجه می شویم که وی دروغ می گوید اما مستقیم پیش نیامده که بگوید مشکل دروغ گفتن داریم.

وی اظهار داشت: اصولاً در طولانی مدت وقتی فرد در حال دروغ گفتن است برایش لذت بخش است و این کار را ادامه می دهد در واقع دروغگویی عادت می شود و برای فرد کسب رضایت می کند.

 

دروغ مصلحتی هم جزو خانواده دروغگویی محسوب می شود

فراهانی در پاسخ به اینکه چرا افراد دروغ خود را با گفتن دروغ مصلحتی توجیه می کنند گفت: دروغ گفتن یا نگفتن واقعیت اسامی مختلفی دارد مثل مبالغه کردن، دروغ کوچک، توجیه و تحریف، لاف زدن، تعارض و دروغ مصلحتی همه این عنوان ها جزو خانواده دروغگویی محسوب می شود که همه موارد به غیر از دروغ مصلحتی بارشان منفی است.

وی با بیان این مطلب ادامه داد: البته منظور از دروغ مصلحتی همان است که در جامعه باب و رایج است و منظور از دروغ مصلحتی این است که مصلحت ایجاب می کند که این گفته را نگویم تا ببینم چه طوری و در چه شرایطی بیان کنم.

 

فرد دروغگو در درجه اول به خود آسیب می رساند

این متخصص بالینی اظهار کرد: هر نوع دروغ در درجه اول به خود فرد آسیب می رساند، در واقع فرد دارد مدام به خود دروغ می گوید و هر چقدر دروغگویی فرد بیشتر باشد آسیب رساندن به خودش بیشتر می شود و اگر در زمانی دروغ های فرد برملا شود و فرد دیگر نتواند با دروغ گفتن به نتایج رضایت بخش برسد دچار مشکلات روانی می شود که حتی دیده شده این افراد در بیمارستان روانی بستری شده اند.

وی تأکید کرد: هر چقدر سن مان بالاتر رود نیاز به آرامشمان بیشتر و توانایی مواجهه با مشکلات برایمان کمتر می شود و فردی که به طور مداوم مثلاً ۲۰ سال در حال دروغ گفتن باشد و نتواند در ۴۰ سالگی با دروغ گفتن کارش را راه بیندازد به شکست و مشکلات روانی بسیاری بر می خورد.

وی یادآور شد که رعایت نشدن قانون در سطح اجتماع، میزان دروغگویی را افزایش می دهد.

 

به جای تغییر در این افراد از آنها فاصله بگیرید

فراهانی خاطرنشان کرد: اگر در روابط بین فردی با کسانی در ارتباطیم که زیاد دروغ می گویند به جای اینکه تغییری در این افراد داشته باشیم باید به فکر فاصله مان با آنها باشیم و اگر فرد بسیار به ما نزدیک بود مثل همسرمان باید از مشاور کمک بگیریم و سعی کنیم با روش های علمی با این موضوع برخورد کنیم چراکه در غیر این صورت اگر بخواهیم خودمان به طور مستقیم به وی کمک کنیم ممکن است طرفمان وارد فاز انکار شود که این مسئله جدی و مشکل ساز است.

منبع :آلامتو

مردها از کدام جملات زنها بدشان میاد؟

مردها از کدام جملات زنها بدشان میاد؟ - www.campfa.ir

برخی از خانمها وقتی عصبانی میشوند حرفهای آزار دهنده ای را به شوهرشان میگویند که این کار اصلا کار پسندیده ای نیست   از جم له حرفهایی که  میگویند موار زیر است که خانمه سعی کنند این جملات را برزبان نیاورند


 

– بیا با هم حرف بزنیم

شاید ظاهر این جمله صلح طلبی و تلاش برای برقراری یک رابطه دوستانه و عاشقانه باشد اما معمولا واقعیت برخلاف این است. زنان این جمله را زمانی بر زبان می آورند که مشکلی بروز کرده و آنها را به آستانه انفجار رسانده، همسرشان متوجه ناراحتی و تغییر رفتار او نشده و بهانه گیری هم نتوانسته او را آرام کند پس برای او راهی جز این باقی نمانده که از شوهرش بخواهد با هم صحبت کنند.

آقایان در این لحظه هرگز فکر نکنید که می توانید آزادانه هر چه را خواستید در این گفت و گو به او بگویید برعکس باید کاملا محتاط بوده و حساب شده صحبت کنید.

۲- مرد باش

شنیدن این جمله از زبان خانم ها برای هر مردی بسیار آزاردهنده است چرا که معنی این جمله چیزی جز این نیست که به نظر من، تو مرد ایده آل نیستی. مردان همواره سعی می کنند برای همسرانشان اسطوره ای قدرتمند باشند و این جمله درست مانند یک پتک آن اسطوره را می شکند.

۳- سرم درد می کند

معنی این جمله را خانم ها خودشان بهتر از هر کس دیگری می دانند، شاید اگر از مردان معنی این جمله را بپرسید آنها در لحظه پرسیده شدن سوال نتوانند معنی آن را بگویند اما در شرایط خاص، زمانی که همسرشان چندان سرحال و خوش اخلاق نیست ناخودآگاه به خوبی متوجه می شوند که معنی «سرم درد می کنه» چیزی جز این نیست که امشب حوصله محبت کردن ندارم، لطفا طرف من نیا.

بهترین توصیه ای که می توانیم به شما آقایان بکنیم این است که در این شرایط کمی مراعات کنید، یک قرص مسکن به او بدهید و سعی کنید امشب شوهر خوبی برایش باشید تا از دلخوری های بعدی در امان بمانید.

۴- پدرم، این کار را نمی کردند

این کار مقایسه مرد با فرد دیگری است. کمتر کسی را می بینیم که از مقایسه شدن با دیگران ناراحت نشود.

۵- به چه چیزی فکر می کنی؟

این سوال خانم ها دخالت در شخصی ترین حریم مردان یعنی افکار آنهاست، مردان دوست دارند افکارشان تا زمانی که عملی نشده اند همچنان شخصی و مخفی باقی بمانند. آقایان زمانی که به موضوع مهمی فکر می کنند دوست ندارند مورد بازجویی قرار گیرند.

۶- چه فرقی کرده ام؟

آقایان عزیز امیدوارم شانس بیاورید و متوجه تغییر او بشوید در غیر اینصورت گرفتار مشکلات بعدی خواهید شد. در ضمن سعی کنید در کوتاهترین زمان ممکن این تغییر را بیابید چون هر چه زمان بیشتری بگذرد او را بیشتر از خودتان ناامید می کنید. همسرتان کوچکترین تغییر شما را در کوتاهترین زمان ممکن متوجه می شود و انتظار دارد شما نیز چنین باشید و وای به زمانی که چشمان شما مانند چشمان همسرتان تیزبین ودقیق نباشد.

۷- خواهرت، خواهر زاده ات … خوشگل شده بود، مگه نه؟!

خواهرت، خواهرزاده ات … خوشگل شده بود، مگه نه؟! خانم ها به دلیل عشقی که به همسرشان دارند معمولا دوست ندارند هیچ زن دیگری غیر از خودشان به نظر او زیبای بایید، در واقع حسادت زنان در بیشتر مواقع به خاطر محبت و علاقه آنها به شوهرشان است و اینکه می خواهند همسرلشضان نیز آنها را بیش از هر فرد دیگری دوست داشته باشند.

آقایان عزیز اگر نمی خواهید همسرتان را برنجانید باید در این لحظه کاملا هوشمندانه رفتار کنید. اگر به همسرتان بگویید نه خواهرم زیبا نشده بود دروغ گفته اید و همسرتان نیز متوجه این موضوع می شود، اگر تنها یک پاسخ مثبت هم بدهید، او را می رنجانید. پس می توانید به او بگویید: آره زیبا شده اما به نظرم تو زیباترین زن دنیا هستی یا جملاتی از این قبیل.

در ذهن دختران نوجوان چه می گذرد؟

دختران نوجوان,یک دختر نوجوان,ویژگی های نوجوانی - www.campfa.ir

در ذهن دختران نوجوان چه می گذرد؟

شاید بیشترین جمله ای که از زبان دختران نوجوان شنیده شده، این جمله است: «خانم باور کنید هیچ کس ما رو نمی فهمه. پدر و مادرمون اصلا ما رو درک نمی کنند.»در این نوشته قرار است در مورد ویژگی های نوجوانی دختران بگوییم و راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و سالم با یک دختر نوجوان را مطرح کنیم.

 

خیلی از مادران با مراجعه به اتاق مشاوره دبیرستان به دنبال جواب این سوال هستند: «نمی دانم با دختر نوجوانم چطور رفتار کنم؟ دیگر خسته شده ام. هر کاری که فکرش را بکنید انجام داده ام اما او عوض شده، دیگر حرف ما را گوش نمی دهد،

مدام با ما جر و بحث می کند. همیشه روبروی آینه نشسته. مدام گوشی موبایلش دستش است. به حرف دوستانش بیشتر از ما گوش می دهد و …»

در مقابل، اتاق مشاوره دبیرستان همیشه پر است از دختران نوجوانی که معتقدند درک نمی شوند. شاید بیشترین جمله ای که از زبان دختران نوجوان شنیده شده، این جمله است: «خانم باور کنید هیچ کس ما رو نمی فهمه. پدر و مادرمون اصلا ما رو درک نمی کنند.»

در این نوشته قرار است در مورد ویژگی های نوجوانی دختران بگوییم و راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و سالم با یک دختر نوجوان را مطرح کنیم.

* اصلی ترین ویژگی های دوره نوجوانی

برای اینکه وارد جهان نوجوانتان شوید، قبل از هر چیز باید این جهان را بشناسید.

۱- تغییرات جسمی

شاید اولین تغییری که در دختر نوجوانتان ببینید، تغییرات جسمی است که در اثر تغییر و تحولات هورمونی در بدن او رخ می دهد. دخترتان ظاهری زنانه پیدا می کند اما رفتارهایش گاهی هنوز کودکانه است. شاید یکی از بزرگترین وظایف مادرانه شما آگاهی دادن و صحبت کردن با دخترتان در مورد تغییرات جسمی او باشد.

۲- تغییرات شناختی

هوش نوجوان در این دوره حالت انتزاعی دارد. می تواند قواعد و قضایای منطقی را درک کندو قدرت استدلال کردن دارد. بنابراین گاهی ممکن است با شما بحث کند و شما و افکار و عقایدتان را به چالش بکشد. حتی در مورد افکار خودش هم شک دارد. دختران دیگ رخواسته های شما را به راحتی نمی پذیرد، بلکه بایدب رایش دلیل بیاورید و استدلال کنید. این همه شک و بحث و تردید برای مقابله و دعوا با شما نیست، بلکه می خواهد همه چیز را از اول و بر اساس استدلال و منطق بازسازی کند.

در ذهن دختران نوجوان چه می گذرد؟ شاید بیشترین جمله ای که از زبان دختران نوجوان شنیده شده، این جمله است: «خانم باور کنید هیچ کس ما رو نمی فهمه. پدر و مادرمون اصلا ما رو درک نمی کنند.»در این نوشته قرار است در مورد ویژگی های نوجوانی دختران بگوییم و راهکارهایی برای برقراری ارتباط درست و سالم با یک دختر نوجوان را مطرح کنیم.

۳- جستجوی هویت

یکی از ویژگی های نوجوانی به دنبال هویت گشتن و رسیدن به پاسخ سوال «من کیستم؟» است. او به دنبال کسب شناخت از خودش در همه ابعاد زندگی است. تلاش می کند به یک من مستقل دست یابد. خلاصه کلام اینکه می خواهد خودش را تعریف کند.

۴- خودمرکزیت

اکثر نوجوانان در دوران بلوغ تصور می کنند زیر ذره بین دیگران مخصوصا همسن و سال های خودشان هستند و به همین دلیل وقت زیادی را صرف تفکر در مورد خصوصیات ظاهری خود می کنند و زمان زیادی را روبروی آینه می گذرانند. دختران فکر می کند هنگام رفتن به مهمانی همه به او نگاه می کنند و اگر یک لکه کوچک روی لباسش باشد همه متوجه خواهند شد!

۵- تصور آسیب ناپذیری خود

نوجوانان در این سن فکر می کنند اتفاقات بد فقط برای دیگران می افتد و فقط دیگران آسیب می بینند. آنها به اندازه کافی عاقل هستند و به خوبی می توانند از مشکلات بگریزند. البته این افکار چیزی نیست جز یک توهم مخصوص دوران نوجوانی. این توهم می تواند پایه خطرات و انحرافات بسیاری در دختر نوجوان شما باشد. مثلا «اگر سوار ماشین یک غریبه هم باشم برای من هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. من می دوم چطوری باید رفتار کنم.»

۶- همسالان، پادشاهان ذهنی

در این سنین دوستان و همسالان برای فرد اهمیت زیادی پیدا می کنند و برای پذیرفته شدن و تعلق داشتن به همسالان خود، همنوایی و شبیه شدن با آنها را انتخاب می کنند، به طوری که بودن در میان همسالان و تشابه با آنان به یک نیاز اساسی در دوران نوجوانی تبدیل می شود. نگران نباشید! بودن در گروه همسالان و اهمیت و نفوذ همسالان برای دختر شما یک ویژگی طبیعی دوران نوجوانی است. نوجوان با بودن در گروه همسالانش، احساس استقلال را خواهد آموخت.

۷- کاهش علاقه به درس

معمولا اکثر نوجوانان با افت تحصیلی روبرو می شوند. یکی از اصلی ترین دلایل این افت تحصیلی ورود فعالیت ها و موقعیت های جدید به زندگی است. باید در کنار او باشید. به او کمک کنید تا استعداد و علائق تحصیلی و توانایی های خود را بشناسد.

چند توصیه برای تعامل با دختران نوجوان:

* این اشتباهات را انجام ندهید:

۱- تحقیر و مقایسه ممنوع

حواستان باشد بزرگترین اشتباهی که دخترتان را از شما دور می کند، تحقیر کردن او در جمع و حتی در خلوت است. او را به خاطر نقطه ضعف هایش تحقیر نکنید و موفقیت های دیگران و شکست هایش را بر سرش نکوبید. دختران را همانطور که هست بپذیرید و از او به تناسب استعدادها و توانایی هایش انتظار داشته باشید.

دختران نوجوان,یک دختر نوجوان,ویژگی های نوجوانی - www.campfa.ir

مطمئن باشید او نیز استعدادها و توانایی های خودش را دارد. در پیدا کردن استعدادهایش و رفع نقاط ضعفش به او کمک کنید.

۲- دائما نگران دختران نباشید

گاهی والدین آنقدر نگران دختر نوجوانشان هستند که او را شدیدا محدود می کنند و تحت کنترل خود قرار می دهند اما متاسفانه دختران، در اکثر موارد، در برابر فشار والدین به دروغگویی رو می آورند و در مورد فعالیت ها و دوستانشان به والدین دروغ می گویند. بنابراین به جای محدودیت بیش از حد سعی کنید مهارت روبرو شدن با خطرات را به دخترتان بیاموزید، به او یاد دهید چگونه تنها به کلاس زبان برود، در برابر شماره های ناشناسی که به او زنگ می زنند یا برایش پیامک می فرستند چه واکنشی بهتر است داشته باشد.

۳- تمام کارها را شما انجام ندهید

به او مسئولیت هایی را واگذار کنید. نباید همه کارهایش را شما انجام دهید. اینکه اجازه نمی دهید دست به سیاه و سفید بزند، همه کارهای خانه و حتی کارهای شخصی او را انجام می دهید، شما را تبدیل به یک مادر خوب نمی کند، بلکه باعث می شود دخترتان به یک فرد مسئولیت گریز تبدیل شود. به او وظایفی را محول کنید و اجازه دهید مسئولیت کار و عواقب خوب و بدش کاملا به عهده خودش باشد.

* اصل هایی که باید رعایت کنید:

۱- ایجاد محیط امن در خانه

اولین و مهمترین پایگاه و تکیه گاه برای دختر نوجوانتان باید خانه ای باشد که در آن زندگی می کند. سعی کنید محیط خانه را آرام نگاه دارید. محیط پرتنش و پر از دعوای خانوادگی او را از خانه و والدین فراری خواهد داد.

۲- اجازه دهید شما را راهنمایی کند

با او صحبت کنید. از او مشورت بخواهید. زمانی که اظهارنظر می کند، مکث توأم با تفکر داشته باشید تا به باارزش بودن زمینه های ذهنی خودش فکر کند. حتی از او راهنمایی بخواهید. مسائلی را مطرح کنید و طوری نشان دهید که شما مشتاقانه منتظر راهنمایی ها و ایده های خلاقانه او هستید.

۳- افزایش آگاهی و مطالعه در مورد نوجوانی و انتقال اطلاعات به فرزند

در رابطه با مراحل رشد انسان و تغییرات هر مرحله به ویژه نوجوانی تا آنجا که می توانید اطلاعات کسب کنید. هر قدر دانش شما بیشتر باشد، کمتر در رویارویی با مسائل غافلگیر و مستاصل خواهید شد. علاوه بر این با فرزندانتان نیز در مورد ویژگی های سن نوجوانی صحبت کنید.

مثلا وقتی دختر نوجوانتان بداند همه دخترهای هم سن و سالش نگران ظاهر و قیافه خودشان هستند و این یک ویژگی وابسته به سن است بیشتر احساس آرامش خواهد کرد. می توانید در این مورد حتی از خاطرات خودتان هم با او حرف بزنید و به او بگویید شما هم در نوجوانی نگران جوش های صورتتان بوده اید و فکر می کردید همیشگی خواهند بود و اینکه این موضوع در آن زمان چقدر ذهنتان را به خود مشغول کرده بود اما حالا اثری از آنها نمانده است.

۴- موضع خود را مشخص کنید

گاهی خیلی از مشکلات بین شما و او به این خاطر اتفاق می افتد که به روشنی و وضوح با او صحبت نمی کنید. بهتر است خواسته هایتان را در مورد رابطه با دوستان و همکلاسی ها، زمان برگشتن به خانه، شرکت در مهمانی ها و استفاده از اینترنت، موبایل و … مشخص کنید و به روشنی با ذکر دلایل منطقی قوانین و انتظارات خود را توضیح دهید.

۵- تصمیم گیری را به او یاد بدهید

مهارتی مهم که دختران نوجوان باید یاد بگیرند «تصمیم گیری» است. دختران را در تصمیمات خانواده شریک کنید. مثلا در انتخاب پرده و دکوراسیون خانه نظر او را بپرسید. او را در موقعیت هایی قرار دهید که تصمیم گیرنده نهایی خودش باشد. یادگیری مهارت تصمیم گیری در دوران نوجوانی به او کمک می کند در تصمیم های مهم زندگی به درستی عمل کند و همه جوانب یک امر را بسنجد.

۶- به خلوت او احترام بگذارید

دختر نوجوان شما دوست دارد بیشتر وقتش را در اتاقش تنها باشد، موسیقی گوش دهد و شعر بخواند یا حتی برای درس خواندن تنها در اتاقش بنشیند و در اتاقش را ببندد. دوست دارد یک حریم خصوصی داشته باشد. وقتی در اتاقش را می بندد، اتاقش را قلمرو سلطنت خود فرض می کند. دوست دارد هر طور خودش دوست دارد درآنجا پادشاهی کند. به خواسته او، تا حدی که قوانین خانه تان اجازه می دهد، احترام بگذارید و هرگز سرزده و بدون اینکه در بزنید به اتاقش وارد نشوید مگر اینکه یک دلیل منطقی و مهم داشته باشید.

۷- به او اعتماد کنید

دخترتان تا زمانی که باور نکند به او اعتماد دارید به شما اعتماد نخواهد کرد و تلاشتان بی فایده خواهد بود. اعتماد یک پل دوطرفه است، بنابراین به او اعتماد کنید و این را با رفتارتان به او نشان دهید و به او بیاموزید ما در برابر اعتمادی که به هم داریم، مسئول هستیم. البته فراموش نکنید اعتماد باید آگاهانه و هوشیارانه باشد، بهتر است این اعتماد را از سال های آغازین نوجوانی شروع کنید.

۸- تحسین و انتقاد درست

وقتی کار یا مسئولیتی را به خوبی انجام می دهد از او تشکر کنید و به خاطر کار خوب تحسینش کنید. منطقی و درست از او تعریف و تمجید کنید، به کار خوبی که انجام داده است، اشاره کنید. این اصل را هنگام انتقاد کردن از او هم رعایت کنید و به کار اشتباهی که انجام داده است اشاره کنید و کل وجود او را به خاطر کار اشتباهی که انجام داده، زیر سوال نبرید.

منبع:سپیده دانایی