عکسهاي جالب و ديدني
در این جشن که روز دوشنبه پس از عید پاک برگزار میشود، پسران جوان و نوجوان در نقاطی از شهر “لفیف” کمین میکنند و با عبور رهگذران و بالاخص دختران جوان و نوجوان ، با آب به آنها حمله میکنند!این مراسم در چند شهر دیگر کشور اوکراین نیز در این روز برگزار میشود ، تاکنون شکایاتی در زمینه آزار و اذیت در هنگام برگزاری جشن و همچنین سرماخوردگی دخترانی که خیس شدهاند به پلیس رسیده است، اما چون تعداد این موارد معدود بوده است ، پلیس با برگزارکنندگان این جشن برخورد نمیکند.
پرت شدن دختری در راه پله به خاطر جوگیر شدن بیش از حد (تصویر متحرک)
عکس های زیر چند نمونه از شگفت انگیز ترین عکس هایی هستند که در این هفته در توئیتر به اشتراک گذاشته شده بودند. جالب است بدانید که این عکس ها از میان ۳۵,۰۷۳,۵۴۳ عکس انتخاب شده اند
نمایی از حومه ی یکی از شهرهای انگلیس در یک روز آفتابی
آماندا تاد یک نوجوان کانادایی است که داستان خودکشی خود را نوشته است.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ “ژانگ هونگ مینگ” مرد گوریل نمای چینی به یک بیماری بسیار نادر دچار شده است که در اثر آن اکثر مناطق پشت،سینه و گردن او پر از مو شده است که باعث شده اطرافیان به او لقب “گوریل نما” بدهند.
او وضعیت مالی مناسبی ندارد و به همین دلیل یک پزشک خیر چینی به این مرد فقیر قول درمان رایگان داده است.
دانشمندان دانشگاه «دورهام» دریافتهاند که جنین در رحم نه تنها سکسکه کرده، خود را کشیده و آب دهان خود را قورت میدهد، بلکه خمیازه هم میکشد. به نظر این محققان که به بررسی اسکنهای چهار بعدی از ۱۵ جنین سالم پرداخته بودند، خمیازه کشیدن نیز یکی از فرایندهای رشد بوده و میتواند به پزشکان راه جدیدی برای بررسی سلامت کودک ارائه دهد.
در حالی که برخی از دانشمندان پیش از این از این عمل جنین در رحم خبر داده بودند، برخی دیگر این موضوع را رد کرده و آن را تنها یکی از رفتارهای کودک در حال شکل گیری و باز و بسته کردن دهان خوانده بودند.
اما محققان انگلیسی در پژوهش خود که در مجله PLOS ONE منتشر شده، به قطعیت اظهار کردهاند که توانستهاند عمل خمیازه را از باز و بسته کردن عادی دهان بر مبنای زمان باز بودن آن، کاملا تشخیص دهند.
پژوهشگران این کار را با استفاده از فیلم چهار بعدی برای بررسی تمام زمانهایی که جنین دهان خود را باز میکند، انجام دادند.
به گفته محققان، عملکرد و اهمیت خمیازه در جنین هنوز ناشناخته بوده اما این یافتهها نشان داده که شاید این عمل با رشد نوزاد ارتباط داشته و میتواند نشانگر سلامت جنین باشد. آنها همچنین اظهار کردند که بر خلاف انسان بالغ، جنین به شکل مسری یا در اثر خوابآلودگی خمیازه نکشیده، بلکه تناوب آن در رحم ممکن است با بلوغ مغز در اوایل بارداری مرتبط باشد.
این پژوهش بر روی هشت جنین پسر و هفت جنین دختر از ۲۴ تا ۳۶ هفتگی بارداری انجام شد. محققان دریافتند که خمیازه کشیدن از ۲۸ هفتگی کاهش یافته و هیچ تفاوت چشمگیری در تعداد خمیازه میان دختر و پسر وجود ندارد. /
میهمان خانه رنگین تاج و اسپای مالدیو یک مهمان خانه پنج ستاره در میان گیاهان گرمسیری و آبهای آبی و درخشان است.این مهمانخانه در میان بزرگترین حوضچه منطقه واقع شده که ساحل آن مسحون کننده و بسیار زیباست و سرویس کاملی برای آرامش بخشی میهمانان خود دارد.
این استراحت گاه با جادوی زیبایی های منطقه و طبیعت فوق العاده ی آن احاطه شده و خدماتی شیک و اشرافی به مشتریان خود ارائه می دهد، جیوا گراند اسپا، نوعی اسپا (ماساژ) هندی است که طبق چندین متد درمانی انجام می شود.
غذا و نوشیدنی عالی، ورزش های آبی و سرگرمی های متنوع تمام نیازهای مشتریان را به داشتن تعطیلاتی مفرح برآورده می سازد. این استراحت ها تنها ۱۵ دقیقه قایق رانی با قایق پر سرعت از فرودگاه بین المللی مالدیو فاصله دارد و شبانه روزی است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
کارت عروسی یکی از یادگارهای شیرین هر مراسم عروسی است. عروسخانمها و آقادامادها هم سعی میکنند سنگتمام بگذارند و هرکدام با ایده و ابتکاری جدید در این میدان رقابت، برنده شوند. یک نفر کارت عروسیاش را داخل بطری میگذارد و دیگری کلیپ تصویری میسازد و DVD آن را بهعنوان کارت دعوت به دست مهمانان میدهد. اما نوشتههای داخل همه این کارتها مشابه یکدیگر است. همه آنها از عشق میگویند. از عهد و پیمان دو همسفر برای ادامه راه پر پیچ و خم زندگی در کنار همدیگر.
در این مطلب سراغ تعدادی از ستارگان متاهل سینما و تلویزیون رفتیم و از آنها پرسیدیم چه چیزی روی کارت عروسیشان نوشتهاند. در این میان بعضیها هم بودند که اصلا عروسی نگرفته بودند، بعضیها هم ترجیح داده بودند مهمانانشان را شفاهی دعوت کنند و از کارت استفاده نکرده بودند. ما صحبتهای این دوستان را که خالی از لطف هم نبود در بخشی از همین مطلب آوردیم. با ما و این چهرههای خوشبخت همراه باشید.
بهاره رهنما
کارت عروسی ما پروانههای رنگارنگ بود. شعر روی آن را هم خودم گفته بودم: «با بهار پیمان میبندیم به نام عشق برای همیشه»
امیر جعفری
من و همسرم ریما رامین فر ۸سال نامزد بودیم. بنابراین دلیلی نداشت بعد از این همه وقت عروسی بگیریم. در نتیجه کارت عروسی هم نداشتیم. نه من کت و شلوار دامادی پوشیدم و نه ریما لباس عروسی.
فرناز رهنما
کارت عروسی ما یک کارت ساده به شکل قاب بود که من سادگی آن را خیلی دوست داشتم. روی آن هم فقط ساده و صمیمانه نوشته بودیم: «حضور شما موجب خوشحالی ماست.»
رضا داوودنژاد
کارت عروسی ما خیلی متفاوت و خاص بود. روی کارت ما هیچ چیز نوشته نشده بود جز اسمهایمان، رضا داوودنژاد و غزل بدیعی بهاضافه تاریخ عروسی؛ همین و تمام. کارتمان هم شکل یک پازل بود. روز عروسی تیمی بسیج شدند و با همه مهمانها تماس گرفتند و آدرس محل عروسی را به آنها گفتند.
حمیرا ریاضی
کارت عروسی من بسیار ساده بود و روی آن نوشته بودیم: «کاروانی آمد… بارش لبخند…» شعری از سهراب سپهری است.
نیوشا ضیغمی
ما کارت عروسی نداشتیم، بهخاطر اینکه مراسم عروسیمان بسیار کوچک و خانوادگی بود، بنابراین ترجیح دادیم مهمانان عروسی کوچکمان را تلفنی و شفاهی دعوت کنیم و کار به کارت و این چیزها نکشید.
پژمان بازغی
ما کارت عروسی نداشتیم. فکر کردیم ممکن است در چاپخانه آدرس محل عروسی لو برود و به این ترتیب آسایش و امنیت مهمانانمان خدشه دار شود. به همین دلیل بیخیال کارت عروسی شدیم.
مریم امیرجلالی
من ۲۹ بهمن سال ۴۹ روز عیدغدیر ازدواج کردم. آن زمان عروسیها خیلی ساده بود. مثل الان نبود که هزارتا چشم و هم چشمی و تجملات باشد. من سفره عقدم را خودم چیدم. سفره عقد خودم که سهل است حتی سفره عقد دخترم را هم که سالها بعد بود (سال ۷۳) خودم چیدم. کارت عروسی هم نداشتم. همه مهمانها را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم. عروسی ساده و کوچکی بود. اصلا کارت عروسی هم مثل الان از واجبات عروسی نبود.
حدیث فولادوند
چون مهمانان عروسی ما بسیار محدود بودند تصمیم گرفتیم کارت عروسی نداشته باشیم. ما مهمانانمان را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم.
کمند امیرسلیمانی
عروسی ما کارت نداشت. کلا چندتا از رسومات مرسوم عروسی بود که من به آنها اعتقاد و علاقهای نداشتم. یکی هم همین کارت عروسی بود. یکی دیگر هم تزئین و گل زدن ماشین عروس بود که از هر دو پرهیز کردم. من به اینها و چندتا چیز دیگر اعتقادی نداشتم و استفاده هم نکردم. ما مهمانان عروسیمان را تلفنی یا حضوری دعوت کردیم.
ویشکا آسایش
من عروسی نگرفتم که کارت عروسی داشته باشم. آن زمان با مراسم عروسی و همه این تجملات بیمورد آن مثل کارت و … مخالف بودم. البته الان هم هنوز با بریز و بپاش بیمورد و تجملات مخالف هستم. من فقط عروسیهای ساده و صمیمانه را دوست دارم.
مائده طهماسبی
ما جزو آن افرادی هستیم که نه عروسی گرفتیم و نه کارت عروسی داشتیم. آن زمان که ما ازدواج کردیم جوانها خیلی آرمانگرا بودند، ما هم جزو آن نسل آرمانگرایی بودیم که سعی میکردیم همه چیز زندگیمان در نهایت سادگی باشد و اصلا چیزهایی مثل عروسی را تجملات میدانستیم که باید از آنها پرهیز کرد، اما جالب است نسل بعد از ما هر روز بیشتر از روز قبل درگیر همین تجملات شدند.
شبنم قلیخانی
من از بچگی مثل خیلی از دختربچهها عاشق مراسم عروسی بودم. البته عروسی خودم خیلی ساده و به دور از تجملات بود. کارت عروسیمان را همسرم طراحی کرد و روی آن شعری از فریدون مشیری را نوشتیم:
« تنها نگاه بود و تبسم میان ما تنها نگاه بود و تبسم. گاهی که سینههایمان چون کوره میگداخت دست تو بود و دست من – این دوستان پاک- که از شوق سر به دامن هم میگذاشتند وزین پل بزرگ – پیوند دستها- دلهای ما هم به خلوت هم راه داشتند.» و البته در پایان نوشتیم:
«خواهشمندیم از آوردن هرگونه دوربین خودداری کنید.»
شیلا خداداد
ما روی کارت عروسی مان جمله خیلی سادهای نوشته بودیم. کارت با «در پرتو مهر یزدان پاک» شروع میشد و در ادامه بود: «در انتظاریم/ با گل وجود خود، محفل آرای سرور ما باشید… شیلا و فرزین». من این متن را از بین چند متنی که دیده بودم انتخاب کردم.
رزیتا غفاری
ما روی کارتمان نوشته بودیم: «دستهای منتظرمان سرانجام با عشقی به پاکی آب و با ایمانی به تزاید خاک خوشبختی را میسازد، عزم آن داریم که در خانه کوچکمان نگهش داریم.»
زیبا بروفه
کارت ما یک نقاشی کارتونی بود که خودمان کشیده بودیم. متاسفانه جمله روی آن را یادم نیست. بههرحال نزدیک ۱۷ سال از ازدواج ما گذشته است، اما خودمان خیلی کارتمان را دوست داشتیم؛ فکر میکنم مهمانان هم خوششان آمد.
شقایق دهقان
ما کارت عروسی داشتیم اما هیچ چیز خاص و ویژهای روی آن ننوشتیم. همان جملات مرسوم و عادی که تشریف بیاورید و ما را خوشحال کنید و… . شاید باورتان نشود اما نه تنها یادم نمیآید روی کارتمان چه نوشته بودیم، حتی یادم نمیآید عروسیمان چه روزی بود! میدانم شهریور بود اما یادم نیست چندم شهریور بود. برای اینکه این چیزها از همان اول اصلا برای من و محراب اهمیت نداشت.
سپند امیرسلیمانی
کارت عروسی ما آن چیزی که به معنای متعارفش در ذهنتان میآید، نبود. ما یک کارت ویژه و متفاوت طراحی کردیم. کارت ما یک تخته شاستی مستطیلی شکل بود که دوتا عکس روی آن چسبانده بودیم. عکسهای دو نفرهای از من و همسرم. هر دو عکس هم فانتزی و شیطنتآمیز بودند. عکس بالایی که تاریخ قبل از ازدواجمان را داشت همسرم آرام نشسته بود و من شاد و خندان، شیطنت میکردم. عکس پایینی که تاریخ بعد از ازدواجمان خورده بود من آرام و مظلوم نشسته بودم و همسرم خندان و شاد، شیطنت میکرد. در کنار این عکسها ۵ بیت شعر هم بود که مضمون آن این بود که در مراسم ما شرکت کنید اما برای هر نفر از مهمانان یک بیت شعر ویژه آن مهمان هم گفته بودیم. یعنی همه ابیات جز بیت چهارم که برای هر نفر متفاوت و مناسب با آن آدم بود، مثل هم بودند. من یک شب تا صبح بیدار نشستم و این شعرها را مخصوص هر نفر نوشتم. برای پیرها مناسب سن و احترامشان و برای جوانها هم مناسب حال و هوای جوانی شعر گفتیم. بیت آخر هم این بود که :
چند ساعت بیا پیش ما بشین/ جون مادرت بیخیال دوربین