بایگانی برچسب ها: عکس جدید گلشیفته
واقعا چرا به چنین درد و بی اخلاقی گرفتار شدهایم؟ برادر مسلمانی که از قتل و کشته شدن گلشیفته فراهانی حتا در حد شایعه اینقدر لذت میبرد و فکر میکند که خداوند عاقبت کار گلشیفته فراهانی را اینچنین میدهد و… آیا بویی از اخلاق برده است؟
آری، گلشیفته فراهانی تبدیل به یک واژه محبوب و اصطلاحا برند برای کاربران ایرانی در اینترنت شده است که انگار قرار است هرکجا با این واژه روبرو شدند کلیک کرده و به قول معروف ببینند دنیا دست کیست؟ آیا گلشیفته عکس جدیدی انداخته است یا فیلم جدیدی بازی کرده یا… اما به راستی هر کجا نامی از گلشیفته فراهانی بود باید آن را بخوانیم و هر خبر کوچکی را به این فرد ربط داده تا بازدید بالا داشته باشیم؟
البته سر صحبت تنها با مخاطبان و خوانندگان محترم نیست، بلکه حرف اصلی پوچی و بیاخلاقیهایی است که دامنگیر همه شده است. از تولیدکنندگان محتوا تا مصرفکنندگان و مخاطبان آن.
این روزها اگر به بسیاری از سایتهای اینترنتی ایرانی که وظیفه خبررسانی و تولید محتوا در فضای مجازی را بر عهده دارند و به عنوان یک سایت خبری فعالیت میکنند سری بزنیم، این احساس به انسان دست میدهد که آن طرف کسانی که پشت میز تولید و خبررسانی نشستهاند، کودکان کم سن و سالی هستند که از روی غریزه و هوس هر مطلبی را که به دستشان برسد (و شاید گاهی به ذهنشان) منتشر میکنند.
این قبیل افراد هیچ ابایی از توهین و افترا ندارند و به راحتی در هر مورد و مسئلهای اظهار نظر میکنند و از آنجا که توان رقابت سالم با افراد آگاه و باسواد را ندارند، دست به دامن هر چیزی میشوند تا دیده شوند و همچنین بازدید بالا داشته باشند.
آخرین شاهکار از چنین ماجراهایی را دیروز با انتشار اخباری مبنی بر قتل گلشیفته فراهانی شاهد بودیم، خبری که منتشر کننده آنها حتا به ایجاد شایعه قتل او رضایت نداده بود و با انتشار یک عکس عجیب تلویزیونی از یک مراسم ختم در کلیسا، گلشیفته فراهانی را در تابوت هم کرده و مراسمی درخور برایش فراهم آورده بود. دست آخر با ادبیاتی سخیف متعلق به برخی روزنامهها نتیجه گیری اخلاقی هم نموده بودند که این عاقبت کسی است که آبروی زن ایرانی را در دنیا برده است!
ماجرا به اینجا هم ختم نمیشود، چرا که بسیاری از سایتهای خبری دیگر بی هیچ ابایی این مطلب را منتشر کردند و فقط در ابتدای آن نوشتند که شایعه قتل گلشیفته فراهانی…. تا شاید عذاب وجدان کمتری داشته باشند و از آن طرف یک مطلب پر بازدید را هم از دست ندهند. واقعا چرا به چنین درد و بی اخلاقی گرفتار شدهایم؟ آقا یا به قول خودشان برادر مسلمانی که از قتل و کشته شدن گلشیفته فراهانی حتا در حد شایعه اینقدر لذت میبرد و فکر میکند که خداوند عاقبت کار گلشیفته فراهانی را اینچنین میدهد تا همه بدانند اگر پایبند به اخلاقیات این برادران مسلمان نباشند، عقوبتی سخت در انتظار آنهاست؛ آیا بویی از اخلاق برده است؟ هیچ فکر کردهایم که خانواده گلشیفته فراهانی حتا یک لحظه با شنیدن چنین خبری چه حالی میشوند؟
پرسش اصلی اینجاست که برای رسیدن به آنچه میخواهیم این اجازه را داریم که دست به هر کاری بزنیم؟ شایعه قتل گلشیفته فراهانی کمکی به مسلمان شدن مردم میکند؟ دختران وهنرپیشههای ما میآموزند که مثل گلشیفته نشوند؟ یا اینکه فقط بدبینی و بداخلاقی را با این مطالب سخیف گسترش میدهیم؟ اگر با یک شایعه اینقدر شاد میشویم و تنها منتظر یک اسم از گلشیفته فراهانی هستیم که روی آن خبر کلیک کنیم، پس بنویسیم گلشیفته فراهانی مرد، گلشیفته فراهانی به قتل رسید، گلشیفته فراهانی و…
متاسفانه این بی اخلاقیها از بالاترین سطوح به بی اهمیت ترین کارهای ما راه پیدا کرده است. زمانی که رئیس جمهور یک کشور پایبند به قانون نباشد، چه انتظاری میتوان داشت که رانندههای تاکسی هر کدام برای خود نرخی تعیین نکنند، فروشنده اجناس را احتکار نکنند، نویسندگان دروغ ننویسند و..
وقتی رئیس جمهور محترم کشور برای ماندن در راس قدرت، خلاف آنچه که باید باشد، خلاف آنچه که قول داده و سوگند خورده است، به ستاد انتخابات میرود و برای خود جانشین معرفی میکند و بهانه قانونی آن را هم میگذارد سر اینکه آن روز خاص را مرخصی بوده است و در قامت یک فرد و نه رئیس جمهور با فرد مورد نظر برای ثبتنام در انتخابات رفته است! این دور زدن قانون نیست؟ مصداق کامل بی اخلاقیهایی که انگار همه سطوح جامعه رسوخ کرده است.
هفتهای چند بار آقای سلحشور باید برای جامعه فساد در سینما را یادآوری کنند و هر بار به یک فرد جدید پیله کنند؟ آقای رهگذر به شجریان و نادر ابراهیم و سیمین دانشور و… ناسزا بگویند، آن همه جنجال درباره عسل بدیعی از کجا آمد؟ چرا رئیس نمایشگاه کتاب، نمایشگاه پر ایراد امسال را بهترین و پاکترین نمایشگاه میخواند؟
نمونههای فراوان دیگری هست که میتوان به عنوان مصداقهای کامل بی اخلاقی و رواج آن توسط مسئولین و صاحب رسانه در جامعه نام برد و درباره آن بحث کرد. ای کاش کمی خویشتن دار باشیم و هر مطلبی را نخوانیم، هر حرفی را منتشر نکنیم و برای کسانی که مخالف آنها هستیم فحش و ناسزا ننویسیم. فرهنگ این جامعه در فضایی که تنها متهم میکند و دروغ به یکی از شاخصههای اصلی آن بدل شده است، تنها رو به انحطاط و مرگ ارزشها حرکت میکند و اگر خودمان هم در کوچکترین مسائل از این بیاخلاقیها جلوگیری نکنیم، چیزی از این فرهنگ باقی نمیماند. ای کاش اگر از گلشیفته فراهانی و امثالهم حتا بیزاریم، آن را دستاویزی برای دیده شدن قرار ندهیم. دروغ و بیاخلاقی کمتر از برهنه شدن نیست.
منبع : سیمرغ