امام علي(ع):هر كه نگاه خود را از حرام باز دارد دلش آرام خواهد شد.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
خانه » آرشیو برچسب: توصیه

بایگانی برچسب ها: توصیه

توصیه نیوشا ضیغمی برای مراقبت از پوست !

 www.campfa.ir zeyghami

نیوشا ضیغمی این روزها فیلم “یکی برای همه” را روی پرده دارد. به سراغ او رفتیم اما نه به خاطر بازی در این فیلم. چون این بازیگر در زمینه اقتصاد فعال تر عمل کرده و با همراهی همسرش به تجارت نقره مشغول است.

این بازیگر از ۱۷ سالگی با فروش ماشین اهدایی پدرش تجارت را تجربه کرد و حالا با فعالیت در چند حوزه اقتصادی درآمدی به نظر بیشتر از دستمزدهای بازیگری اش دارد. ضیغمی در گفتگو با “مجله مهر” از دغدغه های اقتصادی و سینمایی اش می گوید.

فعالیت اقتصادیتان از چه زمانی شروع شد؟
من خیلی پیش از اینکه ازدواج کنم شروع کردم به کار اقتصادی. دقیقاً ۱۷ سالم بود. پدرم برایم یک پراید خریده بود. همان موقع با خودم فکر کردم خب ماشین که بعد از یک مدتی از بین می رود بهتر است خانه بخرم. با پدرم ماشین را فروختیم، من پولش را بانک مسکن گذاشتم یک سال بعد وام را گرفتم و با آن خانه خریدم. پدرم باورش نمی شد که دختری به این سن و سال این کار را بکند. بعد در همان دوران دانشجویی شروع کردم به کارهای اقتصادی.

بعد هم که وارد کار زیبایی شدید.
راستش من مراجع یک سالن زیبایی بودم تا اینکه خانم دکتری که آنجا کار می کرد پیشنهاد داد سرمایه از من و کار از او تا باهم این کار را شروع کنیم خب من اصلاً ذهنیتی در مورد اینکار نداشتم اما چون ریسک را دوست دارم شروع کردم و کم کم به اصول کار هم وارد شدم. اما بعد به مشکل اساسی خوردیم و من دیگر با این خانم دکتر متقلب کار نمی کنم. یکسال اول همکاری ما خوب بود تا اینکه متوجه شدم این خانم دکتر کارهای خلاف قانون را انجام می دهد. مثلا موادی را به مشتری می گفت آلمانی است اما به جای آن چینی استفاده می کرد. یا اینکه ما پول مواد را می دادیم که آن مواد ناخالصی داشت و حتی می توانست به پوست فرد آسیب برساند. به همین دلیل بعد از تذکرات مداوم هیچ تغییری انجام نشد و من تصمیم گرفتم ادامه کار را با این خانم متوقف کنم و به صورت مستقل ادامه دهم که این را هم اعلام کردم. اما همچنان این خانم دکتر درصدد است نشان دهد همکاری ما باهم ادامه دارد. می دانید چیزی که من را ناراحت کرد کاری بود که در عین بی اخلاقی این خانم انجام می داد.

من سعی می کنم به مردم احترام بگذارم و بسیار نسبت به رفتارهایی که دارم به مردم متعهدم. به هرحال من برای افرادی به عنوان یک بازیگر الگو هستم. بنابراین فکر می کنم که کمک می کند به اینکه موفق عمل کنم چون اگر اینطور نبود در تمام دنیا از چهره بازیگران برای تبلیغات تجاری استفاده نمی کردند. اسم من هم به عنوان کسی که بازیگر است به بالارفتن موفقیت اقتصادی کمک می کند. مثلا در فلان کشور عکس جورج کلونی را برای تبلیغ ساعت استفاده می کنند و اثر چهره بازیگران در فروش و موفقیت تبلیغاتی ثابت شده است که یک کمپانی بزرگ پول کلانی به یک بازیگر می دهد تا برای او تبلیغ کند و حالا ما در چارچوب بین المللی هیچیم ولی این دیگر مسئله ای شخصی است که من بازیگر برای کاری که برای خودم است از اسمم استفاده کنم.

 

نیوشا ضیغمی و همسرش , عکس نیوشا ضیغمی , سلفی نیوشا ضیغمی

عکس نیوشا ضیغمی و حیوان خانگی اش

نیوشا ضیغمی و همسرش , عکس نیوشا ضیغمی , سلفی نیوشا ضیغمی

وقتی مهمان نذری اربعین دوست خوبم هستم

آرزومند سلامتی و قبول آرزوهایتان در درگاه خداوند

 

کاری که شما در سالن خود انجام می دهید به چه صورت است؟ مگر این نوع فعالیت ها نباید در مکان ها پزشکی باشد؟
دقیقا این کارها باید زیر نظر پرشک باشد، بله ماهم در سالن خود از یک کادر پزشکی و مطلع استفاده می کنیم اما کسانی که به ما مراجعه می کنند بیمار نیستند اگر بیمار بودند باید به مراکز درمانی می رفتند. مراجعه کننده ما کسی است که به پوست خود اهمیت می دهد و سلامت پوستش برایش مهم است. مراجعه می کند برای نگهداری بهتر پوست، مو و بدن اینها همه شامل کاری است که ما انجام می دهیم.

این سالن عروس هایی که به اسم شماست با این کاری که شما می کنید چه فرقی دارد؟
چند آرایشگاه در تهران هستند که با اسم من کار می کنند که از نوبرانه هایی است که وجود دارد. چند وقت پیش خانمی به ما مراجعه کرد و گفت خانم ضیغمی من عروس آرایشگاه شما بودم با تعجب گفتم عروس سالن من؟ گفت بله. گفتم من اصلاً سالن آرایشی ندارم گفت به من گفتند که این سالن مال شماست. من سالن آرایشی و عروس یا شبیه این را ندارم و تا امروز هم برنامه ای برای داشتن این سالن ها ندارم.

در مورد سلامت پوست از تجربیات خودتان در این سالن ها بگویید. خیلی ها دوست دارند بدانند برای داشتن پوستی سالم و خوب چه باید بکنند؟
چیزی که به پوست آسیب می زند عدم نگهداری است. پوست بدن را آینه ای برای مشکلات درونی بدن است و اگر مثلاً پوست بی دلیل بیمار شود به یقین بدانید که نشان از آن دارد که فرد درونی دچار بیماری شده است .بیماری های کبدی، کلیوی و استرس ها در اینکه پوست دچار تغییر شود تأثیر دارد البته در این بین نگهداری پوست بسیار مهم است آقایان و خانم ها برای داشتن پوست خوب حتما باید قبل از خواب پوست خود را به صورت کامل بشویند. بدترین کار این است که با پوستی که تمیز نیست به رختخواب بروند حتی اگر کرمی روی پوست داشته اند نباید با آن به رختخواب بروند بلکه باید پوست خود را خوب بشویند این چیزی است که به سلامت پوست بسیار کمک می کند و نمی گذارد پوست آسیب ببیند. اینها کمک می کند پوستی با نشاط داشته باشند. تغذیه سالم و خواب خوب و بهداشت پوست سه نکته ای هستند که به نشاط پوست کمک می کنند ببینید کار خیلی پیچیده ای نیست بعضی افراد هر روز غذای حاضری می خورند خب همین باعث می شود پوست آنها بعد از مدتی دچار آسیب شود.

طب سنتی را برای حفاظت از پوست را قبول دارید؟
بله البته، من چند وقت پیش کتابی خریدم که در مورد داروهای گیاهی و پوست است اسم آن دقیقاً یادم نیست اما در این کتاب کاملاً نوشته بود مثلاً چه گیاهانی با چه دستورالعملی برای پاک کنندگی صورت خوب است. حتی انواع ماسک های صورت را داشت خب این چقدر خوب است که مردم از این چیزها اطلاع داشته باشند و پول خود را صرف نمونه های خارجی نکنند. ضمن اینکه حتی طب سنتی و گیاهی ما بسیاری نکات دارد که بهتر از هر دارویی است بود. مثلاً در این کتاب در مورد پا ک کننده صورت نوشته بود که با گلاب درست می شود در حالیکه گلاب در خانواده ها در چند مورد خاص آن هم برای خوراکی مصرف می شود. پس لزوماً این طور نیست که شما برای داشتن یک پوست خوب یک پول هنگفتی را هزینه کنید و فقط و فقط هم مواد خارجی بخرید. پس هر فردی با هر وضعیت مالی می‌تواند با هزینه ای خیلی اندک از پوست خود مراقبت کند.

خانم ضیغمی چرا برای ادامه فعالیت اقتصادی تان سراغ نقره رفتید؟
راستش بیشتر کار مربوط به نقره را همسرم انجام می دهد و بله سخت‌تر است اما نقره دغدغه هم من و هم همسرم شده است. چون این هنر بسیار در بین ایرانی ها هم ناشناخته است. من تمام تلاشم را می کنم که این هنر شناخته شود حتی چندبار برای اینکه بتوانم در شناساندن این هنر موثر باشم به میراث فرهنگی هم مراجعه کردم و می خواهم در این مورد فیلم مستندی هم بسازم. چون خرجی ندارد یک دوربین است و من.

منظورتان چیست که ایرانی ها نقره را نمی شناسند؟
ما چون آگاهی نداریم به سراغ نقره نمی رویم. مردم قیمت های سرسام آور برای یک سرویس قاشق و چنگال خارجی می دهند اما اگر بگوییم همین قیمت را برای یک سرویس قاشق و چنگال نقره بدهید که یک قلم‌زن ایرانی روی آن زمان گذاشته نمی دهند.

اما این برای اقشار پردرآمد است که قیمت های بالا می دهند اقشار کم درآمد چطور می توانند برای نقره هزینه کنند؟
خب نقره همیشه برای آنها پول است و حتی بعد از مدتی گران تر هم می شود. نقره سومین فلز گران بعد از طلا و پلاتین محسوب می شود. به همین دلیل سخت می شود آن را مردمی کرد. راستش من و همسرم به فکر این موضوع بودیم که جوری هنرهای مربوط به نقره را بین مردم جا بیندازیم. برای اینکه قیمت وسایل نقره را پایین آورد باید اینها را به تولید انبوه رساند و برای اینکه به تولید انبوه برسد نیاز است که کارخانه ای شود. یعنی دستگاه های قالب زنی وارد شود تا نقره مایع از این طرف وارد شود و از آن طرف وسیله مورد نظر بیرون آید. اما آنچه مسلم است این کار نیاز به سرمایه گذاری دولتی دارد و بودجه فردی مثل همسر من هرچقدر هم که دلسوز باشیم نمی رسد تا دستگاه ها را خریداری کنیم. باید از قسمت دولتی برای این کار به ما کمک شود خب اینگونه می توانیم با تولید انبوه قیمت نقره را پایین آوریم.

کار اقتصادی با حرفه بازیگری تان تداخل پیدا نمی کند؟
واقعیت تلخی که متأسفانه وجود دارد این است که ما نتوانستیم در مقابل کانال های ماهواره ای بایستیم. بازیگران به دلیل مشکلات مالی کم کار شده اند و تلویزیون هم پول کافی ندارد در نتیجه آثار خوبی هم در تلویزیون به اندازه کافی تولید نمی شود و همین می شود که با توجه به نداشتن امنیت شغلی در این حرفه خب کار دیگری را باید داشت. خب من نوعی شم و توانایی این را داشتم که در کنار کار بازیگری حرفه اقتصادی داشته باشم اما من به شدت نگران همکاران خودم هستم. چون خیلی از آنها فقط از راه سینما امرار معاش می کنند. هیچ امنیت شغلی که وجود ندارد هیچ حالا شما فکر کنید همه سینما که بازیگر و کارگردان نیست. ببینید چند دستیار صدابردار یا گریم است که آنها از این راه گذران زندگی می کنند.

جالب است که دغدغه های شما شبیه هم نیست و خیلی باهم فرق دارند. مثلاً بعد از بازیگری و داشتن سالن وارد کار تهیه کنندگی شدید. گفته بودید هم خیلی سخت بود چرا؟
من هشت سال کار سینما کردم تا زمانی که وارد مسیر تولید نشدم نفهمیدم کار تولید یعنی چه؟ واقعاً کار سخت و پیچیده ای است یک تهیه کننده را شاید خیلی ها نمی بینند به این دلیل که روی بیلبورد نمی آید من فکر می کنم کار بسیار سختی است.

نقش های زیادی بازی کردید دستمزد خوب به بازیگران دادید یا نه مثلاً بالاتر از دستمزد خودتان؟
آره واقعا بیشتر دست مزدها بالا بود به این دلیل که من به نوعی ارزش می گذارم به هنر همکارانم. من اصلا در قرار دادهایی که بسته می شد دخالت نکردم و به کسی که قراردادها را می بست گفتم خودت ببین ارزش کاری هربازیگر چقدر است و همه هم راضی بودند. البته بعداً از دوستانم سوء استفاده کردم یعنی در کارهای بعدی آنها خیلی خب در کار اول یعنی “پرتقال خونی” ما باید یک کارنامه می ساختیم و دوست داشتم کسانی که در این کار با من همکارند آرامش روانی داشته باشند. اصلاً دوست نداشتم کسی احساس من از بالا نگاه می کتم. می دانم تهیه کنندگی کار سختی است اما دوستش دارم. سینمایی ها اصطلاحی دارند که می گویند هرکس چلوکباب سینما را خورد بد بخت شد حالا حکایت من هم همین است.

بالاترین دستمزدی که دادید به کدام بازیگر بود؟
اگر بگویم خیلی مشخص می شود نمی گویم.

چقدر با بالاترین دستمزدی که خودتان گرفتیید فاصله داشت؟ پایین تر بود؟ بالاتر بود؟
یک مقداری بیشتر. یک مقدار که ۱۰ تا ۲۰ میلیون بیشتر از بالاترین دستمزدی بود که خودم برای بازی گرفتم. البته این را هم بگویم که برای دو کار بعد از “پرتقال خونی” آنقدر دوستان به من لطف داشتند و زیر اعدادشان گرفتند که من شرمنده آنها شدم و نمی دانم چگونه جبران کنم.

خودتان چه رقمی گرفتید؟
وای دستمزد خودم را که اصلاٌ نمی گویم.

چرا رقمی را که گرفته اید نمی گویید؟
می دانید به خاطر سوء تفاهمی که در جامعه ایجاد می شود. ممکن است بازیگری در طول یک سال یک فیلم بازی کند و برای آن یک فیلم ۱۵۰میلیون بگیرد. مردم فکر نمی کنند این بازیگر ممکن است یکسال یا بیشتر بیکار باشد فکر می کنند هر ماه ۱۵۰ میلیون به حساب بازیگر بی دردسر ریخته می شود. در صورتی که اینطور نیست. یا وقتی گفته می شود آتشی به راه می افتد.

دستمزدتان را که نمی گویید از بچه دار شدنتان آن هم با سر و صدای رسانه ای بگویید.
وای این قضیه بچه دار شدن من که خیلی به قول معروف آخرش بود. من دوست دارم مادر باشم، دوست دارم مادر یک بچه باشم اما وقتی ناگهان مادر من با من تماس می گیرد و گریه کنان می گوید تو بچه دار شدنت را از من مخفی کردی و به من نگفتی و این خیلی وحشتناک است بعد به نشریه که تماس می گیری به یک عذر در یک کادر کوچک بسنده می کنند درحالیکه همین شایعه را روی جلد بزرگ زده بودند.

همیشه روی حاشیه ها اینقدر حساسید؟
من همیشه سعی می کنم از حواشی دوری کنم یک زمانی برای این حاشیه ها غصه می خوردم مثلاً در یک باشگاه ورزشی می رفتم یک نفر در مورد بازیگری که فقط یک بار دیده بود شروع می کرد شایعه سازی درحالیکه اصلاً درست نیست. ای بابا شما اصلاً با این خانم بازیگر چقدر معاشرت دارید؟ چقدر می شناسید؟ می پرسم می شناسید این خانم را می گوید نه. واقعا بعضی وقتا اینقدر وارد حریم شخصی می شود که روابط بین افراد نزدیک یک خانواده را دستخوش آسیب قرار می دهد فکر کنید برای همین موضوع، به نظر من رسانه های اینگونه دارند تجارت کثیف می کنند چه کاری بود که رسانه ها با فریماه فرجامی یا ابوالفضل پورعرب کردند چه کمکی به آنها، جامعه بازیگری یا حتی فضای فرهنگی کردند. جالب اینکه این خبرها در روزنامه ها و رسانه های زرد منتشر نشد بلکه رسانه های مطرح ما زرد نویسی کردند.کاش ما واقعا نشریات زرد داشتیم اما نداریم و همه چیز باهم قاطی شده است.

بازیگر سینمای ایران که تجارت نقره می کنید، سالن زیبایی دارید و کار تهیه کنندگی را با تمام سختی که دارد انجام می دهید در نهایت آرزوی خود را در این سه بخشی که کار می کنید برای جامعه بگویید؟
دوست دارم زن ایرانی یا جزئی تر بگویم بازیگران زن ایران الگوی خانواده ها شوند نه فیلم های فارسی وانی چون زن ایرانی، قوی بزگ و ستون خانواده هاست متأسفم که برخی فیلم ها زن ایرانی را به اصطلاح توسری خور نشان می دهند و متأسف تر که هنوز نتوانسته ایم برای سریال های شبکه های ضد ایرانی که مثل مسلسل رو به روی زن ایرانی قرار گرفته اند و هویت آن را خراب می کنند جایگزینی تولید کنیم. امیدوارم کسی بیاید با چوب جادویی فضای فرهنگی ما را سر و سامان دهد.

۲۰ نکته مهم در تصمیم گیری برای ازدواج

20 نکته مهم در تصمیم گیری برای ازدواج - www.campfa.ir

اگر شخص مقابل مورد تأیید شماست، اما به دل شما ننشسته ( یا نسبت به او احساس ناخوشایندی دارید ) پیشنهاد می‌‌شود از انتخاب او صرف نظر کنید.

تصمیم گیری برای ازدواج مرحله سختی است. برای عبور از این مرحله، باید چند نکته مهم و کلیدی را به یاد داشته باشید.
 
۱- تصمیم‌گیری مرحله‌ی به ظاهر آسان و سختی است. آن را جدی بگیرید، احساسی عمل نکنید، اما بیش از اندازه هم وسواس به خرج ندهید، نترسید و توکل کنید.

۲ ـ  اگر ابتدا احساسی تصمیم گیری کنید، چشمانتان به روی حقایق بسته می‌شود و نظرتان به عقل تحمیل می‌گردد، آنگاه مطمئن باشید که تصمیم عاقلانه و درستی نگرفته‌اید؛ پس به زودی منتظر عواقب آن باشید!

۳ – اگر شخصی عفیف، هم فکر و مۆمن باشد و همچنین توانایی اداره زندگی را داشته باشد و شما نسبت به او احساس خوشایندی دارید او را انتخاب کنید.

۴ – این را بدانید که شاید او بتواند حساسیت‌ها و سلیقه‌های اکتسابی‌اش را اصلاح کند، اما هرگز نمی‌تواند رفتار فردی و شخصیت درونی و ذات خود را به زودی تغییر دهد.

۵ – شما باید انس و الفت ایجاد شده میان خود و فرد مقابلتان را ریشه‌یابی کنید تا یقین پیدا کنید که این انس و الفت حاصل سه چیز نباشد: حس ترحم تحریک شده، شباهت ظاهری به یکی از افراد مورد علاقه‌تان، صرف زیبایی ظاهری.

۶ – شرایط و خواسته‌های غیرمنطقی پذیرفته نشود؛ اگر پذیرفته شود، باید به آن عمل گردد.

۷ – بر طبق احکام اسلام، دختر باید نظر پدرش را در انتخابش دخیل کند.

۸ – در دوران خواستگاری و مخصوصاً در تصمیم‌ گیری باید بین شما و شخص مقابل تفاهم باشد و بعد از تصمیم گیری توافق.

۹ – هیچ‌گاه نباید به دنبال تفاهم صدرصد باشیم، تفاهم ۶۰ـ۷۰ درصد برای ازدواج خوب است.

۱۰- هرگز نباید تا قبل از تصمیم نهایی به گونه‌ای رفتار کنید که طرف مقابل گمان کند که او را انتخاب کرده‌اید. شاید در یک تحقیق یا گفتگوی جدید از مسأله‌ای اطّلاع پیدا کنید که مورد قبول شما نباشد.

۱۱- این را بدانید که وقتی قویاً معتقد باشید که تصمیم درستی گرفته‌اید، به همسرتان بیشتر اطمینان می‌کنید و برداشت مثبت‌تری از زندگی خواهید داشت. پس تصمیم را دیر بگیرید ولی در آن تردید نکنید.

۱۲- عاقلانه تصمیم بگیر تا عاشقانه زندگی کنی.

۱۳- علائم تصمیم احساسی: بدانید از زمانی که ایرادهای طرف مقابلتان را در هر صورت برای دیگران توجیه می‌کنید، پس از روی احساس تصمیم گرفته‌اید.

۱۴- اگر ملاک‌های اصلی‌تان در شخص مقابل و خانواده‌اش وجود ندارد و با این حال شما آنها را انتخاب کرده‌اید، بدایند که قطعاً از روی احساس تصمیم گرفته‌اید.

۱۵- اگر شخص مقابل مورد تأیید شماست، اما به دل شما ننشسته ( یا نسبت به او احساس ناخوشایندی دارید ) پیشنهاد می‌‌شود از انتخاب او صرف نظر کنید.

۱۶- لجبازی و واگذاری ممنوع : هرگز از روی لجبازی با والدین و اطرافیان و یا بر عکس به خاطر سپردن به والدین (اطاعت محض از آن‌ها) تصمیم گیری نکنید که پشیمانیش برای شماست.

۱۷- به یاد داشته باشید به خاطر راضی کردن والدین و دیگران، چشم و هم چشمی، ثروت و بالاتر بودن از دوستان و اقوام تصمیم گیری سطحی نکنید. به این فکر کنید که شما می‌خواهید با او زیر یک سقف برای همیشه، بدون تمامی این عوامل بیرونی زندگی کنید.

۱۸- تصمیم‌گیری عجولانه: به خاطر معطل نماندن خواهران بعدی و یا تصور از دست دادن موقعیت ازدواج (مخصوصاً برای دختران با سن بالا) نباید تصمیم‌گیری اجباری و عجولانه کرد.

۱۹ – هرگز فکر نکنید که با انتخاب هر کس، می‌توانید از شرایط نامناسب موجود فرار کنید؛ در این صورت مطمئن باشید که این بار با دست خود، خود را به دام انداخته‌اید.

۲۰ – ازدواج از روی رحمت آری ولی از روی ترحم هرگز. ترحم بعد از ازدواج برای دو طرف توقع ایجاد می‌کند و نمی‌تواند منشاء استحکام و علاقه بشود.
 
 
هشدارهای پیش از ازدواج
در آشنایی های پیش از ازدواج، باید این موارد را به عنوان خطرات یک رابطه در نظر بگیرید :
۱ ) رابطه ای که شما در آن بیشتر عشق می ورزید: در این رابطه شما از احساس طرف مقابل خود مطمئن نیستید اما به عاشق تر شدن خود ادامه می دهید.
۲ ) رابطه ای که در آن به همسر آینده خود به چشم یک الگو یا آموزگار نگاه می کنید: مثل آنکه دانشجویی عاشق استاد خود می شود. این گونه روابط مناسب ازدواج نیستند.
۳ ) رابطه ای که فقط به جذابیت ظاهری و اجتماعی طرف مقابل توجه شود؛ چرا که ما با ویژگی ظاهری و اجتماعی فرد مقابل مان ازدواج نمی کنیم بلکه ویژگی های اخلاقی وی است که مسیر ازدواج را برای ما متداوم می کند.
۴ ) رابطه ای که در آن یکی از دو طرف برای فرار از مشکلاتش تصمیم به ازدواج می گیرد که یا دلیل، مشکلات و فشار خانواده یا فراموشی رابطه گذشته یا به دلیل شباهت یا تضاد با فردی که در رابطه قبلی داشته اند، است.
۵) رابطه ای که در آن می خواهید طرف مقابل تان را نجات دهید، یعنی برای او دلسوزی و به او کمک می کنید.

منبع : tebyan.net

توصیه هایی برای عاشقان ناکام

توصیه هایی برای عاشقان ناکام - www.campfa.ir

وقتی فروپاشی یک رابطه عشقی بروز می کند، زمان زیادی به طور می انجامد تا عاشق ناکام سازگاری نسبی خود را مجدد به دست بیاورد، در این مدت عملکرد فرد در زمینه های متعدد (روانی، اجتماعی و شغلی) مختل می شود و واکنش های غیرانطباقی به وجود می آید. خوب حالا باید ببینیم چطور می توانید با این درد کنار بیایید؟ چطور می توانید یاد بگیرید که به زندگی خود ادامه دهید؟



اگر به تازگی ناکامی در عشق را تجربه کرده باشید، شدت ناراحتی و میزان هیجانات منفی در شما بسیار شدیدتر است و حتی شاید هنوز دچار شوک هستید و پذیرفتن واقعیت برایتان مشکل است و همچنین ممکن است نخواهید که ارتباط قطع شود. راهکارهای زیر می تواند برای شما کمک کننده باشد.

۱- واقعیت پایان ارتباط را بپذیرید

مرحله شوک و انکار بعد از همه قطع رابطه ها حتما پیش می آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته اید، یا پیشایندی است که اتفاق افتاده است. زمانی که فرد اطمینان نداشته باشد به اینکه رابطه پایان یافته یا نه؛ یا طرف مقابل گاه و بیگاه کدهای مثبت از خودش نشان دهد؛ سبب می شود که عشق وارد فاز سوگواری نشود.

وقتی شخص نمی تواند یک رابطه را حتی به صورت ذهنی قطع کند، باید بررسی کند که این رابطه برایش چه معنایی دارد و چه چیز این از دست دادن برایش سخت است. هر رابطه ای تا زمانی ادامه پیدا می کند که کارکردی داشته باشد و نفعی به فرد برساند، وگرنه به شکل اجتناب ناپذیری قطع می شود.

باید از خود پرسید این دلتنگی از کجا می آید؟ این رابطه دارد برای من چکار می کند؟ جمله ای که می توانم بگویم این است که تحلیل، فرشته ویرانگر عشق است. اگر فرد بتواند به اندازه کافی به این حس هعا و رویاها و خیال پردازی هایش بپردازد، این تحلیل کردن می تواند کاملا ترمیم کننده و تسهیل گر باشد و درد فقدان را قابل تحمل کند. اگر بدانیم چرا یک فشار را تحمل می کنیم، این فشار قابل تحمل تر می شود و می توانیم مداخله موثرتری کنیم. به قول بزرگی: «کسی که چرایی برای زندگی دارد، می تواند با هر چگونگی بسازد.»

۲- احساسات منفی خود را بپذیرید و بروز دهید

عاشق ناکام سوگوار است و در وهله اول باید این سوگواری را بپذیرد. اکثر اطرافیان در این شرایط سعی می کنند که حواس عاشق ناکام را پرت کنند و به او اجازه نمی دهند که برای از دست دادن معشوقش سوگواری کند. اما به نظر می رسد چاره ای جز گریستن نیست.

آدم ها یک ظرفیت محدود از انرژی روانی دارند و وقتی کسی می میرد یا از دست می رود، سرمایه گذاری عاطفی که روی او کرده اند باید تا حدی از روی او برداشته شود تا فرد بتواند دوباره روی آدم های جدید سرمایه گذاری کند. اشک های هیجانی سوگ، کارکرد عملی دارند، و به بدن در تسکین استرس و پاک نمودن زهرآگینی هیجانی ناشی از سوگ کمک می کنند.

۳- ذهن تان را خالی کنید

گاهی هم پیش می آید که ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته و اتفاقات پیش آمده پرکار است که انگار ظرف ذهن پر شده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می شود و نمی توان به موضوع دیگری فکر کرد.

بهترین کار در این زمان نوشتن است. یکی از مهمترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می آیدکه خودتان از دیدن آنها شگفت زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق تر از خود می رسید و همین شناخت عمیق باعث می شود که رابطه های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

هیچ کس نمی تواند جای دیگری را به طور کامل پر کند. به همین دلیل پیشنهاد می کنیم بعد از قطع رابطه نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید. بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به وجود می آید که می تواند برایتان سنگین تمام شود

۴- حمایت اجتماعی دریافت کنید

بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوستتان داشته باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی می توانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان که شما را درک می کنند باشید، آنها به شما کمک می کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرامبخش از دوستان بیش از هر چیز می تواند از دردها و آلام شما کم کند. در واقع بیان احساسات و گفت و گو می تواند بسیار کمک کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می تواند بسیاری از استرس ها و فشارها را از بین ببرد. بودن در این شبکه ها به معنی این نیست که به یکی از افراد این جمع وابسته شوید و حمایت عاطفی تان را از یک رابطه جدید دریافت کنید. بلکه باید عضوی از یک گروه باشید. مثل گروه دوستان، گروه خیرین یک موسسه خیریه و….

۵- انرژی تان را تخلیه کنید

اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد. تمام ذهن شما مشغول معشوق از دست رفته است و مدام در وسوسه تماس گرفتن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستانتان قرار دهید، به کارها و فعالیت های مورد علاقه تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگری ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه های شخصی و سفر منحرف کنید، گرچه ممکن است صددرصد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری خواهید کرد. اگر جدایی تان قابل پیش بینی است و از مدتی قبل می دانید که به زودی جدا خواهید شد از قبل برای روزهای بعد از جدایی برنامه بریزید. می دانیم که دل و دماغ این کار را ندارید اما باید خودتان را به این کار مجبور کنید و مرتب مثل یک والد خودتان را چک کنید که طبق این برنامه پیش بروید. در غیر این صورت افسردگی و غم شما را ضعیف خواهد کرد.

۶- برقراری ارتباط جدید را به چند ماه بعد موکول کنید

بهترین توصیه در این شرایط این است که بعد از ناکامی در عشق حداقل تا مدتی (حداقل چند ماه) ارتباط صمیمی برقرار نکنیم و به سمت فرد دیگری نرویم. گذر سال و گذر زمان به ما این اجازه را می دهد تا با شرایط جدید سازگار شویم و عشق قبلی خود را به طور طبیعی فراموش کنیم و انرژی عاطفی از دست رفته خود را بازیابیم تا بتوانیم به فرد دیگری مهر بورزیم.


مهم این است که شخص نباید فردی را جایگزین دیگری کند. هیچ کس نمی تواند جای دیگری را به طور کامل پر کند. به همین دلیل پیشنهاد می کنیم بعد از قطع رابطه نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید. بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به وجود می آید که می تواند برایتان سنگین تمام شود.

بهترین زمان برای این کار حداقل ۶ماه بعد از اتمام رابطه است. البته اگر جدایی شما ناگهانی یا همراه با کشمکش های زیاد اتفاق افتاده باشد و هنوز در شوک آن باشید باید این زمان را حداقل یک سال در نظر بگیرید. اما در مورد نامزدهایی که قبل از جدایی مدتی در طلاق عاطفی و سردی و فاصله به سر برده اند، این زمان می تواند کوتاه تر و در حد همان شش ماه باشد.

۷- از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید

چون اکثر افراد در این مواقع تصمیمات غیرمنطقی می گیرند و مشکلات بزرگتری برای خود درست می کنند، پس بهتر است برای تخلیه هیجانی و مدیریت این مشکل روی کمک یک روانشناس یا مشاور حساب کنید. مراجعه به روانشناس می تواند به تخلیه شما، نظم دادن به ذهن تان و برگرداندن قدرت تفکر منطقی شما کمکم کرده و در عین حال، روش هایی برای بهتر کنار آمدن با شرایط و قوی تر کردن خودتان به شما بیاموزد.