آرشیو ماهانه : ژانویه 2013
ساعت تحویل سال ۹۲
اگر متولد سال مار هستید ماه تولد خود را بخوانید :
فروردین : افعی! او وفادار و قابل اعتماد است؛ اما جذابیتش غیر قابل انکار است.
اردیبهشت : مار پرشور و هیجان! او دمدمی مزاج ترین مارهاست.
خرداد : مار خواب آلود! او تن به هر کاری نمی دهد. باید تکانی به او داد!
تیر : مار فعال! او موجودی بی نظیر و بسیار متعادل است.
مرداد:مار زنگی! قواعد بازی را خیلی خوب بلد است و می داند چگونه از آنها استفاده کند.
شهریور : این مار مودب تر از آن است که بتواند درستکار باشد! مراقب باشید در چنبره اش گرفتار نشوید. زیرا ممکن است مسحور او شوید.
مهر : افعی شهوت انگیز! این همان ماری است که حوا را برای گاز زدن به سیب اغوا کرد!
آبان : مار مصمم! او به اهدافش خواهد رسید؛ اما زیاد جذاب نیست.
آذر : مار اندیشمند! او کمی خیال پرداز و آرمانی؛ اما بسیار هوشیار است.
دی : مار مرموز! او می تواند غیب بین و در احضار ارواح واسطه خوبی باشد.
بهمن : مار ماهی! به شدت خوددار، آرام و متین است.
اسفند : رابطه عاطفی ( زن ) متولدین سال مار
فقط بخون و بخند
یارو میره مهمونی سر سفره یکی از بچه هاش میگه بابا یه لیوان آب میدی ؟
داد میزنه میگه آب تو خونه داریم ، مرغ بخور بدبخت !
.
.
.
قانون اصلی رانندگی در ایـــران :
ببیــــــن اگه تو خری ، من از تو خــــر تــــرم …
.
.
.
داشتن یه دوست خوشتیپ و باحال باعث افتخاره …
خوشحالم که باعث افتخارتونم !
.
www.campfa.ir
.
در پاک بودن فوتبال ما همین بس که:
یکی به یکی میگه کیسه کش ! اونم به اون یکی میگه لنگی !
که هردو مظهر پاکی و نظافت هستن !
.
.
.
واسا دنیا من میخوام پیاده شم …
– همینجا…؟
+ بله لطفا! چند میشه؟
– کجا سوار شدی؟
+ دهه شصت بود !
– برو داداش… صلوات بفرست ، ما از شما پول نمیگیریم !
.
www.campfa.ir
.
پِجَر!! پِجَر!! من اومجَم!!
(پسرشجاع وقتی پدرشو صدا میکرد)
.
سایر جوک ها و استاتوس ها در ادامــه مطلب
.
.
بعضیام هستن که وقتی میرن دستشویی؛ باید سند بذاری درشون بیاری
.
www.campfa.ir
.
داشتم تو خیابون با آرامش راه میرفتم
یهو یادم اومد اعصاب ندارم
.
.
.
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﯾﮏ ﮔﻮﺷﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺨﺮﻡ …
ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺮﺍﻡ ﭘﻮﻝ ﻭ ﻣﺎﺭﮐﺶ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺲ
ﻓﻘﻂ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺴﻪ
ﮐﺴﯽ ﮔﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻣﺸﺨﺼﺎﺕ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﻪ؟
.
.
.
ملت غصه نخورید بالاخره تصمیم گرفتم بعدازظهر برم یه سکه بخرم!
به زودی شاهد توقف و یا کاهش سریع نرخ ارز و سکه خواهید بود
.
www.campfa.ir
.
بـضـیام انگار اول شکستِ عــشقی بــودن،
بــعــدا دســـت و پــا در آوردن !!!
.
.
.
حیف نون می ره مرغ مینا می خره، بعد که می فهمه نره، “سینا” صداش می کنه!
.
.
.
یه رفیق دارم وقتی تو سانتافهاش به دخترا تیکه میندازه ۸۰% با لبخند جوابشو میدن…
یه بار اومد تو پراید من و تیکه انداخت به چند تا دختر خانم …
و تازه اونجا بود که فهمید کچله
.
www.campfa.ir
.
.
بنده فوق لیسانس گند زدن دارم ، گرایش موقعیت های خطیر !
.
.
.
آیا با یکی از بهترین مزیت های پراید آشنایی دارین !؟
این که بعد از تصادف زجر نمیکشی،درجا میری اون دنیا!
.
.
.
الان تعداد دخترا ازپسرا تو سفره خونه ها بیشتره!
فکرکنم پسرا میرن کلاس گلدوزی وسفره آرایی
تازه وقت آرایشگاه هم دارن …
بعدشم قلیون واسه پوست شون ضرر داره
.
.
.
میدونید سگ ها چرا ازدواج نمیکنن؟؟
چون همینجوریشم یه زندگی سگی دارن…!!!
.
www.campfa.ir
.
یه قانون کلی هست که میگه :
“به هر چیزی که فکر کنی همون سرت میاد”
ولی این قانون یه استثنا کوچیک هم داره
و اونم اینه که در مورد چیزای خوب کارکرد نداره !
.
.
.
بعد عمری یه خبرنگار اونم خانوم , داشت باهام مصاحبه میکرد تو محلمون
منم بادی به غبغب انداخته بودم و خیلی شیک داشتم جوابشو میدادم
یهو یکی از اون طرف خیابون داد زد با این مصاحبه نکنید بابا،
این اسگل محلمونه !
نیگا کردم دیدم داداشمه
.
www.campfa.ir
.
مرد: راهی برای بیشتر زندگی کردن هست؟
دکتر: ازدواج کن…
مرد: کمکی هم میکنه؟
دکتر: نه ، ولی فکر زندگی بیشتر دیگه به ذهنت نمیاد!
.
.
.
زنگ زدم مامانم که بپرسم واسه تولد بابا چی کادو بگیرم؟
میگه : از این ماهیتابه پیرکسا بگیر! اونایی که داشتیم شیکسته
.
www.campfa.ir
.
هی” سونی ” فک کردی خیلی شاخی گوشی ضدآب میسازی؟
هر موقع تونستی گوشی بزنی که راحت از جیب دربیاد اون وقت بیا قد قد کن
.
.
.
این خارجی ها با ابداع کلمه lol به جای loud out laugh
مثلا خواستن بگن ما خیلی مبتکریم !
اما قهرمانان ایران زمین با ابداع
خخخخخخ به جای ( خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خیر ببینی!! )
نقشه دشمنان رو نقش بر آب کردند !
.
.
www.campfa.ir
.
.
دقت کردین وقتی می خوای یه بسته رو با آژانس بفرستی،
تویوتا کمری می فرستن
ولی وقتی خودت می خوای با آژانس جایی بری،
پیکان مدل ۴۸ می فرستن !
.
.
.
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﺯﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﻪ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﮔﺬﺭ ﻣﻮﻗﺖ توی خیابون ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﺨﻮﺭیم !
.
.
.
میخوام دیگه ریشامو نزنم ، بلند بشه ، جوونه بزنه ، میوه بده ، بهار بشه گل در بیاد
گنجیشکا آواز بخونن ، با شادی پرواز بکنن ، تنها روی سه پایه ، بشینم توی سایه !
.
.
.
ﻓﺮﺩﺍ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻓﺎﻣﯿﻠﻤﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﯿﺎﯼ ؟؟
ﻣﯿﮕﻢ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﻣﯿﺎﻡ !!
ﻣﯿﮕﻪ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺷﻠﻮﻍ ﮐﺎﺭﯾﺎ ﻭ ﺩﻟﻘﮏ ﺑﺎﺯﯾﺎ ﻭ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯾﺎﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ !
ﻫﻤﯿﻦ ﺩﯾﮕﻪ …ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ …
.
.
.
دانلود تقویم ۹۶
به نظر من تو تقویم جای یه روز به اسم بچه خوشگلا خالیه،
که تو این روز همه به بچه خوشگلا کادو بِدن
و خلاصه منم یه بار کادو گرفته باشم !
.
www.campfa.ir
.
امروز از تلفن عمومی زنگ زدم خونمون
صدام رو عوض کردم بابام گوشی رو برداشت بهش گفتم:
ما پسرتون رو دزدیدیم ۱۰۰ هزار تومن بیارین به این آدرس و گرنه پسرتون رو میکشیم
بابام برگشت گفت ۲۰۰ تومن میدم یه جوری بکشینش طبیعی به نظر برسه !
.
.
.
یکی از جدیدترین فانتزیام اینه که:
برم آمریکا تو جلسه معرفی شرکت کنم.
همین وسطای جلسه گوشی GlX ام زنگ بزنه،
منم بگم sorry و به راحتی گوشی رو از جیبم در بیارم
و در حالی که بقیه دارن به من میخندند یهو گوشی یکی شون زنگ بزنه،
ولی هر کاری کنه گوشی جدید apple اش از جیبش در نیاد.
منم یه پوزخند بزنم
و در حالی که بقیه دارن با تعجب به من نگاه میکنند و میگن wait , wait !!!
بی توجه به التماس هاشون تو تاریکیا نیست بشم
.
www.campfa.ir
.
اسممون و گذاشتن :ملیکا
خاله و دخترخاله ها بهم می گن : mel mel
دایی تا بهم میرسه میگه: مَلَکا ذکر تو گویم که تو پاکیو خدایی…
پسردایی کوچیکه ام بلد نبود بگه ملیگا میگفت: پیتیلا
بهنوش میگه: پیتیکا
عطیه میگه:ملی
استاد زبانمون آقای چمنی می گفت :میــلــیــکا
بعضی از فامیل های بابام میگن: مَـــلیکا
بعضی از دوستان عنایت دارن میگن : مِـــلیک
دخترخاله کوشولوم میگفت: میخا
حالا شده: میکا
بعد عمه ام امشب اس داده: چطوری پولیکا ؟؟؟!!
اینجور اسم با مسما و انعطاف پذیری دارم من
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
ست لباس بهاره زنانه و دخترانه ۲۰۱۳
مجله ماکسیم فهرست جذاب ترین زنان سال جهان را منتشر کرد. در این فهرست رزی هانتینگتن وایتلی ، مانکن ۲۴ ساله انگلیسی در صدر ایستاد.
رزی در مصاحبه ای اظهار داشت: افتخار بزرگی است که به عنوان جذاب ترین زن جهان انتخاب شدم و فکر می کنم لقب بسیار ارزشمندی است که در طی یک سال با من خواهد بود و می توانم نهایت استفاده را از آن بکنم.در این رده بندی دوشس کیت میدلتون ، عضو تازه وارد خاندان سلطنتی بریتانیا در رتبه ی بیست و ششم جای گرفت.
۱٫ رزی هانتینگتن وایتلی : مانکن و بازیگر ۲۴ ساله انگلیسی
۲٫ اولیویا مان : مانکن و بازیگر ۳۰ ساله آمریکایی
۳٫ کتی پری : خواننده ۲۶ ساله آمریکایی
۴٫ کامرون دیاز: مانکن و بازیگر ۳۸ ساله آمریکایی
۵ میلا کونیس : بازیگر ۲۷ ساله روس
۶ بار رافائیلی : مانکن و بازیگر ۲۵ ساله
۷٫آن هاتاوی: بازیگر ۲۸ ساله آمریکایی
۸٫ ناتالی پورتمن : بازیگر ۲۹ ساله
۹٫کوبی اسمالدرز : بازیگر ۲۹ ساله کانادایی
۱۰ جنیفر لارنس : بازیگر ۲۰ ساله آمریکایی
علی لهراسبی از دسته خواننده هایی است که با تیتراژهای تلویزیونی معروف شد.
خواننده هایی که اگرچه از نظر فنی ها هم کارهایشان ویژگی های منحصر به فردی داشت اما این شانس را داشتند تا با پخش شدن کارهایشان در بهترین ساعات تلویزیون، بیشترین مخاطب را برای خودشان جذب کنند. گپ و گفتی هم که می خوانید در رابطه با همین موضوع است.
من احساس می کنم شما به عنوان کسی که به غیر از کار موسیقی در زمینه های دیگری هم فعال هستند. ذهن بازتری نسبت به این حوزه دارید. شما الکترونیک خواندید و کار تبلیغاتی هم انجام می دهید و همزمان در موسیقی هم فعال هستید. من می خواهم در مورد روند شهرت آدم ها و تبدیل شدنشان به یک برند صحبت کنم. اتفاقی که در موسیقی پاپ می افتد چون در موسیقی سنتی روند شهرت و بزرگ شدن آدم ها کمی متفاوت است.
* بله. در موسیقی سنتی همه چیز منطقی تر است. برای همین هم آدم هایی که در موسیقی سنتی هستند ماندگارتر و باسوادتر هستند چون در موسیقی سنتی هر کسی که نمی تواند بالا بیاید. آدم ها باید در یک دوره طولانی آموزش ببینند و جواب پس بدهند تا بتوانند بالا بیایند و رشد کنند. بعد هر کسی هم سر جای خودش است.
ولی در پاپ اینگونه نیست. حداقل در ۱۵ سال گذشته که کمی پاپ ما جان گرفته و فراگیرتر شده، شاید بشود گفت هیچ کس بر اساس یک روال تعریف شده و یک پروسه آکادمیک رشد نکرده. این اتفاق برای شما چگونه افتاد؟
* من الکترونیک خواندم و خیلی هم به این رشته علاقه داشتم. همه این اتفاق ها وقتی رفتم دانشگاه افتاد. قبول که شدم گفتم حالا باید کارهای متفرقه هم داشته باشم. من یادگیری پیانو را شروع کردم و یک ارگ خریدم. چون وضعیت مالی ام اینقدر خوب نبود که بتوانم پیانو بخرم. پیانو را پیش مهرداد تاج کریمی کار کردم که آن زمان دانشجوی دکترا بود. خودش موسیقی کودکان می ساخت. من هم خیلی علاقه مند شدم به موسیقی کودکان. از همان اولی هم که کلاس می رفتم ساخت موسیقی را بیشتر دوست داشتم.
در همان زمان کارهایی را ساختم، بیشتر هم برای کودکان. سرود ساختم، جایزه آهنگسازی گرفتم. به قول معروف نبوغم در آهنگسازی گل کرد. ماکت های کارهایم را خودم می خواندم و دوستانی که در ارتباط بودند و می شنیدند پیشنهاد دادند که کارهایت را خودت بخوان. این داستان برای اواخر دهه ۷۰ است و زمانی که نازه نسل اولی های پاپ گل کرده بودند و ما تازه داشتیم موسیقی را یاد می گرفتیم.
با چندتا از سرودهایم که خودم خوانده بودم رفتم تلویزیون. آن زمان آقای شهبازیان مسئول بخش سرود و موسیقی صدا و سیما بودند. اینها را دادم به آقای شهبازیان و ایشان هم استقبال کردند و گفتند خیلی خوب است. بعد برایم مجوز خوانندگی صادر کردند اما از اینجا تازه شروع شد. چندتا دوست خوب داشتم که گفتند اگر می خواهی خوانندگی کنی، این راهش نیست. باید مسیر حرکتت را هم مدیریت کنی.
پس در واقع شروع فعالیت حرفه ای شما با تلویزیون بود؟
* البته من پیش زمینه قبلی هم داشتم. من در کودکی و نوجوانی قاری قرآن بودم. آن دوره خیلی به من کمک کرد. کسانی که قرائت قرآن را اصولی یاد می گیرند، یک عالمه تحریرهای خوب یاد می گیرند. قرائت قرآن برای صداسازی مخصوصا در دوره نوجوانی و جوانی فوق العاده است. من این پیش زمینه را داشتم و زمانی که رفتم برای سلفژ کار کردن و یادگیری آواز چند قدم جلو بودم. همزمان که این اتفاقات می افتاد تیتراژ دریایی ها را خواندم که آن هم خیلی خیلی اتفاقی بود.
قبلش من آلبومم را شروع به کار کرده بودم. همان زمان آواز کلاسیک با محمدرضا صادقی کار می کردم. آلبوم را هم یک ترک، یک ترک ضبط می کردم. با آقای چراغعلی کار می کردم و یک ترک را که ضبط می کردم منتظر می ماندم که دوباره پول هایم جمع شود تا ترک بعدی. ترک اول آلبوم را که ساختم و تمام شد یک روز چراغعلی گوش می کند و خوشش می آید.
آن زمان داشتند سریال دریایی ها را می ساختند، به چراغعلی می گویداین پسر را به دفتر بیار که در مورد کار صحبت کنیم. من رفتم و نتیجه اش این شد که سریال دریایی ها را خواندم و بعد آلبوم دریایی ها و این روال ادامه پیدا کرد. بعد هم از دفتر آقای مشایخی به من زنگ زدند. برای پیله های پرواز. آن زمان تازه با بهروز صفاریان آشنا شده بودم. از زمانی که رفتم کلاس آواز واقعا این تصمیم برایم جدی شد. تا قبلش فقط به صرف علاقه دنبالش می رفتم.
شما در صحبت های خودتان هم از تیتراژ خوانی به عنوان شروع کار و یکی از عوامل موفقیت اسم می برید. خیلی از خواننده های دیگر ما هم به واسطه تیتراژخوانی شهرت پیدا کردند یا توانستند این شهرت و محبوبیت را افزایش دهند. این امکانی بوده که برای شما پیش آمده و برای خیلی های دیگر اتفاق نمی افتد. اگر تیتراژ تلویزیونی نبود چه اتفاقی می افتاد؟
* من اصلا رد نمی کنم که تیتراژ خواندن مخصوصا در این چند سال اخیر که خیلی مد شد در واقع، در موفقیت خواننده ها خیلی تاثیر دارد اما من صادقانه می گویم، که برای تیتراژ خواندن هیچ لابی نکردم چون تیتراژ خواندن لابی دارد. هر کسی نمیتواند و اجازه نمی دهند که تیتراژ تلویزیونی بخواند. دریایی ها را گفتم که چطوری خواندم.
در مورد پیله های پرواز یک شبی در برنامه تلویزیونی مهتاب بودم و در آنجا اجرای زننده داشتم. بعد از برنامه تهیه کننده به من گفت تلفن کارت دارد. منشی دفتر آقای مشایخی بود. گفت آقای مشایخی از کار شما خوشش آمده و گفتند که بیاید دفتر برای تیتراژ سریال پیله های پرواز صحبت کنیم. سه سال از دریایی ها می گذشت و واقعا هنوز کسی من را نمی شناخت. یک مقدار هم این روند را باید بگذارید به پای تصمیم گیری آدم ها. یعنی آنها تصمیم گرفتند که من را برای کارشان انتخاب کنند و قطعا این در موفقیت من تاثیر داشت.
پس اعتقاد دارید شانس در موفقیت شما نقش زیادی داشته؟
* یک زمان ممکن است برای شما یک اتفاق خوب بیفتد، اما مهم این است که بتوانید از آن اتفاق خوب در آینده هم استفاده کنید و بتوانید خوب ادامه دهید. خیلی ها هم بودندکه تیتراژهای خوبی خواندند ولی نتوانستندن خوب ادامه دهند. اگر به آن موقعیت خوبی که برایتان پیش می آید به چشم یک اتفاق لحظه ای نگاه کنید، تمام می شود. تیتراژ پیله های پرواز برای من همین حکم را داشت. بعد از آن سریال خیلی به من پیشنهاد شد. پیشنهادهای خوبی هم شد. اما هیچ کدامشان شرایطش به من نمی خورد.
شاید فقط دوتا سریال آقای سهیلی زاده به من پیشنهاد شد که نتوانستم قبول کنم. اولین تجربه موفقم با سهیلی زاده بود اما کار بعدی را نتوانستم با ایشان کار کنم، با اینکه از کار اول هم بسیار راضی بودم چون ما شرایطمان این بود که می گفتیم اگر می خواهید تیتراژ به ما بدهید باید خودمان کار کنیم. فقط اینکه تیتراژ یک سریال خوب را بخوانم، برایم کافی نبود. باید تیتراژی را می خواندم که می گرفت.
تیتراژی را که می توانم بخوانم و بگیرد که خودم مدیریتش کنم. خودم بگویم آهنگساز و ترانه سرا چه کسی باشد. چون عموما کسانی که موسیقی سریال یا فیلم می سازند تجربه شان در زمینه موسیقی پاپ کم است و همینطور بالعکس. این پروسه من را متوقف کرد. از ۸۴ تا ۸۶٫ همه پیشنهاد تیتراژ آماده می دانند و می گفتند فقط بیا در استودیو بخوان. حقیقتا من اینجور کار کردن را دوست نداشتم.
شما می گویید یک شانسی باید برای یک نفر پیش بیاید. قدم دوم این است که بتوانی این شانس را مدیریت کنی؟
* کلا هنر همین است. یک بخش هنر قابلیت ها، استعدادها، دانش و اندوخته ها است. یک بخش دیگر مدیریت کردن اینها. مدیریت کردن است که باعث می شود شما جلو بروید. اگر نه خوش صداتر از من، یک میلیون نفر در این مملکت هستند. یک عالمه آدم بازیگر در این مملکت وجود دارند.
بعضی هایشان بی نظیر هستند اما مدیریت کردن بخش هنری اهمیتش از همه بیشتر است. از یک جایی به بعد، یعنی از جایی که شما چندتا کار خوب انجام بدهید و جا بیفتید در کارتان، تعداد پیشنهادهای تان هم زیاد می شود. آن وقت شما هستید که باید تصمیم بگیرید چه کار کنید که بتوانید همینطور خوب ادامه بدهید.
یک زمانی منتظر انتخاب شدن هستی و از یک جایی به بعد تو باید انتخاب کنی. چون ایرانی ها عموما دوست ندارند ریسک کنند. دوست دارند سراغ آدم هایی بروند که امتحانشان را پس داده اند. به خاطر همین می آیند سراغت و می گویند: «آقا مثل دلنوازان نمی توانی برایمان بخوانی یا مثل فلان سریال که خیلی گل کرد؟» من که خودمرا تکرار نمی کنم اما یک نکته مهمتر از همه حرف هایی که زدیم، تیتراژخوانی، بسیرا کار تخصصی است. تیتراژهای زیادی از تلویزیون پخش می شود اما چندتا از آنها را یادتان مانده؟ خیلی از خواننده های معروف آمدند، تیتراژ خواندند و موفق نشدند. در صورتی که خارج از تیتراژ موزیک هایشان بسیار معروف بود.
با این وجود نظر شما این است که تیتراژخوانی یک کاری است که هر خواننده ای از پس آن برنمی آید.
* همین می گویم تیتراژ خواندن یک کار کاملا تخصصی است. کاملا با تک آهنگ، با آلبوم، با کنسرت و با همه چیز فرق می کند. حتی با موسیقی فیلم سینمایی فرق می کند. من وقتی می خواهم تیتراژ فیلم سینمایی بخوانم یک نگاه دارم و زمانی که تیتراژ سریال یک نگاه دیگر. من نگاه ۳۰ شبی به تیتراژ می کنم. برای سریال، من باید یک موزیکی درست کنم که در ۱۰ شب بگیرد. بعد گوش بدهند و حال کنند.
نمی خواهم همان شب اول یقه همه را بگیرد. به خاطر اینکه اگر بخواهم موزیکی بسازم که همان شب اول همه را درگیر کند، استایلش یک جور دیگر است و در ۱۰ شب بعدی کسی دیگر دوستش ندارد. خسته می شوند. این اتفاق باید در سینما بیفتد. که آن هم کم می افتد. یعنی در سینما وقتی می خواهید تیتراژ بسازید، باید چیزی بسازید که همان یک بار شنیدن یقه تماشاگر را بگیرد. می دانید که این نوع موسیقی ها خیلی شعر محور نیستند و بیشتر روی موزیک مانور داده می شود.
کاری که شعر محور می شود با مردم در یک مدت زمانی دوست می شود. باز این کار با آلبوم هم تفاوت دارد. شما زمانی که دارید آلبوم کار می کنید، هم کار شیش و هشت می گذارید، هم کار تلخ می گذارید، هم عاشقانه کار می کنید. یکسری از آهنگ ها را من از آلبوم بیرون گذاشتم که اگر گوش کنی می گویی چرا اینها را بیرون گذاشته ای! اما این آهنگ لای بقیه له می شد. آن هم یک مقوله دیگری است برای خودش.
منبع: هفت صبح