بازم سکوت کردم…بازم چشمام رو بستم…میخوام بازم تو خیالم تصورت کنم..میخوام خوب تصورت کنم…میخوام ازت یه آدم دل رحم بسازم…تو واقعیت بهت صادقانه گفتم دوستت دارم؛تو خــــــــــــیالم دستام و گرفتی تو دستات و اروم در گوشم گفتی منم دوســـــتـت دارم…تو واقعیت گفتم خیلی دلتنــــــــــگتم؛تو خیالم با یه لبخند بهم گفتی:من و تو،تو قــــــــــلب هم دیگه ایم؛دلتنگی بــــــــی معنیه…تو خــــــــــیالم در اغوش گرفتمت…تو خیالم…چه خیال شیرینی…صـــــــــــــــــــدام نکنید…بذارید تو خیالش بمونم…اخه خیالش خـــــــیلی شیرینه…صدام نکنید بذارید تو خیالش بمونم…