در چین همه چیز را میتوان کپی کرد، از ماشین و تلفن گرفته تا سکه های دلار آمریکا، چیزهای کپی شده ای که تشخیص آن از نوع اصلی گاهی بسیار مشکل است.
در این گزارش از نکاتی جالب درباره مک دونالد برای شما می گوییم که بیشتر آنها را حتی حدس نمی زنید.
به گزارش سه نسل به نقل از بانکی، وقتی در سال ۱۹۹۲ پروفسور بنیامین باربر اصطلاح “MC World” را مطرح و به نوعی ابداع کرد، مک دونالد، بزرگترین رستوران زنجیره ای جهان، ۱۲ هزار و ۷۰۰ شعبه در سراسر دنیا داشت. اکنون ۳۳ هزار شعبه مک دونالد در گوشه و کنار جهان فعالیت می کنند.
گسترش بی حد و حصر شعبه های مک دونالد در سراسر دنیا، در طول ۶۱ سال بدون تردید موفقیتی بزرگ در عرصه کسب و کار است. یکی از نمونه های این موفقیت تصمیم مقامات این رستوران زنجیره ای برای تاسیس ۲۰۰ شعبه در سال جاری، آنهم فقط در کشور چین است.
در این گزارش بر آن شدیم تا از نکاتی جالب درباره مک دونالد برای شما بگوییم که دانستن آنها خالی از لطف نیست.
. روزانه ۱% کل جمعیت جهان در رستوران های زنجیره ای مک دونالد غذا می خورند.
۲٫ شعبه های متعدد این رستوران زنجیره ای در هر ثانیه ۷۵ همبرگر می فروشند.
۳٫ ۲۴ میلیارد دلار سود، این رستوران زنجیره ای را به نودمین شرکت بزرگ دنیا تبدیل کرده است.
۴٫ مک دونالد با ۳۲ میلیارد دلار درآمد از شعبه های گوناگون درسراسر جهان شصت و هشتمین شرکت بزرگ دنیا به لحاظ درآمد است.
۵٫ مک دونالد ۷۰۰ هزار نیروی کار با میزان گردش مالی ۱۵۰% دارد.
۶٫ براساس برآورد این شرکت، از هر ۸ کارگر آمریکایی یک نفر در مک دونالد کار کرده است.
۷٫ مک دونالد بزرگترین توزیع کننده اسباب بازی در سراسر دنیاست.
۸٫ نشان مک دونالد در بین مردم بیش از صلیب به رسمیت شناخته می شود.
۹٫ ملکه الیزابت، صاحب یکی از شعبه های مک دونالد در کاخ باکینگهام است.
۱۰٫ در طول سه سال آینده، مک دونالد قصد دارد هر روز یک شعبه جدید در چین تاسیس کند.
۱۱٫ .مک دونالد در ۱۸ کشور سرویس به درب منازل می برد.
۱۲٫ آمریکایی ها به تنهایی ۴۵۰ هزار تن گوشت گاو یعنی معادل ۵/۵ میلیون راس دام،در مک دونالد مصرف می کنند.
بیوگرافی ساره بیات
ساره بیات متولد ۱۵ فروردین ۱۳۵۱ در تهران است ، از سال ۱۳۸۰ وارد تئاتر شد و در جشنواره پلیس در اولین کارش، جایزه بهترین بازیگری را به همراه دیپلم افتخار کسب کرد. بعد از اخذ مدرک بازیگری از موسسه “کارنامه” به مجموعه یک مشت پر عقاب دعوت شد و بعد از اتمام آن با فیلم سینمایی مقلد شیطان وارد سینما شد که با بازی در این کار نیز نامزد دریافت جایزه هم شد.
فیلمشناسی ساره بیات
سینما
جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹) مهمترین فیلم ساره بیات
مقلد شیطان (۱۳۸۵)
تلویزیون
یک مشت پر عقاب (۱۳۸۶-۱۳۸۴)
بیگناهان
بانو
مرگ یک شاعر
ریسمان سبز
تباهی
ترانه پائیزی
شیفت شب
جوایز ساره بیات
خرس نقرهای بهترین بازیگر زن بطور مشترک با لیلا حاتمی و سارینا فرهادی از جشنواره فیلم برلین (۲۰۱۰) برای جدایی نادر از سیمین
دیپلم افتخار بهترین بازیگر مکمل زن از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای جدایی نادر از سیمین
مصاحبه با ساره بیات
درباره سوابق بازیگریتان و کموکیف این تجربهها برای خود بفرمایید.
از سال ۱۳۸۰ وارد تئاتر شدم و در جشنواره پلیس در اولین کارم، جایزه بهترین بازیگری را به همراه دیپلم افتخار کسب کردم. بعد از اخذ مدرک بازیگری از موسسه “کارنامه” به مجموعه یک مشت پر عقاب دعوت شدم و بعد از اتمام آن با فیلم سینمایی مقلد شیطان وارد سینما شدم که با بازی در این کار نیز نامزد دریافت جایزه شدم. مجموعه بیگناهان و سریال تاریخی بانو را قبل از جدایی نادر از سیمین تجربه کردم.
به نظر میرسد با مجموعه بیگناهان بیشتر دیده شدید. درست است؟
تا آن زمان تجربه کاری زیادی نداشتم؛ یک سریال بود و یک فیلم سینمایی که تا چهار سال بعد هم اکران نشد. من برای تمام کارهایم و تمام عواملی که در خدمتشان بودم احترام ویژهای قائلم. تمام تلاشم در این عرصه برای درست بودن است. امیدوارم توانسته باشم تأثیرم را در تمام کارهایم گذاشته باشم که البته بیگناهان نیز جزو کارهایی است که بازی در آن را دوست داشتم و امیدوارم در اجرای آن موفق بوده باشم.
خانم ساره بیات چگونه برای نقش راضیه در جدایی نادر از سیمین انتخاب شدید؟
مثل سایر بازیگران به دفتر آقای فرهادی رفتم. ایشان تستهای فراوانی را انجام دادند، مدت بسیاری تمرین کردیم و در نهایت به پیشنهاد خانم بختآور و با لطف خدا از میان تعداد زیادی از دوستان توسط آقای فرهادی برای این نقش انتخاب شدم.
شناختتان از راضیه بر پایه چه روشی بود؟
دنیای کار با آقای فرهادی دنیای شگفتانگیزی است و البته متفاوت. در کار با ایشان آنقدر تجربیات متعدد و هیجانانگیز وجود دارد که خود را فراموش میکنی. اینکه با چه روشی وارد شوی، چیزی است که ایشان قبل از فیلمبرداری با تمرینهای متعدد تو را به اندازه کافی به آن شخصیت نزدیک میکند و تو خودِ نقش میشوی. بین تو و شخصیت داستان راه زیادی وجود دارد که ایشان به تبدیل این فرآیند به تو کمک میکنند و تو را از خود و از هر چه تا حالا بودی جدا میسازند. من نیز برای این نقش مابهازای بیرونی داشتم و سعی میکردم برای بعضی از حرکات حسی و فیزیکی از قشر مشابه راضیه استفاده کنم. از آنچه در جامعه بسیار دیده بودم باید به لحاظ رفتاری الگوبرداری میکردم.
یکی از شخصیتهای محوری فیلم، راضیه است که در پیشبرد داستان نقش اساسی دارد. نقشی که به بازیگرش مجال میدهد که بازی پرنکته و پر از جزئیاتی را ایفا کند. برای درآمدن این جزئیات، چه کردید؟
قبل از شروع فیلمبرداری برای پرداختن به شخصیت داستان خیلی کار داری و راهی که در مقابل توست، راه دشواریست که اگر به آنچه ایشان میگویند توجه داشت باشی، بخش اعظمی از کارت آسان میشود. به عنوان مثال خواندن قرآن در مسجد یا خواندن نماز جماعت جزو تمرینهایی بود که توسط ایشان از من خواسته شده بود. همچنین رفتن به محلههای پایین شهر، سوار شدن به مترو، اتوبوس و سایر وسایل نقلیه و استفاده نکردن از خودروی شخصی. من در طول این تمام تمرینها با لباس و چادر و کفش راضیه حضور پیدا میکردم. تمام زیورآلات از جمله ساعت و دستبند و انگشتر، البته بهجز انگشتری که برای راضیه توافق کرده بودیم از دستانم باز شد. حتی خاطرم است روزها درون کیفم را خالی از پول میگذاشتم تا توان خرید هیچچیز را نداشته باشم. چیزهایی که دوست داشتم باید نمیخریدم تا از حالِ راضیه باخبر میشدم.
خانم بیات متوسط برداشت پلانهای بازیتان چند بود؟
در طول کار آنقدر مسئولیتهای سنگین داشتم و آنقدر باید کارهای زیاد و مهمی انجام میدادم که هرگز به تعداد برداشتها توجهی نداشتم. من در فضایی که آقای فرهادی به وجود آورده بود زندگی میکردم. دوربین در زندگیِ من با من همراه بود. اصلاً متوجه تعدد و تکرار برداشتها نبودم.
با توجه به دوربین عمدتا متحرک و روی دست، تداوم حسی پلانها را چگونه حفظ کردید؟
حفظ راکوردها و تداوم حسی جزو وظایف یک بازیگر محسوب میشود. این تنها کاری است که میشود کرد. ما قبل از گرفتن پلانها تمام سکانس را تمرین میکردیم. باید در طول تمرین همهچیز را به ذهن میسپردم، در واقع کل سکانس را. از دستیاران آقای فرهادی کمک میخواستم تا حرکاتم را کنترل کنند. حرکات در طول سکانس کاملاً کنترلشده بود. میزان تمرینها آنقدر زیاد بود که همهچیز ملکه ذهنم میشد. در طول تمرینها ایشان به نکات فراوانی اشاره میکردند که حفظ راکورد، کمترین آن بود.
خانم ساره بیات تعریفتان از تکنیک در بازیگری چیست؟
بهرهگیری از چارچوبهای به اثبات رسیده فن بازیگری، رعایت اصول بازیگری، بدعت و نوآوری، خلاقیت، درک صحیح از شخصیت داستان، ایجاد فضای مناسب برای حل شدن در نقش و آموختههای ما. حتی به نظرم کار روی بدن، بیان و رفتار صحیح در طول کار، تمام اینها میتوانند برای بازیگر تکنیک محسوب شود که البته تعداد این تکنیکها به اندازه روزهای تجربه بازیگریام هستند.
صحنههای پایانی دعوای حجت و راضیه در آشپزخانه از جمله صحنههای پرتنش فیلم است که دیگر از قالب آرام قبلی بیرون میآیید. این، منافاتی با شخصیت طراحیشده از سوی شما نداشت؟
راضیه انسان بود، انسان هم چندبعدی است و دارای احساسات متفاوت و دارای حالتهای متعدد. انسان همیشه یکسان نیست. او بهشدت مدافع حق پایمالشدهاش بود. او در صحنه دعوا با نادر ایستاد و مقاومت کرد تا حقش را بگیرد. زمانی که به حکم شرع نگذاشت تا دست نامحرم بنا به اعتقاداتش با او برخورد کند، فریاد کشید. زمانی که در اتوبوس از پا افتاد، خستگیاش را پنهان نکرد. این رفتار در تعامل با راضیه بود، نه در تقابل با او.
نظرتان درباره بازیگران مقابلتان در این فیلم چیست؟
شاید حتی نشود گفت بازیگران مقابل. آنها در مقابل من نبودند، در کنار من بودند. متحد بودیم و وفادار به نقش. همه از همه بودیم، یکدست و همعهد و پیمان. از تمام نکاتی که در کنارشان آموختم، سپاسگزارم.
فکر میکردید بازیتان اینقدر مورد توجه قرار بگیرد؟
بله، بهجرأت، چون به خلق اثر ایمان داشتم و خودم را نیز بهدرستی میشناختم.
نظرتان درباره جایزه خرس نقرهای جشنواره برلین چیست؟
من از لحظهای که توسط آقای فرهادی برای این نقش انتخاب شدم، جایزهام را دریافت کردم. هرگز به فکر اینکه در آینده قرار است چه اتفاقاتی بیفتد یا چه جایزهای دریافت کنم نبودم. عطش آموختن از او آنقدر در من زیاد بود که فرصتی برای افکار دیگر نبود. متمرکز به نقش بودم و آنچه او میگفت، اما از اینکه این رسالت را داشتم که به نمایندگی از کشورم برای خاکم هدیهای به ارمغان بیاورم، از خداوند سپاسگذارم و قدردان.
استقبال مطبوعات و تماشاگران در آلمان چگونه بود؟
فوقالعاده و غیرقابل باور. گویی در شهر هیچ اتفاقی بهجز جدایی نادر از سیمین نیفتاده بود. مطبوعات و مخاطبان در اطراف ما از هیچچیز جز عشق به این کار سخن نگفتند. عکسهای مراسم افتتاحیه بر روی جلد اکثر نشریات چاپ شده بود و استقبال باشکوهی که از فیلم شد و همچنین تشویقهای طولانیمدت آنها حیرتآور بود. هیچکس بعد از اتمام کار سر از پا نمیشناخت و دنیا کار را تشویق کرد، چرا که مخاطبان و هیأت داوران از سراسر دنیا به آنجا آمده بودند و بزرگانی که در عرصه سینما از نامآوران بودند متحیر بودند. دیگر من چه بگویم؟
و حرف آخر ساره بیات؟
از خدا ممنونم، از فرهادیِ بزرگ و از اعتمادش به من ممنوم. مرا در آزمون بزرگی قرار داد. از حمایت خانواده مهربانم سپاسگزارم و از تمامی هنرمندان فرهیخته و دستاندرکاران این پروژه قدردانی میکنم. امیدوارم در آینده بتوانم منشاء خدمات مفیدتری باشم.
عکس سال ۹۴ ساره بیات بازیگر ایرانی
ساره بیات در پشت صحنه فیلم سینمایی عادت نمی کنیم
مهدی یراحی و ساره بیات
اینستاگرام ساره بیات
منبع مصاحبه :ماهنامه صنعت سینما
عکس های بی نظیر از شاهرخ استخری
تصاویر جدید از شاهرخ استخری در سال ۹۰.
فیلم جدید شاهرخ استخری, جدیدترین عکس شاهرخ استخری, گالری عکسهای جدید از شاهرخ استخری
فروردین:شما امروز احساس می کنید مسائل جدید و مبهمی در مورد زندگی تان وجود دارد که هنوز از وجودش خبر ندارید. ولی هرچقدر بیشتر برای کشف کردن آن تلاش می کنید کمتر به جواب می رسید. اگر صبور نیستید، هرگز نمی توانید هیچ رازی در مورد این جهان را کشف کنید. باوجود این اگر استقامت و پایداری داشته باشید همه چیز عوض شده و حقایق زیادی برایتان آشکار می شود.
اردیبهشت: امروز ماه به نشانه تان بازگشته است و با ژوپیتر خوش بین و بهرام واقع گرا هماهنگ می شود. باوجود اینکه شما نکات اساسی و دقیقی را از دست داده اید، ولی بدون اینکه تمام جزئیات را بدانید می توانید موفق شوید. الان مهم ترین کار برایتان این است به غریزه و حس خود اطمینان کنید، چراکه افراد دیگر ممکن است نتوانند راه درست را بهتان نشان دهند. پس ایمان داشته باشید و شانس خود را امتحان کنید.
خرداد:امروز افراد دیگر قادر نیستند آنچه را که شما می بینید ببینند، بنابراین ممکن است خیلی زود از شما تبعیت کنند. باوجود اینکه این موضوع برای شما اهمیت چندانی ندارد، ولی آنها وقتی که بعدها فهمیدند شما دقیقاً راه درست را می رفتید از شما تقدیر خواهند کرد. لزومی ندارد که همه چیز را تجزیه و تحلیل کنید، بهترین کار این است که نگرش ها ساده تری داشته باشید.
تیر: امروز دوستانتان خیلی به شما توجه خواهند کرد، بنابراین قبل از اینکه ازآنها درخواست کمک کنید خوب فکرهایتان را بکنید. شما دوست ندارید خودتان را در موقعیت های حساس قرار دهید، ولی اگر موجب شود با فری که دوستش داری دهمکاری کنید برایتان مفید خواهد بود. باوجود اینکه این کار در نهایت شما را به آرامش می رساند، ولی الان می توانید با اطمینان خاطر و بدون فکر کردن به نتیجه کار به نصیحت خوب دوست و یا نامزدتان اطمینان کنید.
مرداد:شما حتی اگر دوست نداشته باشید از افراد دیگری که بهتان وابسته اند حمایت کنید، ولی امروز مجبورید نقش سرپرست و محافظ آنها را بازی کنید. شما این تونایی را دارید که بفهمید چه کار را چه وقت باید انجام داد و همین موضوع به زودی اطرافیانتان را طرفدارتان خواهد کرد. مادامی که با درستی و صداقت کار می کنید از ادامه دادن هراس نداشته باشید. همچنین اگر به حس ششم خود اطمینان کنید اشتباه نخواهید کرد.
شهریور: شما امروز بیشتر از قبل به خودتان و همچنین به نتیجه کارهایی که می کنید اطمینان دارید. حتی اگر قبلاً کمی به خودتان شک داشتید امروز بالاخره نظرتان عوض می شود. ولی با این وجود نمی توانید به راحتی خودتان را متقاعد کنید راهی را بروید که افراد دیگر هم می روند، ولی اگر یک بار این کار را بکنید نتایج شگفت انگیز کار خود را خواهید دید و به زودی به عنوان رهبر و مدیر انتخاب خواهید شد.
مهر: امروز کارهای بی معنی شما برای خودتان هم مایه تعجب شده است، برای اینکه دیگران به شما اعتماد دارند و می خواهند بهتان تکیه کنند. به جای تفسیر کردن موقعیت های جدید بر اساس اولویت های خود، شما به اندازه کافی عاقل هستید که نگرش ها و ایده های خود را از واقعیت جدا کنید. اما دلیل این کارتان فقط این است که شما ظاهر را می بینید و بر اساس آن عمل می کنید و همین موضوع بهتان اجازه نمی دهد که برنامه های افراد دیگر را هم در نظر بگیرید.
آبان: شما احساس می کنید که رشد و پیشرفت یکنواخت برایتان مانع ایجاد می کند، چون شما می خواهید رویه خود را پیش بگیرید و سریعتر جلو بروید. باوجود این ژوپیتر هم اکنون در برج جدی مطمئن و هشتمین خانه تان یعنی خانه دوستی و صمیمیت قرار دارد و بهتان اجازه می دهد در عین حال که بدون هیچ مقاومتی در مورد احساسات ناآشنای خود صحبت می کنید، حمایتی که بدان محتاج هستید را از سوی خانواده خود دریافت کنید.
آذر: این ماه مشکل اصلی شما این است که در حالی که شما به طور هم زمان هم می خواهید در زندگی خانوادگی شریک باشید و هم عضوی از یک گروه منسجم باشید، نمی دانید که چگونه این رفتار عجیب خود را توجیه کنید. گویی که شما باید بخشی از اوقات فراغت خود را از دست بدهید تا بتوانید به چیزهایی که آرزویش را داشتید نزدیک بشوید. سعی نکنید که برای حل کردن این مشکل اقدام کنید. فقط روشی را پیدا کنید که به واسطه آن بتوانید به راحتی با افراد دیگر تبادل نظر داشته باشید.
دی: باوجود اینکه تلاش های شما بیشتر از آن چیزی که فکر می کردید مؤثر واقع خواهند شد، اما زیاد نمی توانید به چشمان خود اعتماد کنید! شما می دانید که چیز مهمی را از دست داده اید، ولی نمی توانید دقیقاً بگویید که آن چیز چیست. امروز سعی نکنید به دنبال کشف رازها باشید؛ فقط به سر کار برگردید و تا جایی که امکان دارد سعی کنید به خوبی از پس وظایفتان بربیایید.
بهمن: امروز حتی اگر شروع کرده باشید کارهایی که باید انجام دهید را شناخته و بررسی کنید، ولی هر ساعت که می گذرد بیشتر اطمینان خود را از دست می دهید. راه ها و امکانات دیگری جلوی راهتان سبز می شوند که هر کدامشان هم مزایا و خوبی های خودشان را دارند. در نهایت شما باید بهترین تصمیم را بگیرید که اهدافتان را با اهداف کسانی که با شما در ارتباطند پیوند دهید. با خودخواهی کار کردن خود شما را نیز راضی نخواهد کرد، بنابراین نیازهای همکاران خود را هم نیز در نظر بگیرید.
اسفند: امروز شما مجبورید حتی به مسائل خیلی جزئی هم توجه کنید، چرا که در غیر این صورت زندگیتان آشفته و بی نظم می شود. اگر مهلتی برای کارهایتان در نظر گرفته شده خیلی مهم است که به آن اهمیت بدهید، برای اینکه عدم توجه شما به این موضوع باعث می شود افراد زیر دستتان عمل شما را سوء تعبیر کنند. هم اکنون نباید با رئیس خود بحث کنید، فقط باید تا جایی که می توانید به نحو احسن وظایف خود را انجام دهید.
پرستو صالحی، بازیگر تئاتر و تلویزیون، متولد ۹ آبان ۱۳۵۶ در تهران است. او با بازی در سریال پربیننده «زیر آسمان شهر» در نقش بهناز به شهرت رسید.
صالحی در سریال ها و فیلم های سینمایی بسیاری از جمله «عشق سال های جنگ»، «مهر پنهان»، «همسفر»، «این زمینی ها» و «چشم هایش» ایفای نقش کرده است.
تلخ ترین حادثه زندگی پرستو صالحی، از آن داستان هایی است که می شود در صفحه های حوادث نوشت؛ چگونگی دفن مادربزرگش در دوم اسفند ۸۵٫ صالحی ماجرا را این گونه بازگو می کند: «بعد از مرگ مادربزرگم، دایی ام که در آمریکا زندگی می کرد از ما خواست چند روزی مراسم تدفین را عقب بیندازیم تا او هم بتواند به ایران بیاید و در مراسم شرکت کند. او مادربزرگم را خیلی دوست داشت و ناراحت بود که چند سالی او را ندیده است. در این حال من و برادرم که نوه های بزرگ او بودیم، کارهای تدفین را انجام می دادیم تا ۲ روز بعد که دایی مان برمی گردد مادربزرگ را به خاک بسپاریم.»
صالحی به بهشت زهرا می رود و در محلی مناسب یک قبر دونبش برای مادربزرگش می خرد. ۲ روز بعد دایی اش از آمریکا می رسد و تصمیم می گیرند مراسم را شروع کنند، اما جسد مادربزرگ در سردخانه نیست. صالحی ادامه می دهد: «جسد دیگری به ما تحویل دادند. گفتیم این مادربزرگ ما نیست. جسد خیلی سنگین بود و مادربزرگ ما خیلی سبک. گفتیم این جسد یک فرد ۹۰ کیلویی است. مادر بزرگ ما فقط ۵۰ کیلو بوده است. خلاصه رفتیم به بیمارستانی که مادربزرگم در آنجا فوت کرده بود تا موضوع را پیگیری کنیم.»
در بیمارستان اما، به بازماندگان متوفی می گویند که جسدی با این مشخصات را ۲ روز پیش تحویل پسرش داده اند و به خاک سپرده شده است: «ما با پسر آن متوفی تماس گرفتیم و گفتیم جسد مادربزرگمان را به اشتباه تحویل گرفته و دفن کرده است و همزمان از قاضی اجازه نبش قبر گرفتیم و جسد مادربزرگمان را تحویل گرفتیم و مراسم تدفین را برگزار کردیم. اما تعجب ما این بود که چطور پسر آن مرحومه نفهمیده بود جنازه مادرش را اشتباه تحویل گرفته و خاک کرده است. بگذریم.»
صالحی یادآور می شود: «بعد از این اتفاق در بهشت زهرا معمول شد که بستگان ابتدا جسد متوفای خود را شناسایی کنند و بعد نسبت به دفن آن اقدام کنند.»
صالحی درباره اتفاق شیرین زندگی اش می گوید: «از بچگی بازی آقای جمشید مشایخی را خیلی دوست داشتم و آرزویم این بود که روزی او را از نزدیک ببینم. گذشت تا من بزرگ شدم و در چند فیلم هم بازی کردم و شناخته شدم. یک بار در مراسمی که در بانک کشاورزی برگزار شد من هم بودم، چند صندلی آن طرف تر آقای مشایخی نشسته بود. به سمت ایشان دویدم و گفتم که یک عمر مشتاق دیدنشان بوده ام.»
سه روز پیش روز جهانی زامبی بود. زامبی یک شخصیت خیالی ترسناک و در واقع روح مرده برخاسته از قبر است که نماد وحشت است و شبانگاه از قبر برخاسته و به بالای سر افراد مختلف می رود.
همه ساله در سالگرد روز زامبی ها در شهرهای مختلف جهان به ویژه در کشورهای غربی هزاران نفر با گریم خود زامبی می شوند و کارناوال های خیابانی راه می اندازند.
این زن آمریکایی نیز یکی از این هزاران نفری است که خود را در چنین روزی زامبی کرده است