حوادث چون روزها سپری می شوند.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

روابط زناشویی

۸ دلیل مردانه برای اینکه چرا خیانت کردم؟

در ازدواج وقتی یکی از دو طرف خیانت می کند، طرف دیگر نابود می شود. همیشه روحش پریشان و ذهنش مشغول است که چرا؟ چه کم گذاشتم؟ چه کار کردم؟ چه نکردم؟ و … اما این سوال ها بیهوده هستند. نتیجه ای جز تراشیدن روح آدمی ندارند.

خیانت,علت خیانت مردان به زنان,علت خیانت زنان به مردان,

ساله خیانت در همه دنیا هست و بیشتر میان مردان عمومیت دارد. در جامعه ما نیز این مساله هر روز بیشتر می شود. در میان آشنایان، دو نفری که تصور می کنیم خوشبختانه در کنار هم زندگی می کنند، ناگهان از هم جدا می شوند. یا دچار مشکلات بسیار می شوند و همه آن علاقه یک شبه از بین می رود. اما واقعا دلیل خیانت مردها چیست؟ چه می خواهند که ندارد؟ به دنبال چه هستند که در زن های دیگر پیدا می کنند؟

در این مطلب ۸ اعتراف مردان خیانت کار و دلیل آنها برای خیانت را آورده ایم شاید تا با مغز و طرز فکر این مردان بیشتر آشنا شویم.

اعتراف اول: انتقام جویی
«من زمانی به همسر خود خیانت کردم که متوجه شدم او همچنان با نامزد سابق خود ارتباط پیامکی دارد. البته پیام های آنها حاوی هیچ نوع صحبتی که باعث نگرانی باشد، نبود اما تصور اینکه او قبلا با این مرد در ارتباط بوده است و حالا هم این دوستی را ادامه می دهد مرا عصبانی می کرد. صمیمیت همسرم با نامزد سابقش برای من قابل درک نبود. با همین عصبانیت از خانه بیرون زدم و یک لحظه تصمیم گرفتم برای درآوردن حرص او، دختر جدیدی را بیابم و شماره اش را بگیرم و همین کار را هم کردم. به نظر من این کار دقیقا همان کاری بود که او انجام می داد و من هم تلافی کرده بودم. ما از هم جدا شدیم. البته همسرم هرگز نفهمید من دوست دختر دارم. دلیل جدایی ما این بود که مناسب هم نبودیم و به درد هم نمی خوردیم. البته اعتراف می کنم آن کار من در عصبانیت درست و اخلاقی نبود اما در آن لحظه احساس خوبی به من داد.»

اعتراف دوم: نبودن جاذبه عاطفی متقابل
«تا جایی که به خاطر دارم من همیشه عاشق زنانی بودم که از هر نظر کامل باشند. همسر سابق من از خیلی نظرها خوب بود اما با سلیقه من خیلی جور نبود. او بسیار منطقی به نظر می رسید که هیچ نوع ارزشی برای من نداشت و باعث جذب من نمی شد. خیلی تلاش کردم به این مساله توجه نکنم اما نمی توانستم. پس از چند ماه، روزی با گروهی از دوستانم بیرون رفتم و در فروشگاهی که خرید می کردیم دختری را دیدم که بسیار عالی به نظر می رسید. از او شماره گرفتم و او به من گفت هر وقت بخواهم می توانم با او تماس بگیرم و قرار بگذارم. من هم همین کار را کردم. پس از چند جلسه متوجه شدم باید رابطه خود با  همسرم را پایان بدهم زیرا دیگر هیچ جذابیتی برای من نداشت و دوست داشتم در کنار کسی باشم که دیوانه وار دوستش دارم و برای من فقط یک دوست ساده نیست.»

اعتراف سوم: وقت نگذاشتن برای یکدیگر
«من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم در کنار هم بودیم. من بیشتر مواقع تنها بودم. این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد. دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و … . به همین دلیل، دفعه آخری که به مسافرت رفت من سراغ زن دیگری رفتم و پس از بازگشت همه چیز را به او گفتم و از هم جدا شدیم. این جدایی برای هر دوی ما خوب بود. البته می دانم کار من به هیچ وجه اخلاقی نبود اما در تنهایی هایم تنها چیزی که می توانست به من آرامش دهد یک همزبان بود.»

اعتراف چهارم: رابطه اشتباه
من با نامزدم در دانشگاه آشنا شدم . ما از همان ترم اول با یکدگیر دوست شدیم. پس از فارغ التحصیلی، هر کدام از ما به شهر خودش برگشت اما پیش از آن با هم نامزد کردیم. من تقریبا همه آخر هفته ها به شهر او مسافرت می کردم. اما فقط آخر هفته ها در کنار هم بودیم و در طول هفته با دوستان خود خوشگذرانی داشتیم.  پس از چند ماه از این روند خسته شدم و با خودم تصور کردم در شهر خودم هم دختران زیبا و خوب زیادی هستند و من چرا همه روزهای تعطیل خود را در جاده و رفت و آمد می گذرانم؟ این مساله را با او در میان گذاشتم و چند باری او به شهر من می آمد اما پس ا مدتی او نیز خسته شد و با هم تصمیم گرفتیم این رابطه دشوار را پایان ببخشیم.»

اعتراف پنجم: مغایرت احساسی و سبک زندگی
«من همسر سابق خود را در گردهمایی کاهش وزن ملاقات کردم. با هم دوست شدیم و هنگامی که با هم قرار می گذاشتیم و بیرون می رفتیم، هر دو حدود ۲۰ کیلوگرم اضافه وزن داشتیم. من همه رژیم ها و برنامه های ورزشی خود را به دقت و با جدیت فراوان انجام می دادم و به سرعت وزن کم می کردم. اما او به ورزش و رژیم اهمیت نمی داد و در نتیجه کاهش وزنی هم نداشت. پس از اینکه اضافه وزن خود را از بین بردم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم.

 

زن هایی که قبلا حتی به من نگاه هم نمی کردند مشتاق صحبت با من بودند و این حس خیلی خوبی به من می داد. همسر سابق من از چاقی خود در عذاب بود و به زن های اطراف من حسودی می کرد. یکی از روزهای آخر هفته که او خانه نبود، ما با یکی از این زن ها قرار گذاشتم و با هم بیرون رفتیم. من هرگز این مساله را به همسرم نگفتم اما چند هفته بعد با بهانه های مختلف از او جدا شدم. من تصور می کنم باید با زنی باشم که شبیه من است و ارزش های زندگی او ارزش های من هستند. فردی که طرز فکر و اراده مان شبیه هم باشد.»

اعتراف ششم: نداشتن رابطه عاشقانه
«من و همسرم همیشه خدا با هم جنگ و دعوا داشتیم. برای همه چیز با هم بحث می کردیم این همه تنش اعصاب مرا خورد کرده بود. درست برعکس همسرم، دختری در شرکت ما بود که همه چیز را خیلی راحت می گرفت و رفتار دوستانه ای با همه داشت و شاد بود. یک شب که هر دو تا دیر وقت در شرکت مشغول کار بودیم، تصمیم گرفتیم برای شام با هم بیرون برویم. همه چیز خیلی عالی بود. او بسیار خوب و پر احساس بود و شبی رویایی با عشقی پاک را با او پشت سر گذاشتم. این اتفاق جراتی در دل من به وجود آورد تا از رابطه ای که همیشه مرا آزار می داد جدا شوم. یک هفته خانه نرفتم و پس از آن از همسر سابقم جدا شدم و اکنون با همکارم در ارتباط هستم.»

 

اعتراف هفتم: رویاپردازی
«من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود. او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت. ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم. من تصور می کردم او بهترین زن روی زمین است و من با او خوشبخت خواهم بود. به همین دلیل، از همسرم جدا شدم و سراغ آن دختر رفتم. اما رابطه ما دوامی نداشت و متوجه شدم رویاپردازی بسیار بهتر از واقعیت است.»

اعتراف هشتم: پیدا کردن اعتماد به نفس
«من همیشه خجالتی بودم و به هیچ وجه با جنس زن راحت نبودم. نامزدم نیز مثل من بسیار خجالتی بود رابطه ما مشکلی نداشت اما هیچ هیجان و چیز جالبی هم نداشت. روزی برای کار خود در همایشی شرکت کردم. هنگام شام، خانمی رو به روی من نشسته بود که بسیار جذاب و باهوش به نظر می رسید و من واقعا جذب او شده بودم. از این مساله بسیار تعجب کردم زیرا قبلا چنین تجربه ای نداشتم. حس خوبی بود و احساس می کردم در اوج آسمان ها هستم.

سعی کردم اعتماد به نفس داشته باشم و با او سر صحبت را باز کردم. در طول همایش و کنفرانس های دیگر نیز با هم صحبت می کردیم و وقتمان را با هم می گذراندیم. من هرگز از این رابطه به نامزدم چیزی نگفتم اما چند ماه بعد از او جدا شدم. پس از جدایی من آن زن جذابی که در کنفرانس ها می دیدم را دیگر هرگز ملاقات نکردم. اما همان رابطه کوتاه، اعتماد به نفس خاصی به من داده بود و متوجه شدم اگر اراده کنم می توانم بیرون بروم و زن دلخواه خود را پیدا و با او ازدواج کنم.»
منبع:برترین ها

میل جنسی زنان را با این دو ماده مغذی افزایش دهید

میل جنسی و برخورداری از عملکرد جنسی مناسب یکی از مهم ترین نیازهای انسان و ضامن تداوم و موفقیت در زندگی زناشویی به شمار می رود.

ماده مغزی,کمر پر کن,ماده مغذی برای رابطه جنسی,موز,

میل جنسی و برخورداری از عملکرد جنسی مناسب یکی از مهم ترین نیازهای انسان و ضامن تداوم و موفقیت در زندگی زناشویی به شمار می رود. بر اساس مطالعات تمایلات جنسی انسان ها تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله شرایط روحی، بیماری های جسمی، داروها، تغذیه و … است.مطالعات متعدد نشان داده اند که مواد غذایی مختلف هم می‌توانند بر روی احساسات جنسی ما تاثیر بگذارند.بر اساس مطالعه ای که در آمریکا انجام شده است، کمبود اسید فولیک (یکی از ویتامین های گروه B) تمایل به برقراری رابطه جنسی را کاهش می دهد. این نکته به ویژه در میان خانم ها ملاحظه شده است زیرا اغلب آنها به میزان کافی ویتامین های گروه B را دریافت نمی کنند. اسید فولیک که با نام فولات یا ویتامین B9 نیز شناخته می گردد در حبوبات به ویژه عدس، سویا، غلات سبوس دار و سبزیجات سبز تیره مانند اسفناج، جعفری، کلم بروکلی، نخود فرنگی و مارچوبه یافت می گردد.یکی دیگر از مواد مغذی مهم در میل جنسی خانم ها، ماده معدنی آهن است. فقر آهن و کم خونی ناشی از آن، خلق و خوی زنان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و سبب کاهش تمایلات جنسی آنها می گردد. جگر و انواع گوشت ها به ویژه گوشت  قرمز، حبوبات، سبزیجات سبز و زرده تخم مرغ منابع غنی آهن به شمار می روند.

سایت ممتاز|خبر ممتاز

رابطه جنسی قبل از عروسی چگونه باید باشد؟

در فرهنگ ایرانی دو تعریف برای دوران نامزدی وجود دارد. برخی از خانواده ها دوران بین بله برون و عقدکنان را دوران نامزدی می نامند. اما اغلب خانواده های ایرانی دوران بین عقدکنان و عروسی را به این نام می خوانند. حد و حدود روابط جنسی از نگاه شرع، قانون و جامعه، در هریک از این موقعیت ها متفاوت است

رابطه جنسی,رابطه جنسی در دورران نامزدی,امیزش در دوران نامزدی

نامزدی بدون جاری شدن صیغه عقد دائم

همانطور که می دانید بعد از طی مراحل خواستگاری و برگزاری مراسم بله برون که دختر و پسر اصطلاحا شیرینی خورده ی هم محسوب می شوند، انگشتر نشان از طرف خانواده داماد به دختر داده می شود تا نشان کرده ی پسر شود. در برخی از خانواده های مدرن و امروزی (نه همه ی خانواده ها) دوران نامزدی از همان موقع شروع می شود. این خانواده ها فاصله ی بین بله بران و عقد کنان را طولانی تر می کنند تا دختر و پسر باز هم بیشتر و راحت تر معاشرت کنند و با خلق و خوی یکدیگر بیشتر ازگذشته آشنا شوند و چنانچه هنوز مایل به ازدواج باهم بودند، به خانواده ها اطلاع دهند که مقدمات عقد را فراهم کنند.

در این نوع “نامزدی” که هنوز صیغه عقد بین طرفین جاری نشده است، هر نوع تماس جنسی ممنوع و ناپسند است و از نظر شرعی نیز حرام است  و گناه محسوب می شود.

ممکن است جهت رعایت مسایل شرعی یک صیغه محرمیت  بین آنها جاری شود تا معاشرت آنها و احیانا تماس هایی مثل دست دادن و نگاه کردن و … اشکال شرعی نداشته باشد. در این صورت نیز هر نوع رابطه جنسی بین آنها حتی لمس کردن بدن یکدیگر به قصد لذت جنسی ناپسند و غیر مجاز است و دوطرف می بایست جدا” از اینگونه تماس ها خود داری کنند چراکه ممکن است در صورت به هم خوردن رابطه و منتفی شدن ازدواج، دوطرف لطمه های روحی و روانی جبران ناپذیری بخورند.

 

نامزدی به معنای جاری شدن صیغه عقد دائم

در بین اکثر ایرانیان منظور از دوران نامزدی همین است. یعنی زمانی که صیغه عقد دائم بین دختر و پسر جاری شده است و آنها شرعا و قانونا زن و شوهر شده اند اما بنا به هر دلیلی هنوز زندگی مشترک خود را زیر یک سقف آغاز نکرده اند. در فرهنگ ایرانی در این دوران زوج جوان در یک وضعیت خاکستری و بلاتکلیفی جنسی به سر می برند. منظورم این است که از نظر شرع و قانون زن و شوهر هستند اما از نظر عرف جامعه هنوز کاملا زن و شوهر نیستند. یعنی خانواده ها آزادی هایی که یک زن و شوهر در روابط جنسی خود دارند را برای آنها جایز نمی دانند. سوال بیشتر زوج های جوان این است که در این دوران، کیفیت و حد و حدود روابط زناشویی آنها چگونه باید باشد؟

قبل از هرچیز باید گفت که از نظر شرع مقدس اسلام وقتی صیغه عقد دائم بین پسر و دختر جاری شده است، آنها اجازه دارند روابط زناشویی کاملا آزادانه ای داشته باشند. یعنی می توانند با یکدیگر همبستر شوند و غریزه جنسی یکدیگر را کاملا ارضا کنند. بنابر روایات فراوان، آمیزش زن و شوهر عبادت محسوب می شود و توصیه فراوانی بر این امر شده است. خوب این از حکم شرعی و نظر دین مبین اسلام در این خصوص. اما برخی از خانواده ها وحتی برخی از مشاوران به زوج جوان و خصوصا به دختر توصیه می کنند که از برقراری رابطه کامل جنسی در دوران عقد خود داری کنند و رابطه کامل زناشویی را به پس از عروسی موکول کنند.

 باید بدانید که اختلافات در دوران نامزدی بسیار متداول هستند، اما کم نیستند شمار کسانی که در همان ابتدای راه زندگی و در دوران عقد، از یکدیگر جدا شده اند. بنابراین قبل از برقراری روابط کامل جنسی با نامزدتان، به این موضوعات خوب فکر کنید

 

دلایل زیادی نیز برای به تعویق انداختن هرگونه ” روابط جدی جنسی ” تا بعد از عروسی را ذکر می کنند از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد: وجود ریسک در تداوم ازدواج، بی قراری و انحراف فکری زیاد به دلیل بیدار شدن میل شدید شهوانی، دلبسته شدن دو طرف و عدم توانایی در شناخت کامل یکدیگر، احتمال باردار شدن ناخواسته دختر، از بین رفتن انگیزه و اشتیاق در دوطرف و خصوصا پسر برای تشکیل زندگی مشترک چرا که معتقدند مردان بعد از اینکه میل جنسی خود را ارضا کردند، برای برگزاری عروسی بی انگیزه می شوند.

البته همانطور که گفته شد، دارندگان این دیدگاه، داشتن هر نوع رابطه را به طور کلی منع نمی کنند بلکه توصیه می کنند زوج جوان به شیوه هایی غیر از رابطه کامل زناشویی یکدیگر را ارضا کنند. شیوه هایی مثل : لمس کردن، بازی های عاشقانه، لمس قسمت های حساس بدن، بوسیدن و معاشقه و … که البته ارضا شدن از این راهها برای زن و شوهر از نظر شرعی نیز هیچ اشکالی ندارد.

باید گفت علت اصلی این نوع توصیه ها “ترس” است. تجربه های تلخی مثل برهم خوردن روابط و شکست خوردن ازدواج، طلاق های فراوان در دوران عقد و در پی آن ضربه های شدید روحی که به هردوطرف و خصوصا به دختر وارد می شود باعث شده است که خانواده ها و مشاوران نسبت به این موضوع حساسیت بیشتری نشان دهند که البته کاملا قابل درک است.

اما آیا واقعا بهترین راهکار همین است؟ آیا می بایست در دوران عقد از یکی از حلال ترین لذت ها چشم پوشی کرد و این میل و عطش جنسی را محدود کرد؟ آیا همین محدود کردن روابط جنسی باعث ایجاد برخی کج خلقی ها، اختلافات در دوران نامزدی و گاه انحرافات نخواهد شد؟ فراموش نکنیم که ازدواج بهترین راه برای ارضای امیال سرکش جنسی است و چنانچه حتی بعد از ازدواج نیز به بهانه های مختلف فرد امکان بهره بردن جنسی از همسر خودش را نداشته باشد، خود باعث سرخوردگی، افسردگی و خدای نکرده انحراف خواهد شد.

 

روابط جنسی در دوران نامزدی، چگونه؟

بسیاری از خانواده ها و همچنین برخی از مشاوران، زوج های جوان را از برقراری روابط کامل جنسی در دوران عقد، منع می کنند. ترس و نگرانی آنها از مسایلی مثل: احتمال به هم خوردن ازدواج، امکان باردار شدن ناخواسته عروس، کمتر شدن اشتیاق دوطرف و خصوصا پسر برای برگزاری هرچه سریع تر عروسی و… است.

اما از طرف دیگر محدود کردن غریزه جنسی و خودداری از برقراری رابطه کامل زناشویی می تواند عواقب زیادی نیز داشته باشد. سرپوش گذاشتن بر میل سرکش شهوت آنهم زمانی که دوطرف احساس می کنند این حق قانونی و شرعی آنهاست که از یکدیگر بهره ببرند، می تواند باعث برخی اختلافات و کج خلقی ها در زمان قبل از عروسی شود. از طرفی زمینه ایجاد انحراف را نیز فراهم نماید.

 

تصمیم با شماست، اما درست تصمیم بگیرید!

برقراری رابطه جنسی بین شما و نامزدتان در دوران عقد یک تصمیم کاملا شخصی است و به حریم خصوصی شما مربوط می شود. از نظر شرعی و قانونی روابط جنسی بین پسر و دختری که صیغه عقد بین آنها جاری شده است هیچ اشکالی ندارد. روابط زناشویی بین زن و شوهر بسیار مورد تاکید و سفارش اسلام قرار گرفته است و در بسیاری روایات از آن بعنوان شکلی از عبادت یاد شده است. بنابراین تنها کسی که می تواند در خصوص رابطه جنسی شما و نامزدتان در دوران عقد، تصمیم گیری کند خود شما هستید. اما گرفتن این تصمیم کار ساده ای نیست و نباید از کنار آن به سادگی عبور کنید.

 

در اینجا ۵ نکته که به شما کمک می کند تا تصمیم درست را بگیرید، ذکر می کنیم:

۱ – آیا همه ریسک ها را می دانید؟

بارداری ناخواسته در دوران نامزدی یکی از ریسک هایی است که باید از آن آگاه باشید و درباره آن فکر کنید. احتمال به هم خوردن ازدواج شما به هر دلیلی نیز یکی دیگر از ریسک هایی است که باید به آن فکر کنید. باید بدانید که اختلافات در دوران نامزدی بسیار متداول هستند، اما کم نیستند شمار کسانی که در همان ابتدای راه زندگی و در دوران عقد، از یکدیگر جدا شده اند. بنابراین قبل از برقراری روابط کامل جنسی با نامزدتان، به این موضوعات خوب فکر کنید.

۲ – آیا اطمینان دارید که باهم می مانید؟

البته آخر و عاقبت هیچ ازدواجی از قبل معلوم نیست. به سختی می توان اطمینان داشت که شما تا آخر عمر با هم زندگی خواهید کرد یا خیر. زندگی مشترک از همان ابتدا با فراز و نشیب های زیادی مواجه است. اما اگر قصد دارید با نامزدتان همبستر شوید، بهتر است یک شناخت و اطمینان نسبی بین شما وجود داشته باشد. هرچقدر این شناخت و اطمینان بیشتر باشد، ریسک مواجه شدن با اتفاقات احتمالی مثل طلاق و جدایی در دوران عقد کمتر خواهد شد. فراموش نکنید که در صورت به هم خوردن ازدواج شما، چنانچه رابطه زناشویی به طور کامل بین شما برقرار شده باشد، هردوی شما آسیب خواهید دید. شاید در نگاه اول به نظر برسد در چنین موقعیتی فقط دختر آسیب می بیند، اما مسئولیت های قانونی پسر نیز در صورت برداشته شدن بکارت نامزدش، بیشتر خواهد شد. پس اگر هنوز مطمئن نیستید که ازدواج شما دوام خواهد داشت یا خیر، بهتر است همبستر شدن با نامزد خود را به تاخیر بیندازید.

هرگز به خاطر نامزدتان کاری را که آمادگی آن را ندارید انجام ندهید. اینکه “او می خواهد” و یا دوست صمیمی شما نیز در دوران نامزدی اش با همسر خود همبستر شده است و یا دلایلی از این قبیل هرگز دلیل کافی برای این که با نامزد خود همبستر شوید، نیست

۳ – احتمال بارداری ناخواسته را جدی بگیرید

آیا می دانید که هیچ یک از راههای پیشگیری از بارداری ۱۰۰% تضمین شده نیستند؟ بعنوان مثال استفاده از کاندوم، می تواند احتمال بارداری تا حدود ۸۵% کاهش دهد و هنوز ۱۵% احتمال حاملگی وجود دارد. بنابراین اگر آمادگی بچه دار شدن در دوران عقد را ندارید، بهتر است روابط کامل زناشویی را تا بعد از عروسی به تعویق بیندازید.

۴ – موقعیت مکانی و زمانی خود را بسنجید

بهتر است بدانید که اولین رابطه کامل جنسی با نامزدتان، لزوما یک تجربه رمانتیک و لذت بخش نخواهد بود! در اغلب مواقع این رابطه با درد و خونریزی شدید همراه است. بنابراین مطمئن شوید که در مکان و زمانی اقدام به این کار می کنید که امکان مقابله با هرنوع اتفاق ناخوشایندی را دارید. بعنوان مثال دسترسی به جعبه کمک های اولیه، دسترسی به درمانگاه و… از نکاتی است باید به آن توجه کنید.

۵ – هرگز ” فقط به خاطر نامزدتان ” اقدام به این کار نکنید

پس از در نظر گرفتن تمام موارد فوق، شما باید زمانی اقدام به برقراری رابطه جنسی کنید که خودتان نیز به آن تمایل کامل داشته باشید. هرگز به خاطر نامزدتان کاری را که آمادگی آن را ندارید انجام ندهید. اینکه “او می خواهد” و یا دوست صمیمی شما نیز در دوران نامزدی اش با همسر خود همبستر شده است و یا دلایلی از این قبیل هرگز دلیل کافی برای این که با نامزد خود همبستر شوید، نیست.

سایت موسسه فرهنگی تبیان > بخش خانواده ایرانی

اگر دوست ندارید بچه دار شوید ، بخوانید

میزان مرگ و میر در زوج های بدون فرزند، ۲ تا ۴ برابر بالاتر است .

بچه دار شدن,بچه های ناخواسته

بر خلاف باور عمومی در بین والدین که داشتن فرزند عمر را کوتاه می کند، تحقیقات نشان می دهند که عکس این دیدگاه به ویژه برای زنان صادق است. به این معنی که داشتن فرزند خطر مرگ زودرس را کاهش می دهد.

این مطالعه که بر روی تعداد زیادی از زوج های بی فرزند و تحت درمان ناباروری در بین سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۸ انجام شد، نشان داد که شیوع بیماری های روانی در میان زوج هایی که فرزند خوانده دارند کمتر است.
همچنین مشخص شد که میزان مرگ زودرس ناشی از بیماری های مختلف، سرطان و تصادفات در میان زنان بدون فرزند، ۴ برابر زنانی است که فرزند دارند و این آمار در میان زنانی که فرزند خوانده دارند، ۵۰ درصد کمتر است.  این نسبت در مورد مردان بدون فرزند و فرزند خوانده نسبت به سایر مردان، ۲ برابر گزارش شد.

این نسبت ها در مورد بیماری های روانی در میان زوج های فرزند دار و بدون فرزند نیز صدق می کند، با این تفاوت که شیوع بیماری های روانی در والدینی که فرزند خوانده داشتند در حدود یک دوم سایر زوج ها بود.

به طور کلی این مطالعه نشان داد که داشتن فرزند یا فرزند خوانده خطر مرگ زودرس واحتمال ابتلا به بیماری های روانی را در والدین کاهش می دهد.

” گرداوری شده در مجله خبری آریانت “

چه رابطه ای بین گروه خونی افراد و ازدواج وجود دارد؟

رابطه بین گروه خونی و ازدواج افراد با هم سوالی است که بسیاری از زوج های جوان به دنبال پاسخ آن هستند. اینکه آیا افراد با گروه های خونی مشابه می توانند با هم عقد کنند؟ و یا اینکه ازدواج با چه گروه های خونی مناسب تر است؟ در اینجا سعی می کنیم پاسخ این سوالات را ارائه دهیم.

گروه خونی,آزمایش گروه خونی,تاثیر آزمایش گروه خون بر ازدواج,دلایل آزمایش گروه خونی قبل از ازدواج

گروه خونی چیست؟
به طور خلاصه گروه های خونی یک روش برای تقسیم بندی خون افراد است. این تقسیم بندی بر اساس وجود یا عدم وجود پادگن (آنتی ژن) های موروثی خواصی روی سطح گلبول های قرمز انجام می شود. براساس مهمترین این تقسیمات، خون همه انسانها به چهار دسته A,B,AB و Oو بر اساس یک تقسیم بندی دیگر به گروه های مثبت و منفی تقسیم می شود.

مثلا کسی که آنتی ژن A را بروی گلبولهای قرمز خود بروز می دهد، گروه خونش A است و یا فردی که هردو پادگن A و B را دارد گروه خونش AB و فردی که هیچکدام از این آنتی ژن ها را ندارد خون او از گروه O است.

ارتباط بین گروه خونی افراد و ازدواج چیست؟
بعد از طی مراحل خواستگاری و بله برون، هنگامی که برای جاری شدن خطبه عقد به دفاتر ثبت ازدواج مراجعه می کنید، یک معرفی نامه عکس دار به شما داده می شود تا به مراکز آزمایش خون جهت انجام آزمایشات قبل از ازدواج مراجعه کنید. اما این آزمایشات هیچ ارتباطی به گروه خونی شما ندارد. چراکه گروه های خونی هیچ مانعی برای وصلت افراد ایجاد نمی کنند و افراد با هر گروه خونی که داشته باشند می توانند با یکدیگر عروسی کنند. مگر اینکه پای عوامل دیگری مثل خطر ابتلای جنین به تالاسمی و یابیماری های ژنتیکی در میان باشد. برای پیشگیری تالاسمی، زوجین می بایست پیش از عقد آزمایش خون انجام دهند. اما برای پیشگیری از بیماری های ژنتیکی در جنین، توصیه می شود که تمام افراد قبل از ازدواج نسبت به انجام آزمایشات ژنتیک اقدام کنند.

آزمایشات قبل از عقد نه ربطی به گروه خون افراد دارند و نه شامل آزمایش ژنتیک می شوند. اما در برخی از موارد و برای بعضی از زوجین در همان مراکز انجام آزمایشات پیش از عقد، متخصصان به عروس و داماد توصیه می کنند که با توجه به شرایطی که دارند نسبت به انجام مشاوره ژنتیکی اقدام کنند. این موارد عبارتند از:

۱ – زوج هایی که باهم نسبت فامیلی دارند. این شامل هر نسبتی می شود. ( هر گونه ازدواج فامیلی )
۲ – زوج جوانی که یکی از آنها دچار اختلالات ژنتیکی است.
۳ – زوج جوانی که یکی از اعضای درجه یک فامیل آنها دچار اختلالات ژنتیکی است.
۴ – خانم هایی که قصد ازدواج دارند و سن آنها کمتر از ۱۸ سال یا بیشتر از ۳۳ است.
۵ – زوج جوانی که در مراکز حساس و پرخطر فعالیت می کنند و با مواد شیمیایی و یا هسته ای سر و کار دارند.

بنابراین آنچه که در ازدواج افراد می تواند مشکل ساز باشد، یکسان بودن گروه خونی نیست بلکه ارتباط خونی ( مثلا در ازدواج فامیلی ) است که می تواند باعث مشکلات ژنتیکی شود.

به جز احتمال بروز بیماری های ژنتیکی و همچنین تالاسمی، خوشبختانه سایر اختلالاتی که ممکن است در جنین ایجاد شود، در همان دوران بارداری قابل تشخیص و پیشگیری است. بنابراین لازم نیست در زمان عروسی نگران آنها باشید.
گروه خونی عروس و داماد به هم نخورده است، یعنی چه؟
گفتیم که گروه خونی هیچ ربطی به ازدواج ندارد. اما ممکن است برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که منظور از اینکه می گویند “گروه خون عروس و داماد به هم نخورده” چیست؟ باید گفت این اصطلاح، اشاره به برخی نتایج که در آزمایشات قبل از عقد مشخص شود، دارد. وقتی یکی از طرفین در سوابق خود و یا اقوام خود یکی از بیماری هایی که از طریق ژن منتقل می شود ( مثل تالاسمی ) وجود داشته باشد با انجام آزمایشات خونی بررسی می کنند که چقدر احتمال ابتلای فرزند آنها به آن بیماری ها وجود دارد. چنانچه این احتمال بالا باشد به آنها توصیه می شود که عقد نکنند و به آنها درباره عواقب بچه دار شدنشان هشدار می دهند.

علاوه براین کسانی که دارای تالاسمی مینور هستند چنانچه با فرد دیگری که او هم مبتلا به تالاسمی مینور است عروسی کنند ۲۵ درصد احتمال دارد که فرزندان آنها مبتلا به تالاسمی ماژور بشود. تالاسمی مینور دارای هیچ علامت خاصی نیست و نیاز به درمان ندارد. فرد مبتلا به تالاسمی مینور نیز از نظر ظاهری کاملا سالم است و وصلت او با افراد سالم هیچ عواقبی ندارد. اما تالاسمی ماژور یک بیماری حاد است و نیاز به درمان دارد و مشکلات و هزینه های زیادی را به دنبال خواهد داشت. لذا چنانچه در آزمایش خون قبل از عقد معلوم شود که هردو طرف تالاسمی مینور دارند، آزمایشات تکمیلی دیگر به همراه مشاوره ژنتیکی برای آنها انجام خواهد شد و به آنها در باره عواقب بچه دار شدنشان هشدار داده می شود.
منبع:سلامت نیوز

سبک شما برای دعوا با همسرتان چگونه است؟

ختلاف زن و شوهری در هر زندگی‌ای اتفاق می‌افتد. حتی در زندگی زوج‌هایی که خوشبختند و عقدشان در آسمان‌ها بسته شده است . آنچه بسیار حائز اهمیت است و به عبارتی تفاوت همسران در دعوا می باشد سبک دعوا است. روان شناسان معتقدند: هر کدام از همسران سبک خاصی برای دعوا دارند! بعضی از این سبک‌ها می‌توانند بسیار مخرب باشند، اما با این وجود، بسیار استفاده می‌شوند! “

سبک دعواهای زنا و شوهر,اینجوری با همسرتان دعوا کنید,دعواهای زن وشوهر ها چطوریه,چطوری دل زنم رو بدست بایرم

سبک دعواهای همسران عبارتند از:

انتقاد : انتقاد یعنی حمله مستقیم به شخصیت همسر. انتقاد با کلمه «تو» آغاز می‌شود، «تو باید تا حالا لباس‌های من رو می‌شستی. تو که می‌دونستی من امروز جلسه دارم. تو بسیار بی‌ملاحظه هستی» در انتقاد، ما طرف مقابلمان را کاملاً متهم و در مورد شخصیتش قضاوت می‌کنیم.

شاید بهتر باشد که به جای انتقاد، از همسرمان شکایت کنیم. شکایت یعنی اینکه به جای زیر سوال بردن شخصیت او، به یک رفتار خاص اعتراض کنیم، ضمن اینکه شکایت با کلمه «من» آغاز می‌شود. «من دوست داشتم که امروز تو لباس‌هام رو می‌شستی تا توی جلسه مرتب‌تر به نظر بیام».

البته بعضی وقت‌ها چند تا شکایت پشت سر هم، دقیقاً همان قدر منفی است که انتقاد کردن؛ یعنی اینکه یک طرف قضیه آغاز می‌کند به شکایت کردن از تمام رفتارهایی که از اول ازدواج تا حالا از آن‌ها ناراحت است.

آخرین فرق شکایت و انتقاد هم این است که انتقاد بسیار مبهم است؛ یعنی معلوم نیست شما دقیقاً چه چیزی از طرف مقابل می‌خواهید: «تو اصلاً به فکر من نیستی». شکایت صراحت بیشتری دارد و دقیقاً معلوم است که چه حوزه‌ای از رفتار طرف مقابل را در بر می‌گیرد: «از اینکه امروز توی مهمانی جلوی چشم دیگران، بحث آشپزی بد مرا پیش کشیدی ناراحتم».

سرزنش : سرزنش بسیار به انتقاد نزدیک است. اما در بعضی موارد سرزنش ما واقعاً آغاز می‌کنیم به بی‌احترامی و خردکردن شخصیت طرف مقابل. جملاتی که در این رابطه استفاده می‌شوند، دقیقاً قلب طرف مقابل را نشانه می‌روند و او را آزرده می‌کنند.

غیر از بی‌احترامی، کارهای دیگری هم برای سرزنش کردن طرف مقابل می‌شود انجام داد! مسخره کردن و استفاده از زبان بدن مثل پوزخند زدن یا برگرداندن نگاه، دو مورد از معمول‌ترین این کارهای ناپسند می باشند.

بعضی از شوخی‌های خصمانه هم دقیقاً کار سرزنش را انجام می‌دهند و به همان اندازه منفی می باشند. بعضی از زنها و شوهرها فکر می‌کنند که چون با هم ازدواج کرده و صمیمی می باشند، می‌توانند با هر لحنی با همسرشان صحبت کنند، اما در واقع نیاز به احترام، یکی از نیازهای روان‌شناختی همه انسان‌ها در همه موقعیت‌هاست و ربطی به زن و شوهر بودن ندارد.

جبهه‌گیری : بالاخره وقتی که از یک طرف انتقاد می‌شود یا کسی را سرزنش کنند، او هم ساکت نمی‌ماند. در معمول‌ترین حالت او هم جبهه‌گیری می‌کند و سرزنش را با سرزنش جواب می‌دهد. جبهه‌گیری واقعاً می‌تواند یک زندگی زناشویی را فلج کند. مشاجره که بالا می‌گیرد، واقعاً دیگر کسی روی منطق حرف نمی‌زند و فقط خرد کردن طرف مقابل اهمیت دارد.

شانه‌خالی کردن از زیر بار مسئولیت، بهانه‌آوردن برای توجیه رفتار، مخالفت با تمام حدس‌های همسر و تکرار حرف‌های قبل انواع و اقسام جبهه‌گیری می باشند.

سکوت : مردها معمولاً از این روش برای خاتمه دعوا استفاده می‌کنند. اما زن‌ها فکر می‌کنند که سکوت به معنای خصومت و بی توجهی است. سکوت معمولاً دعوا را بدتر می‌کند، چون بحث منطقی با کسی که اصلاً «در خانه نیست» غیرممکن است! زوج‌های جوان و مخصوصاً مردها باید بیاموزند که سکوت راه حل خوبی برای رفع مشکلات نیست و باید با مذاکره همه چیز را حل کرد.

سخت گیری نکنید و تعصب خشک نداشته باشید، مشکلات را جدی نگیرید و به طور کل با مسایل سخت گیرانه برخورد نکنید، نا امیدانه با همسرتان صحبت نکنید و به او نگویید که “نمی توانی”‌‌ یا “نمی شود!”‌‌

– با یکدیگر واضح و صریح صحبت کنید، ناراحتی های خود را صریح و گویا به همسرتان بگویید، هرآن چه شمارا ناراحت و عصبانی کرده است را در کمال آرامش و متانت برایش بیان کنید، خواسته ها و توقعات خود را دقیق و جز به جز برایش شرح دهید. در مقابل به گونه ای انعطاف پذیر باشید و انتقادپذیرانه برخورد کنید تا او هم بتواند به راحتی مشکلات و خواسته هایش را بیان کند. درشناخت یکدیگر کوشا باشید و به همدیگر در این زمینه کمک کنید.

– به صورت طنز با یکدیگر صحبت کنید، شوخ طبع باشید و از جملات و کلمات طنز حداکثر استفاده را بکنید. مواظب باشید که شوخی ها و جملاتتان تحقیرکننده و توهین آمیز نباشد!

– بر سر اختلاف هایتان توافق کنید، سعی کنید با صحبت و گفتگوی منطقی و عاقلانه، بر سر هر موضوعی که با هم اختلاف دارید به نقطه مشترکی برسید که هر دو احساس رضایت کنید. با کمی انعطاف و ازخود گذشتگی دوطرفه می گردد بر سر اختلافات عمیق به توافق رسید. سپس از آن زمان به بعد به شیوه توافقی رفتار کنید.

– وقت بیشتری را با هم بگذرانید، بعضی از زوج های جوان آن قدر از یکدیگر فاصله گرفته اند که دیگر علاقه ای نسبت به هم احساس نمی کنند، تنها به تفریح و میهمانی می روند و در خانه کم تر با یکدیگر صحبت می کنند. یک زوج ایده آل باید همه جا و هرلحظه از حال یکدیگر با خبر باشند و از حداکثر زمان برای با هم بودن استفاده کنند و بیشتر به گفتگو بپردازند، شوخی کنند، آشپزی کنند با هم مطالعه کنند یا به هر کار مشترکی که هر دوعلاقه دارند مشغول شوند. مهم این است که در کنار یکدیگر لحظات خوشی داشته باشند زیرا در کنار هم بودن علاقه ایجاد می کند، محبت را بیشتر می کند و زن و مرد می توانند بیشتر با یکدیگر تعامل داشته باشند. البته باید یادآور شد که ارتباط ها باید بر مبنای محبت ورزی، فداکاری و ابراز علاقه باشد نه دعوا و جرو بحث.

– با یکدیگر با احترام و ادب رفتار کنید، فحش و ناسزا ندهید و از گفتن کلمات ناشایست بپرهیزید. با عصبانیت و تندخویی بایکدیگر رفتار نکنید و سعی کنید رفتارتان محبت آمیز و سخنانتان همراه با مهربانی و خوش رویی باشد.

– از جملات “دوستت دارم”‌، “تو بهترین فرد زندگی من هستی”‌ و جملات مشابه به موقع و هنگام انتظار استفاده کنید.

– اشتباه های خود را بپذیرید و به موقع از همسرتان عذرخواهی کنید.

– هرگاه از همسرتان انتقاد می کنید از کارهای خوب او تعریف کنید، اما به گونه ای این کار را بکنید که برایش مشتبه نشود قصد فریبش را دارید!

– با خانواده همسرتان رفتار خوب و متعادلی در پیش بگیرید، یادتان نرود که خانواده همسر شما خانواده دوم خود شما می باشند.

– پشت سر همسرتان و خانواده او نزد دیگران بدگویی نکنید، بهتر است اگر مشکلی دارید با خود آن ها در میان بگذارید.

 

– همسرتان را به شیوه های مختلف غافلگیر کنید، برای مثال، قبل از آمدن او به خانه، مقدمات یک جشن با شکوه (دونفره یا همراه با فرزندان) را فراهم کنید و غذا و موزیک یا فیلم مورد علاقه همسرتان را تهیه کنید و سپس به او تماس بگیرید و بگویید که کمی کسالت دارید و در خانه استراحت می کنید، هنگامی که وی وارد خانه شد با روی خوش به پیشوازش بروید و به گونه ای جذاب و متنوع از او استقبال کنید سپس جشن با شکوهتان را آغاز نمایید.

– رفتارهایی که همسرتان را آزار می دهد ترک کنید یا به گونه ای انجام دهید که احساسات او کم تر تحریک شود.

– سخت گیری نکنید و تعصب خشک نداشته باشید، مشکلات را جدی نگیرید و به طور کل با مسایل سخت گیرانه برخورد نکنید، نا امیدانه با همسرتان صحبت نکنید و به او نگویید که “نمی توانی”‌ یا “نمی شود!”‌

– در مشکلات یکدیگر شریک باشید، مشکل همسر شما، مشکل شما هم هست حتی اگر مربوط به خانواده وی باشد بازهم شما موظفید تا از هر کمکی دریغ نکنید. نسبت به موفقیت و شکست های همسرتان حساسیت و واکنش صحیح نشان دهید و در مواقع ناراحتی وضعیت او را درک کنید و دلجویی نمایید.

– از همسرتان توقع بیش از حد نداشته باشید، مخصوصا از نظر اقتصادی همسرتان را در تنگنا قرار ندهید. حد و مرز خواسته هایتان را متناسب با روحیه او مشخص کنید تا ناخودآگاه به وی آزار نرسانید!

– برای انجام کارها از او رخست بجویید، همسر شما شریک زندگی شماست و شایسته است هنگام اتخاذ تصمیماتی که زندگی او را تحت تاثیر قرار می دهد با وی مشورت کنید و نظرش را جلب کنید.

– نگذارید نقش شما در زندگی همسرتان و نقش همسرتان در زندگی شما کم رنگ شود، همواره در زندگی مشترک تاثیرگذار باشید و نقش همسری خود را ایفا کنیدو نگذارید همسرتان احساس کند که در زندگی شما نقش و مسئولیتی ندارد.

فرآوری: نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان

با درخواست بی جا در روابط زناشویی با همسرم چه کنم؟

انتظارات بی مورد و غیر منطقی از عوامل مخرب رابطه زناشویی هستند. هر انتظاری که در حیطه رابطه زناشویی تعریف نشده باشد، شریک رابطه از آن بیزار باشد، آن را انکار کند و قادر به انجام دادن آن نباشد انتظاری بی‌جا و نامعقول است. تنها نتیجه این نوع توقعات خشم، عصبانیت و ناامیدی است.

زناشیویی,انتظارات بیجا,کارهای غیر متعارف در روابط زناشویی

در ازدواج، درخواست‌ها و توقع‌ها مشخص هستند. هیچ کس به کسی که دوستش دارد، نمی‌گوید « اگر من با تو ازدواج کنم خودم را بدبخت می‌کنم. با این حال بیا با من ازدواج کن ». حداقل انتظاری که در رابطه مشترک زناشویی انتظار دارید احساس خوشبختی و خوشحالی است. شما انتظار دارید احساس امنیت، قدردانی عشق را تجربه کنید دروغی نشنوید و آرامش داشته باشید. ازدواج پر است از انتظارات معقول و مناسب. این انتظارات برای همه تعریف شده اند و کسی آنها را انکار نمی‌کند.

منابع انتظارات ما
خواسته‌های ما، آنچه آن را مطابق میلمان می‌دانیم، دوستش داریم و می‌خواهیم به دستش بیاوریم منابع انتظاراتمان هستند. اگر به چیزی عادت کرده باشیم و یا به شیوه‌ای خاص و متفاوت تربیت شده باشیم اما همگی به یکسان رشد کرده‌ایم. یعنی طبیعی و مشابه هم هستیم و انتظارات معمول همه ما شبیه هم است.

آیا شما هیچ‌یک از این انتظارات و باورهای غیرواقعی را درباره زندگی زناشویی خودتان دارید؟ آیا این انتظارات در زندگی‌تان برآورده می‌شود؟

اگر این انتظارات برآورده نمی‌شود، به این دلیل است که این انتظارت و باورها به طور کلی غلط هستند. تنها شما نیستید که چنین انتظارات نامعقولی دارید بسیاری از زن و شوهرها با این مسایل روبرو هستند. اگر این باورها و انتظارات را تغییر ندهید، شانس داشتن یک زندگی زناشویی سالم را از دست می‌دهید، با این انتظارات شما نمی‌توانید مشکلات را حل کنید.

بیشتر آدم‌ها ایده‌ها و افکار خاص و غیر واقعی درباره عشق و ازدواج دارند و زمانی که نتوانند این افکار را با آنچه در واقعیت می‌گذرد، تطبیق بدهند دچار مشکل و اختلاف می‌شوند. بیایید افکار واقعی را جایگزین این تــــــوقعات غیر واقعی بکنید و نتیجه‌اش را ببینید.

انتظاراتی که اشتباه هستند
عشق یعنی مجبور نباشید از همسـرتان عذر خواهی کنید
آیا واقعا اینطور فکر می‌کنید؟ آیا هیچکس این برداشت را تایید می‌کند؟ بسیاری از ما بدون قصد قبلی حرف می‌زنیم و عمل می‌کنیم وحتی متوجه تاثیرات منفی و میزان آسیبی که به دیگری می‌زنیم، نیستیم.

حتی آدم‌های خیلی خوب هم می‌توانند بد عمل کنند. رفتارها و اظهارات ما ممکن است باعث کج‌فهمی دیگران شود. عذرخواهی و طلب بخشایش برای بهبود و سلامت یک رابطه لازم است. عشق یعنی اشتباهاتتان را بفهمید، مسئولیت پذیر باشید، عذر خواهی کنید و دیگران را ببخشید.

شما مجبور نیستید برای رابطه‌تان تلاش کنید
کسانی که سالهای طولانی است که ازدواج کرده اند، به شما خواهند گفت که رابطه نیاز به تلاش دارد. بهبود رابطه زناشویی تان را جز اولویت‌هایتان قرار دهید. رفتار و افکار عاشقانه، برنامه‌ریزی، آرامش و درک تفاوت‌ها، تلاش‌های شما برای رسیدن یک رابطه زناشویی سالم است. حفظ رابطه راحت نیست. عشق اساس کار است.

خوشحالی شخصی مهمتر از بودن در یک رابطه بدون عشق است
وقتی که در یک رابطه موفق هستید، «من» را از دست نمی‌دهید اما «ما» بیشترین کاربرد را دارد.

شما می‌توانید هر دوی این‌ها باشید فقط کافی است تلاش کنید راه حل مشکلات را در ازدواج با درک عمیق مشکلات و ریشه‌های آن پیدا کنید. همه مشکلات شما به ازدواج ربط ندارد و با ازدواج حل نمی‌شود. اگر اینطور است هرگز نباید تصمیم به جدایی بگیرید.
پیدا کردن راه‌هایی برای بیشتر دوست داشتن همسرتان و پرورش آن باعث خوشحالی خود شما می‌شود.

بحث کردن رابطه را خراب می‌کند.هیچ وقت نباید با همسرتان بحث کنید
ممکن است زن و شوهری به شما بگویند که ما هرگز با هم مخالفتی نداریم، اما برای همه اینگونه نیست. اشتباه است که فکر کنید شما و همسرتان در هیچ موضوعی با هم اختلاف ندارید. رابطه جنسی، مسایل مالی، فرزندان و بستگان شما بالاخره باعث برخی از اختلاف نظرها می‌شود.

اگر تلاش نکنید تا اختلافات را حل کنید، تنهایی و جدایی نتیجه طبیعی این رابطه خواهد بود. بحث کردن، سازش کردن و جستجو برای پیدا کردن راه حل اختلافات بهترین روش برای زن و شوهرهایی است که تلاش می‌کنند به هم نزدیک باشند.

همه مشکلات زناشویی را می‌توان حل کرد
بیشتر جر و بحث‌های زناشویی درباره موضوعات ثابت رابطه است. همه مشکلات حل نمی‌شوند. اگــــر یاد بگیرید درباره تفاوت هایتان با احترام حرف بزنید خوشحال خواهید بود.

زن و شوهر‌هایی که در مورد مسایل مالی با هم اختلاف دارند جر و بحث هایشان در مورد پرداخت قبض، قسط، خرج کردن و پس انداز است. آنهایی که در مورد شیوه‌های تربیتی کودک با هم اختلاف دارند در مورد هر موضوع کوچکی تربیتی درگیر هستند. تفاوت‌ها غیرقابل پیش بینی نیستند. زن و شوهر باید یاد بگیرند با حرف زدن درباره آنها از تفاوت‌ها عبور کنند.

زن و شوهر یک روح در دو بدن هستند و باید مثل هم به رابطه و زندگی نگاه کنند
زن و شوهر با دو شیوه متفاوت تربیت شده اند. . والدین هر کدام از شما شیوه تربیتی متفاوتی داشته اند، شرایط اقتصادی متفاوت، تعداد فرزندان، سلامت رابطه پدر و مادر و تفاوت فرهنگ و تحصیلات زمینه‌های پرورشی متفاوتی ایجاد می‌کند و این تفاوت‌ها در دیدگاه شخصی شما در مورد مشکلات، موضوعات، ایده‌ها و موقعیت‌ها تاثیر می‌گذارد.

شما شبیه هم نیستید تفاوت‌های شما هدیه است. یکی از رازهای زندگی شما کشف و شناخت همسرتان است. یادتان باشد که داشتن توقع و انتظارات زیاد خوب است اما آنها باید واقع‌گرایانه و عملی باشد.

خطر توقعات رنگارنگ
در بعضی از موارد توقعات متفاوت به خاطر تربیت‌های متفاوت است. فرض کنید شما در یک اصول خاص رفتاری تربیت شده باشید مثلا مادرتان همیشه خانه را مرتب می‌کرد، همه چیز در خانه شما سر جای خودش بود و همه اعضای خانواده از این روش پیروی می‌کردند اما همسرتان فردی است که با بهم ریختگی و آشفتگی بزرگ شده است. او هر روز که به خانه می‌آید کفش‌هایش را بی‌توجه جلوی در رها می‌گذارد، لباس‌هایش را تلنبار می‌کند کتاب‌ها و وسایل کارش را روی میز می‌ریزد و کار هر روز شما مرتب کردن آشفتگی‌های خانه است. مسلم است که بعد از مدتی خسته می‌شوید، غر می‌زنید، عصبانی می‌شوید و توهین می‌کند. مشکل اینجاست که انتظارات و توقعات شما با هم متفاوت است.

اگه یکی از شما ده و دیگری یک باشد مشکل چند برابر می‌شود. یکی از شما در این رابطه همیشه عصبانی است و دیگری مدام زیر فشار است. فردی که همیشه به او برای مرتب بودن گیر می‌دهید بعد از مدتی ممکن است واکنشی مشابه شما داشته باشد. چون او اصلا به این فکر نمی‌کند که نامرتب بودن مساله بزرگی باشد و از عصبانیت شما متعجب می‌شود.

مشکلات وقتی شروع می‌شود که شما توقعات متفاوتی با همسرتان داشته باشید چه کنید؟
وقتی یکی از شما در جایگاه ۸ و دیگری در جایگاه ۳ است.
۱ – کسی که در جایگاه ۸ ایستاده است می‌تواند کمی توقعاتش را پایین بیاورد
اگر چه همیشه این کار ممکن نیست اما این کوتاه آمدن به همسرتان این انگیزه را می‌دهد تا او هم چند قدم جایگاهش را بالاتر بیاورد. مثلا هر دوی شما توقعات خودتان را به پنج برسانید.

۲ ـ  اگر چه همسرتان می‌تواند برای رسیدن به جایگاه هشت تلاش کند اما این کار فشار زیادی به او وارد خواهد کرد و او مضطرب، پریشان و نا آرام خواهد شد. او باید به جای این کار به همان جایگاه ۵ برسد و شما را راضی نگه دارد.

۳ – اگر نمی‌توانید این مساله را حل کنید، غر نزنید
اگر همسرتان از جایگاه سه بالاتر نمی‌رود، تلاش‌های شما باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود. یاد بگیرید در همین موقعیت با هم زندگی کنید.

۴ – هر تلاش برای تغییر و پیشرفت در این مسیر را تحسین کنید
اگر همسرتان همه تلاشش را می‌کند تا به جایگاه پنج برسد اما شما مدام غر بزنید، او از تلاش کردن دست بر می‌دارد. یادتان باشد این کار همسرتان را خسته می‌کند و وقتی بی‌توجهی شما را می‌بیند به راحتی از ادامه دادن دست می‌کشد.

۵ – سازش کنید
موفقیت یک رابطه زناشویی در تلاش برای رسیدن به توافق است. یک حد وسط را پیدا کنید و هر دو برای رسیدن به آن تلاش کنید. شاید این حد وسط برای هر دو شما ایده آل نباشد اما برای کسی که تلاش می‌کند تا به خواسته‌های همسرش نزدیک شود خوب است.

۶ – در مورد انتظارات متفاوتتان با هم حرف بزنید
دلایل‌تان را بیاورید. اگر همسرتان دلایل شما را بداند ممکن است برای تغییر تلاش بیشتری بکند. یاد بگیرید که چگونه احساسات و افکارتان را بیان کنید.

۷ – از مشاور کمک بگیرید
دوست و آشنا نمی‌توانند به شما کمک کنند. از کسی کمک بخواهید که رابطه شما را از دور رصـــــد می‌‌کند. راه حل‌های مشاور را به کار ببندید.

۸ – مطمئن شوید انتظارات شما غیر واقعی نیست
نباید همسرتان را به برآوردن خواسته‌هایی وادار کنید که او اصلا آنها را نمی‌پذیرد. ایده‌آل‌گرایی را کنار بگذارید.

” گرداوری شده در مجله خبری آریانت

آیا می خواهید علت سرد مزاجی از همسر خود را بدانید؟

یک کارشناس اجتماعی گفت:ممکن این اتفاق برای بسیاری از زنان بیافتد که احساس کنند شوهرشان از آنها دوری می کنند.

روابط زناشویی,

یک کارشناس اجتماعی  گفت:ممکن این اتفاق برای بسیاری از زنان بیافتد که احساس کنند شوهرشان از آنها دوری می کنند اما بهتر است برای کمک به بهبود مشکلات ارتباطی و یا حل آنها با تمام عوامل احتمالی ایجاد کننده این مشکلات رو به رو شوید.علوی در ادامه افزود: زمانی که دو طرف در حال مشاجره و نزاع با هم می باشند ممکن است یکی از زوجین تصمیم بگیرد که اجتناب کند و یا به طور کامل چشم پوشی کند براساس نوع مشکلاتی که هرفرد به تنهایی با آن مواجه است و شرایطی که او در حال حاضر با آن دست پنجه نرم می کند می تواند دلایل اجتناب یا اختلاف گریزی باشد.این کارشناس اجتماعی تصریح کرد: در هر رابطه ای بهترین کار ممکن تعامل و گفتگو با یکدیگر است تا شادی ها بادوام شوند و احترام و اعتماد طرفین نسبت به هم پایدار باقی بماند. اما از آنجایی که مردان در مقایسه با زنان کمتر اهل صحبت و گفتگو پیرامون مشکلات می باشند، احتمالا با چند بار شکست درتعاملات زناشویی، دچار حالت اختلاف گریزی شده و از تعامل سازنده برای رفع مشکلات خود داری می کنند.علوی در ادامه افزود: بعضی از مردها نیز هنگام اختلافات، فورا بحث را عوض می کنند گروهی از مردان نیز برای آنکه به اختلاف نپردازند، هشیارانه یا ناهشیارانه فقط در مورد کار، صورت حسابها و یا مشکلات فرزندان حرف می زنند این روابط ظاهرا مشکلی ندارد ولی هر چقدر زن و شوهر از بحث کردن در مورد اختلافات بیشتر طفره بروند، بیشتر از طرد شدن می ترسند.این کارشناس اجتماعی خاطرنشان کرد: اگر شما در حال تجربه کردن دردسرها یا مشکلات کاری تان هستید یا اینکه بیش از حد درگیر مشکلات فرزندان شده اید یا اینکه بنابه ضرورت با مسایل و مشکلات والدین و خواهر و برادر خود زیاد دست به گریبان شده اید، احتمالا توجه تان از همسرتان برگشته و لذا او احساس تنهایی و فراموشی شدن می کند و احتمالا یک دلیل دوری گزینی شوهرتان از شما همین است.علوی در خاتمه افزود: بحث آزاد، برای زندگی زناشویی حیاتی است. این که دو انسان با سوابق متفاوت، جنسیت متفاوت و جهان بینی متفاوت با هم اختلاف نظر پیدا کنند عادی است و اگر بخواهیم این سختی ها را تحمل نکنیم باید قید صمیمیت را که جوهر زناشویی است بزنیم. پس بهتر است خودمان را آماده کنار آمدن با آن کنیم نه اینکه ازتعامل سازنده در زندگی زناشویی اجتناب نکنیم

سایت ممتاز|خبر ممتاز

عاشق های مجرد، بخوانند

ازدواج ، یکی از موضوع‌های اساسی زندگی هر فرد است و در این میان، اشخاصی که با تدبیری مناسب به ‌این سنت الهی عمل می‌کنند ‌، شاهد پیامدهای بسیار مثبتی در زندگی خواهند بود و آرامشی عمیق در زندگی‌شان جاری می‌گردد.

مجرد,عاشق,شکست عشقی,

اما متأسفانه باید بگوییم که براساس آمار و ارقام رسمی کشورمان در سال۱۳۸۶ ، حدود صدهزار مورد طلاق در جامعه‌ی ما اتفاق افتاده ‌که هر شنونده‌ای را بی‌درنگ به تأمل در این‌خصوص ، وا‌می‌دارد. آیا این اشخاص، قبل از ازدواج فکر می‌کردند روزی با دنیایی از اندوه ، می‌بایست از هم جدا شوند؟‌با بررسی بسیار ساده و گذرا در زندگی بسیاری از زوج‌های جوان که به‌ظاهر روزی عاشق یکدیگر بودند و اینک از هم نفرت دارند ، در‌می‌یابیم که آنان مفهوم عشق را اشتباه در ذهن و کالبد وجودشان ، تعبیر کرده و بر‌اساس این اشتباه ، تصویر رنگی و زیبایی از طرف مقابل در ذهن‌شان ترسیم و زندگی مشترک خود را بدون هیچ پشتوانه‌ی منطقی و عقلی آغاز نموده‌اند.در این مقاله سعی می‌شود بعضی از مشکل‌های عشق‌های زودگذر و سطحی بیان شود تا دست‌کم اشخاصی که گرفتار چنین عشق‌هایی شده‌اند ، با بررسی این نکته‌ها ، نگاه عمیق‌تر و عاقلانه‌تری به موضوع ازدواج داشته باشند:

چهره‌های تکراری:
‌یکی از جذابیت‌هایی که در عشق‌های زودگذر وجود دارد ، چهره و ظاهر فرد مقابل است. آنان شیفته‌ی زیبایی ظاهرهم ‌می‌شوند و با گفتن کلمه‌های عاطفی و عاشقانه ، تظاهر به علاقه‌مندی به خصلت‌های ارزشی یکدیگر می‌کنند اما بعد از گذشت مدتی از ازدواج ، با فروکش کردن هیجان‌های کاذب‌‌ از داخل ، به سراغ ارزش‌های فرد مقابل می‌روند چرا‌که در این زمان ، چهر‌ه‌ی او دیگر عادی و شاید هم تکراری شده است و اکنون ویژگی‌های داخلی و معنوی همسر برای‌شان مهم و جدی گشته و در صورتی‌که با نظام ارزشیِ مورد قبول آنان سازگار نباشد ،‌ آغاز به بهانه‌گیری و پرخاشگری می‌کنند و زندگی را تبدیل به جهنمی سوزان و پراضطراب می‌نمایند.جوانان عزیز تبیانی، یادتان باشد که‌: «چهره و ظاهرِ مورد پسند ، در ازدواج مهم است اما شرط کافی برای یک زندگیِ خوب نیست.»

سوء‌ظن‌های مکرر:
از آسیب‌های بسیار جدی عشق‌های زودگذری که منجر به ازدواج می‌شود ‌، سوء‌ظن‌های مکرر در زندگی زناشویی ‌می‌باشد. اشخاصی که به‌راحتی با یک لبخند و یا با یک گفت‌وگوی ساده در یک میهمانی و بدون هیچ پشتوانه‌ی منطقی ، دل به هم می‌سپارند ،‌ پس از زمانی اندک بعد از ازدواج ، دچار تردید می‌شوند که چنین فردی‌که به این راحتی با من بنای دوستی و محبت را گذاشت ، ممکن است با فرد دیگری هم چنین بوده باشد و یا در آینده‌ای نزدیک ، چنین رابطه‌ای را با دیگری داشته باشد. بنابراین ، مدام دچار تردید و بدبینی نسبت به همسر شده و همیشه به دیده‌ی یک متهم به او ‌می‌نگرد و همین سوء‌ظن‌های مکرر ، زندگی را آشفته و دچار بحران می‌کند. هر چه‌قدر یک خانم در ارتباط‌ها و محاوراتش با مردان غریبه ، راحت‌تر باشد ، به همان میزان ، ارزش و قیمتش ‌نزد آنان پایین‌تر می‌آید و فقط زیبایی‌های ظاهری آن زن برای آنان جلب توجه می‌کند و جوهر وجودی و ارزشی آن زن ، مورد بی‌مهری قرار‌می‌گیرد.دختر خانم‌های عزیز یادتان باشد که‌: «مردان خوب و مهربان، دنبال تشکیل خانواده با دخترانی می باشند که به‌راحتی در دسترس نباشند.»‌

عدم پشتوانه‌ی خانواده‌:
یکی از معضل‌های بیش‌تر زوج‌هایی که با عشق‌های خیابانی ، زندگی مشترک‌ خود را آغاز می‌کنند ‌، عدم حمایت خانواده‌های‌شان می‌باشد. پدر و مادر که سال‌ها فرزندان را در چتر حمایتی خود قرارداده‌اند و آرزوی یک زندگی خوب را برای فرزندان‌شان داشته‌اند ، ناگهان ‌‌با انتخابی از طرف فرزندشان مواجه می‌شوند که شاید به هیچ‌وجه تناسبی با خانواده‌ی آنان نداشته باشد. بنابراین ، تنها با اصرار و پا‌فشاری فرزندشان ، تن به رضایت به ‌این ازدواج می‌دهند و گاهی هم هیچ‌و‌قت چنین ازدواجی را حتی به‌ظاهر ، تأیید نمی‌کنند.چنین زوج‌هایی که مورد حمایت مادی و معنوی خانواده قرار‌نمی‌گیرند ‌، به‌طور معمول ، بعد از زمان کوتاهی از زندگی مشترک ، دچار طوفان‌های شدیدی در عرصه‌ی زندگی می‌شوند و چون تکیه‌گاه محکمی ندارند ، گاهی بادبان‌های کشتی زندگی‌شان در این بحران‌ها می‌شکند و بازسازی این بادبان شکسته ، شاید بسیار سخت و گاهی هم غیر‌ممکن باشد.جوانان عزیز، یادتان باشد که: «خانواده ،مهم‌ترین پشتوانه‌ی یک زوج جوان در عرصه‌ی زندگی خواهد بود‌. سعی کنید همواره از حمایت آنان در تصمیم‌ها برخوردار باشید.»‌

کاهش احساس‌های عاشقانه:
زوج‌هایی که با عشقی کاذب و بدون منطق ، زندگی مشترک خود را آغاز می‌کنند ، به سبب طغیان بی‌اساس احساس‌‌های‌‌شان در ابراز علاقه در ابتدای آشنایی ، پس از ازدواج ، به‌طور طبیعی این معاشقه و فوران احساس‌ها، رو به تنزل می‌رود و این در حالی‌ست که انتظارها و توقع‌های قبل هم‌چنان باقی‌ست و در این شرایط ، طرفین احساس‌های خود را با قبل از ازدواج مقایسه کرده و دچار تناقض می‌شوند و چنین برداشت می‌کنند که طرف مقابل ، تمام آن‌چه را که در قبل بیان داشته ، دروغ گفته است. در زندگی منطقی، این نکته قابل توجه است که زوجین هر روز نسبت به یکدیگر عاشق‌تر می‌شوند و حرارت احساس‌ها و عواطف‌شان نسبت به هم بیش‌تر و عاشقانه‌تر می‌شود ‌، در صورتی‌که در زندگی غیر‌منطقی ، زندگی روز‌به‌روز غیر‌قابل‌ تحمل‌تر می‌شود و زن و شوهر از یکدیگر دورتر می‌شوند.

‌به‌راحتی دل داده و به راحتی دل از دست می‌دهند:
ازدواج‌های بی‌منطقی که بر پایه‌ی تدبیر بنا نشده و زوجین به‌راحتی به یکدیگر دل می‌سپارند و مسیر مشترک یک زندگی را آغاز می‌کنند ، بعد از گذشت مدتی ، دچار بحران‌های شدید عاطفی ، روحی و خانوادگی می‌شوند. آنان تازه به سراغ ارزش‌ها می‌روند و متوجه می‌شوند اصول مهمی در زندگی هست که می‌بایست در طرف مقابل وجود داشته باشد و اکنون همسرشان فاقد آن‌هاست. این‌گونه اشخاص به‌طور معمول بدون هیچ منطقی ، ساز جدایی را سر می‌دهند و به‌راحتی دم از طلاق‌ می‌زنند. آنان که در فاصله‌ای نه چندان دور، به‌راحتی دل به محبوب‌شان دادند ، اینک نیز به‌ همان راحتی از او می‌گذرند و عشق خویش را در جایی دیگر جست‌وجو و به‌سادگی ، یک زندگی مشترک را نابود می‌کنند. به‌طور حتم باید توجه داشته باشند که زندگی مشترک‌، یک شوخی نیست و طرفین می‌بایست با یک بررسی دقیق و مشاوره‌های مختلف ، این مسیر را آغاز نمایند و اشخاص قبل از این‌که گرفتار احساس‌های عاطفی با کسی شوند‌، معیارها و ویژگی‌های مورد‌ نظرشان را در زندگی ، مشخص و بر آن اساس ، اقدام نمایند تا لحظه‌های زیبایی در زندگی برای‌شان رقم بخورد

سایت ممتاز|خبر ممتاز

فواید یک رابطه زناشویی سالم

رابطه زناشویی,رابطه زناشویی سالم

روانشناسی زناشویی – یکی از بزرگترین مشکلات زوجین امروزی این است که نمیدانند داشتن یک رابطه زناشویی سالم و مطلوب تا چه اندازه در زندگی تاثیرگذار است. ما شما را با تعدادی از فواید یک رابطه سالم و درست آشنا میکنیم.

– کاهش اضطراب: تحقیقات نشان میدهد یکی از اثرات قابل توجه رابطه جنسی، پایین آوردن فشارخون و کاهش استرس  و اضطراب است.  در این تحقیق که در دانشگاهی در اسکاتلند بررسی شد ، محققان ۲۴ زن و ۲۲ مرد را تحت شرایط استرس زا مانند سخنرانی در جمع قرار داده و فشارخون آنها را در این شرایط ثبت کردند. نتایج نشان داد کسانی که قبل از قرار گرفتن در معرض شرایط استرس زا رابطه جنسی داشته اند، واکنش بهتری نسبت به استرس نشان دادند.

-کاهش فشارخون: دربررسی دیگری مشخص شد که روابط جنسی منظم و مداوم، فشار دیاستولیک (عدد کمتر یا عدد دوم درخواندن فشارخون) را کاهش می دهد.  همانطور که میدانید بالا بودن فشارخون یک عامل خطرساز برای بیماری عروق کرونر قلب، حمله قلبی، بیماری های کلیوی و سکته مغزی است.

-تقویت سیستم ایمنی: ۱ یا ۲ بار ارتباط  جنسی در هفته موجب افزایش میزان یک آنتی بادی به نام ایمونوگلوبین A  یا IgA در بدن می شود که می تواند بدن را در مقابل سرما خوردگی و سایر عفونتها ایمن سازد. برای بررسی این اثر، محققان دانشگاه پنسیلوانیا نمونه بزاق ۱۱۲ نفر (حاوی IgA) را مورد آزمایش قرار دادند. در کسانی که ۱ یا ۲ بار در هقته ارتباط جنسی داشتند، میزان این آنتی بادی به مراتب بالاتر بود.

– اثری مشابه ورزش: ارتباط جنسی میتواند نوعی ورزش باشد. متخصصان انجمن آموزش جنسی امریکا معتقدند که ارتباط جنسی ورزشی است که هم شرایط جسمی و هم شرایط روحی را بهبود می بخشد. این رابطه موجب بهبود عملکرد قلب و عروق، افزایش توان، انعطاف پذیری و تعادل می شود.

– سوزاندن کالری: ارتباط جنسی به مدت ۳۰ دقیقه، در حدود ۸۵ کالری انرژی مصرف می کند. این مقدار انرژی شاید قابل توجه نباشد اما در دراز مدت اثرات مفیدی بر سلامتی دارد. این میزان مصرف کالری، تقریبا معادل پیاده روی ملایم است.

– بهبود سلامت سیستم قلبی- عروقی: تحقیقات متخصصان انگلیسی نشان داد که بر خلاف تصور عموم که معتقدند  افزایش فعالیت بدنی در حین رابطه جنسی موجب سکته می شود، این رابطه هیچ نقشی در بروز سکته ندارد. برای انجام این مطالعه که در نشریه اپیدمیولوژی و سلامت جامعه به چاپ رسید، ۹۱۴ مرد به مدت ۲۰ سال مورد ارزیابی قرار گرفتند و مشخص شد که رابطه جنسی و تداوم آن هیچ ارتباطی با خطر بروز سکته ندارد. بعلاوه به اثبات رسید که داشتن ۲ بار رابطه جنسی در هفته یا بیشتر، خطر مرگ ناشی از حمله قلبی را در مردان به نصف کاهش می دهد.

– افزایش اعتماد به نفس: در مطالعه ای که توسط محققان دانشگاه تگزاس انجام  گرفت، ۲۳۷ علت علمی برای برقراری ارتباط جنسی ذکر شد. تقویت اعتماد به نفس و داشتن احساس خوب در مورد خود، یکی از این علل به شمار می رود. همچنین مشخص شد اگر بین شما و شریک جنسیتان رابطه عاشقانه ای وجود داشته باشد، این اثر قوی تر خواهد بود.

– حال خوب: رابطه عاشقانه، صمیمی و از همه مهم تر ارتباط جنسی مطلوب، احساس  و حال عمومی شما را به میزان قابل ملاحظه ای بهبود می بخشد. تحقیقات نشان می دهند افرادی که از رابطه جنسی خوبی برخوردارند، شادتر و سالم تر از سایر افراد میباشند

– افزایش صمیمیت بین زوجین: ارتباط و ارضای جنسی سطح هورمون اکسی توسین که به هورمون عشق و محبت معروف است را افزایش می دهد و موجب ایجاد تعهد و اعتماد می گردد. محققان دانشگاه کارولینای شمالی ۵۹ زن غیر یائسه را قبل و بعد از رابطه جنسی صمیمانه مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان داد هر چه مدت تماس بیشتر باشد میزان اکسی توسین نیز بالاتر خواهد بود.

– تسکین درد: با افزایش ترشح اکسی توسین، اندروفین افزایش یافته و درد کاهش می یابد. ارتباط جنسی و افزایش ترشح اکسی توسین موجب بهبود سردرد، درد ناشی از التهاب مفاصل و کاهش علایم سندرم پیش از قاعدگی می شود. درمطالعه ای که در نشریه بیولوژی و پزشکی به چاپ رسید، اثر هورمون اکسی توسین در تسکین درد در ۴۸ داوطلب مورد بررسی قرار گرفت. این افراد از اکسی توسین استنشاقی استفاده کرده و سپس در انگشتشان خراشی ایجاد گردید. استنشاق اکسی توسین درد را به نصف کاهش داد.

– کاهش خطر سرطان پروستات در مردان : طبق  تحقیقات انجام شده در استرالیا انزال مکرر به ویژه در دهه ۲۰ زندگی مردان، خطر سرطان پروستات را کاهش می دهد. نتایج این تحقیق در نشریه بین المللی اورولوژی به چاپ رسید. این مطالعه نشان داد که ۵ یا بیش از ۵ بار انزال در هفته به ویژه در دهه ۲۰ زندگی مردان، خطر سرطان پروستات را به یک سوم کاهش می دهد.

– تقویت عضلات لگن در زنان: ورزش و تحرک عضلات لگن در حین ارتباط جنسی فواید بسیاری برای زنان دارد، از جمله این که لذت جنسی را افزایش داده و خطر بی اختیاری ادرار، افتادگی واژن، رحم و مثانه را نیز کاهش می دهد. این عضلات معمولا در اثر زایمان، چاقی و افزایش سن رفته رفته ضعیف می شوند. برای تقویت این عضلات می توانید، عضلات لگن را منقبض کرده (حالتی مشابه قطع کردن و نگه داشتن ادرار)، تا ۳ بشمارید و سپس رها کنید.

– بهبود خواب: ترشح اکسی توسین در هنگام ارضای جنسی موجب بهبود خواب می شود. خواب کافی و مطلوب در تنظیم وزن و فشارخون موثر است. علاوه بر اثرات هورمونی، تحرک در حین رابطه جنسی نیز موجب آرامش و بهبود خواب  می گردد.