ایستایی وجود ندارد ، هر چه هست جوشش و جاری بودن است.
خوش آمدید - امروز : جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

بيوگرافي هنرمندان

عکس های جدید کیکاووس یاکیده + بیوگرافی

کیکاووس یاکیده (زاده بهمن ۱۳۴۷ در تهران) دوبلور و شاعرو بازیگر ایرانی است.یاکیده اخیرا کتابی با نام بانو و آخرین کولی سایه فروش از طریق انتشارات کاروان، منتشر کرده که رویکردی متفاوت به شعر سپید است و به نوعی هایکو وارهایی بسیار ملموس

کیکاووس یاکیده

 

 

کیکاووس یاکیده

کیکاووس یاکیده

او در نقش احمد دوست محمد رضا گلزار در فیلم آتش بس و در فیلم زن زیادی اثر تهمینه میلانی و همچنین در نقش جمشید کاظمی در سریال هوش سیاه و هم چنین درنقش دکتر بهداد در فیلم شهر دقیانوس به بازیگری پرداخته است.

 

ariapix.net

بیوگرافی هیلاری داف ستاره جوان و بی‌حاشیه هالیوود! + عکس

بیوگرافی هیلاری داف ستاره جوان و بی‌حاشیه هالیوود! + عکس www.campfa.ir

او از زمانی که خیلی کوچک بود به بازیگری علاقه داشت. کار بازیگری او را مجبور کرد به جای تحصیل در مدرسه در خانه آموزش ببیند. اولین نقش بزرگ او در فیلم….

بیوگرافی کوتاه
هیلاری داف در ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۷ متولد شد. پدر و مادرش سوزان داف و باب داف نام دارند. پدرش یکی از شریکان فروشگاههای زنجیره ای convenience است. او از زمانی که خیلی کوچک بود به بازیگری علاقه داشت. کار بازیگری او را مجبور کرد به جای تحصیل در مدرسه در خانه آموزش ببیند. اولین نقش بزرگ او در فیلم زندگینامه ای «کسپر وندی را ملاقات می‌کند» در سال ۱۹۹۸ در نقش «وندی» بود. بعد از آن سال ۲۰۰۱ در مجموعه تلویزیونی دیسنی  به نام «لیزی مگوایر» هنرنمایی کرد. بعد از اکران فیلم «لیزی مگوایر» در سال ۲۰۰۳ دیسنی اعلام کرد تولید این مجموعه را متوقف خواهد کرد. در همان سال هیلاری داف اولین آلبومش به نام «Metomorphisis» را منتشر کرد.
بعد از اتمام این مجموعه تلویزیونی هیلاری به بازیگری ادامه داد. فیلم های دیگر او عبارتند از: Cheaper by the Dozen (2003)، داستان سیندرلایی (۲۰۰۴)، Chad Michael Murray و صدایت را بالا ببر (۲۰۰۴)، مرد کامل (۲۰۰۵) و سال ۲۰۰۶ با خواهرش هایلی داف در فیلم «دختران مادی» بازی کرد. پدر و مادر هیلاری بعد از ۲۲ سال زندگی مشترک از هم جدا شدند.

هیلاری در زمینه موسیقی نیز به موفقیت هایی دست پیدا کرد. آو یک آلبوم با نام خودش و آلبومی‌ با نام Most Wanted منتشر کرد. آلبوم چهارمش را هم Dignity که در ۳ آپریل ۲۰۰۷ منتشر شد.
همسر: Mike Comrie (ازدواج ۱۴ آگوست ۲۰۱۰ تا به امروز)- یک فرزند

نکات کوچک:
خواهر بزرگ تر هیلاری «هایلی داف» در گروه موسیقی Inventing Venu فعالیت می‌کند.
او سال ۲۰۰۳ در رتبه بندی جذاب ترین دختران نوجوان رتبه اول را کسب کرد که این رتبه بندی بر اساس بازیگری، خوانندگی، حضور اجتماعی و فعالیت های خیرخواهانه انجام می‌شد.
او در حال شروع برنامه ریزی برای سگ ها به نام «سگ کوچک داف» است. این اسم سگ درگذشته خود او می‌باشد.
او در زمینه فعالیت های خیرخواهانه نیز فعالیت می‌کند برای بچه هایی که گرسنه، فقیر، مریض،  بیسواد و بچه هایی که مورد بی توجهی یا تعرض جنسی قرار گرفته اند.
او خط تولید لباسی با نام خودش دارد که در همان سال اول ۵ میلیون دلار از فروشش درآمد داشت.
سرگرمی‌های مورد علاقه هیلاری عبارتند از: شنا، ژیمناستیک، مطالعه، نویسندگی و وقت گذرانی با خواهر بزرگش.
او سال ۲۰۰۴ یکی از ۲۵ستاره نوجوان جذاب زیر ۲۵ سال بود.
سال ۲۰۰۵ فروشش از Most Wanted Tour را به قربانیان سونامی‌ در جنوب آفریقا بخشید.
محبوب ترین فیلمی‌ که بازی کرده از نظر خودش فیلم لیزی مگوایر  (2003) است.
مادرش سوزان داف تهیه کننده موسیقی است.
پدرش باب داف صاحب یک سری فروشگاه های زنجیره است.
سال ۲۰۰۶ مجله رولینگ استون لیست پولدارترین های سال گذشته را اعلام کرد. در این گزارش درآمد هیلاری ۱۷٫۱ میلیون دلار گزارش شد و جوان ترین عضو لیست بود.
اخیرا ارزش خالص مال او ۲۵ میلیون دلار تخمین شده است که شامل آلبوم ها، تورها، فیلمها، خط تولید لباس و… می‌شود.
سال ۲۰۰۴ مبلغ ۲۳٫۰۰۰ دلار برای کمک به تحقیقات مربوط به سرطان سینه اختصاص داد.
سال ۲۰۰۵ با درآمد ۱۵ میلیون دلار در لیست ثروتمندان زیر ۲۵ سال مجله فوربس قرار گرفت. او بالاتر از ستاره هایی چون لیندسی لوهان و آماندا بیانس بود.
سال ۲۰۰۷ در لیست صد زن جذاب مجله ماکسیم نفر ۲۳ بود.
سال ۲۰۰۸ در لیست صد زن جذاب مجله ماکسیم نفر ۲۵ بود.
وقتیکه هیلاری داف برای بازی در بازسازی فیلم «بانی و کلاید» انتخاب شده بود، فی دیناوی گفت هیلاری بازیگر واقعی نیست و از این رو این دو نفر با هم مشکل پیدا کردند.
در تاریخ ۱۹ فوریه ۲۰۱۰ با Mike Comrie نامزد کرد.
او در یک مراسم مختصر و خصوصی با نامزدش در  San Ysidro Ranch مونتسیتو کالیفرنیا ازدواج کرد. خواهرش هایلی داف ساقدوشش بود.
در لیست ۱۰۰ زن جذاب مجله ماکسیم سال ۲۰۱۱ نفر ۴۰ بود.
اولین فرزندش که یک پسر به نام Luca Cruz Comrie  است را در سن ۲۴ سالگی در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۱۲ به دنیا آورد.

نقل قول ها:
من عاشق لباس هستم و نمی‌توانم خودم را کنترل کنم. ولع خاصی برای خرید لباس، کفش و لوزام آرایش دارم. من جزو افرادی هستم که دوست ندارند یک لباس را بارها و بارها بپوشند.
من عاشق مادرم هستم و کاملا از او تاثیر می‌گیرم و اما او نیز همیشه همیار و همراهم بوده است.
خواهرم و من بهترین دوستان هستیم و همیشه نیز با هم هستیم و او خیلی بااستعداد و الهام بخشم است. او بدل من است.
من هر هفته در مورد خودم چیزهایی در مجلات می‌خوانم، درمورد کارهایی که انجام نداده ام، جاهایی که هرگز نرفته ام و چیزهایی که خودم ازشان خبر ندارم. اینها فقط شایعات است.
من در زمان کودکی خجالتی بودم. این هایلی بود که همیشه باید جلو می‌رفت و با مردم حرف می‌زد.
ما اگرچه جدا از هم زندگی می‌کنیم ولی هنوز هم خانواده ای صمیمی و محکم هستیم. البته من و هایلی همدیگر از بیشتر موقع کار می‌بینیم و واقعا بهم نزدیک هستیم.
من عاشق صحنه های احساسی هستم. درحالیکه خودم یک زندگی واقعی دارم واقعا دلم نمی‌خواهد از اینجور صحنه ها بیرون بروم. اما اینها جالب و اصلا چالش برانگیز نیست. سخت ترین کار تلاش برای خنداندن مردم است.
او در مورد رابطه کوتاه مدتش با «آرون کارتر» Aaron Carter می‌گوید او اولین دوست پسر واقعی من بود و واقعا عاشق هم بودیم اما ما مثل چهارده ساله ها بودیم!
من فکر می‌کنم دخترها احساس می‌کنند جذاب و کامل نیستند مگر اینکه با یک پسر باشند. اما اینگونه نیست! دخترها شما باید مستقل باشید و قدرتتان را نشان بدهید.
در مورد بارداری اش گفته که من احساس مریضی ندارم و آرزوهای خیلی زیادی هم ندارم. اما توصیفش سخت است. از نظر لغوی مثل این است که یک بیگانه بدنت را تسخیر کرده است. یک روز من روز خوبی دارم و روز دیگر نه.

Agent Cody Banks
هیلاری داف

 لیزی مگوایر

 

هیلاری داف
Raise-Your-Voice
 

http://www.seemorgh.com/uploads/1391/03/Thrilled-to-Death.jpg
Thrilled to Death

درآمد فیلم ها:
Agent Cody Banks – 2003- 500.000 دلار
فیلم لیزی مگوایر- ۲۰۰۳- ۱٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار
Cheaper by the Dozen- 2003، 

۱٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

لیزی مگوایر- ۲۰۰۱- هر اپیزود ۱۵٫۰۰۰ دلار
داستان سیندرلایی- ۲۰۰۱- ۲٫۲۰۰٫۰۰۰ دلار
صدایت را بالا ببر- ۲۰۰۴- ۲٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار
مرد کامل- ۲۰۰۵- ۲٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار
Cheaper by the Dozen 2 – 2005-

۲٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

دختران مادی- ۲۰۰۶- ۲٫۰۰۰٫۰۰۰ دلار

فیلم شناسی
۱۹۹۸ – ملاقات کسپر با وندی
۱۹۹۸- بازی با قلب
۱۹۹۹- The Soul Collector
2002- Cadet Kelly
2002- طبیعت انسان
۲۰۰۳- Agent Cody Banks
2003- فیلم لیزی مگوایر
۲۰۰۴- داستان سیندرلایی
۲۰۰۴- صدایت را بالا ببر
۲۰۰۴- در جستجوی بابانوئل
۲۰۰۵- مرد کامل
۲۰۰۵- Cheaper by the Dozen 2
2006- دختران مادی
۲۰۰۸- War, Inc
2009- What Goes Up
2009- According to Greta
2010- Beauty & the Briefcase
2011- ارزش خون
۲۰۱۱- Stay Cool

سیمرغ

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir

محسن تَنابَنده (زاده ۱۳۵۴) فیلم نامه نویس و بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون است.

او در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۶ برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم استشهادی برای خدا شد.تنابنده در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نفش اول مرد را برای بازی در فیلم های سنگ اول و هفت دقیقه تا پائیز به دست آورد.

 

 

فیلم شناسی

پایتخت ۲

شب یلدا ( بخشی از پایتخت ۲)

محمد (ص)

پایتخت

چاردیواری

ندار ها

سنگ اول

سن پترزبورگ ۱

هفت دقیقه تا پاییز

مأمور بدرقه

یامک از دیار باقی

استشهادی برای خدا

زمانی برای دوست داشتن

هندوانه ی شب یلدا

اگه می تونی منو بگیر

آفساید

چند کیلو خرما برای مراسم تدفین

چند می گیری گریه کنی؟

دانه های ریز برف

کنار رودخانه

تصاویر محسن تنابنده

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir

 

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir

 

بیوگرافی محسن تنابنده + تصاویر - www.campfa.ir


 

بیوگرافی و عکس های حسین مهری

 

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

حسین مهری متولد آبان ماه سال ۱۳۶۳ است ،  به گفته خودش سابقه‌ای ۱۸ ساله‌ در عرصه تئاتر دارد.

او اولین بار در نقش عباس در سریال زیرهشت به مخاطبین معرفی شد و درحال حاضر ۲ سریال «تا ثریا» و «پنجره» را همزمان روی آنتن دارد.وی بازیگر جوانی است که تا‌کنون در مجموعه‌های پایتخت، نابرده رنج و زیرهشت ایفای نقش کرده است  .

گفت‌وگو با حسین مهری بازیگر سریال «تا ثریا»
به‌دنبال سبک خاصی در بازیگری هستم

  پیش از این هم در مجموعه‌های دیگری از سیروس مقدم حضور داشته‌اید؟بله، این سومین همکاری من با این کارگردان پس از کارهای زیر هشت و پایتخت بود. علاوه بر حضور در این مجموعه‌ها در سریال نابرده رنج و پنجره نیز ایفای نقش کرده‌ام.

با این حضور چندین ساله فکر می‌کنم هنوز زمان آن اتفاقی که باید بیفتد، نیفتاده و تا امروز نقش مهمی نداشته‌اید که مخاطب شما را با آن بشناسد.

تنها دلیل این اتفاق را لطف خدا می‌دانم، چرا که اگر قرار بود سال‌ها قبل چنین اتفاقی بیفتد به‌طور حتم من این تجربه‌ای را که اکنون با حضور در کارهای مختلف به دست آورده‌ام، نداشتم و این مسیر آزمون و خطا را آن‌گونه که باید و شاید طی نمی‌کردم. خوشحالم بیراهه نرفته‌ام و الان به‌گونه‌ای در حال دیده شدن هستم و پا در مسیر درستی گذاشته‌ام.

چقدر سعی دارید با نقش‌تان زندگی کنید؟

معمولا می‌کوشم با حضور در آن نقش کاملا رئال به نظر بیایم. بخصوص در سریال‌هایی به کارگردانی سیروس مقدم این حساسیت دو چندان می‌شود؛ چراکه ایشان ابتدای این کار در جلسات دورخوانی مدام به ما یادآوری می‌کردند خیلی سعی نکنیم نقش را بازی کنیم. هدف این بود بازیگران نقش‌ها را از فیلتر وجودی خودشان بگذرانند و به نوعی با آنها زندگی کنند. به همین دلیل بیننده در کل کار با هیچ چیزی که از زندگی روزمره‌اش فاصله داشته باشد روبه‌رو نمی‌شود و به نوعی همه شخصیت‌های این قصه را می‌پذیرد.

شخصیت مسعود در تا ثریا را تا چه اندازه ویژگی‌های شخصیتی خودتان مشابه می‌دیدید؟

مسعود یکسری اتفاقات و ناهنجاری‌های قصه را به دوش می‌کشد و برخی مشکلات را برای این خانواده به‌وجود می‌آورد. به نظر من این نقش بیش از عباس در زیر هشت مورد توجه مردم قرار می‌گیرد و پرتنش‌تر و چالش برانگیزتر است. ظاهر برای مسعود مهم است و خیلی به سر و وضعش می‌رسد و نگاه مادی به زندگی و آدم‌های اطرافش دارد و به‌طور کلی انسان خوشگذرانی است. اگرچه مسعود خیلی نگاه سطحی به زندگی دارد و آدم عمیقی نیست، اما انسان سالمی است. در عین این‌که همیشه به منافع خود فکر می‌کند. در کل هیچ‌وقت سعی نکردم مسعود را شبیه خودم بکنم. در کل نقش‌هایی که تا امروز بازی کرده‌ام از عباس زیر هشت گرفته تا مرتضی پایتخت، احمد نابرده رنج و حتی افشین سریال پنجره سعی کرده‌ام همه وجوه شخصیتی کاراکتری را که بازی می‌کردم به اجرا درآورم.

در انتخاب نقش‌هایتان چه چیزی را بیشتر از همه مدنظر قرار می‌دهید؟

شاید مهم‌ترین آنها این باشد که بتوانم با آن شخصیت ارتباط لازم و کافی برقرار کنم. خیلی برایم فرقی نمی‌کند نقشی که بازی می‌کنم تا چه اندازه شبیه خود من است. همیشه می‌کوشم به بهترین شکل ممکن در نقش ظاهر شوم. مسعود در خیلی چیزها از من دور بود. لحظه‌ای زندگی می‌کرد و خواسته و ناخواسته باعث و بانی مشکلاتی می‌شد. مسعود برای من تعریف‌های مشخصی داشت و سعی می‌کردم این نقش را در قالبی جلو ببرم که مخاطب قضاوت از پیش تعیین شده‌ای برای آن نداشته باشد.

قصه تا ثریا براساس واقعیت‌های روز جامعه به تصویر کشیده شده است. مجموعه‌هایی از این دست تا چه اندازه می‌تواند در جذب مخاطب خود موفق عمل کند؟

همیشه مجموعه‌ای برنده میدان است که بتواند به مردم نزدیک باشد و مخاطب به نوعی قصه را در خود لمس کند. فرم بصری قصه باید به‌گونه‌ای به تصویر کشیده شود که حس همذات پنداری مخاطب را برانگیزد. اینجاست که کلیشه هم خیلی معنایی ندارد. شاید این حرف که خیلی از قصه‌ها چون مخاطب ندارند کلیشه شده اند باید به چالش کشیده شود. مگر در زندگی عادی و روزمره ما چقدر موضوع وجود دارد که می‌توان به آنها پرداخت. آنچه اهمیت دارد نگاه جدید و متمایز به این موضوعات است و دقیقا همین جاست که می‌شود به جواب این سوال پی برد که چرا مجموعه‌های سیروس مقدم همیشه برای مخاطب خود جذابیت داشته‌اند.

در همه نقش‌هایتان یکدستی به چشم می‌خورد مثلا گاهی احساس می‌شود شاید حسین مهری، مسعود را از آن خود کرده است.

به هرحال هرچقدر هم یک بازیگر تلاش کند باز هم بخشی از خصوصیات اخلاقی و واقعی خودش را در قالب نقش به تماشا می‌گذارد. این نکته خیلی هم دور از ذهن نیست و طبیعی است یک بازیگر خوب باید این توانایی را داشته باشد تا بتواند باورپذیر به نظر بیاید. به نظرم همان‌طور که یک نویسنده یا یک کارگردان دست نوشته و امضای مشخصی در کارهایش دارد یک بازیگر هم باید بتواند خط مشی مشخصی داشته باشد که اتفاقا از نگاه روانشناختی خیلی هم از خصوصیات اخلاقی خود او دور نیست. چرا که هر آدمی یک سری رفتارها و عادت‌های ویژه و خاص دارد که در همه جای زندگی با آنها همراه خواهد بود.

به این دلیل پرسیدم که عموما در تمام نقش‌هایتان تلاش خاصی برای باورپذیری آن دارید؟

شاید بهتر باشد این جمله را کمی تصحیح کنم. معمولا سعی می‌کنم خیلی نقش را برای خودم پیچیده نکنم و می‌کوشم خیلی راحت آن را ایفا کنم. این کار به من کمک می‌کند تا بیشتر بتوانم در قالب نقش فرو روم و باورپذیری آن کاراکتر را برای مخاطب بیشتر می‌کنم. اشتباهی که خیلی از بازیگران مرتکب آن می‌شوند این است که فکر می‌کنند سادگی در ایفای یک نقش یعنی می‌شود خیلی ساده از کنار آن گذشت. اساس بازیگری در این است که جاهایی باید نقش را به چالش گرفت و تعلیق‌هایی در بطن آن به وجود آورد.

نگران این نیستید که خوب دیده شدن تا حدی انتخاب‌ها و پیشنهادهای بعدی را برای شما به یکنواختی برساند؟

شاید. در ادامه این مسیر چند ساله خیلی تلاش کردم سبک مشخصی در روند بازی‌هایم داشته باشم. یکی این‌که معمولا نقش‌هایم شبیه خیلی از آدم‌هایی بوده که اطرافمان می‌بینیم و در تا ثریا هم با کمک‌هایی که سیروس مقدم مانند همیشه از بازیگران کارش دریغ نکرده است این اتفاق افتاد. مسعود شخصیت خیلی پیچیده‌ای نبود مثل خیلی از آدم‌ها حرف می‌زد و مثل خیلی از آدم‌ها رفتار می‌کرد. خیلی جاها هم خودم را به جای مسعود می‌گذاشتم و فکر می‌کردم اگر من به جای این شخصیت بودم چه عکس‌العملی از خودم نشان می‌دادم.

در مورد انتخاب‌های بعدی‌ام هم باید بگویم هر موقع که سیروس مقدم در کاری از من دعوت کند قطعا در آن کار حضور خواهم یافت و خیلی دقت می‌کنم انتخاب‌های بعدی‌ام شبیه مسعود تا ثریا نباشد، چرا که دلم می‌خواهد خودم را در حیطه‌های مختلف بازیگری بیازمایم. این روند را سابق براین هم در انتخاب‌هایم داشته‌ام. این‌که بعد از عباس زیر هشت نقش احمد را در سریال نابرده رنج بازی می‌کنم، تنها به این دلیل است که دوست دارم در انتخاب‌هایم متفاوت از قبل عمل کنم و این شرایط را برای خودم به وجود بیاورم که بتوانم از پذیرفتن نقش‌های انعطاف‌ناپذیر و بدون چالش رهایی یابم.

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

 

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

 

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

 

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

حسین مهری

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

 

825 بیوگرافی و عکس های حسین مهری| www.campfa.ir

۱۷ راز زندگی آنجلینا جولی که تا بحال فاش نشده!

۱۷ راز زندگی آنجلینا جولی که تا بحال فاش نشده! | www.campfa.ir

آنجلینا جولی زمان کودکی دوست داشت خون آشام شود! و همه کتاب‌های مربوط به خون آشامان را نیز می‌خرید و جمع می‌کرد. بعدها نظرش عوض شد و….

آنجلینا جولی بازیگری که بیشتر از همه بازیگران مورد علاقه مردم و رسانه‌ها است. او زوج معروف ‌هالیوود به نام برانجلینا را تشکیل داد. آنجلینا هنوز یکی از مرموزترین ستاره‌های دنیای‌ هالیوود است.

اگرچه ما چیزهای زیادی در مورد آنجی می‌دانیم (و اکثرشان شایعات پر و صدا هستند) چیزهایی هم هستند که تعداد خیلی زیادی از شماها درموردش نمی‌دانید. حال مهم ترین رازهای مربوط به آنجلینا جولی چه هستند؟

۱٫ آنجلینا جولی حرف «H» را روی بازوی چپش تاتو کرده است. بد نیست بدانید این حرف اول اسم برادرش James Haven Voight است که خیلی هم با یکدیگر صمیمی ‌هستند.

۲٫ آنجی و برادرش جیمز عاشقانه یکدیگر را دوست دارند. البته در سال‌های قبل کم و بیش شایعات بد و نامناسبی در مورد این دو گفته می‌شد که صحت آن هم تایید نشد. بعدها جیمز گفت که آنجلینا را یک زن کامل و فوق العاده می‌داند. او ادامه داد شاید به این خاطر من تابحال زن مناسب خود را نیافته‌ام، چون همه را با خواهرم مقایسه می‌کنم. در حقیقت زنی که من انتخاب می‌کنم باید از دو فیلتر عبور کند؛ چرا که هم من و هم خواهرم باید او را قبول داشته باشیم. من انسان کمال گرایی هستم و به سختی می‌توان کسی را پیدا کرد که تمام این انتظارات من را برآورده کند.

۳٫ آنجلینا جولی زمان کودکی دوست داشت خون آشام شود! و همه کتاب‌های مربوط به خون آشامان را نیز می‌خرید و جمع می‌کرد. بعدها نظرش عوض شد و شغل رویایی و مورد علاقه اش مامور مراسم تدفین بود!

۴٫ آنجلینا یک بار گفت که «جنا رولاند» الهام بخش او برای برگزیدن شغل بازیگری بوده است. جولی فرصت این را پیدا کرد که در دو فیلم به نام‌های بازی با قلب (۱۹۹۸) و گرفتن زندگی‌ها Taking Lives (2004) با او همبازی شود.

۵٫ «ویوین برتراند» مادر آنجلینا جولی اسم سومین فرزندخوانده او که از ویتنام آمده بود یعنی «پکس» را انتخاب کرد.

۶٫ آنجلینا جولی در سن ۱۴ سالگی کار مدلینگ را برگزید. او در سن ۱۸ سالگی از این کار دست کشید تا بازیگر شود.

۷٫ اولین تجربه بازیگری آنجلینا جولی سال ۱۹۸۲ زمانی که او فقط ۷ سال داشت اتفاق افتاد. او نقشی را در فیلم پدرش به نام Lookin’ to Get Out بازی کرد.

۸٫ رنگ طبیعی موهای آنجلینا جولی بور است. او یک بار در یکی از مصاحبه‌هایش گفت: «موهای من که اول قهوه ای خیلی روشن بود کم کم قهوه ای تیره تر شد. وقتیکه من بچه بودم مادرم موهای من را رنگ تیره می‌کرد و من هم از آن زمان رنگ تیره را دوست داشتم. اما رنگ طبیعی موهایم بلوند است.»

۹٫ آنجلینا جولی بعد از به دنیا آمدن دوقلوها در سال ۲۰۰۸ برای وزن کم کردن از بازی‌های آنلاین مدوکس « Nintendo DS» استفاده کرد! آنجلینا به تمرینات Pilates (نوعی بدنسازی) می‌پرداخت، او سعی می‌کرد سه بار درهفته یک ساعت این کار را بکند.

۱۰٫ آنجلینا جولی زمان کودکی دو مار خانگی به نام «ولادیمیر» و «هری دین استانتون» داشت. پس او از بچگی توانایی نگهداری از مارها را داشت، برای همین سر صحنه فیلم اسکندر که باید در فیلمی‌بازی می‌کرد که مارها سر صحنه بودند به راحتی از پس این کار برآمد.

۱۱٫ آنجلینا جولی مجسمه اسکار، جایزه‌های گلدن گلاب، جوایز SAG و مجسمه‌های جوایز منتخب منتقدان را به مادرش داد. او احساس می‌کرد نیازی نیست خودش را به این جوایز بچسباند.

۱۲٫ آنجلینا جولی به همان مدرسه ای رفت که «لنی کارویتز» می‌رفت.

۱۳٫ شخصیت محبوب دیسنی از نظر او دامبو فیل پرنده است. جولی حتی یکبار اقرار کرد وقتی که دامبو توانست پرواز کند او گریه کرده است!

۱۴٫ آنجلینا جولی یک گواهینامه خلبانی خصوصی با هواپیمای تک موتوره دارد.

۱۵٫ جولی به خاطر پسرش مدوکس طرفدار تیم فوتبال لیورپول شده است. او می‌گوید: مدوکس دوست دارد فقط برای لیورپول بازی کند.

۱۶٫ آنجلینا جولی مسئول تبلیغات ندارد. او خودش همه کارهایش را می‌کند.

۱۷٫ آنجلینا جولی از درآغوش گرفتن و بغل کردن نفرت دارد. او یکبار فاش کرد: «زمانیکه در سن رشد بودم، از بغل کردن مردم بدم می‌آمد حتی اگر آن شخص برادرم بود. حالا من می‌توانم نفسم را حبس کنم و فقط در موردش صحبت کنم .»

ستارگان هالیوودی و خواهران و برادران در حاشیه+تصاویر

در این گزارش چهره های خواهران و برادران نه کاملا معروف ستارگان هالیوودی را معرفی می کنیم.

ستارگان هالیوودی و خواهران و برادران در حاشیه+تصاویر

به گزارش گروه بین الملل سینما خبر ؛ اینها برادران و خواهران ستارگان مطرح و در عین حال خوش چهره هالیوودی هستند که شاید اصلا توجه کسی را به خود جلب نکنند ولی در اصل با یک چهره معروف هالیوود آشنایی بسیار نزدیک دارند. با این وجود آیا آنها می توانند همانند خواهران و برادران خود به چنین شهرت دست یابند؟

برخی از آنها همانند «سیمون کاول»  از برادری بسیاری ثروتمند برخوردار هستند که به عنوان تهیه کننده برنامه هایش او را حمایت می کند. «تام کروز» نیز خواهری به نام «لی آن» دارد که فیلم های او را به شکل فوق العاده تبلیغ می کند و بقیه نیز به گونه ای در شهرت خواهران یا برادران هالیوودی خود تأثیر مثبت داشته اند . هر چند از زیبایی و جذابیت آنها برخوردار نبوده اند و اگر هم بوده اند موقعیت آنها را نداشته اند.

در این گزارش چهره های خواهران و برادران نه کاملا معروف ستارگان هالیوودی را معرفی می کنیم.

 

«جورج کلونی» و خواهرش «آدلیا کلونی»

 

 

«آنجلینا جولی» و برادرش «جیمز»

 

 

«تام کروز» و خواهرش «لی آن»

 

 

«براد پیت» و برادرش «دوگ»

 

 

«سیمون کاول» و برادرش «نیکلاس»

 

 

«کالین فرث» و برادرش «جاناتان»

 

 

«نیکل کیدمن» و خواهرش «آنتونیا»

 

 

«رابرت پتینون» و خواهرش «ویکتوریا»

 

 

 

«جولیا رابرتس» و خواهرش «گلیان»

 

 

«جودلاو» و خواهرش «ناتاشا»

 

 

«ویکتوریا بکهام» و خواهرش «لوئیس»

 

 

«روپرت گرنیت» و برادرش «جیمز»

 

 

«کالین فارل» و خواهرش «کلودین»

 

 

«اسکارلت جوهانسون» و برادرش «هانتر»

 

 

کارت عروسی چهره های مشهور سینما و تلویزیون چگونه بود؟؟

کارت عروسی یکی از یادگارهای شیرین هر مراسم عروسی است. عروس‌خانم‌ها و آقادامادها هم سعی می‌کنند سنگ‌تمام بگذارند و هرکدام با ایده و ابتکاری جدید در این میدان رقابت، برنده شوند. یک نفر کارت عروسی‌اش را داخل بطری می‌گذارد و دیگری کلیپ تصویری می‌سازد و DVD آن را به‌عنوان کارت دعوت به دست مهمانان می‌دهد. اما نوشته‌های داخل همه این کارت‌ها مشابه یکدیگر است. همه آنها از عشق می‌گویند. از عهد و پیمان دو همسفر برای ادامه راه پر پیچ و خم زندگی در کنار همدیگر.

بهترین و جالب ترین متن های کارت عروسی www.campfa.ir

در این مطلب سراغ تعدادی از ستارگان متاهل سینما و تلویزیون رفتیم و از آنها پرسیدیم چه چیزی روی کارت عروسی‌شان نوشته‌اند. در این میان بعضی‌ها هم بودند که اصلا عروسی نگرفته بودند، بعضی‌ها هم ترجیح داده بودند مهمانانشان را شفاهی دعوت کنند و از کارت استفاده نکرده بودند. ما صحبت‌های این دوستان را که خالی از لطف هم نبود در بخشی از همین مطلب آوردیم. با ما و این چهره‌های خوشبخت همراه باشید.

بهاره رهنما


کارت عروسی ما پروانه‌های رنگارنگ بود. شعر روی آن را هم خودم گفته بودم: «با بهار پیمان می‌بندیم به نام عشق برای همیشه»

امیر جعفری

من و همسرم ریما رامین فر ۸سال نامزد بودیم. بنابراین دلیلی نداشت بعد از این همه وقت عروسی بگیریم. در نتیجه کارت عروسی هم نداشتیم. نه من کت و  شلوار دامادی پوشیدم و نه ریما لباس عروسی.

فرناز رهنما

کارت عروسی ما یک کارت ساده به شکل قاب بود که من سادگی آن را خیلی دوست داشتم. روی آن هم فقط ساده و صمیمانه نوشته بودیم: «حضور شما موجب خوشحالی ماست.»

رضا داوودنژاد

کارت عروسی چهره ها چگونه بود؟

کارت عروسی ما خیلی متفاوت و خاص بود. روی کارت ما هیچ چیز نوشته نشده بود جز اسم‌هایمان، رضا داوودنژاد و غزل بدیعی به‌اضافه تاریخ عروسی؛ همین و تمام. کارتمان هم شکل یک پازل بود. روز عروسی تیمی بسیج شدند و با همه مهمان‌ها تماس گرفتند و آدرس محل عروسی را به آنها گفتند.

حمیرا  ریاضی

کارت عروسی من بسیار ساده بود و روی آن نوشته بودیم: «کاروانی آمد… بارش لبخند…» شعری از سهراب سپهری است.

نیوشا ضیغمی

ما کارت عروسی نداشتیم، به‌خاطر اینکه مراسم عروسی‌مان بسیار کوچک و خانوادگی بود، بنابراین ترجیح دادیم مهمانان عروسی کوچک‌مان را تلفنی و شفاهی دعوت کنیم و کار به کارت و این چیزها نکشید.

پژمان بازغی

کارت عروسی چهره ها چگونه بود؟


ما کارت عروسی نداشتیم. فکر کردیم ممکن است در چاپخانه آدرس محل عروسی لو برود و به این ترتیب آسایش و امنیت مهمانانمان خدشه دار شود. به همین دلیل بی‌خیال کارت عروسی شدیم.

مریم امیرجلالی

من ۲۹ بهمن سال ۴۹ روز عیدغدیر ازدواج کردم. آن زمان عروسی‌ها خیلی ساده بود. مثل الان نبود که هزارتا چشم و هم چشمی و تجملات باشد. من سفره عقدم را خودم چیدم. سفره عقد خودم که سهل است حتی سفره عقد دخترم را هم که سال‌ها بعد بود (سال ۷۳) خودم چیدم. کارت عروسی هم نداشتم. همه مهمان‌ها را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم. عروسی ساده و کوچکی بود. اصلا کارت عروسی هم مثل الان از واجبات عروسی نبود.

حدیث فولادوند

چون مهمانان عروسی ما بسیار محدود بودند تصمیم گرفتیم کارت عروسی نداشته باشیم. ما مهمانان‌مان را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم.


کمند امیرسلیمانی

عروسی ما کارت نداشت. کلا چندتا از رسومات مرسوم عروسی بود که من به آنها اعتقاد و علاقه‌ای نداشتم. یکی هم همین کارت عروسی بود. یکی دیگر هم تزئین و گل زدن ماشین عروس بود که از هر دو پرهیز کردم. من به اینها و چندتا چیز دیگر اعتقادی نداشتم و استفاده هم نکردم. ما مهمانان عروسی‌مان را تلفنی یا حضوری دعوت کردیم.

ویشکا  آسایش

من عروسی نگرفتم که کارت عروسی داشته باشم. آن زمان با مراسم عروسی و همه این تجملات بی‌مورد آن مثل کارت و … مخالف بودم. البته الان هم هنوز با بریز و بپاش بی‌مورد و تجملات مخالف هستم. من فقط عروسی‌های ساده و صمیمانه را دوست دارم.

کارت عروسی چهره ها چگونه بود؟

مائده طهماسبی

ما جزو آن افرادی هستیم که نه عروسی گرفتیم و نه کارت عروسی داشتیم. آن زمان که ما ازدواج کردیم جوان‌ها خیلی آرمان‌گرا بودند، ما هم جزو آن نسل آرمان‌گرایی بودیم که سعی می‌کردیم همه چیز زندگی‌مان در نهایت سادگی باشد و اصلا چیزهایی مثل عروسی را تجملات می‌دانستیم که باید از آنها پرهیز کرد، اما جالب است نسل بعد از ما هر روز بیشتر از روز قبل درگیر همین تجملات شدند.

شبنم قلی‌خانی

من از بچگی مثل خیلی از دختربچه‌ها عاشق مراسم عروسی بودم. البته عروسی خودم خیلی ساده و به دور از تجملات بود. کارت عروسی‌مان را همسرم طراحی کرد و روی آن شعری از فریدون مشیری را نوشتیم:

« تنها نگاه بود و تبسم میان ما تنها نگاه بود و تبسم. گاهی که سینه‌های‌مان چون کوره می‌گداخت دست تو بود و دست من – این دوستان پاک- که از شوق سر به دامن هم می‌گذاشتند وزین پل بزرگ – پیوند دست‌ها- دل‌های ما  هم به خلوت هم راه داشتند.» و البته در پایان نوشتیم:
«خواهشمندیم از آوردن هرگونه دوربین خودداری کنید.»

شیلا خداداد

ما روی کارت عروسی مان جمله خیلی ساده‌ای نوشته بودیم. کارت با «در پرتو مهر یزدان پاک» شروع می‌شد و در ادامه بود: «در انتظاریم/ با گل وجود خود، محفل آرای سرور ما باشید… شیلا و فرزین». من این متن را از بین چند متنی که دیده بودم انتخاب کردم.

رزیتا غفاری

ما روی کارتمان نوشته بودیم: «دست‌های منتظرمان سرانجام با عشقی به پاکی آب و با ایمانی به تزاید خاک خوشبختی را می‌سازد، عزم آن داریم که در خانه کوچک‌مان نگهش داریم.»

زیبا بروفه

کارت ما یک نقاشی کارتونی بود که خودمان کشیده بودیم. متاسفانه جمله روی آن را یادم نیست. به‌هرحال نزدیک ۱۷ سال از ازدواج ما گذشته است، اما خودمان خیلی کارت‌مان را دوست داشتیم؛ فکر می‌کنم مهمانان هم خوششان آمد. 

شقایق دهقان

ما کارت عروسی داشتیم اما هیچ چیز خاص و ویژه‌ای روی آن ننوشتیم. همان جملات مرسوم و عادی که تشریف بیاورید و ما را خوشحال کنید و… . شاید باورتان نشود اما نه تنها یادم نمی‌آید روی کارتمان چه نوشته بودیم، حتی یادم نمی‌آید عروسی‌مان چه روزی بود! می‌دانم شهریور بود اما یادم نیست چندم شهریور بود. برای اینکه این چیزها از همان اول اصلا برای من و محراب اهمیت نداشت.

سپند  امیرسلیمانی

کارت عروسی چهره ها چگونه بود؟

کارت عروسی ما آن چیزی که به معنای متعارفش در ذهنتان می‌آید، نبود. ما یک کارت ویژه و متفاوت طراحی کردیم. کارت ما یک تخته شاستی مستطیلی شکل بود که دوتا عکس روی آن چسبانده بودیم. عکس‌های دو نفره‌ای از من و همسرم. هر دو عکس هم فانتزی و شیطنت‌آمیز بودند. عکس بالایی که تاریخ قبل از ازدواجمان را داشت همسرم آرام نشسته بود و من شاد و خندان، شیطنت می‌کردم. عکس پایینی که تاریخ بعد از ازدواجمان خورده بود من آرام و مظلوم نشسته بودم و همسرم خندان و شاد، شیطنت می‌کرد. در کنار این عکس‌ها ۵ بیت شعر هم بود که مضمون آن این بود که در مراسم ما شرکت کنید اما برای هر نفر از مهمانان یک بیت شعر ویژه آن مهمان هم گفته بودیم. یعنی همه ابیات جز بیت چهارم که برای هر نفر متفاوت و مناسب با آن آدم بود، مثل هم بودند. من یک شب تا صبح بیدار نشستم و این شعرها را مخصوص هر نفر نوشتم. برای پیرها مناسب سن و احترام‌شان و برای جوان‌ها هم مناسب حال و هوای جوانی شعر گفتیم. بیت آخر هم این بود که :

چند ساعت بیا پیش ما بشین/ جون مادرت بی‌خیال دوربین

۱۰ واقعیتی که درباره جانی دپ نمی دانید

10 واقعیتی که درباره جانی دپ نمی دانید www.campfa.ir
جانی دپ سالها بدلیل جذابیت ظاهری و توانایی فوق العاده اش در بازیگری، در مرکز توجه افکار عمومی قرار داشت. اما همچنانکه در” دزدان دریایی کاراییب: روی امواج غریب” در این هفته سالن های سینما را مورد هجوم خود قرار داده، متعجب خواهید شد که رازهایی را در مورد “جک اسپارو”ی واقعی نمی دانستید. با کمی کند و کاو، به ۱۰ حقیقت ناشناخته در مورد این بازیگر پی بردیم. گنجینه ای که جانی دپ را در چشمان ما باارزش تر می نماید!

۱٫
او هرگز برنده اسکار نشد
این امر شما را به این فکر می اندازد که با وجود فیلم هایی جادوویی و به یاد ماندنی نظیر ادوارد دست قیچی و Blow، چگونه جانی دپ تا کنون جایزه آکادمی را نبرده است؟ وی سه بار نامزد دریافت جایزه بهترین هنرپیشه (برای فیلم های سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت، در جستجوی سرزمین خیالی، دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه) شد اما هرگز تندیس را به خانه نبرد. ممکنه سال بعدی، سال او باشه؟

 

۲٫
او برای یکسری تبلیغات H&M مدل شد.
قبل از ۱۹۹۹، پیش از اینکه H&M به عنوان یک فروشگاه زنجیره ای عظیم شناخته و محبوب گردد، جانی برای این برند سوئدی در یکسری تبلیغات اروپایی به عنوان مدل ظاهر می شد. 
۳٫او در موزیک ویدئو های چندی ظاهر شد. 
جانی حداقل در پنج موزیک ویدئوی سایر هنرمندان از جمله ویدئوی جانی کش برای موزیک God’s Gonna Cut You Down، ویدئوی تام پتی و قلب شکنان برای موزیک Into the Great Wide Open، و ویدئوی لمون هدز برای موزیک It’s A Shame About Ray ظاهر شد. وی در مورد موسیقی می گوید: “می دونید! هیچ چیزی، هیچ چیز دیگری بجز موزیک وجود ندارد. هیچ چیزی که ما را لمس کنه، آه، اینچنین عمیق. موزیک می تونه احساسات بسیاری را برامون باز کنه که ما نمی دونستیم آنها را داریم.”
۴٫او کارگردان موزیک ویدئوی دوست دخترش، ونسا پارادیس بود.
جانی دپ از سال ۲۰۰۱ از کار موسیقی ونسا با کارگردانی موزیک ویدئویش حمایت می کند. این مدل فرانسوی که خوانندگی و بازیگری نیز انجام می دهد، سه تا از آهنگ هایش را از جمله Pourtant، Que fait la vie? و La Incendie به جانی سپرد.
 
۵٫وی به شکلات آلرژی دارد.
بله! جانی از کودکی نمی توانست از این چیزها بخورد. حقیقتی جالب. او همچنین از دلقک ها، عنکبوت ها و روح ها دوری می جست: بزرگترین ترسهای زندگی وی.
۶٫او ارتباطی نزدیک با مارلون براندو داشت.
به عنوان دلیلی بر علاقه براندو به جانی دپ، براندو وی را بزرگترین بازیگر نسل می نامید. واضح است که جانی نیز دوستش را تحسین می نمود و بهترین کار مارلون براندو را نقش کوتاه وی در روزی روزگاری در مکزیکو می دانست.
۷٫او با ۴ نفر نامزد شد.
بعضی ها دوست دارند نامزدی هاشون را بهم بزنند! یا شاید او آدمی است که از ریسمان سیاه و سفید می ترسد. جانی به انگشت شریلین فین، کیت موس، جنیفر گری و وینونا رایدر حلقه نامزدی نشاند و بعد با همه آنها بهم زد. 
 
۸٫او فرانسوی حرف می زند. 
برغم ترس وی از ازدواج، قلب او آشکارا توسط زنی ربوده شده است. در حقیقت، جانی فرانسوی را فقط برای این آموخت که بتواند با والدین پارادیس صحبت کند. رمانتیکه! او در مورد ونسا گفته است: ” من تقریباً همان لحظه ای که چشمم به او افتاد عاشقش شدم. آن زمانی بود که من گمگشده بودم. او با مهربانی باورنکردنی و درک بالایش، همه چیز را برای من تغییر داد.”

www.campfa.ir

۹٫
او دارای قلبی بزرگ است.
جانی تمام پولی که برای تخیلات دکتر پارناسوس بدست آورده بود به نوزاد دختر آخرین بازیگر نقش مکملش هیت لجر بخشید. پس از اینکه سایر بازیگران نقش مکمل، جود لا و کولین فارل از این ایده اطلاع یافتند، از او تقلید نمودند. همچنین او دارای یک آبگیر در اراضی خصوصی اش در باهاماست که به احترام دوستش جایگاه هیت نامیده می شود.

www.campfa.ir

۱۰٫
کودکانش دنیایش هستند. 
جانی خجالت زده نیست که بگوید تولد دختر و پسرش “به او دنیا را داده است”. او یک تاتو بر بازویش برای پسرش جک دارد، و در خصوص دخترش لی لی رز می گوید: ” من این فرشته ناب، زیبا و شگفت انگیز را در صبح بیدار می شود می بینم و هیچ چیزی نمی تواند آن را متأثر کند. او تنها دلیل برای بیدار شدن در صبحگاهان، تنها دلیل برای نفس کشیدن است. هر چیز دیگری به غیر او بی ارزش است. 


زندگی شخصی مستربین + عکس

روان آتکینسون معروف به مستربین کمدین معروفی که سال‌هاست خنده را بر لبان مردم دنیا می‌نشاند، در ۶ ژانویه ۱۹۵۵ در نیوکاسل انگلیس در منطقه تینه متولد شد.

نام کامل: ROWAN SEBASTIAN ATKINSON
تاریخ تولد: ۶ ژانویه ۱۹۵۵٫
محل تولد: نیوکاسل انگلیس.
شغل: بازیگر، کمدین، نویسنده.
تحصیلات: مهندسی الکترونیک از دانشگاه نیوکاسل و آکسفورد.
علت شهرت: MR..BEAN
قد: ۱۸۳ سانتی متر.
پدر: ERIC ATKINSO
شغل: کشاورز
مادر: ELLA MAY ATKINSON
برادرها: RYBERT-RODNEY.
همسر: SUENTRA SASTRY–
شغل: آرایشگر و گریمور
ازدواج:۱۹۹۰٫
پسر: BENJAMIN
دختر: LILY
جوایز دریافتی:
BRIT ACADEMY AWARDS
OLIVIER THEATRE AWARDS

* وی در دوران دبستان با تونی بلر هم کلاسی بوده است.

* وی از سال ۱۹۷۹ فعالیت هنری خود را آغاز کرد.

* وی از کودکی دچار لکنت زبان می‌باشد. وی قادر به تلفظ صحیح حرف B نمی باشد.

* وی صاحب چندین اتوموبیل ریسر و اسپورت می‌باشد. تفریح و سرگرمی وی مسابقات اتومبیل رانی سرعت می‌باشد. وی در این زمینه مهارت زیادی نیز داراست..

روان آتکینسون معروف به مستربین کمدین معروفی که سال‌هاست خنده را بر لبان مردم دنیا می‌نشاند، در ۶ ژانویه ۱۹۵۵ در نیوکاسل انگلیس در منطقه تینه متولد شد. پدرش اریک آتکینسون و مادرش الامی‌ نام داشت. او دو برادر بزرگ‌تر به نام‌های روبرت و رودنی دارد. پدرش یک مزرعه‌دار ساده بود. روان بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در دانشگاه نیوکاسل در رشته مهندسی برق مشغول به تحصیل شد. مدتی بعد دانشگاهش را به آکسفورد منتقل کرد و تحصیلاتش را در همان رشته در دانشگاه آکسفورد به پایان رساند.

او از نوجوانی به بازی در نقش‌های کمدی علاقه فراوانی داشت و در این زمینه از استعداد خاصی برخوردار بود. روان در دانشگاه آکسفورد با فیلمنامه‌نویس طنز معروف ریچارد کورتس آشنا شد و فعالیت‌هایش را در زمینه بازیگری کمدی زیرنظر این فیلمنامه‌نویس آغاز کرد. او در چند نمایش کوتاه طنز که در سالن آمفی تئاتر دانشگاه اجرا شد ایفای نقش کرد و بسیار مورد توجه تماشاچیان قرار گرفت. روان کار حرفه‌ای خود را در این زمینه در سن ۲۳ سالگی و در سال ۱۹۷۸ با ایفای نقش در یک نمایش کمدی با نام oclock news شروع کرد.

این نمایش یک تقلید خبر طنزآمیز بود که از شبکه BBC انگلیس پخش می‌شد. این نمایش کمدی که پخش آن مدت چهار سال ادامه داشت موفقیت چشمگیری به دست آورد و در این مدت چهار سال روان جوایز ملی و بین‌المللی فراوانی را از اتحادیه‌های مختلف از آن خود کرد. روان که با بازی در این سریال محبوبیت خاصی در انگلیس پیدا کرده بود در سال ۱۹۸۰ به این ترتیب عنوان بازیگر سال BBC را از آن خود کرد و مورد تقدیر قرار گرفت.

روان در سال ۱۹۸۱ در یک نمایش تک نفره طنز در تئاتر وست اند لندن بازی کرد و بعد از اتمام یک فصل کامل بازی جایزه بازیگر کمدی سال اتحادیه تئاتر وست اند لندن را از آن خود کرد. او جوان‌ترین فردی بود که تا آن زمان تئاتر تک نفره طنز بازی کرده بود. دومین نمایش تک نفره او در سال ۱۹۸۸ نه فقط در لندن بلکه در نیویورک، استرالیا، نیوزلند و خاورمیانه بسیار موفقیت‌آمیز بود و مورد استقبال قرار گرفت.او در سال ۱۹۸۳ با همکاری فیلمنامه‌نویس ریچارد کورتیس نمایش طنز Black Adder افعی سیاه را برای BBC ساخت که این سریال نیز برنده جوایز فراوانی در سطح بین‌المللی شد و روان به واسطه بازی در نقش اول این سری نمایش‌ها برای دومین بار عنوان بهترین بازیگر سال BBC را از آن خود کرد. این سریال در چهار دوره متوالی پخش شد.

 

معروف‌ترین کار تلویزیونی بزرگ او در سال ۱۹۸۹ ساخته شد. این سریال کمدی صامت، مجموعه نمایش‌های مستربین بود که برای شبکه‌های ITV و HBO توسط شرکت تایگر اسپکت ساخته شد. در این مجموعه نمایش‌های طنز، روان نقش یک شهروند انگلیسی دست و پا چلفتی را بازی می‌کرد که بدون کلام و بیشتر با شکلک‌های صورت و حرکات خنده‌دار، خنده را بر لبان تماشاگران می‌نشاند. این سریال برنده جوایز بین‌المللی فراوانی از جمله رز طلایی مونترایکس شد و در سال ۱۹۹۵ نیز عنوان بهترین نمایش کمدی را از آن خود کرد.

این سریال از شروع ساختش بسیار مورد توجه کشورهای مختلف دنیا قرار گرفت و در بیش از دویست کشور مهم دنیا فروخته شد و از آن به بعد روان به عنوان مستربین در سطح بین‌الملل معروف شد. این مجموعه نمایش‌ها از لحاظ اقتصادی برای تلویزیون انگلیس پرفروش‌ترین سریال دهه نود به شمار می‌رفت. این مجموعه از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵ در تلویزیون بریتانیا ساخته و پخش می‌شد. در سال ۱۹۹۷روان یک فیلم سینمایی را نیز با این نقش بازی کرد که بین، نمایش واقعه ناگوار نام داشت و در سطح جهان موفقیت‌های فراوانی را از آن خود کرد…

روان آتکینسون نه تنها یک بازیگر بلکه یک نویسنده، تهیه‌کننده و دوبلر معروف فیلم‌های کمدی در اروپا به شمار می‌رود وی می‌گوید: یک فیلم کمدی خوب علاوه بر بازی خوب یک کمدین نیاز به یک موسیقی زیبا، یک کارگردانی خوب و یک فیلمنامه زیبا دارد.

او در مورد مجموعه مستربین می‌گوید: من هرگز دوست ندارم از مستربین که با آن در سطح دنیا شناخته شده‌ام جدا شوم. من از بازی در این نقش لذت فراوانی می‌برم. روان علاوه بر این مجموعه‌های تلویزیونی، فیلم‌های سینمایی بسیار موفقی را هم در کارنامه هنری خود دارد.

روان در سال ۲۰۰۶ ساخت دومین مجموعه مستربین را آغاز کرده است که در ۲۹ مارس ۲۰۰۷ به سینماها آمد. این مجموعه تعطیلات مستربین نام دارد.

روان در فوریه ۱۹۹۰ با سانترا سایستی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام‌های بنیامین و لیلی می‌باشد. قابل ذکر است که مستربین عاشق ماشین‌های سریع‌السیر از جمله استون مارتین است. وی در خصوص ماشین‌های تندرو مقالاتی را در مجلات ماشین منتشر کرده است.

 

مستر بین و همسرش سانتراسایستی

بنیامین اتکینسون , پسر مستر بین

لیلی آتکینسون , دختر مستر بین

بیوگرافی به همراه عکس محدرضا فروتن

 

محمدرضا فروتن

 

45631233.jpg

 

متولد ۱۳۴۷
مدرک تحصیلی: لیسانس روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد.

– بازیگری را از سال ۱۳۷۳ آغاز کرد و پس از بازی در سریال « سرنخ » (قسمت تماشاخانه) یک دوره بازیگری و کارگردانی تئاتر و یک دوره فیلمنامه نویسی گذراند.

– او با بازی در فیلم « مرسدس » شناخته شد و با بازی در فیلمهای « قرمز »، « دوزن »، « متولد ماه مهر »، « زیر پوست شهر » و بخصوص « شب یلدا » توانایی هایش را به رخ همگان کشید.

– او برای بازی در فیلم « قرمز » در هفدهمین جشنواره فیلم فجر و در فیلم « شب یلدا » از پنجمین جشن خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد.

– پس از بازی ماندگارش در فیلم « شب یلدا » نزدیک به چهار سال است که با وجود اکران فیلمهایش (آخرین آن « سربازهای جمعه » ) کمتر خبری مربوط به بازی او می شنویم!

– او یک فیلم به نمایش در نیامده نیز در کارنامه دارد: « رقص با رویا »

– پس از بازی در چهار فیلم متوالی از مسعود کیمیایی (مرسدس، فریاد، اعتراض و سربازهای جمعه) در بیست و پنجمین و بیست و ششمین فیلم های مسعود کیمیایی (حکم، رئیس) جایی نداشت. او در کنار بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، فرامرز صدیقی، فریبرز عرب نیا، داریوش ارجمند، محمدعلی فردین، سعید راد، احمد نجفی، عزت الله انتظامی و بهرام رادان در نقش قهرمان همیشگی آثار کیمیایی در چهار فیلم ایفای نقش کرد.

– بازی متفاوت او در « به آهستگی » از آخرین نقش آفرینی های اوست که تحسین همگان را برانگیخت.

مجموعه آثار:

– هدف (بهرام کاظمی – ۱۳۷۳)

– آخرین بندر (حسن هدایت – ۱۳۷۳)

– فاتح (بهرام ری پور – ۱۳۷۴)

– ماه و خورشید (محمدحسین حقیقی – ۱۳۷۵)

– مرسدس (مسعود کیمیایی – ۱۳۷۶)

– قرمز (فریدون جیرانی – ۱۳۷۷)

– دوزن (تهمینه میلانی – ۱۳۷۷)

– فریاد (مسعود کیمیایی – ۱۳۷۷)

– متولد ماه مهر (احمدرضا درویش – ۱۳۷۸)

– اعتراض (مسعود کیمیایی – ۱۳۷۸)

– زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد – ۱۳۷۸)

– شب یلدا (کیومرث پوراحمد – ۱۳۷۹)

– رقص با رویا (محمود کلاری – ۱۳۸۰)

– بربادرفته (صدرا عبداللهی – ۱۳۸۱)

– ملاقات با طوطی (علیرضا داودنژاد – ۱۳۸۱)

– سربازهای جمعه (مسعود کیمیایی – ۱۳۸۲)

– هشت پا (علیرضا داودنژاد – ۱۳۸۳)

– بازنده (قاسم جعفری – ۱۳۸۳)

– باغهای کندلوس (ایرج کریمی – ۱۳۸۳)

– مجردها (اصغر هاشمی – ۱۳۸۳)

– به آهستگی (مازیار میری – ۱۳۸۳)

– نوک برج (کیومرث پوراحمد، ۱۳۸۴)

– خاک سرد (رضا سبحانی، ۱۳۸۴)

– وقتی همه خواب بودند (فریدون حسن پور، ۱۳۸۴)

– اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد، ۱۳۸۵)

– زن دوم (سیروس الوند، ۱۳۸۵)

– کنعان (مانی حقیقی، ۱۳۸۶)

– تردید (واروژ کریم مسیحی، ۱۳۸۶)

– میزاک (حسینعلی لیالستانی، ۱۳۸۷)
جشنواره ها و جوایز:

– برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « قرمز » – ۱۳۷۷)

– برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « شب یلدا » – ۱۳۸۰

– برنده جایزه حافظ بهترین بازیگر نقش اول مرد از پنجمین جشن دنیای تصویر برای بازی در فیلم « شب یلدا » – ۱۳۸۰

– برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از بخش بین الملل بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « به آهستگی » – ۱۳۸۴

– کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از شانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « مرسدس » – ۱۳۷۶

– کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « به آهستگی » – ۱۳۸۵

– بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « قرمز » – ۱۳۷۸

– سومین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « زیر پوست شهر » – ۱۳۷۹

– بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان برای بازی در فیلم « شب یلدا » – ۱۳۸۰

– کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « کنعان »